Performancing Metrics

بازي پيچيده بارزاني براي همراهي ايران | اتاق خبر
کد خبر: 337505
تاریخ انتشار: 8 اردیبهشت 1395 - 21:09
پايگاه اطلاع رساني فردا در مطلبي با اشاره به طرح خاورميانه بزرگ مي افزايد : كردها تنها گروه قومي هستند كه در 4 كشور ايران، عراق، تركيه و سوريه پراكنده هستند و البته هيچ گاه دولت مستقلي نداشته اند.چرا اسرائيل براي تشكيل كردستان بزرگ تلاش مي كند؟

اتاق خبر - مسعود صدرمحمدي در مطلبي با اشاره به اين موضوع افزود :‌سالها پيش روزي در حال كنجكاوي در كتابخانه مدرسه مان به كتابي چاپ مصر با موضوع فلسطين برخوردم.

كتاب چاپ دهه 70 ميلادي بود و به مسائل مختلف در مورد آينده سياسي و راه حل مساله فلسطين مي پرداخت. كتاب را كه برداشتم در صفحه تقديم آن نوشته شده بود: اين كتاب را تقديم مي كنم به ملت هاي عرب؛ به آنان كه كتاب نمي خوانند! (الذين هم لايقرئون) اين عبارت ها برايم بسيار جالب بود و نتوانستم به منظور نويسنده پي ببرم. صفحه را كه برگرداندم با بريده اي از يك روزنامه آمريكايي مواجه شدم. وزير دفاع اسرائيل در مصاحبه با خبرنگار آمريكايي طرح هاي تل آويو براي آينده فلسطين را كامل تشريح كرده بود. خبرنگار كه از تشريح با جزئيات كامل متعجب شده بود مي پرسد: شما نمي ترسيد كه فلسطيني ها اين مصاحبه را بخوانند و به اهداف شما پي ببرند. وزير اسرائيلي در پاسخ مي گويد: نگران نباشيد، اعراب چيزي نمي خوانند!
اين حادثه و نيشخندي كه از وراي دهها سال بر لب وزير اسرائيلي مي توانستم ببينم مرا سخت تحت تاثير قرار داد و هنوز هم برخي اوقات بي هيچ مناسبتي در ذهنم حاضر مي شود و بارها به دوستان دور و نزديكم بدون هيچ دليلي در وسط صحبت ها اين خاطره را تعريف كرده ام. اما آن چه كه تعجب مرا و انفعالم را بيشتر مي كند تداوم اين وضعيت «لا يقرئون» در ميان ما است. (اگرچه وزير اسرائيلي عرب ها را گفته بود اما همه ملتهاي آسيايي چنين وضعيتي دارند؛ از جمله ما!)
حوادث بسيار بزرگي در كنار گوشمان در حال وقوع است و ما هيچ واكنشي در قبال اين حوادث كه تاثير مستقيم خود بر زندگي ما و فرزندان و آيندگان را خواهد گذاشت نشان نمي دهيم. حادثه اي كه ميخواهم به آن بپردازم مساله تشكيل دولتي جديد در منطقه است با نام دولت كردي كه من فعلا در اين نوشته با وجود علم به اين كه اين پروژه محدود به عراق نيست اما از آن با نام «بارزانيستان» ياد خواهم كرد....
وعده تشكيل دولت كردي
سال 1992 (يعني 24 سال پيش) مرحوم نجم الدين اربكان در مجلس تركيه سخنراني كرد و به نقل از يك سرهنگ آمريكايي خبر تشكيل دولت كردستان را داد. او به نقل از مصاحبه سرهنگ آمريكايي با يك روزنامه نگار تركيه اي مي گويد: آن مسئول آمريكايي با دست خود بر روي نقشه نشان ميدهد كه در اين مناطق دولت كردي تشكيل خواهد شد.
صدام سقوط خواهد كرد و خلا قدرت در منطقه ايجاد خواهد شد و در اين وضعيت كردها با تشكيل دولتي مستقل اين خلا را تامين خواهند كرد و حتي شايد از تركيه هم خاك بخواهند. وقتي به سرهنگ آمريكايي گفته مي شود «تركيه قطعا با اين مساله همراهي نخواهد كرد» وي در پاسخ ميگويد «پس در اين صورت مجبور به جنگ با يكديگر خواهيد شد».
