
اتاق نیوز- حفظ ارزش پول، سیاستی است که هر دولتی برای پیشبرد اقتصاد و توفیق عملکرد خود بدان نیازمند است. از این رو بررسی حفظ ارزش پول طی دورههای اخیر میتواند نشان دهنده عملکرد دولت ها باشد. در تاریخ آمده که ناپلئون در جنگ با روسیه برای آنکه آن کشور را به زانو درآورد، اقدام به انتشار پول جعلی کرد. او میدانست انتشار پول جعلی میتواند نظام اقتصادی روسیه را برهم زند واقتصاد رو به توسعه آن را زمینگیر کند تا از این طریق سریعتر به هدف خود برسد. شاید ناپلئون جزو نخستین افرادی باشد که به چگونگی بیارزش کردن پول پی برده باشد، اما نخستین نفری نبود که میدانست بیارزش کردن پول میتواند حرکت چرخ اقتصادی کشوری را کند سازد یا آن را از ریل خارج کند.
بحث اهمیت حفظ ارزش پول از دیرباز مورد اتفاق نظر همه دانشمندان و سیاستمداران بوده است. میگویند زمانی که بهرام چوبین میخواست علیه هرمزد کودتا کند در گام ابتدایی، برای بدگمان کردن سیاستمداران وقت، سکههای جعلی به نام خسروپرویز زد. همین موضوع سبب آشفتگی اقتصاد ایران و زمینهسازی علیه هرمزد شد.
حفظ ارزش پول، سیاستی است که هر دولتی برای پیشبرد اقتصاد و توفیق عملکرد خود بدان نیازمند است. از این رو بررسی حفظ ارزش پول طی دورههای اخیر میتواند نشان دهنده عملکرد دولت ها باشد. بانک مرکزی برای آنکه نشان دهد هنوز به آمارهای اقتصادی کشور به سختی و درستی پایبند است، در آماری که اخیرا منتشر کرده جدول جالبی ارائه داده است: قیمت سکه طلا در بازار آزاد از سال 1363 تا شهریور 1390. سکه طلا برای مردم و اقتصاد ایران نقش دوگانهیی ایفا میکند؛ از یک سو برای مردم نشاندهنده حفظ قدرت خرید است و از سوی دیگر برای دولت میتواند ملاک و معیاری باشد که ارزش پول تا چه اندازه تغییر کرده است.
بر این اساس، با استفاده از قیمت سکه طلا در دورانهای مختلف، میتوان به این نکته پی برد که طی آن ادوار، ارزش پول کشور تا چه سطحی کاهش یا افزایش یافته است. برای این منظور باید عملکرد گذشته را به چهار دوره دولت میرحسین موسوی، هاشمیرفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد تقسیم کرد. اما یک نکته را در این میان نباید فراموش کرد که قطعا بر سیاستگذاری اقتصادی هم تاثیرگذار بوده است.
اول آنکه در دهه 1360 کشور درگیر جنگ بوده است و در این میانه تمام پارامترهای اقتصادی در حالت صلح به هم میخورد، دوم، در دوره هاشمی کشور در حالت بازسازی اقتصاد کشوری بوده است که از جنگ بالغ بر صد میلیارد دلار به طور مستقیم و هزار میلیارد دلار به طور غیرمستقیم خسارت دیده بود که باز هم این بازسازی سیاستهای خاص خود را میطلبد. بنابراین با در نظر گرفتن این شرایط میتوان به بررسی حفظ ارزش پول پرداخت. با توجه به این نکات، قیمت ابتدایی سکه طلا در شروع دولت و پایان دولت و نسبت رشد آن به دست میآید. این جدول توضیح روند مذکور را تسهیل میسازد:
این جدول نشان میدهد که قیمت سکه طلا به عنوان یک معیار کاهش یا افزایش ارزش پول در دوره محمود احمدینژاد که هنوز یک سال و اندی به پایان آن باقی مانده، حدود 8/6 بوده است، این در حالی است که با نگاهی به آمار و ارقامی که تاکنون ارائه شده، احمدینژاد در حالی دولت را تحویل گرفت که نرخ رشد اقتصادی رو به افزایش بود و نرخ رشد تورم رو به کاهش، و قراین و حقایق نشان میداد که سرمایهگذاری بخش خصوصی در اقتصاد ایران رونق گرفته است .رشد اقتصادی که از قضا یکی از محورهای سوال از رییسجمهوری در مجلس شورای اسلامی هم است، نتوانسته به اهداف برنامه چهارم حتی به نیمی از آن، برسد. اینکه چرا این اهداف محقق نشده، مجال دیگری میطلبد اما اینکه بر سر اقتصاد و معیشت مردم چه آمده موضوعی است که نمیتوان از آن گریزان بود. شاید برخی بر این باور باشند که اوضاع فعلی اقتصاد زندگی مردم ایران ریشه در سیاستهای گذشته نظیر اجرای سیاست تعدیل و برنامههای توسعهیی دارد. آنها هنوز که هنوز است نرخ تورم 50 درصدی سال 1373 و نرخ بالای تورم سالهای بعد را چماقی کردهاند و بر سر دولتمردان وقت و طراحان سیاستهای توسعهیی میکوبند.
در اینکه در برخی سیاستهای اقتصادی و تعدیلی آن دوران اشتباهاتی وجود داشت، شکی نیست چه آنکه تعدیل، بسترهایی را میطلبد که جامعه آن روز و حتی امروز کشور ما قادر به قبول آن نیست اما اینکه آن دوران را جلوهییسازیم و از آن برای پوشاندن سیاستهای امروزی استفاده کنیم، روشی بس نارواست.
چون برآیند اقتصاد زندگی مردم در آن دوران و حال، پیام دیگری را میرساند. برای بررسی بیشتر این موضوع بهتر است جدا از قیمت سکه طلا به معیار دیگری رجوع شود و در این خصوص میتوان به قیمت دلار پرداخت. بر اساس گزارش بانک مرکزی، قیمت دلار امریکا در سال 1364 در بازار آزاد معادل 615 ریال بود که این قیمت در پایان سال 1367 که سال پایانی دولت میرحسین موسوی بود، به 966 ریال رسید. بقیه ماجرا را میتوان در جدول زیر نشان داد. هنوز دولت احمدینژاد به پایان نرسیده است. هنوز یک سال و اندی مانده تا بتوان به طور قطع درباره عملکرد این دولت اظهارنظری کرد،دولت اول دولت جنگ بود و ایران درگیر جنگ و دولت دوم درگیر سازندگی و بازسازیهای جنگ، اما دولت فعلی دولتی است که ثمره سه دولت قبلی خود را برداشت کرده است. کدام دولت، اقتصاد کشور را به سمت توسعه برده است؟ کدام دولت ارزش پول ملی را به درستی حفظ کرده است و کدام دولت سیاستهای بهینه اقتصادی داشته است؟
منبع:فردا