
حسين كاظمپوراردبيلي
اين روزها قيمت نفت حوالي 110 دلار در هر بشكه است كه با احتساب تورم و كاهش ارزش دلار بر پايه سال 2001 قيمت واقعي 66 دلار در هر بشكه است. متوسط رشد جهاني در سال 2012 حدود 5/3درصد پيشبيني ميشود و تقاضاي اضافي براي نفت 1/1 ميليون بشكه در روز خواهد بود كه از اين مقدار 700 هزار بشكه در روز در كشورهاي غيراوپك افزايش توليد خواهيم داشت. بنابراين افزايش تقاضاي نفت از اوپك در سال 2012 فقط 400 هزار بشكه در روز خواهد بود.
اين را هم بايد در نظر داشت كه در سال 2011 اوپك روزانه 720 هزار بشكه در روز به ذخاير جهاني اضافه كرده است. براساس برآوردها و بهطور متوسط طي سال 2012 تقاضاي واقعي نفت در بازار جهاني از اوپك 5/30 ميليون بشكه در روز است و اوپك در دسامبر 2011 روزانه 82/30 ميليون بشكه توليد كرده است در حاليكه سهميهها 28 ميليون بشكه بود. در نشست اخير اوپك در 14 دسامبر (23 آذر) 12 عضو اين سازمان سقف توليد روزانه خود را به بالاترين ميزان (دو ميليون بشكه در روز) در سه سال گذشته افزايش داده و ميزان رسمي سقف توليد روزانه اوپك به 30 ميليون بشكه رسيد.
البته در اين نشست عربستان خواهان افزايش توليد نفت اوپك تا سقف 5/30 ميليون بشكه بود كه در نهايت 30 ميليون بشكه در روز به عنوان سقف اوپك تصويب شد. با اين حال آنگونه كه از توليد مجموع كشورهاي اوپك بر ميآيد، اگر اعضا در سقف توليد عمل شده خود به توليد نفت بپردازند، مجموع آن 82/30 ميليون بشكه در روز خواهد بود. شايد تنها كشوري كه امكان تامين نفت بيشتري را دارد، عربستان سعودي است. اگرچه قبلا عربستان اعلام ميكرد كه 5/8 ميليون بشكه در روز توليد ميكند. ولي اين عدد واقعي نبود و 760/9 ميليون بشكه در روز توليد ميكرد. طي سالهاي 2011-2010 عربستان 5/1ميليون بشكه به توليد واقعي خودش اضافه كرد و به 8/9 رسيد كه هنوز امكان وجود ظرفيت مازاد محدودي دور از ذهن نيست. اخيرا هم عربستان خودش اين ادعا را كرده است. عربستان سابقه چنين كاري را دارد. پس از انقلاب اسلامي كه ايران توليد نفت خود را كاهش داد، عربستان نفت خود را جايگزين نفت كاهش يافته ايران كرد.
وقتي عراق پس از حمله به كويت مورد تحريم نفتي قرار گرفت مجددا عربستان مازاد نفت خود را جايگزين نفت عراق و كويت كرد و در زمان بحران در ليبي هم همين فرصتطلبي انجام شد. آنچه كه اوپك ميتواند انجام دهد نيازمند به يك يادآوري است، بعضي توليدكنندگان در سال 1973 پس از مناقشه اعراب و اسراييل برخي از مصرفكنندگان را مورد تحريم نفتي قرار دادند و مصرفكنندگان آژانس بينالمللي انرژي IEA را تاسيس كردند كه سياستهاي همسو را تدوين و اجرا كند. ابتدا سراغ صرفهجوييها در مصرف و سپس افزايش ماليات بر مصرف فرآوردههاي نفتي رفتند كه هم برايشان درآمد توليد كرد و هم موجب كاهش رشد تقاضا شد و بعد آن را تدوين و اجرا كردند و از محل همين منابع مالي به انرژيهاي جانشين و حتي به زغال سنگ كه آلودهكنندهتر است، سوبسيد دادند و انرژي هستهاي را گسترش دادند و توسعه توليدات نفتي در كشورهاي غيرعضو اوپك را پشتيباني كردند. و سپس برنامه ايجاد ذخاير استراتژيك را براي مواجهه با بحرانهاي سياسي اجرا كردند تا آنجا كه حالا ميخواهند به تحريم توليدكنندگان بپردازند.