چرا اسرائيل براي تشكيل كردستان بزرگ تلاش مي كند؟
خبرنگار تركيه اي در ادامه ميگويد «اما تركيه داراي ارتش منطم و قدرتمندي است، از طرف ديگر سوريه و ايران هم در برابر اين مساله خواهند ايستاد. چطور احتمال مي دهيد كه كردها در برابر اين مخالفان مقاومت كنند؟»
سرهنگ آمريكايي نيز اين گونه جواب ميدهد: «در آينده اي نزديك كردهاي عراق داراي مقدار زيادي سلاح خواهند بود، سلاح هايي كه از صدام باقي خواهد ماند به دست آنها خواهد افتاد. حتي شايد سلاح هايي پيشرفته تر از سلاح هاي ارتش شما داشته باشند. آنها هواپيما، هلي كوپتر، تانك، مسلسل و فرودگاه هاي مخصوص خود را خواهند داشت. »
وقتي مرحوم اربكان اين سخنراني را ميكرد كسي انتظار تحقق آن را نداشت، كسي نمي توانست تصور كند كه كردهاي عراق داراي پيشرفته ترين سلاح هاي جهان باشند، كسي نمي توانست تصور كند كه اربيل يكي از آبادترين شهرهاي منطقه بشود، حتي كسي تصور نمي كرد ويزايي كه براي زيارت كربلا ميگيريم علاوه بر زبان عربي به كردي هم نوشته شده باشد. اما امروز همه اين پيش بيني ها اتفاق افتاده است و نكته جالبتر آنكه در راه تحقق اين مساله خيلي از ماها بدون آن كه بدانيم به آن ياري رسان هم بوده ايم. چون ما كتاب نمي خوانيم!
كردها تنها گروه قومي هستند كه در 4 كشور ايران، عراق، تركيه و سوريه پراكنده هستند و البته هيچ گاه دولت مستقلي نداشته اند. در دهه هاي گذشته كردها در اين چهار كشور سرنوشت هاي متفاوتي را پشت سر گذاشتند. كردهاي تركيه چه طيف چپ شان (پ.ك.ك) و چه طيف اسلامگرايشان (حزب الله كردستان) رو به درگيري مسلحانه آوردند، كردستان ايران ابتدا ناآرام شد اما بعد تمكين به قدرت مركزي را در پيش گرفت، كردهاي سوريه نيز اگرچه دوره اي ناآرام را سپري كردند اما غرش هاي اسد كار خود را كرد و چندين دهه بود كه بي هيچ حاشيه اي زندگي مي كردند و كردهاي عراق نيز مانند شيعيان اين كشور و بسياري از اهل سنت مخالف حزب بعث در برابر حكومت صدام ايستادند.
حمايت اروپايي- آمريكايي از كردهاي عراقي
با تجاوز آمريكا به عراق اولين فاز طرحي كه سرهنگ آمريكايي گفته بود اجرايي شد. خلا قدرت در عراق به وجود آمد، كردها سر ناسازگاري با بغداد گذاشتند و فرآيند ايجاد تمايز بين يك كرد عراقي با يك عرب عراقي آغاز شد. كردها در اين ميان از حمايت قابل توجه اروپايي – آمريكايي برخوردار شدند و حجم مراودات اقتصادي مستقيم با «بارزانيستان» بالا گرفت. در اين ميان جلال طالباني كه چندان همراه طرح «سرهنگ آمريكايي» نبود از دور كنار گذاشته شد و بارزاني كه سال گذشته عكس هاي او با افسران موساد در دهه 70 منتشر شد كار را به دست گرفت.
چرا اسرائيل براي تشكيل كردستان بزرگ تلاش مي كند؟
با اين همه هيچ كس فكر نمي كرد كه كار خيلي بالا بگيرد؛ چرا كه «بارزانيستان» در يك بن بست قرار داشت. از جنوب با دولت مركزي عراق هم مرز بود، از شمال با دولت تركيه كه سالها جنگ داخلي با كردها را در كارنامه خود داشت، از شرق با ايران كه شوخي بردار نبود و از غرب با دولت اسد بود كه تاب هيچ نافرماني اي را نداشت. پس طرح تشكيل دولت كردي در منطقه شكست خورده بود!
اما قضيه آن قدرها هم كه نااميدانه نشان ميداد پيش نرفت.
در تركيه معادلات به طرز عجيبي تغيير پيدا كرد. كردها كه تا ديروز عنصري تروريستي به شمار مي آمدند با تشكيل حزب دموكراتيك خلقها (HDP) وارد كارزار سياسي شدند و حتي اعلام كردند كه حاضرند سلاح خود را زمين بگذارند؛ از طرف ديگر اردوغان هم كه خود را رئيس پروژه خاورميانه بزرگ مي دانست و دهها بار اين عنوان را براي خود ذكر كرده بود به طرز غير قابل انتظاري به بارزاني چراغ سبز نشان داد. بارزاني به تركيه سفر كرد و نه در آنكارا و نه در استانبول بلكه در دياربكر! به همراه اردوغان ميتينگ برگزار كرد. اولين گام براي خروج «بارزانيستان» از بن بست برداشته شده بود و اكنون بارزاني نسيم خوش همراهي را استشمام ميكرد.
