Performancing Metrics

راهكارهاي جهاني براي مواجهه با آتش‌سوزي در پتروشيمي | اتاق خبر
کد خبر: 358551
تاریخ انتشار: 22 تیر 1395 - 04:40
آتش پتروشيمي بوعلي خاموش شد اما اين مساله به اين معنا نخواهد بود كه ديگر هيچ خطري در اين زمينه صنعت پتروشيمي ايران را تهديد نمي‌كند.

اتاق خبر: آتش پتروشيمي بوعلي خاموش شد اما اين مساله به اين معنا نخواهد بود كه ديگر هيچ خطري در اين زمينه صنعت پتروشيمي ايران را تهديد نمي‌كند. اتفاق‌هاي رخ داده در جريان اين آتش‌سوزي و نبود يك فرماندهي مناسب براي حل آن نشان مي‌داد كه فرونشاندن اين آتش به صورت تخصصي براي بدنه پتروشيمي ايران كار دشواري است؛ تا جايي كه كار به كمك گرفتن از ديگر شركت‌هاي صنعت نفت نيز كشيده شد. به دنبال پر كردن بخش كوچكي از خلأ دانشي در اين زمينه، مطلبي مهم كه در وب‌سايت «fire engineering» در زمينه راهكارهاي مهم در كنترل آتش‌سوزي در واحدهاي پتروشيمي به چاپ رسيده را ترجمه و منتشر شده است. يكي از كليدي‌ترين راهكارهاي اين مطلب تاكيد بر وجود سيستم فرماندهي مناسب در كنترل آتش و ماهيت متفاوت آتش‌سوزي در صنعت پتروشيمي با ديگر انواع آتش‌سوزي است. مشروح اين مطلب را در ادامه مي‌خوانيد.

آتش‌سوزي در تاسيسات پتروشيمي دربرگيرنده خطرات و چالش‌هايي است كه سازمان‌هاي آتش‌نشاني شهري آمادگي مقابله با آن را ندارند. درون مجتمع‌هاي پتروشيمي انواع مختلفي از مواد شيميايي قابل ‌احتراق، اسيدي و سوزش‌آور در شكل‌هاي مختلف مايع، گاز و جامد است. حجم اين مواد ممكن است به صدها گالن تا ميليون‌ها گالن نيز برسد. آتش‌سوزي در يك نقطه از مجتمع پتروشيمي مي‌تواند عواقب كاملا متفاوتي نسبت به نقطه ديگري از همان مجتمع داشته ‌باشد. به عنوان مثال مهار آتش و خطرات آن در انبار پروپان و تاسيسات توزيعي هزار برابر خطرناك‌تر از آتش‌سوزي در محفظه گاز پروپان با يك سيلندر 20پوندي پروپان به عنوان منبع سوخت است.

ساختار كلي تاسيسات پتروشيمي هر گونه پاسخگويي به يك حادثه را پيچيده‌تر و پرچالش‌تر از حالت معمول مي‌كند. بسياري از اين تاسيسات در هم‌تنيده و انباشته هستند و محدوده دسترسي به آنها تنگ و مانور عملياتي در آن بسيار دشوار است. مارپيچ لوله‌ها و عناصر ساختاري منجر به ايجاد انسدادهاي زيادي در مسيرهاي روي زمين و بالاتر از سطح مي‌شوند. معمولا تجهيزات مجتمع‌هاي پتروشيمي به طور تقريبي بسيار نزديك به هم ساخته‌ مي‌شوند و با يكديگر در ارتباط هستند. البته به طور عمومي با تاسيسات پتروشيمي امنيتي برخورد مي‌شود و اجازه دسترسي عمومي وجود ندارد لذا تنها نقاط انگشت‌شماري به نقاط حساس مجتمع‌ها دسترسي دارند.

