
بهار- «براساس تازهترین گزارشها، حجم نقدینگی به 424هزارمیلیارد تومان رسیده است.» خیلی تعجب نکنید این جمله را دیروز محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی در حاشیه دومین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت به خبرنگاران گفت. البته این روزها همه میدانند که نقدینگی به شکل خیلی عجیبی بالا میرود ولی بدون شک شاید کسی فکرش را هم نمیکرد که نقدینگی بتواند با این روش افزایش را تجربه کند. همین چند روز پیش بود که آگاهان اقتصادی میگفتند نقدینگی به 414هزارمیلیارد تومان رسیده است و کارشناسان اقتصادی نیز دست روی دست میزدند و با یک حیرت بزرگ رقم نقدینگی را نگاه میکردند. حتی به آرامی شنیده شد که نقدینگی به 20هزارمیلیارد تومان هم رسیده است. وقتی کار به اینجا رسید کارشناسان اقتصادی گفتند که با این رقم حتما به آخر دنیای اقتصاد رسیدهایم. ولی ظاهرا کار پایان نیافته است و دیروز رییس کل بانک مرکزی گفت نقدینگی به 424هزارمیلیارد تومان رسیده است.
اگر خیلی دور نرویم و در همین حوالی سال 91 چرخ بزنیم، اطلاعات موجود نشان میدهد که شهریور ماه سالجاری با نقدینگی 402هزار و 370میلیارد تومان به پایان رسیده است و امروز 27 دی نقدینگی 424هزارمیلیارد تومان را نشان میدهد. با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت که فقط در چهارماه گذشته میزان نقدینگی در اقتصاد ایران به میزان 21هزار و 630میلیارد تومان افزایش یافته است. البته هنوز سهروز تا پایان چهار ماه باقیمانده است. از سوی دیگر میتوان حساب کرد که در 117 روز گذشته، هر روز به طور میانگین 184میلیارد و 871میلیون و 794هزار و 872 تومان به نقدینگی غیرمولد کشور اضافه شده است. اگر مدیران اقتصادی، آزردهخاطر نشوند و ما را متهم به سیاهنمایی نکنند، باید گفت که برنامهریزان اقتصادی مستحق دریافت مدال طلای افزایش نقدینگی هستند چون به نظر میرسد در طول تاریخ این روند رشد نقدینگی سابقه نداشته است. برای اثبات این ماجرا به گونهای دیگر نقدینگی را مورد ارزیابی قرار میدهیم. در پایان فروردین ماه امسال میزان نقدینگی 359هزارمیلیارد تومان محاسبه شده است. از پایان فروردین تا 27 بهمن 102 روز جای گرفته است. در این 102روز میزان نقدینگی به اندازه 65هزارمیلیارد تومان افزایش یافته است. به بیان دیگر در هر کدام از روزهای این یکصد و دو روز به طور میانگین میزان نقدینگی 637میلیارد و 254میلیون و 901هزار و 960 تومان بالا رفته است.

بررسی روند تغییرات نقدینگی در شهریور ماه سالجاری و سالهای پیشین نشان میدهد که پس از پایین آمدن روند رشد سالانه نقدینگی در دو سال گذشته، یعنی سالهای 89 و 90، این رشد در سال 91 مجددا به سمت بالا در حرکت است. رشد سالانه نقدینگی در شهریور ماه سال 89 نسبت به شهریور سال قبل از آن 23/4درصد و در شهریور ماه سال 90 نیز نسبت به سال پیشین، 21/8درصد اعلام شده بود. در حال حاضر نیز میزان نقدینگی با رشد 21هزار و 630میلیارد تومانی نسبت به شهریور ماه گذشته به جایی رسیده که به نظر میرسد بالاترین نقطه صعود نقدینگی باشد. به عبارتی میتوان گفت که هیچ بعید نیست در پایان سالجاری رشد سالانه نقدینگی به 30درصد نزدیک شده باشد. بدون شک پس از حرکت نزولی رشد نقدینگی در سالهای 89 و 90، در سالجاری بر سرعت افزایش این متغیر مهم پولی افزوده شده است. جالب اینجا است که در پایان سال 83 حجم نقدینگی کمی بیش از 68هزارمیلیارد تومان بوده است، اما در پایان شهریور سالجاری و پس از گذشت هفتسال و ششماه این متغیر با عبور از سطح 400هزارمیلیارد تومان (و رسیدن به 402/370هزارمیلیارد تومان) شش برابر شده است. در واقع نقدینگی در این بازه زمانی 487درصد رشد داشته است.
گزارشهای موجود نشان میدهد که در همین مدت شاخص قیمتها 228درصد افزایش داشته است؛ بنابراین رشد نقدینگی از رشد شاخص قیمتها کماکان جلو است. پدیدهای که کارشناسان معتقدند بهدلیل نازل بودن سطح رشد اقتصادی موجب شکلگیری یک تورم نهفته در ذات اقتصاد ایران شده است. با یک محاسبه دیگر میتوان به این نتیجه رسید که در هفتسال و ششماه بعد از نقدینگی سال 83 (پایان شهریور ماه امسال) حجم نقدینگی اضافه شده به اقتصاد ایران به طور میانگین روزانه 122میلیارد تومان افزایش یافته است. وقتی این ارقام خود را به رخ اقتصاد ایران میکشند بدون تعارف باید گفت که دیگر نمیتوان به سادگی نقدینگی را نادیده گرفت یا از کنار آن عبور کرد. این روزها حتی دورترین آدمها از اقتصاد نیز میدانند که نقدینگی غیرمولد چه بلایی میتواند بر سر اقتصاد بیاورد.
به عبارتی دیگر هر چقدر مدیران دولتی اقتصادی بگویند که نقدینگی موجود کاری به شاخصهای اقتصادی ندارد یا اگر هم داشته باشد در حدی نیست که نگرانی به وجود آورد، باز هم نمیتوان تاثیر نقدینگی را در اقتصاد ندیده گرفت. در هشتسال گذشته نقدینگی غیرمولد در اقتصاد ایران بدون تعارف به یک غده تبدیل شده است. این موضوع بارها از سوی نمایندگان مجلس و کارشناسان نیز مطرح شده است اما معلوم نیست که چرا باز هم مدیران اقتصادی نمیتوانند از رشد نقدینگی جلوگیری کنند. نقطه عطف افزایش این متغیر اقتصادی، ورشکستگی تولید همزمان با رشد نقدینگی است. فعالان صنعتی میگویند که در هشتسال گذشته به دلیل نداشتن نقدینگی زمینگیر شدهاند و درست در همین هشتسال به شکل بیسابقهای نقدینگی بالا رفته است. این مسئله نشان میدهد که برنامهریزان اقتصادی کاملا بدون برنامه بر تنور افزایش نقدینگی دمیدهاند و در حال دمیدن هستند. کار که به اینجا میرسد فقط میتوان خواهش کرد: «یکی جلوی نقدینگی را بگیرد.»