Performancing Metrics

تدبير ،«كنار كشيدن دولتي»هاست | اتاق خبر
کد خبر: 416408
تاریخ انتشار: 31 شهریور 1397 - 09:58
گفت وگو با اسدالله عسگر اولادی
امروزه در حوزه کسب و کار و تجارت افراد خوشنام و موفقی هستند که در هر شرایطی توانسته‎اند اعتماد مردم و همچنین رضایت آنها را در جهت برآورده شدن نیازهای آنها جلب کنند.

به گزارش اتاق خبر، به نقل از آرمان امروز، رمز موفقیت این افراد همواره صدق گفتار و صداقت بوده است. در دنیایی که همگان به یکدیگر بی‌اعتمادند و درصدد سوءاستفاده از همنوعان خود هستند، هستند افراد باسابقه و موفقی که در یک حوزه خاص تجاری فعالیت می‌کنند و تا آخر عمر تجاری و کسب و کار خود در آن حوزه باقی می‎مانند. در کشور ما نیز این افراد شاید انگشت شمارند. مهارت، سابقه و صدق گفتار این افراد چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور زبانزد همگان است. این افراد کلید موفقیت خود را همواره خوداتکایی، شجاعت و نترسیدن از شکست می‎دانند. این خوداتکایی یعنی به توانایی خود اتکا کردن؛ مساله‎ای که امروز کمتر در کشور ما به آن عمل می‎شود. ورود به بخش خصوصی و کوچک شدن دولت، کناره‌گیری بازنشستگان، پاسخگو بودن نهادهای قدرتمند دولتی و استفاده از بخش غیردولتی در مشاوره به دولت، بخش‌هایی از گفت‌وگوی «آرمان» با اسدا... عسگر اولادی، رئیس اتاق ایران و چین است که می‎خوانید.

در سال‎های گذشته در دوره آقای احمدی‌نژاد، نقل قولی از شما خواندیم که اذعان کردید 70 میلیارد تومان برای بنده مثل پول خرد است، داستان این نقل قول شما چه بوده است؟

بنده چنین سخنی را بیان نکردم. در دوره احمدی‌نژاد قرار بود که نمایشگاه تهران را به فروش برسانند. جلسه‌ای در اتاق تهران بود. شخصی که به عنوان نماینده واگذاری نمایشگاه‌ها معاون وزیر بود، به بنده گفتند که نمایشگاه را به ساها فروختند. ساها تعاونی ارتش است. بنابراین اذعان کردند 15 میلیارد فروختیم در حالی که بنده اعتقادم بر این بود که ارزان فروخته شده است و قیمت آن بیشتر است. بنده اظهار کردم که با قیمت 25 میلیارد از پول خرده‌های جیبم پرداخت می‌کنم. این اصطلاح پول خرد در آن زمان مطرح شد و چون رسانه‎ها حضور داشتند. در واقع یک بلوف تجاری بود زیرا نه بنده خریدار بودم و نه طرف مقابل فروشنده. این درست که اصطلاح پول خرد در آن مکان مطرح شد.