مخاطرات تاسيسات پتروشيمي هيچگاه از بين نمي‌روند و سايه فرآيندها و مواد شيميايي مخاطره‌آميز همواره حس مي‌شود. در بسياري از موارد، عمليات فرآوري به صورت 24ساعت و در هفت روز هفته ادامه دارد. تجهيز و مراقبت در مجتمع‌هاي پتروشيمي بسته به نوع فعاليت‌ آن مي‌تواند به صورت معمول يا ويژه باشد. بعضي از خطوط لوله ممكن است تنها براي عمليات تعمير و نگهداري تجهيز شوند. حتي اگر اين تاسيسات تجهيز نشوند، عمليات جاري در آن ادامه خواهد داشت و از طريق سيستم كنترل و مانيتورينگ در مركز كنترل اصلي حتي در هزاران مايل دورتر از محل مورد ارزيابي قرار مي‌گيرند. برخي از كارخانه‌هاي كوچك‌تر ممكن است فرآيند عملياتي خود را در طول روز انجام دهند و با تاريك ‌شدن هوا عمليات خود را متوقف كنند. تجهيز و مراقبت در طول شب ممكن است انجام نشود يا به صورت بسيار اندك باشد. اما مجتمع‌هاي شيميايي در مقياس بزرگ يا پالايشگاه‌ها در طول شبانه‌روز مشغول فعاليت هستند. چنين تاسيساتي به طور معمول تجهيز و مراقبت بيشتري‌ در طول روز و در شيفت‌هاي مختلف كاري همچنين برنامه‌هاي ويژه تعمير و مراقبت در شب‌ها و آخر هفته‌ها دارند.

به طور طبيعي مخاطرات آتش‌سوزي در يك مجتمع پتروشيمي با آتش‌سوزي در محيط‌هاي مسكوني بسيار متفاوت است. علت آن وجود مواد اشتعال‌پذير و واكنش‌پذير شيميايي است. همچنين فرآيندهاي يك مجتمع پتروشيمي در فشار و دماي بسيار بالايي انجام مي‌پذيرد و ممكن است گستره وسيعي از حالت‌هاي مختلف شيميايي در آنها ايجاد شود. از ديگر مخاطرات آتش‌سوزي در مجتمع پتروشيمي مي‌توان به سيستم‌هاي برقي ولتاژ بالا، محصولات جانبي سمي و امكان از دست رفتن كنترل فرآيندهاي عملياتي اشاره كرد. نوع و شدت مخاطرات در يك مجتمع پتروشيمي با مجتمع ديگر متفاوت است. بنابراين مامورهاي آتش‌نشاني بايد درك كاملي از ظرفيت مخاطرات هر كدام از تاسيسات داشته ‌باشند تا متناسب با آن پاسخگويي لازم به حادثه را انجام دهند.

عامل بسيار مهم ديگر كه بايد در نظر گرفته ‌شود سطح تجهيزات خاموش كردن آتش و نيروهاي حرفه‌يي آتش‌نشاني حاضر در سايت است. در بسياري از مجتمع‌هاي پتروشيمي كوچك رو به متوسط سطوح تجهيزات مراقبت و كنترل آتش سالانه به صورت گسترده‌يي نوسان پيدا مي‌كند. اين تجهيزات ممكن است گاهي تنها شامل كپسول‌هاي اطفاي حريق يا شير آب آتش‌نشاني باشد كه مناسب آتش‌سوزي‌هاي شهري است. در ساير موارد اين مجتمع‌ها ممكن است شامل سيستم‌هاي ثابت فوم، سيستم‌هاي آب‌پاش فشرده و برج‌هاي هشدار باشند. نيروهاي ويژه آتش‌نشاني مستقر در سايت‌ نيز مي‌توانند شامل پرسنلي باشند كه كم‌ترين دانش يا آموزشي در زمينه مهار آتش نداشته ‌باشند يا نيروهاي خبره و كارآزموده‌يي باشند كه در مواقع بحران بتوانند به صورت واقعي به كمك كنترل و خاموش‌كردن آتش بيايند.