در اين ميان ايران نيز ناخواسته وارد همكاري با «بارزانيستان» شد. همه راه هاي قانوني نقل و انتقال مالي به كشور بسته شده بود و «بارزانيستان» كه تبديل به مركزي براي همه كارهاي غيرقانوني شده بود راه تنفسي براي نقل و انتقالات بود. سفر علي لاريجاني در دي 1393 به اربيل و ديدار با بارزاني را شايد بتوان نقطه عطف رابطه تهران – اربيل دانست.
ورود عنصر كردي براي تحقق خاورميانه بزرگ
اما سوريه تبديل به كارتي چند وجهي براي پروژه كردستان شد. از سويي با تضعيف دولت مركزي، كردها كه اتفاقا مورد حمايت دمشق بودند دست به گروهك سازي براي خود با هدف مقابله با داعش كردند اما به يكباره سر ناسازگاري با دمشق برداشته و در واقع پازل سوريه اي كردستان نيز از انفعال خارج شد. از سوي ديگر بارزاني و كردهاي تركيه كه در جامعه جهاني بيشتر يك دلال سياسي و يك تروريست شناخته مي شدند چهره اي مردمي، قهرمان، فداكار و بشردوستانه به خود گرفتند (اوج اين پروژه، مساله عين العرب بود كه با نام كوباني در بوق و كرنا شد).
كردهاي سوريه اهميت مضاعف تري هم داشتند و آن هم باز شدن دالاني ارتباطي بين «بارزانيستان» و درياي مديترانه بود. بارزاني حاضر است دست به هر كاري حتي قتل عام عرب ها و تركمن هاي ساكن در شمال سوريه بزند تا دالاني يك دست و بدون مزاحم براي راهيابي به دريا را داشته باشد.
به عبارت ديگر آمريكا تصميم گرفته است عنصر كُردي را وارد حكومت كند و از اين طريق راه را براي تحقق پروژه خاورميانه بزرگ پيش ببرد. در واقع آمريكا نقش جديدي براي كُردها درعراق و تركيه در نظر گرفته است. نقشي متفاوت با آنچه پيش از اين بود. نقش جديد، نقش روشنفكري و صلح طلبي است. اين بدين معناست كه آمريكا تقريبا به تشكيل دولت كُردي در منطقه مطمئن شده است و سعي دارد تا از الان اقدامات لازم براي وجهه سازي براي كردها را آغاز كند. نخستين پيش نمايش اين تئوري در 15 خرداد 1394 و در مساله بمب گذاري ميتينگ انتخاباتي حزب دموكراتيك خلقها (HDP) در شهر كردنشين دياربكر اتفاق افتاد.
كساني كه تا ديروز بر سر يك مساله كوچك سلاح به دست گرفته و حداقل 3-4 كشته مي دادند، آن روز گل به دست گرفتند و به محل بمب گذاري رفتند! اكنون هم با وجود آن كه درگيري سخت و سنگيني در مناطق كردي تركيه با ارتش اين كشور وجود دارد و بيش از دو ماه از اعمال مقررات منع آمد و شد ميگذرد؛ اما باز هم احزاب كردي خصوصا شخص صلاح الدين دميرتاش (رئيس مشترك حزب دموكراتيك خلقها) به هيچ وجه كنترل اعصاب خود را از دست نميدهند و شيوه فشار از پايين چانه زني از بالا را در برابر دولت در پيش گرفته اند. وضعيت كنوني برخي شهرهاي كردنشين تركيه كمتر از حلب و حمص نيست.
وقتي ظهور داعش را در بستر مسئله كُردي مورد مطالعه قرار دهيم متوجه خواهيم شد كه اصلي ترين يا يكي از اصلي ترين علل ايجاد داعش زمينه سازي براي دولت كردستان است. از سويي عراق از دوگانه عربي – كردي خارج شده و با فاكتورهاي عرب، كرد، تركمن و در عين حال شيعه و سني تكه پاره شده است. از ديگر سو زمينه لازم براي وجهه سازي به نفع «بارزانيستان» ايجاد شده چنان كه آلمان صراحتا چندين هواپيما سلاح را روانه اربيل كرد تا كردها توان دفاع از خود در برابر داعش را داشته باشند.
اربيل نيز كه از هر گونه حمله و تهديد داعش در امان مانده، امروزه در برابر يك عراق ويرانه درخشش و تلالو چشمگيري به خود گرفته است.
اما به راستي جبهه صهيونيستي چرا تا اين حد براي ايجاد كردستان بزرگ تلاش ميكند؟
اگرچه براي پاسخ به اين پرسش بايد ساعتها در مورد تاثيرگذاري عامل جغرافيا و پيوستگي مكاني در معادلات سياسي صحبت كرد اما با يادآوري دو مورد محقق شده در منطقه و تاريخ جهان اسلام مي توان به اهميت ايجاد اين دولت پي ببريم.