شما به عنوان کسی که صاحب نظر در حوزه کسب و کار هستید، اوضاع اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مشکلات اقتصادی ما به دلیل سوءمدیریت است. مدیریت دولت از یکسال گذشته تا به حال خوب نبوده است. از اواخر دوره احمدی‌نژاد، سوءمدیریت در حوزه اقتصادی کشور گسترش یافت. زمانی که احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، قیمت دلار 800 بود. وقتی دوران ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات به پایان رسید، قیمت دلار، 895 تومان بود. در دو سه سال اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، دلار تا مرز 1100 رسید. ناگهان در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، از 1100 به 3300 رسید. در آن زمان هم اشتباه و هم سوءمدیریت رخ داد. وقتی که به وی اعتراض کردیم اظهار داشت که ناچار است وضعیت کشور را اینگونه مدیریت کند. وقتی آقای روحانی به عنوان دولت تدبیر و امید مطرح شد، در دور اول ریاست جمهوری دلار از قیمت 3300 به مرز 4000 رسید. او تمام تلاشش برای برجام بود و در نهایت از سایر مسائل از جمله مساله ارز، واردات و صادرات، کمک به واحدهای تولیدی و صادرکننده‎ها غافل ماند که ما همواره اعتراض می‌کردیم. بنده اعتراضم به آقای روحانی این بود که ایشان تدبیر داشت ولی مردم امیدی از او ندیدند. در دوره دوم ریاست جمهوری، آقای روحانی در برجام موفق شد ولی این موفقیت را به درستی اجرا نکرد. آقای ظریف و تیم وی برای به نتیجه رساندن برجام زحمات زیادی کشیدند. در دور دوم ریاست جمهوری، آقای روحانی نتوانستند که مساله ارزی را کنترل کند و نفت را به درستی به دنیا به فروش برساند. اگر نتوانیم نفت خود را به فروش برسانیم، باید صادرات غیرنفتی را تشویق و تقویت کنیم. در زمینه صادرات غیرنفتی هم بخش خصوصی مورد قبول نبود و در عمل به بخش خصوصی بی‌اعتنایی می‌شود. یک ایراد دولت آقای روحانی این است که با بخش غیردولتی، مشورت نمی‌کند. اعتقاد بنده بر این است که در دانشگاه‎ها افراد متخصصی حضور دارند. اتاق‎های تهران و شهرستان‌ها متخصصان خوبی دارد که می‌توانند مشورت دهند اما آقای روحانی اهل مشورت کردن نیست. در برخی جلسات دولت، رئیس اتاق بازرگانی ایران به صورت نمادین حضور دارد ولی حضور موثر نیست. آقای روحانی بسیار مورد احترام است و همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند که در پشتیبانی از دولت متحد باشیم. بنده به آقای روحانی رأی دادم. اگر دوباره هم انتخابات شود، مجددا به وی رأی می‎دهم. بنابراین مدیر خوبی است. رئیس دولت باید مانند سایر کشورها با مردم مشورت کند. برای مثال در اتریش، آلمان و انگلیس، هیات‎های مشاوره بسیاری در اطراف دولت حضور دارند. در حالی که در دولت ایران اینگونه نیست. برای مثال اعضای شورای مقاومت یا اقتصاد مقاومتی، همه از دولت هستند. فقط رئیس اتاق ایران به صورت نمادین حضور دارد و در برابر شش-هفت رأی دیگر چه اقدامی می‌تواند انجام دهد. رئیس بانک مرکزی جلساتی را باید با کارشناسان اقتصادی دانشگاه‌ها و اتاق بازرگانی تشکیل دهد.

ایراداتی که بیان کردید به همه دولت‌ها در ایران وارد است، به نظر شما علت این ایرادات چیست؟

به این دلیل که اقتصاد ایران، دولتی است به جسارت و جرأت نیاز دارد. باید تمام شرکت‌های دولتی را به فروش رساند و دست مردم داد. به یاد می آورم که نزد امام خمینی(ره) رفته بودم، امام به مدیر بازرگانی وقت فرمودند «دولت کاری که مردم می‌توانند انجام دهند را نباید انجام دهد بلکه باید کاری را انجام دهد که مردم نمی‌توانند». بنابراین دولت در این شرایط اقتصادی، باید اقداماتی را انجام دهد که مردم نمی‌توانند انجام دهند. علت اینکه مردم ارز می‌خرند یکی به دلیل ترس از آینده و دیگری به دلیل رفتن افراد به خارج از کشور است.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی، این بحث را مطرح می‎کنند که ساختار اقتصادی در کشور ما مشکل دارد و چه آقای روحانی روی کار بیاید و چه سایرین، بنابراین مشکل وجود دارد، نظر شما چیست؟

راه حل این است که دولت خود را کوچک کند. طبق قانون دولت خدمتگزار مردم است. متاسفانه اگر صندلی دولتی باشد اجازه داده نمی‌شود که شخص دیگری جایگزین شود. در حالی که مقام و منصب را باید به شخصی تقدیم کرد شایستگی دارد. بنده در اتاق بازرگانی ایران، 19 شغل داشتم وقتی به 70 سالگی رسیدم، یکی یکی این شغل‌ها را به سایرین تقدیم کردم. اکنون نیز فقط ریاست اتاق چین را دارم. در نتیجه این شغل‌ها را نیز به سایرین می‌دهم. شخص باید فکر کند که باید بعد از سال‌های طولانی برای مثال 20 سال، شخص دیگری را جایگزین خود کند. در حالی که مقامات دولتی اینگونه نیستند و حاضر نیستند جای خود را به شخص دیگری تقدیم کنند. دولت باید کوچک شود و این ساختار می‌شکند. در مورد طرح بازنشستگی بسیاری مقاومت می‌کنند. اکنون شهردار باید برود ولی تمایل ندارد برود. رئیس صداوسیما باید برود. افراد 65 سال طبق قانون باید بروند ولی متاسفانه نمی‌خواهند بروند. در مورد مدیران، نمایندگان مجلس و وزرا نیز اینگونه است. 4 سال کافی است. در همه جای دنیا اینگونه است. شخصی که به 65 سالگی می‌رسد می‌تواند به عنوان مشاور باشد. پیشنهاد بنده این است که ابتدا دولت باید کوچک شود. دوم اینکه با اجرای طرح بازنشستگی، 65 ساله‌ها کنار بروند. سوم اینکه بیش از 10 سال هیچ مدیری در منصب خود باقی نماند.