نبايد از خاطر برد كه به هر حال مجتمع‌هاي پتروشيمي يك كسب و كار به حساب مي‌آيند و صاحبان و كارفرمايان آن هم از نقطه نظر تجاري و هم از نقطه ‌نظر شرايط اضطراري به آن مي‌نگرند. آنها به سرعت دنبال راهكارهايي خواهند بود كه آسيب‌ها را به حداقل برسانند و تا جايي كه ممكن‌ است محصول خود را نجات دهند. آتش‌نشانان شهري شايد در مهار آتش به اين مسائل توجهي نكنند اما به ياد داشته‌ باشيد كه صاحبان مجتمع‌ها در ميان شعله‌هاي آتش، سود خود را مي‌بينند كه دود مي‌شود و به هوا مي‌رود.



 تاكتيك‌هاي مديريتي كنترل آتش

مديريت آتش در يك مجتمع پتروشيمي مي‌تواند بسيار چالش‌بر‌انگيز باشد. پيچيدگي تجهيزات در كنار امر تخصصي لازم براي خاموش كردن اين نوع آتش مي‌تواند حتي منعطف‌ و كاراترين سازمان‌هاي آتش‌نشاني را با مشكل مواجه كند. تاكتيك‌هاي كليدي مختلفي مي‌تواند در اين زمان كارساز واقع شود. در ادامه به اين تاكتيك‌ها اشاره مي‌شود.



 سيستم فرماندهي حادثه (ICS)

بايد ساختار فرماندهي حادثه به خوبي ايجاد شود. بسته به ميزان گستردگي آتش، تعداد واكنش‌‌دهنده‌ها به ‌شدت افزايش پيدا مي‌كند. بنابراين ستاد فرماندهي حادثه بايد به ميزان گسترده‌يي بسط داده شود تا محدوده‌يي تحت كنترل درآيد.

حضور فرماندهي با قدرت كافي در اين حوادث بسيار موثر است. پرسنل فرماندهي بايد خود را نه فقط براي اصل حادثه بلكه تمام عواقب آن آماده كنند. اين عواقب و سايد افكت‌ها شامل رسانه‌ها، كسب و كار، اذهان عمومي و مسائل اينچنيني است. پرسنل فرماندهي در اين زمان بايد از مهارت‌هاي قوي مديريتي برخوردار بوده و به سرعت خود را با شرايط پيش آمده تطبيق دهند.

رابط سازمان: اين موقعيت در زمان آتش‌سوزي در يك مجتمع پتروشيمي از اهميت بسيار زيادي برخوردار بوده و بسيار پركار است. رابط بايد در لحظه با سازمان‌هاي نظارتي مانند محيط زيست، مجتمع‌هاي يوتيليتي و هر كدام از بدنه دولت در ارتباط بوده و اطلاعات آنها را نسبت به موقعيت آتش‌سوزي به روز نگه دارد. بسته به‌ شدت حادثه اين رابط بايد بتواند در اولويت‌هاي عملياتي مانند پناهگاه در منطقه يا تخليه محدوده كمك كند. در طول حوادث بزرگ‌تر اين رابط بايد بتواند از طريق روابط عمومي، بهترين و دقيق‌ترين اطلاع‌رساني را با رسانه‌ها انجام دهد.

رابط فرآيند: اين رابط در سيستم فرماندهي حادثه يكي از مهم‌ترين پوزيشن‌ها به حساب مي‌آيد. اين پوزيشن عموما توسط يكي از گروه عمليات فرآيند پتروشيمي پر مي‌شود و بايد ميان عمليات فرآيند و عمليات پاسخگويي اضطراري ارتباط برقرار كند. هيچ حادثه آتش‌سوزي بدون كنترل فرآيند عمليات درگير به طور موثر كنترل نمي‌شود. رابط فرآيند در اين زمينه نقشي بسيار كليدي به حساب مي‌آيد.