نفت در برابر غذا را در عراق اجرا كردند و تحريمهاي نفتي عليه ليبي را به اجرا درآورند و لشكركشي براي نفت را در دستور كار خود قرار دادند و چند روز قبل هم كسينجر، تئوريسين يهوديالاصلآمريكايي همين نسخه را براي تمام كشورهای صاحب نفت خاورميانه پيچيد كه شروعاش را براي ايران تجويز كرد. بنابراين اعضاي اوپك بايد بدانند كه شكست دادن اتحاد سياسي آنها و بهطور كلي بيخاصيت كردن اوپك هدف ديگر تهديدهاي مصرفكنندگان عليه توليدكنندگان در اين روزهاست كه در تداوم اقدامات قبلي صورت ميگيرد، ولي اوپك حداقل ميتواند اعلام كند هيچ عضوي هرگز بيش از سهميههاي خودش در درون سازمان براي جبران كسري صادرات عضوي ديگر كه مورد تحريم واقع شود، توليد نخواهد كرد و به آن پايبند باشد.
اين سياست از يكسو مصرفكنندگان را وادار به تجديد نظر در تحريم اعضا ميكند و از سوي ديگر در صورت وقوع موقت چنين اقدامي، درآمدشان به همان اندازه سهميه توليدشان به دليل افزايش قيمتها شديدا افزايش مييابد و درس بزرگتر آن به مصرفكنندگان اين است كه نصيحتي كه شما هميشه به اوپك داشتيد و آن عدم استفاده از حربه نفت در معاملات سياسي بود، يك اقدام دوطرفه است. اگر شما تحريم نفتي اعراب در سالهاي 1973 را محكوم كرديد و به سياستهاي مشترك دست يافتيد، امروز هم اوپك سياست مشترك دارد و اجازه نميدهد كه از حربه نفت عليه اعضاي آن استفاده شود. كشورهاي مصرفكننده دنيا بارها با اقداماتشان اعلام كردند كه نفت نبايد از سوي توليدكنندگان به عنوان ابزاري براي اعمال فشار سياسي مورد استفاده قرار گيرد كه اگر چنين شود، آنها راههاي مقابله را آماده كردهاند. حالا كشورهاي مصرفكننده نفت با اعمال تحريم يكي از موسسان اوپك، از نفت به عنوان ابزار فشار سياسي استفاده كردهاند. اين بار نوبت اعضاي اوپك است كه متحد شوند و به اقدام نامناسب مصرفكنندگان پاسخي مناسب و در حد توان بدهند. اگر امروز ايران، تحريم نفتي ميشود شايد فردا نوبت عضوي از اعضاي ديگر اوپك باشد.
همانطور كه ديروز، نفت، عراق و ليبي را به آتش جنگ كشاند. بنابراين لازم است اوپك در مقابل اقدام سياسي مصرفكنندگان از خود واكنش مناسب نشان دهد. البته انتظارات از اين سازمان بايد منطقي باشد. در اين سازمان، اعضا در عين منافع مشترك، با هم رقابت دارند. اوپك در عرصه بينالمللي هم وظايف و معذوريتهايي دارد.
با اين همه ميتوان از رييس عراقي كنفرانس اوپك و دبيركل ليبيايي اين سازمان انتظار داشت تا از اعضاي ديگر بخواهند سهميه مصوب در اجلاس دسامبر 2011 را رعايت كنند. با ترغيب اتحاد بيشتر در اوپك به همه اعضا يادآوري كنند كه هيچكدام نبايد كمبود فروش عضو ديگر را جبران و اين موضع را اعلام كنند. رييس عراقي كنفرانس وزرا و دبيركل ليبيايي اوپك ميتوانند موكدا از اعضا بخواهند تا از سهميه توليد نفتشان در اوپك تخلف نكنند و از فرصتطلبي بپرهيزند. اعضاي اوپك با اعلام پايبندي به سهميههايشان ميتوانند اين پيام را به مصرفكنندگان مخابره كرده كه براي تحريم يك عضو اوپك حداقل «دوبار» بايد فكر كنند. ايران يكي از اعضاي موسس اوپك است و حتي در شرايط سخت جنگ با عراق، به تداوم عرضه نفت متعهد بوده است. حالا اين عضو موسس اوپك، به خاطر مسايل سياسي از طرف اتحاديه اروپا و آمريكا تحريم نفتي شده است. اين حداقل انتظار از اوپك است كه به مصرفكنندگان پيغام دهد كه نبايد از نفت به عنوان ابزار سياسي استفاده كنند و بسيار مهم و فوري است.
* عضو سابق هيات عامل اوپك به مدت 23 سال