در آشفتگی اخیر اقتصادی، بازار چه نقشی داشته است؟

بازار از کار کنار گذاشته شده است. به دلیل اینکه ثبت سفارش نمی‌کند. به بازار ارز نمی‌دهند و اجازه نمی‌دهند که با ارز خود کالا وارد کند. یک پیشنهاد بسیار صریح به دولت دارم؛ تمام کالاهایی که در گمرکات موجود است، ترخیص شود و اگر هم نمی‌خواهند که ترخیص کنند به انبارهای صاحبان آن پاسبان کنند. بنده شنیده‎ام حدود 18 هزار تا 28 هزار کانتینر در بندر عباس مستقر است. اگر به دلیلی اتفاقی بیفتد یا حادثه‎ای رخ دهد، صدها میلیارد خسارت آن است. نباید کالاها را دپو کرد. این کالاها در 30 استان کشور توزیع می‌شود.

علت عدم ترخیص را چه می‌دانید؟

سوءمدیریت دولت در این زمینه عامل اصلی عدم ترخیص کالاهاست. دوم پیشنهاد من این است که حدود 60 روز تا تحریم بعدی ترامپ فرصت داریم. در این 60 روز به همه افراد اجازه بدهد که با ارز خودشان، مواد و کالاهای اولیه و اساسی و مواد غذایی را وارد کند. خانه‌های مردم خالی است و باید به این مسائل توجه کرد. سوم اینکه درهای صادرات را باید تا آخر سال باز کرد تا هر اندازه بخواهند صادر کنند. با صادرات می‌توان از کشورها، ارز را طلبکار بود تا بتوان ارزآوری داشت. قیمت ارز بی‌دلیل بالا رفته است. اگر ارز موجود است در بازار توزیع شود اما اگر دولت ارز ندارد باید با صداقت این مساله را مطرح کند. همانگونه که دولت ترکیه اعلام کرد که ارز ندارد و مردم را به آرامش دعوت کرد. دولت ترکیه از مردم خواست که اگر تمایل دارند به دولت کمک کنند، طلا و جواهرات و ارز در خانه‎ها را به بانک‎ها به فروش برسانند. مساله ارز ناشی از کارکرد نابخردانه برخی مدیران است.

آیا فقط دولت مقصر اصلی است، نقش سایر نهادها را در ایجاد شرایط فعلی اقتصادی چگونه می‌دانید؟

همه نهادها باید حسابگو و پاسخگو باشند. چهار نهاد در این زمینه داریم از جمله آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، بخش اقتصادی کمیته امداد و ستاد اجرایی فرمان امام. این سازمان‌ها به دولت پاسخگو نیستند و در این زمینه باید از مقام معظم رهبری درخواست کرد که کمک کنند. این نهادها باید ساختار خود را تسلیم دولت بدانند و هرچه دولت اعلام می‌کند را اجرا و عملی کنند. در حالی که اکنون اینگونه عمل نمی‎کنند. یکی از اصلاحات ساختاری و ریشه‎ای این است که هیچ نهادی نباید خود را مستقل از دولت بداند. برای مثال آستان قدس رضوی هم باید مثل سایر نهادها پاسخگو باشد. این موارد تغییرات ساختاری است که باید انجام شود.

نقش دلال‌ها در بازار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دلال به نوعی مزاحم است. می‌توان تعداد دلال‌ها را کم کرد ولی نمی‌توان آنها را ریشه‌کن کرد. به عنوان مثال اگر بنده خریدار خشکبار باشم اما آشنایی با این موضوع نداشته باشم، در این صورت دلال کمک کننده است. مانند بنگاه‌های ملک که به عنوان دلال هستند و نقش معرف و کمک کننده را دارند. دلال‌ها باید حضور داشته باشند اما باید کارشان شفاف و منظم باشد. وقتی کار دلال‌ها نظم داشته باشد، وجود آنها ضرری ندارد. نباید به دلال‌ها اختیارات بیش از حد داد.

در مورد اعتراضات دی ماه مشهد که به گفته برخی در مساله ارز و فسادهای مالی موسسات مالی و اعتباری تاثیرگذار بود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این اعتراضات به نوعی یک حاشیه سیاسی بود. بنده در مسائل اقتصادی نظر ارائه می‌دهم. متاسفانه اقتصاد ما سیاسی شده و باید اقتصاد را از سیاست جدا کنیم. اگر وزیری برای باقی ماندن خود در قدرت بخواهد اقتصاد را مدیریت کند، این اقتصاد به درد نمی‌خورد. وقتی مجلس و دولت یک وزیر را نمی‌خواهند، آن وزیر باید برود. ولی تمایل دارند که صندلی و موقعیت خود را حفظ کنند. رها نکردن صندلی‌ها باعث به وجود آمدن حوادثی می‌شود.

حادثه فیضیه قم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حادثه فیضیه قم مثل حادثه دی ماه مشهد بود. مراجع هم نباید اجازه می‌دادند که این اتفاق بیفتد و بنابراین مقصرند. وقتی اتفاق می‌افتد، مراجع موضع می‌گیرند. بحث این است که چرا اجازه دادید که این اتفاق بیفتد. مراجع باید اطلاعاتشان قوی باشد. بعد از اتفاق مواضعی گرفته شد ولی نباید از ابتدا اجازه داده شود که این اقدامات اتفاق هماهنگ نشده بیفتد. هر تعداد طلبه‎ها در قم زیر نظر یک مرجع هستند و حقوق می‎گیرند. مرجع باید بداند طلبه‎ای که زیر نظر وی است چه عقایدی دارد.

نقش احمدی‌نژاد و سیاست‎های نادرست وی را در تخریب زیرساخت‎های اقتصادی چگونه تحلیل می‌کنید؟

در دور اول ریاست جمهوری، احمدی‌نژاد به دلیل اینکه می‎خواست در دوره دوم مجددا انتخاب شود بهتر عمل کرد ولی در دور دوم دولت احمدی‌نژاد، زیرساخت‎های اقتصادی را ویران کرد و این تخریب‎ها به اقتصاد کشور، صدمات زیادی وارد کرد. برنامه‎های عمرانی متوقف شد، ارتباطات خارجی کم شد. ارتباطات بانک کم شد و نتوانست شرایط را کنترل کند. بانک مرکزی در سال‎های پایانی دولت عملا ناتوان شده بود. عملکردش در سیاست خارجی خوب نبود برای مثال وزیر امور خارجه خود را در حین انجام ماموریت، برکنار کرد. ایرادات بسیاری به وی وارد است که باعث آبروریزی در عرصه بین‎المللی شد. به طور کلی در دور دوم ریاست جمهوری به این دلیل که امیدی برای دور سوم ندارند، در جهت شهرت خود و تخریب کشور حرکت می‌کنند.

نظر شما در مورد برجام و آثار آن چیست؟

برجام را نتوانستند مدیریت کنند. اگر مدیریت درستی صورت می‌گرفت آثار بسیاری برای کشور داشت.

برخی‎ها معتقدند که اگر این مشکلات، گرانی و وضعیت اقتصادی مردم ادامه پیدا کند، برای نظام، مشکلاتی ایجاد خواهد شد، برداشت شما از این موضوع چیست؟

با توجه به فرمایشات رهبری و توصیه‌های ایشان به دولت، امیدواریم که دولت این توصیه‌ها را اجرا کند و از فشارهایی که باعث صدمه زدن به نظام می‌شود، جلوگیری به عمل آید. نظام ما صدمه نخواهد خورد زیرا مردم نظام را دوست دارند و به آن وفا دارند. اگر دولت نتواند مشکلات معیشت مردم را تا حدی حل کند، مشکلاتی ایجاد کند.

به عنوان یک صاحبنظر اقتصادی، چه راهکارهایی را در این زمینه پیشنهاد می‎دهید؟

نکته اول این است که دولت خود را کوچک کند. نکته دوم این است که جلسات مشاوره با بخش غیردولتی هر هفته تشکیل دهد و به مشاوره‎ها اهمیت دهد. نکته سوم این است که بانک مرکزی جلسات مشاوره ماهیانه برگزار کند. همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت، هر دو هفته یک بار جلسات مشاوره‎ای برگزار کند. با متخصصین خارج از دولت چه تهران و چه در شهرستان‌ها، کارخانه‌ها و صاحبان صنایع بزرگ مشاوره بگیرد. نکته چهارم اینکه از متخصصان و اساتید دانشگاه‎ها کمک و مشاوره بخواهند. صرف مشورت گرفتن فایده‎ای ندارد بلکه باید آن را به اجرا درآورد.