 ساختار گسترده سيستم فرماندهي حادثه

حوادث آتش‌سوزي در پتروشيمي به ساختاري گسترده احتياج دارد، تجهيزات بزرگ و طرح فيزيكي متراكم بسياري از واحدهاي پتروشيمي در وضعيتي به بهترين مديريت خواهد رسيد كه بخش‌هاي مختلف عمليات به گروه‌ها و واحدهاي مجزا سپرده شود. براي مثال گروه عرضه فوم، ذخيره‌سازي آب، نظارت بر بهداشت صنعتي و ديگر موارد بايد در گروه‌هاي جداگانه و تقسيم‌ شده‌يي فعاليت كنند. فرمانده حادثه بايد آگاه باشد كه سرعت رشد حادثه در يك مجتمع پتروشيمي بسيار بالاست و براساس همين مساله، سطوح مديريتي گسترده براي حل بحران لازم است.



 رصد و مشاهده آتش

رصد و مشاهده آتش براي به دست ‌آوردن اطلاعات در يك مجتمع پتروشيمي امري بسيار چالش‌برانگيز است. وظيفه اصلي در اين بخش به‌طور مشخص شناسايي مشكلات يا مشكلات بالقوه، مخاطرات موجود در منطقه و ديگر مسائل است كه مي‌تواند عمليات را تحت تاثير قرار بدهد. رصد اوليه آتش در تاسيسات پتروشيمي تقريبا شامل همان عناصري مي‌شود كه در مورد رصد آتش در مناطق مسكوني اعمال مي‌شود با اين تفاوت كه شماري از نگراني‌هاي مرتبط با فرآيند را نيز شامل مي‌شود.



 حوادث داراي مواد خطرناك

اگرچه بسياري از آتش‌نشانان تمايلي به پذيرفتن اين مساله ندارند تمام آتش‌سوزي‌هاي پتروشيمي در زمره موقعيت‌هاي مواد خطرناك HAZMAT قرار مي‌گيرند. نبايد اجازه داده ‌شود كه تصوير و صداي حادثه سبب شود كه عمليات مشترك مربوط به شرايط مواد خطرناك ناديده‌ گرفته‌ شود. بنابراين لازم است كه ماهيت مواد مشتعل شناخته ‌شود و تمام نيروها از لباس‌ها و تجهيزات حفاظتي مناسب استفاده كنند. اين نوع آتش‌سوزي موادي مانند پروپان، بنزين و حلال‌ها را درگير كرده و در نتيجه بايد روش كنترل آن بر اساس روش‌هاي برخورد با حوادثي صورت گيرد كه با مواد خطرناك انجام شود.



 شناسايي و كنترل مناطق خطر

شناسايي و مديريت مناطق خطر بايد يك اولويت باشد. مشخصا مناطق گرم بايد شناسايي شوند و تنها نيروهايي كه حضور آنها در آن مناطق اساسي محسوب مي‌شود، وارد آن شوند. در صورتي كه در مورد مرزبندي مناطق گرم شبهه وجود دارد بايد محدوده مناطق گرم تا جايي گسترده شود كه سطح اطمينان قابل توجهي از امنيت براي پرسنل را فراهم كند. بايد در لحظه به تغيير شرايط جاري در مناطق خطر مانند تغيير در جهت وزش باد، فعاليت سوپاپ‌هاي تخليه فشار و مشكلات ديگر موجود در فرآيندها كه ممكن است ناشي از شرايط اضطراري اوليه باشند در تعيين مرز مناطق كنترل توجه شود.



 ملاحظات تاكتيكي صنعتي

با توجه به دشواري رصد و درك قابل اتكا از ويژگي‌هاي آتش پتروشيمي، تا زماني كه تمام مخاطرات به صورت واضح شناسايي شوند به‌طور معمول تمام عمليات ابتدايي جنبه تدافعي دارند. به محض تكميل اين مرحله، عمليات‌ بعدي مي‌توانند وارد فاز دفاعي/ هجومي يا هجومي شوند. اين تاكتيك در تمام آتش‌سوزي‌هاي صنعتي بايد مدنظر قرار بگيرد اما در مورد آتش‌سوزي‌هاي پتروشيمي موارد ديگري نيز بايد در نظر گرفته شود.



