اتاق خبر|علي صائمي| عملكرد ورزشكاران در زمين مسابقه يك طرف قرار ميگيرد و عملكرد مسوولان در طرف ديگر. در برخي موارد سرپرستهاي كاروانها سادهترين مسائل را رعايت نكردند و تلاشهاي چندساله يك ورزشكار را به باد دادند. جداي از همه اينها، عملكرد صداوسيما هم كاملا قابل بحث است. با اين گزارش همراه باشيد تا ببينيم تا امروز در بازيهاي آسيايي چه دستاوردها و چه نقاط ضعفي داشتهايم.
صداوسيما؛ فاجعه به تمام معنا
خريد حق پخش بازيهاي آسيايي براي سازمان عريض و طويلي مثل صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران مثل خريد يك آبنبات توسط يك پدر پولدار براي فرزندانش است. اما اين پدر پولدار آبنبات را از فرزندانش دريغ كرده و ترجيح داده آبنباتهايي را كه ديگران خريده و دهني كردهاند به بچههايش نشان بدهد. ماجرا از اين قرار است كه صداوسيما ترجيح داده در اين دوره از مسابقات از روش مخصوص خودش در پخش فوتبالهاي اروپايي استفاده كند. شبكههايي هستند كه بدون لوگو و تبليغات خاصي مسابقات را براي مردم پخش ميكنند. صداوسيما هم ديده كه خب وقتي اين شبكهها هستند و ميتوان از روي آنها تصاوير را برداشت، چرا پول مفت به برگزاركنندهها بدهد؟ مشكل اينجاست كه اين شبكهها اولويتهاي ايران برايشان مهم نيست و مسابقاتي را پخش ميكنند كه بينندههاي خودشان دوست دارند. از همين روست كه در زمان برگزاري مسابقات مهم مليپوشان ايراني، مردم مجبور بودند بدمينتون هند و بنگلادش را تماشا كنند. مسابقه هندبال بين پاكستان و هند هم در زماني پخش شد كه چند ورزشكار ايراني در حال درو كردن مدالها بودند. اين در حالي است كه اگر حق پخش خريداري ميشد، هر موقع هر ورزشكاري بازي داشت ميتوانستيم مسابقهاش را تماشا كنيم. وقتي حق پخش خريداري نشود، طبيعتا اجازه ورود دوربينهاي صداوسيما را به سالن مسابقات نميدهند. راهكار تلويزيون ايران اين بوده كه گزارشگرانش را به عنوان خبرنگار رسانه مكتوب به مسابقات اعزام كند و آنها هم با موبايل و به وسيله اسكايپ با ورزشكاران ارتباط برقرار كنند. فاجعهاي براي تنها رسانه تصويري ايران كه انگار توان رقابت با رقيب فرضي را هم ندارد و در هر صورت شكست ميخورد. جداي از اين مساله مهم، كارشناسان و مجريهاي كارنابلد معضل مهم بعدي هستند. مجريها كه تقريبا هيچ آگاهي از ورزشها ندارند و مشخص نيست ملاك انتخابشان چه بوده. به جز يك يا دو مورد مجري كاربلد و مسلط به زبان كه توانايي هندل كردن برنامه را دارند، سايرين حتي از درك جدول مسابقات هم عاجزند. متاسفانه در انتخاب كارشناسان هم دقت كافي به عمل نيامده و اكثر كارشناسان، كاركنان فدراسيونها هستند. اين بدان معناست كه مخاطب مجبور است مدح و ثناي رييس فدراسيون را گوش كند و تحت هيچ شرايطي هيچ انتقادي به گوشش نرسد. شبكه ورزش در زمان بازيهاي آسيايي، رسما تبديل شده بود به شبكهاي براي رپورتاژ آگهي روساي فدراسيونهاي مختلف. و البته يك معضل خيلي بزرگتر هم در اين ميان وجود داشت و آن هم عدم پخش مسابقات بانوان ايراني بود. در اكثر رشتهها حريفان با لباسهاي پوشيده بازي ميكردند و پخش نكردن مسابقاتشان دليل منطقي نداشت. در رشتههاي رزمي مثلا در تكواندو بارها مسابقات بانوان پخش شده، اما اين دوره خبري از پخش بازيهاي ورزشكاران ايراني نبود. اتفاقي كه باعث ناراحتي شديد ورزشكاران و خانوادههايشان شده است. آنها تنها فرصتي كه براي ديده شدن داشتند همين مسابقات بود كه صداوسيما ازشان دريغ كرد. سرودي هم كه بعد از كسب مدال توسط بانوان پخش ميشود انتقادات زيادي به همراه داشته است.
كبدي؛ قهرمانيهاي دلچسب
رشته كبدي در ايران خيلي رشته پرحاشيهاي بوده و هست. ماجراي روسري سر كردن مربي مرد تايلند را در مسابقات كبدي گرگان احتمالا هنوز فراموش نكرده باشيد. در مرحله نيمهنهايي بازيهاي آسيايي هم مشكلي پيش آمد و رييس فدراسيون به ورزشكاران خانم و سرمربيشان توهين كرد. اما اگر اين لكه ننگ را ناديده بگيريم و نخواهيم كاممان را تلخ كنيم، بايد بگوييم كبدي بهترين ورزش تيمي ايران در بازيهاي آسيايي بود. در اين رشته در بخش مردان در نيمهنهايي هند قدرتمند را شكست داديم و در فينال كره جنوبي را از پيش رو برداشتيم و در بخش زنان موفق شديم اولين مدال طلاي يك ورزش تيمي را به دست بياوريم. كبدي جور خيلي از رشتهها را كشيد و موفق شد با دو طلاي تيمي ارزشمند، فاصله ايران با اندونزي را در جدول مدالها بيشتر كند و به نوعي جايگاه چهارممان در مسابقات را مستحكم كند.
كشتي؛ سنگينوزنهاي پرافتخار
هميشه چند مدال در كشتي براي خودمان كنار ميگذاريم. اما اين دوره اغلب كارشناسان روي دو مدال طلاي حسن يزداني و پرويز هادي حساب ميكردند. در اين بين عليرضا كريمي، ورزشكار معروفي كه چند وزن بالا آمده بود موفق شد مدال طلا كسب كند و همه را شگفتزده كرد. حسن يزداني در هيچ كدام از مسابقات تا آخر صبر نكرد و همه حريفانش را با امتياز فوقالعاده شكست داد. پرويز هادي مثل يك كشتيگير سبكوزن مبارزه ميكرد و همه را به تحسين واداشت. در كشتي فرنگي هم بچههاي ايران خوب كار كردند و تقريبا ميتوان گفت توقعات را برآورده كردند.
فوتبال؛ بازندههاي بزرگ
فوتبال را ميتوان پرحاشيهترين رشته ايران در بازيهاي آسيايي دانست. حاشيههايي كه به خاطر مديريت غلط به وجود آمد. كرانچار تيمي را به جاكارتا برد كه بتواند براي بازيهاي انتخابي المپيك هم از آنها استفاده كند. اين بدان معناست كه از سه بازيكن بزرگسال چشمپوشي شد و به جاي استفاده از زير 23سالهها از زير 21سالهها استفاده شد. همين جا يك سوال پيش ميآيد. آيا رسيدن به المپيك از قهرماني در بازيهاي آسيايي مهمتر است؟ منطق كه ميگويد خير. فوتبال از بياهميتترين بازيهاي المپيك است. اگر بر فرض به المپيك برسيم قطعا شانس مدال نخواهيم داشت. مدال هم بگيريم ميدانيم كه در فوتبال اين مدال ارزشي ندارد. حتما شنيدهايد كه مسي در بازيهاي ملي هيچ مدال و افتخاري ندارد. اما او پيشتر قهرمان المپيك شده است، اما فوتبال در المپيك آنقدر بياهميت و غيررسمياست كه هيچ كس اين مدال را حساب نميكند. پسران ايران اگر در بازيهاي آسيايي قهرمان ميشدند، از خدمت سربازي معاف ميشدند و ديگر با مشكلاتي كه در آينده با آن روبهرو خواهند شد دست و پنجه نرم نميكردند. اما حالا چي؟ اگر به المپيك برسند چه خواهد شد؟ جداي از اين مساله، مسوولان گفتند ما براي آمادهسازي اين تيم را به مسابقات فرستاديم. اگر براي آمادهسازي به اين مسابقات رفتيم چرا بايد از حريف تداركاتي خوبي مثل كره جنوبي فرار كنيم؟ اين يك تناقض بزرگ است. وقتي تيمي براي آمادهسازي به تورنمنتي ميرود آرزو ميكند كه با بهترين رقبا روبهرو شود تا به صورت جدي محك بخورد. اما تيم ايران از بازي با كره جنوبي فرار كرد. فراري كه تا ابد در ذهن مردم باقي خواهد ماند. از تيم اميدي كه در جاكارتا بازي كرد اين موضوع در يادها ميماند كه به ميانمار باخت تا به كره نخورد، اما باختش فايدهاي نداشت و باز هم به كره برخورد كرد و حذف شد. مديران فدراسيون به جاي عذرخواهي از مردم و از بچههاي تيم ملي، برايشان حماسهسازي كردند و با تعريفهاي دروغين سعي كردند واقعيت را جوري ديگر جلوه دهند، اما ميدانيم كه اوضاع از چه قرار است و يكي از بدترين تورنمنتهاي ايران را شاهد بوديم.