نخستين مثال اسرائيل است. اسرائيل دقيقا در متمدن ترين و يكدست ترين منطقه جهان اسلام ايجاد شده است. منطقه اي كه اگر اسرائيل در آن وجود نداشت هر آن امكان داشت مجموعه دول ائتلافي با حكومت يكسان و فدارتيو يا اتحاديه اي از چند كشور مهم را در خود تشكيل دهد. اما اسرائيل دقيقا مانند تيري در قلب است. اگر باقي بماند خواهي مرد و اگر بيرون آورده شود باز هم قلبت دريده خواهد شد و خواهي مُرد. كشورهاي عرب اطراف رژيم صهيونيستي اگر با اين دولت كنار بيايند با يك مشكل مواجه خواهند بود و اگر كنار نيايند با مشكلي ديگر. در واقع حضور اسرائيل در منطقه غرب آسيا امكان صلح و آرامش را در منطقه ممتنع كرده است.
چرا كه امكان ارتباط جغرافيايي بدون حاشيه را براي ملل مناطق اطراف خود از بين برده است و با عدم تعريف مرز مشخص امكان هر گونه تحرك غير قابل پيش بيني را فراهم آورده است.
چرا اسرائيل براي تشكيل كردستان بزرگ تلاش مي كند؟
نمونه دوم تشكيل كشور مستقل ارمني در قفقاز است. توجه كنيد كه موضوع سخن حضور تاريخي ارامنه در منطقه مورد بحث نيست بلكه حضور دولت ارمني در منطقه است. همچنان كه در مورد فلسطين نيز موضوع سخن حضور تاريخي يهوديان در آن منطقه نيست بلكه موضوع دولت مستقل يهودي است. روسها با ايجاد دولت ارمنستان و ايجاد حائل بين دولت ايران با شيعيان قفقاز و بين دولت عثماني با سنيان اين منطقه گسلي جغرافيايي – مردمي را بين قفقاز، آناطولي و ايران ايجاد كردند كه هنوز هم شاهد بهره برداري روسها از اين گسست جغرافيايي با وجود گذشت ده ها سال هستيم.
اكنون در مورد كردستان هم دقيقا اين وضعيت در حال پياده شدن است. حال اگر كشور مستقل كردستان با مختصاتي كه در ذهن اربيل، تل آويو و واشنگتن ايجاد شود، امكان ارتباط بين ايران، تركيه، عراق و سوريه از بين خواهد رفت. عملا درگير شرايطي ميشويم كه تا دهها سال مشغول جنگ شده و از يك سيم برق تا يك لوله نفتمان همگي تحت استيلاي «بارزانيستان» خواهد شد.
(به خاطر در نظر داشتن اجمال نوشته، از ورود به بحث مهندسي انرژي در منطقه و منافع و تهديدهاي مختلفي كه براي كشورهاي مختلف مي تواند داشته باشد خودداري ميكنم.)
در واقع پس از يك اسرائيل يهودي و يك اسرائيل ارمني، شاهد ايجاد يك اسرائيل كُردي در همسايگي مان خواهيم بود.
اجازه دهيد در پايان متن سخنان «آيلت شاكِد» وزير دادگستري رژيم صهيونيستي را كه چند روز پيش (29 دي ماه) در موسسه امنيت ملي اسرائيل به زبان آورد را يادآوري كنم:
«ما بايد براي پايان دادن به ناعدالتي بزرگي كه باعث شده كردها به عنوان بزرگترين ملت منطقه بدون دولت بمانند پايان دهيم. ما بايد حركتي بين المللي براي ايجاد دولت كردي ايجاد كنيم. كُردها مردمي كهن، دموكراتيك و صلح‌طلب هستند كه هرگز به هيچ كشوري حمله نكرده‌اند. 20 ميليون كُرد موجود در منطقه كه دولتي ندارند و كسي به آنها توجهي نمي كند اصلي ترين طرف مبارزه با داعش و از بين بردن خطر اين گروه هستند.»
حالا كه صحبت به اين جا كشيد يادآوري كنم كه اكنون چندين سال است كه اربيل يك سوم نفت تل آويو را تامين ميكند و در مقابل نيز تل آويو نيروهاي ويژه ارتش خود را براي تربيت يگانهاي نظامي اريبل روانه آنجا ميكند!
ايوب كارا معاون وزير توسعه و مسئول پرونده كردي در دولت رژيم صهيونيستي در گفتگو با يك سايت كردي كه از اربيل مديريت مي شود گفت: دولت اسرائيل يك كميسيون ويژه براي پرونده كردي تشكيل داده است. من معتقد به تشكيل هر چه سريعتر يك دولت كردي هستم.
اعتراف كنيم از پس ده ها سال، هنوز همان «الذين هم لايقرئون» هستيم.
منبع : پايگاه اطلاع رساني فردا

94110

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید