به گزارش اتاق خبر، رعایت این اصول کلی میتواند نقش مستقیمی در میزان سودآوری و صرفه اقتصادی داشته باشد. مهمترین عامل توسعه صنعتی هر کشور، داشتن راهبردهای توسعه صنعتی است؛ راهبردهایی که براساس داشتهها و نداشتهها و اصل مزیت نسبی تدوین و تنظیم شود و متناسب با هر رویداد، زمان و مخاطرات احتمالی بتواند راهکارهای جایگزینی در دل خود داشته باشد. یکی از این راهبردها آمایش صنعتی است که پیرامون مفهوم آمایش سرزمین معنا میشود. این رویکرد ریشه در ایده آمایش سرزمینی دارد که در اصل به دنبال ایجاد تعادل در توزیع جغرافیایی جمعیت و فعالیت بوده و در مباحث برنامهریزی شهری دنبال میشود. آمایش سرزمین به دنبال نوعی تقسیم کار بین مناطق مختلف است. در برنامههای توسعه منطقهای در ایران نیز این رویکرد به طور جدی دنبال میشود و اسناد توسعه استانها حاصل مطالعات آمایشی است. البته این اسناد جنبههای مختلف اقتصادی - اجتماعی را در نظر دارند و تنها به بحث توسعه صنعتی نمیپردازند اما از آنجا که شناسایی ویژگیهای مختلف جغرافیایی، طبیعی و جمعیتی مناطق در این برنامهریزی نقش حیاتی دارد، طرفداران این رویکرد در مباحث توسعه صنعتی نیز تاکید ویژهای بر مزیتهای نسبی و رقابتی مناطق و تقسیم کار منطقهای برای تسریع توسعه کشور دارند. از این رو در رویکرد آمایش صنعتی، استراتژی توسعه صنعتی علاوه بر سطح ملی شامل سطوح منطقهای نیز میشود.
شاهکلید سودآوری
از ویژگیهای ارزشمند رویکرد آمایش سرزمین قابلیت آن در کاهش نابرابری بین مناطق مختلف کشور و حفاظت و جلوگیری از تخریب محیطزیست است که موجب دستیابی به عدالت اجتماعی و توسعه متوازن و پایدار در کشور خواهد شد. در نتیجه استفاده از رویکرد آمایش صنعتی در کنار سایر رویکردهای مورد بحث در استراتژی توسعه صنعتی، مزیت بالایی داشته و ضروری به نظر میآید. در عمل، مزیتهای منطقهای در تصمیم گیریها و سیاستگذاریها و بخش خصوصی (جایابی شرکتها) نقش مهمی دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت، با این تفاوت که در تصمیم گیری بخش خصوصی منافع فردی مطرح است اما در سیاستگذاری عمومی منافع جمعی در قالب تولید ثروت و رشد اقتصادی به منظور ایجاد رفاه برای جامعه اهمیت پیدا میکند. بدیهی است همراهی نگاه آمایش سرزمین با سایر رویکردها اثربخشی آنها را افزایش میدهد. شکی نیست که تدوین استراتژی توسعه صنعتی با رویکرد آمایش نیازمند مطالعات مفصل و دقیق منطقهای است اما میتوان با نگاهی کلی به ظرفیتها و داشتههای اقتصادی و صنعتی الگوی استراتژی توسعه صنعتی را طراحی کرد به ویژه اینکه این الگو میتواند راهنما و شاهکلید خوبی برای تخمین سودآوری و میزان صرفه اقتصادی باشد. کمتر تولیدکننده یا سرمایهگذاری است که سودآوری را در واحد صنعتی خود ملاک قرار ندهد. با اینهمه در برخی از شاخههای صنعتی به وضوح میبینیم که اصرار بر تولید یا خوداتکایی براساس اصل مزیت نسبی نیست. به عنوان نمونه تلاش برای تولید انواع دستگاههای تلفن همراه همگام با فناوری روز با توجه به سالها تحریم در کشور اندکی دور از اصول و راهبردهای توسعه صنعتی است. در مقابل توجه به صنایع سنگین همچون نفت، گاز و پتروشیمی با وجود داشتههای غنی در این محورها میتواند سودآوری زیادی داشته باشد. در کنار اصل سودآوری و صرفه اقتصادی باید بهمیزان ریسک، بحرانها و وقایع ناگوار احتمالی که بخشهای صنعتی را تهدید میکند نیز توجه کنیم. همچنین رشد بخش صنایع غذایی با وجود منابع و زمینههای کشاورزی، صنایع مصرفی با وجود بازار بزرگ مصرف داخلی و نگاهی آیندهنگرانهتر رشد صنعت گردشگری با وجود زمینهها و فضای مناسب گردشگری داخل میتواند رویکرد مناسبی را نسبت به تدوین شاخصها در استراتژی توسعه صنعتی ایجاد کند. به علاوه اینکه یکی از نیازمندیهای کشور ما توجه به بخش اشتغال است و میتوان با نگاه به اصل آمایش سرزمین و آمایش صنعتی زمینههای رشد این عامل کلیدی را فراهم کرد.
بسترسازی و امکانسنجی
یکی از اصول لازم برای اصل آمایش صنعتی توجه به مکانیابی، امکانسنجی و بسترهای مورد نیاز برای ایجاد یک واحد صنعتی است؛ اصول مهمی که مورد تایید تمامی صاحبان صنایع است و همراه با چاشنی تجربه و تخصص میتواند زمینه سودآوری و صرفه اقتصادی بالایی را برای آن واحد صنعتی فراهم کند. علیاصغر پورمتین، کارشناس اقتصادی در این زمینه به صمت گفت: اگر بسترسازی مناسب برای ایجاد یک واحد صنعتی نشود میتوان به صراحت گفت دامنه مخاطره برای آن واحد صنعتی بیشتر و درصد سودآوری آن کاهش پیدا میکند. به همین مقیاس اگر از ماشینآلات فرسوده و ناکارآمد استفاده شود میتواند در میزان و کیفیت محصول تولیدی تاثیر بگذارد. به عنوان نمونه اگر ما یک کارخانه را در کرمان احداث کنیم که نیاز به آب زیاد داشته باشد به یقین نه تنها سودآوری نخواهیم داشت بلکه زیانده هم هست. از این رو توجه به اصول فنی و تخصصی در ایجاد و احداث واحدهای صنعتی مهم است. پورمتین با اشاره به چالشهای توسعه صنعتی گفت: متاسفانه برخی از واحدهای صنعتی ما بازرگانی مسلک هستند و تخصص و تجربه تولید ندارند. از این رو بدون توجه به مخاطرات و مزیتها وارد عرصه تولیدی میشوند و نه تنها سودی نمیبرند، که بعد از مدتی ورشکست هم میشوند از این رو لازم است که بانک اطلاعاتی مناسبی شامل داشتهها، نداشتهها و مزیتهای صنعتی تدوین شود تا نقشه راهی برای تولیدکنندگان و صاحبان صنعت باشد.
الگوی کلی تولید براساس آمایش صنعتی
یکی از موارد دیگری که در بررسی اصل آمایش صنعتی به ذهن میرسد پیشرفت در شاخصهای تولیدی براساس رویکرد توسعه صنعتی و سودآوری بیشتر است. به نحوی که مخاطرات تولید را به صفر برساند. عبدالمجید شیخی، کارشناس اقتصادی در این زمینه به صمت گفت: حیات بشر در گرو نظم در استقرار در سرزمین است؛ نظمی که شامل اجزایی چون جمعیت، فعالیت و سرزمین میشود. آمایش صنعتی نیز جزئی از آمایش سرزمین است. به وضوح میبینیم که نبود دیدگاه آمایش صنعتی چه عوارضی را بر بشر تحمیل کرده است؛ از جمله این عوارض و مخاطرات پدیده ازدحام شهری، آلودگی زیستمحیطی و تخلیه مناطق مستعد توسعه است. مثالهای زیادی میتوان زد که اگر توزیع جمعیت ناموزون باشد چه اثرات و مخاطراتی را بر دوش اقتصاد و صنعت میگذارد در حالی که اگر ما بتوانیم در نقاط مختلف سرزمین با محوریت روستا و اولویت تولید صنایع مختلفی را در خدمت تولید کشاورزی بگذاریم هم در صنایع غذایی رونق ایجاد میشود و هم از ازدحام و تراکم جمعیتی در شهرها کاسته میشود. به عبارتی صنایع برای رشد معقول با محوریت کشاورزی راه پیشرفت بیشتری پیدا میکنند و تمامی مخاطرات کنونی آنها به صفر میرسد. از این رو باید برنامهریزان اقتصادی و صنعتی نسبت به استقرار صنایع در خدمت تولید کشاورزی و صنعتی بیشتر همت کنند؛ چراکه توسعه صنعتی از قطبسازی اقتصادی در روستاها میگذرد.
جانماییهای صنعتی
یکی از موارد مهم دیگری که در استراتژیهای توسعه صنعتی به آن پرداخته میشود توجه به اصول مکانیابی صنعتی است. به جرات میتوان گفت که بیدقتی به این اصل میتواند دامنه سودآوری و صرفه اقتصادی را پایین بیاورد؛ تا حدی که دیگر وجود آن واحد تولیدی توجیهپذیری اقتصادی پیدا نکند. آرمان خالقی، عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت در این زمینه به صمت گفت: به لحاظ نگاه کارشناسانه و فنی در ایجاد واحدهای صنعتی باید به مسائل مهمی همچون صرفه اقتصادی و سودآور بودن ایجاد یک واحد صنعتی، تامین بازار مصرف برای تولیدات، در دسترس بودن وسایل حملونقل عمومی و تامین خدمات، امکان تامین و انتقال مواد اولیه و مسائل زیستمحیطی همچون در مسیر باد نبودن اشاره کرد. اگر در مکانیابی و استقرار واحدهای صنعتی در ابعاد کوچک و متوسط و بزرگ به این نکات توجه نشود ممکن است در میانمدت با مشکلات بسیاری مواجه شوند که منجر به تعطیلی یا ورشکسته شدن آنها شود.
ظرفیتسنجی
در طراحی یک واحد تولیدی ظرفیت مناسب اقتصادی تجربه شده متناسب با نیازهای بازار و قیمت تمام شده یک الزام جدی است. این عامل جزئی از اصول کلی امکانسنجی است که باید رعایت شود. البته در استراتژی توسعه صنعتی امکان سوق دادن سرمایه به سمت و سوی ظرفیتهای اقتصادی وجود دارد. به نظر میرسد در بعضی رشتهها همچون تولید آب معدنی، فرش ماشینی و... نیازسنجی میشود و تولید این اقلام سودآور است. در مقابل در برخی صنایع این سودآوری کمتر است و حتی رقابتپذیری آنها در مقایسه با واحدهای مشابه خارجی کمتر میشود. به عنوان نمونه، بسیار روشن است که یک واحد کاشی و سرامیک با ظرفیت پایین قادر به رقابت با یک واحد با ظرفیت بالای چین نیست؛ چراکه در واحد مشابه چینی قیمت تمامشده نزدیک به مواد اولیه میشود اما ممکن است هزینه تولید در کشور ما بالا باشد. از اینرو باید ظرفیتهای مناسب تولید رصد شود و متناسب با نیاز روز کشور و دنیا واحدهای تولیدی را به رونق سوق دهیم تا امکان رقابت با رقبا را داشته باشند. نکته مهم دیگر اینکه مدیریت راهبردهای آمایش صنعتی و سرزمینی باید به جز اصل سودآوری در کوتاهمدت به رشد و رونق در میانمدت و بلندمدت، ایجاد اشتغال و بررسی امکان خوداتکایی در آن رشته صنعتی نیز توجه داشته باشد.
منبع: صمت