به طور کلی رابطه اقتصادی ایران و چین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا توازنی در این ارتباط وجود دارد؟

اکنون این ارتباط خوب است. در سال 2018 با چین 42 میلیارد مبادله خواهیم داشت برای سال 2019 برنامه 45 میلیارد را تنظیم کردیم. مشکلی که با چین وجود دارد این است که اشخاصی که تاجر نیستند و به عنوان توریست به چین می‌روند یا دانشجو هستند در پی خرید و فروش کالا هستند که چینی‌ها از این اقدام جلوگیری کرده‎اند و حساب آنها را مسدود می‌کنند. آینده روابط ما با چین خوب است. واردات نفت ایران به چین قطع نشده است و حدود 560 الی 580 هزار بشکه در روز از ایران نفت خریداری می‌کنند و آن را ادامه می‎دهند و تحت تاثیر تحریم ترامپ نیز قرار نخواهند گرفت. هند و چین هر دو نفت ایران را به میزان یک میلیون و یک میلیون و صدهزار بشکه مجموعا خریداری می‌کنند. ایران باید یک میلیون بشکه دیگر نفت بفروشد. اروپایی‌ها از جمله ایتالیا و یونان کم می‌خرند. اگر اروپا هم از ایران یک میلیون بشکه نفت خریداری کند، اقتصاد ما رونق خواهد یافت. بنابراین اگر این کمبود جبران شود، ارز لازم برای واردات و خرید کالاها خواهیم داشت.

اخیرا بحث ماهیگیری کشتی‎های صنعتی مدرن چینی در حوزه آبی ایران در دریای عمان و خلیج فارس مطرح شده است، در رسانه‌ها حساسیت برانگیز شده است. با توجه به شناخت شما از کارهای تجاری با چین، این مساله را چگونه ارزیابی کنید؟

ایران با چین در این زمینه قرارداد دارد و این به مدت 5 الی 20 سال است که وجود دارد. با توجه به اینکه ایران رابطه خوبی با چین دارد و به آمریکا بی‌توجه است، ممکن است عده‌ای به این ارتباط خوب راضی نباشند. در نتیجه کسانی که این عناوین را به کار می‎برند، در جهت منافع ملی نیست. این قرارداد با عربستان هم وجود دارد. ایران نیز در دریا ماهیگیری دارد. چینی‎ها به خاطر تجهیزات پیشرفته‎ای که دارند در نهایت قوی‌تر عمل می‌کنند. در منطقه آزاد نه منطقه آبی ایران به ماهیگیری می‌پردازند. البته به ضرر صیادان ایرانی است. قرارداد این است که به صید بپردازند و حاصل صید را به فروش برسانند. این مساله ایرادی ندارد. این مساله که چینی‌ها آمدند و همه قسمت‌ها را در اختیار خود گرفته‌اند، زیان‌آور است. باید قراردادهای خود با چینی‌ها را به گونه‎ای تنظیم کنیم که صیادان ایرانی برای آنها کار کنند و در نتیجه صیادان ما بیکار نشوند. در تمام دنیا نیز اینگونه است. مدیریت باید نسبت به مدیریت فعلی بهتر باشد. هم در روسیه و هم در آمریکا اینگونه است. آذربایجان، ترکمنستان و روسیه نیز در حال انجام این کار هستند. ایران هم این اقدام را انجام می‌دهد. خلیج فارس دریای آزاد است و فقط ایران سهم ندارد بلکه کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز سهم دارند. چینی‌ها به حوزه دریایی ایران وارد نشده‌اند بلکه در منطقه دریای آزاد ماهیگیری می‎کنند. برای مثال کشتی‌های جنگی نیز در دریای آزاد مستقر هستند بنابراین نمی‎توانیم از حضور آنها در این منطقه جلوگیری کنیم. ما 30 مایل در حوزه دریایی خود قرار داریم. این مسائل حربه‌های سیاسی است که بتوانند چین را از ما دور کنند و علیه ایران و به نفع آمریکا عمل کنند. بنیان کشور در زمینه دارا بودن معدن در حال فعالیت قوی است. دومین منابع گاز در دنیا و سومین منابع نفت در جهان را دارا هستیم. پتروشیمی نیز بسیار قوی است. مشکل اصلی کشور نداشتن مدیریت است و همچنین تمام بخش‌ها در دست دولت است که در نهایت اقتصاد دولتی به رانت و فساد منجر می‌شود. بنابراین دولت و بخش دولتی باید کوچک شود و شرکت‌های غیردولتی را تشویق کند و در نهایت امتیاز برای تمام مردم ایران باشد.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید