اتاق خبر: سالهای 2014 و 2015 سالهای ظهور تعدادی از چالش های منطقه ای در آسیای شرق و خاورمیانه بوده است. در آسیاس شرقی با توجه به قصد و نیت چین به منظور تجدید نظر در نظم منطقه ای و به تبع آن نشان دادن قدرت رو به افزایش و تقدم ژئوپلیتیک، باعث بوجود آمدن کشمکش هایی شده است.
وزن اقتصاد رو به رشد چین، تبدیل به فرآیند مدرن نظامی پر سرعت و یک سیاست خارجی فوق العاده مثبت شده است. خصوصا تلاش های بیجینگ به منظور تقویت بازدارندگی هسته ای و توانمندیها و قدرت A2/AD (ضد دسترسی – تکذیب منطقه ای) نیرومند میدانی، پتانسیل مطرح کردن یک کشمکش منحصربفرد نسبت به توانایی آمریکا را دارد تا بتواند قدرت آمریکا را در Asia-Pacific(منطقه تجاری شامل کل آسیا و کشورهای حاشیه اقیانوس آرام) در میان مدت به چالش بکشد. همچنین بیجینگ در تعقیب علایق و منافع خود در دریای شرق و جنوب چین مصمم می باشد، جائیکه کشور چین مشغول مشاجرات زمینی با تعدادی از متحدین و شرکائ آمریکا می باشد.
در چند هفته گذشته این مسئله دوباره در رسانه های کشورهای غربی مطرح شد که چین در دریای جنوب شرق این کشور در حال تکمیل کردن و ساخت جزایر متعددی می باشد که منجر به ایجاد در گیری احتمالی در آینده نزدیک را بیشتر نمایان می گرداند. حتی هواپیما هایی که در آبهای بین المللی پرواز می کنند مورد تهدید نیروهای دریایی و هوایی چین قرار می گیرند و به آنها اعلام می گردد که در حریم هوایی چین قرار گرفته اند وباید فورا منطقه را ترک کنند. طی یک سال اخیر، چین حداقل هفت جزیره مصنویی و سه باند فرودگاه در دریای جنوبی خویش ساخته؛ یکی در صخره های فتنه، دیگری در صخره های سووی و بزرگترین آنها در صخره های صلیب آتشین. هدف از این کارتقویت ادعای بیجینگ در باره مالکیت کل منطقه دریای جنوب چین است. اگر یک هواپیمای نظامی چینی از یکی از این جزایر به طرف فیلیپین پرواز کند در مدت ده دقیقه به آن کشور می رسد.
آمریکا و هم پیمانان این کشور حاضر به پذیرش چنین ادعایی نیستند و متقابلا چین نیز حاضر نیست از ادعاهای خود نسبت به این منطقه صرف نظر کند. با توجه به رفتار قاطعانه کشور چین در آسیای شرق و تلاش مضاعف این کشور برای تفوق در دریای جنوبی این کشور بنظرمی رسد که آمریکا جهت تامین امنیت متحدین خود باید یک تعادل سخت و مشکلی را در آن منطقه بهم بزند. به عبارت دیگر، واشنگتن به دنبال اطمینان بخشیدن مجدد به متحدین و شرکایش در آسیای شرقی و حفظ نظم منطقه ای می باشد. آمریکا در عین حال از انجام دادن یک اقدام بی تناسب که می تواند منجر به شکل گیری دشمنی با چین گردد اجتناب می نماید. آمریکا اعتقاد دارد که برخی از روشهای درک متقابل با چین، اصلی و مهم بوده، بطوریکه می تواند پایداری در آسیای شرق را حفظ کند- همچین مهم است که سایر اهداف امنیتی جهانی توسعه داده شود.
دفتر ریاست جمهوری اوباما اصرار دارد که تعادل مجدد می بایست در آسیای شرقی برقرار شود ولی هدف مستقیما کشور چین نمی باشد بلکه هدف کمک به حفظ ثبات منطقه ای در زمانیکه پتانسیل تنش وجود دارد می باشد. در همین راستا آمریکا تلاش های سیاسی خود را برای پیش بردن شراکت Trans-Pacific (خطوط دریایی اقیانوس آرام- منطقه آزاد تجاری) دو برابر کرده است تا رابطه دو طرفه متحدین این کشور در آسیا- اقیانوس آرام که شامل ژاپن، استرالیا و فیلیپین می باشد را محکم کند. بنظر می رسد همچنانکه دنیا به سمت ناپایداری پیش می رود آمریکا نیز رویکرد استراتژیک عاقلانه و با تدبیری را در پیش می گیرد.