 عمليات نجات

با توجه به موقعيت خاص سازه‌هاي مجتمع‌هاي پتروشيمي و احتمال به دام‌افتادن پرسنل در شرايط دشوار، عمليات نجات بايد همواره در اولويت باشد. عمده عمليات نجات در آتش‌سوزي‌هاي پتروشيمي شامل قربانياني با سوختگي‌هاي جدي، جراحات ناشي از استنشاق و مصدومان همراه با شوك‌هاي شديد روحي هستند. حضور پرستاران و پزشكان و هليكوپترهاي امداد در نزديك‌ترين نقطه به محل حادثه الزامي‌ است.



 عمليات تحديد و كنترل

اين عمليات شامل تحديد و كنترل مواد خطرناك، كنترل فرآيند و عمليات كنترل مواد روان است. در مورد مواد خطرناك پيش از اين صحبت شد. اما عمليات كنترل فرآيند شايد در مجتمع‌هاي كوچك كه شامل تعداد محدودي تانكرهاي ذخيره كه از طريق خط لوله به هم متصل باشند، آسان باشد اما در مجتمع‌هاي بزرگ و پالايشگاه‌ها اين عمليات بسيار دشوار و چالش‌برانگيز مي‌شود. چرا كه شعله‌ور شدن آتش در يك نقطه مي‌تواند به سرعت از طريق خطوط لوله تو در تو و اتصالات پيچيده‌يي كه بين واحدهاي مختلف وجود دارد به ساير واحدها سرايت كند. موضوع تاسف‌برانگيز اين است كه فعاليت‌ها واحدهاي مختلف به گونه‌يي نيست كه با فشار دادن يك دكمه متوقف و خاموش شود و توقف امن عمليات نيازمند مداخلات سيستماتيك از واحد كليدي عمليات است. همچنين كنترل روان‌آب‌هاي جاري در مجتمع‌ نيز بسيار حايز اهميت است چرا كه مي‌تواند شامل انواع مختلفي از محصولات نسوخته، گدازه‌هاي آتش و مواد شيميايي حاصل از تلاش براي خاموش كردن آتش مثل فوم باشد. اين روان‌آب‌ها در صورت عدم كنترل و ورود به فاضلاب عمومي مي‌تواند اثرات زيست‌محيطي مخربي بر جاي بگذارد.



 عمليات اطفا

به‌طور كلي آتش‌سوزي ناشي از دو دليل گاز تحت فشار يا مايعات قابل اشتعال هستند. در كنار اينها عوامل ديگري نيز موجب بروز يا توسعه آتش شوند. بنابراين در يك آن ممكن است چندين عامل سبب بروز آتش‌سوزي شوند كه براي خاموش‌كردن هريك از آنها راه‌حل يگانه‌يي نياز است. به‌طور كل براي خاموش‌كردن آتش بايد ابتدا منبع سوخت ايزوله شود. سپس عمليات پاشيدن فوم و خارج‌كردن منبع سوخت دنبال شود. در بعضي موارد همانند آنچه در ماهشهر اتفاق افتاد، بهترين راه خاموش‌كردن آتش، سوختن كنترل‌شده است.



 عمليات آورهال

عمليات آورهال و تخليه خط در مجتمع‌هاي پتروشيمي في‌الذات هيدروليك هستند. يعني مقدار زيادي آب نياز است تا تجهيزات فرآيند را خنك كند تا منجر به احتراق نشود. در صورت مخلوط بودن مواد هيدروكربوني، ممكن است علاوه بر فوم از بخار نيز براي كاهش دما استفاده شود. به‌طور طبيعي تمام مواد كلاس A با استفاده از روند استاندارد بايد آورهال شوند.



 پاكسازي

پاكسازي همواره در خلال و بعد از آتش‌سوزي در تاسيسات پتروشيمي بايد مورد توجه قرار بگيرد. پاكسازي خود پرسنل تنها نگراني موجود نيست بلكه وسايل و تجهيزات حفاظتي همراه آنها شامل شيلنگ، نازل،  ابزارها و دستگاه‌هايي كه از آن استفاده مي‌كنند نيز بايد جرم‌زدايي شود.



 ايمني صحنه

بايد از رهاسازي پيش از موقع منابع از صحنه آتش‌سوزي خودداري و اطمينان حاصل شود كه آتش به‌طور كامل خاموش و تمام دستگاه‌ها خنك شده‌ و امكان اشتعال مجدد از بين رفته ‌باشد و نيز تمام عمليات مربوط به مواد خطرناك به اتمام رسيده ‌باشد. همچنين بايد با تمام پرسنل شركت‌كننده در عمليات نيز تماس برقرار شود تا از نقطه نظر آنها در زمينه اتمام عمليات و از بين رفتن شرايط اضطرار مطلع شوند. اگر در خلال عمليات، منطقه تخليه شده يا پيش از اين اطلاعاتي به سمع عموم رسيده‌ باشد بايد ملت را از به‌روزترين اطلاعات و وضعيت حادثه مطلع كرد.



 حفاظت مواجهه‌اي

ارائه خنك‌كننده‌هاي مناسب براي تجهيزات مهم و كنترل بدتر نشدن حادثه ضروري است؛ در غير اين صورت و با شكست تجهيزات، سطح خطر و به تبع آن به شكل بالقوه‌يي حجم آتش با سرعت افزايش پيدا مي‌كند. قانون 15-10-5 دقيقه مي‌تواند براي اولويت‌بندي اقدام‌هاي حفاظتي در اين زمينه كارساز باشد. اگر اقدام حفاظتي در نظر گرفته شده براي سيستم برق و سيستم ابزار دقيق به‌طور مناسبي اتخاذ نشده باشد در 5 دقيقه به شكست منجر خواهد شد. اگر مخازن تحت فشار به اندازه كافي مورد محافظت قرار نگرفته باشند، بار گرماي شديد حاصل از برخورد مستقيم شعله‌هاي آتش‌ با اين مخازن مي‌تواند موجب به وجود آمدن مراحل اوليه جوش آمدن مايع درون مخزن كه كمتر از 10 دقيقه منجر به انفجار بخار گسترده شده مي‌شود، باشد.

پس از 15 دقيقه، برخورد مستقيم شعله‌هاي آتش با اجزاي سازه‌هاي فولادي كه از تجهيزات تكنولوژيكي سنگين حفاظت مي‌كنند، ضعيف شدن ساختار اين اجزا آغاز مي‌شود.

اگر چه قانون 15-10-5 قانوني دقيق و علمي نيست اما مي‌توان از آن به عنوان پايه مناسبي در تعيين اولويت‌هاي حفاظتي استفاده كرد.



عمليات پشتيباني

خاموشي موفقيت‌آميز در آتش‌سوزي‌هاي پتروشيمي نياز به خدمات پشتيباني مناسب دارد. شما به مقدار مناسبي از دستگاه‌هاي خود تنفسي و همچنين سيستم‌هاي كافي تامين هوا احتياج داريد. از آنجايي كه حوادث پتروشيمي ممكن است طولاني شود، به سيستم‌هاي بازيابي احتياج شديدي است. بسياري از آ‌تش‌نشانان در عمليات شديد خاموش كردن آتش‌سوزي‌هاي پتروشيمي تسليم شده‌اند. همچنين بايد مناطق داغ، گرم و سرد كاملا تعيين شده و اجازه نوشيدن و خوردن در مناطق داغ داده نشود چرا كه ممكن است مواد شيميايي وارد بدن فرد مصرف‌كننده شود. بديهي است كه كليدي‌ترين نكته در زمينه آمادگي براي مهار آتش‌سوزي در واحدهاي پتروشيمي، مشخص بودن نقاط هدف خطر است كه اين شناسايي از طرق مختلفي انجام مي‌شود.

منبع: تعادل

95103

نظرات
ADS
ADS
پربازدید