اتاق خبر: در حالیکه حدود ۱۰ روز دیگر انتخابات رئیس جدید اتاق بازرگانی ایران برگزارخواهد شد اما هنوز افرادی که قصد دارند اعتبار خود نزد هیأت نمایندگان را محک بزنند به طور رسمی معرفی نشدهاند.
اگرچه هنوز رأیزنیها برای معرفی نامزدهای گروههای حاضر در اتاق ادامه دارد، اما قریب به اکثریت اهالی بخش خصوصی، در مورد حضور مسعود خوانساری و غلامحسین شافعی رؤسای اتاقهای تهران و مشهد اتفاق نظر دارند.
اگر این فرضیه درست باشد، این سومین رقابت خوانساری و شافعی در کمتراز ۳ سال گذشته است، چراکه این دو یکبار در آذرماه سال ۹۲ در انتخابات تعیین رئیس اتاق ایران و بار دیگر در خردادماه سال ۹۴ در انتخابات نواب رئیس اتاق ایران، با یکدیگر رقابت کردند و با توجه به نتایج به دست آمده هرکدام یک پیروزی را در کارنامه خود دارند.
رقابت اول ایشان به زمانی برمیگردد که محمد نهاوندیان رئیس دوره هفتم اتاق ایران، مسؤلیت ریاست دفتر رئیس جمهوری را پذیرفت و با استعفای وی، باید رئیس برای اتاق ایران انتخاب میشد. در آن دوره و در شرایطی که اکثریت کرسیهای اتاق بازرگانی در اختیار طیف سنتی بود، شافعی موفق شد با ۱۶ رأی بیشتر، خوانساری را مغلوب و ردای ریاست را به تن کند.
دومین رویارویی انتخاباتی شافعی و خوانساری به زمان انتخابات هیأت رئیسه دوره هشتم اتاق ایران بازمیگردد، زمانی که محسن جلالپور رئیس اتاق کرمان موفق شدهبود بدون رقیب ریاست اتاق ایران را به دست بگیرد و برخلاف پست ریاست که تنها یک نامزد داشت، ۱۲ نفر برای نشستن بر ۴ کرسی نواب رئیس به رقابت پرداختند و اینبار این مسعود خوانساری بود که با کسب ۲۵۵ رأی در مقابل ۱۴۷ رأی غلامحسین شافعی به عنوان نایب رئیس اول برگزیده شد و شافعی به نایب رئیسی چهارم رضایت داد.
۱۴ شهریورماه ۹۵ در تاریخ اتاق بازرگانی ایران به عنوان سومین رویارویی خوانساری و شافعی ثبت خواهدشد، حال آنکه روی کاغذ شانس رئیس اتاق ایران بیشتر است، چراکه بر خلاف دوره قبل طیف سنتی اتاق بازرگانی ایران سهم کمتری در هیأت نمایندگان دارد و ائتلاف فردا موفق شده تعداد زیادی از کرسیهای عالیترین نهاد بخش خصوصی را در دست بگیرد که مؤید آن حضور سه تن از اعضای تهرانی این ائتلاف در هیأت رئیسه ۷ نفره اتاق ایران است.
دربی سوم تهران و مشهد درحالی برگزار میشود که برخی از حامیان این دو نامزد در داخل یا خارج از هیأت نمایندگان مسیر نادرستی را در پیش گرفتهاند که میتواند اتاق بازرگانی را در قید تعهداتی ببرد که عمل به آنها هزینه سنگینی بر بخش خصوصی تحمیل خواهدکرد.
متأسفانه گروهی از حامیان رئیس اتاق مشهد، مسعود خوانساری را منتسب به دولت دانسته و برای نفی وی دست به دامان نمایندگان ادوار مجلس شدهاند و در مقابل برخی از حامیان رئیس اتاق تهران، غلامحسین شافعی را به جناحی سیاسی نسبت میدهند و برای اثبات فرضیه خود به جناح سیاسی رقیب متوسل شدهاند.
اگرچه در ظاهر این رفتار فقط تبلیغات انتخاباتی است، اما نباید فراموش کرد که وام گرفتن در حوزه سیاست بهره سنگینی دارد که کمر بخش خصوصی زیر آن خم خواهدشد.
استفاده از نظرات اهالی سیاست برله نامزد مورد حمایت و علیه نامزد رقیب در انتخابات اتاق بازرگانی فارغ از اینکه تا چه اندازه اثرگذار خواهد بود، یعنی بدهکار شدن به جناح سیاسی که از اعتبار و جایگاه خود برای نامزد ریاست اتاق بازرگانی هزینه کرده و قطعا پس از پایان رقابت نزد طرف برنده برای خود حسابی نامحدود بازخواهد کرد و مطالباتی خواهد داشت، مطالباتی خارج از عرصه اقتصاد که تسویه آن با تعرفههای دنیای سیاست از عهده پارلمان بخش خصوصی خارج بوده و آسیبهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.
منبع: جهان اقتصاد
95102