ووشو
در بازيهاي آسيايي جاكارتا دوئل سختي بين ايران و چين براى درو كردن طلاهاى ووشو شكل گرفته كه ايران دو طلا و 4 نقره در اوزان مختلف اين رشته دشت كرده است. عرفان آهنگريان در وزن منهاي 60 كيلوگرم سانداي مردان، با غلبه بر نمايندگان تايلند، يمن، كره جنوبي، هند و چين، به مدال طلا رسيد. محسن محمدسيفي، قهرمان بيچون و چراي ووشوي جهان و آسيا در وزن منهاي 70 كيلوگرم، در فينال به مصاف «شي ژان وي» از چين رفت و مطابق انتظار با ارايه مبارزهاي بينقص، حريف را گيج و سردرگم كرد و در 2 راند متوالي به پيروزي دست يافت تا نهمين طلاي كاروان و دومين طلاي ووشو را به دست آورد. در وزن منهاي 65 كيلوگرم «فرود ظفري» كه پيش از اين مقابل «يودي چايادي» از اندونزي، «هوانگ وان كائو» از ويتنام و «گراول نارندر» از هند به برتري دست يافت بود، در فينال با «لي منگ فان» از چين رقابت كرد و در حالي كه تلاش زيادي را به كار بست، اما برابر اين حريف قدرتمند شكست خورد تا در نخستين حضورش در بازيهاي آسيايي به مقام دومي و مدال نقره برسد. اما در زنان، زهرا كياني در بخش تالو (اجراي فرم) تاريخسازي كرد و با كسب مدال نقره بازيهاي آسيايي جاكارتا به نخستين بانوي تالوكار ايران تبديل شد كه در اين رويداد مهم به مدال دست مييابد. در اوزان منهاي 52 و 60 كيلوگرم نيز، الهه و شهربانو منصوريان، مدال نقره را بر گردن آويختند.
سنگنوردي
در حالي كه در بازيهاي آسيايي جاكارتا، كشور ميزبان اميد اصلي كسب مدال طلا در اين رشته محسوب ميشد، اين رضا عليپور بود كه در فينال سرعت موفق شد به مقام قهرماني برسد و دهمين مدال طلاي كاروان ايران را كسب كند. او براي رسيدن به مدال خوشرنگ بازيهاي آسيايي حريفي از چين را در كنار خود داشت كه حريف چيني در استارت خطا كرد و رضا عليپور موفق به كسب مدال طلا شد. ضمن اينكه نماينده اندونزي نيز به مدال برنز دست يافت.
قايقراني
با توجه به حضور نمايندگان شايستهمان در اين رشته، پيش از شروع رقابتها نيز انتظار كسب مدال در اين رشته وجود داشت. نازنين ملايي به عنوان مدعي اصلي قهرماني رويينگ تكنفره سبك وزن بانوان در بازيهاي آسيايي، موفق نشد كه مدال طلاي خودش در آسيا را تكرار كند و پايينتر از نماينده چين، به مقام دوم اين رويداد رسيد و مدال نقره را كسب كرد. در رقابتهاي دونفره بانوان نيز قايقرانان ايران با تركيب نازنين رحماني و مريم اميدي پارسا به آب زدند و در نهايت آنها نيز پايينتر از حريف چيني به مدال نقره بازيهاي آسيايي رسيد. اين دو قايقران در قايق چهار نفره نيز صاحب مدال ارزشمند نقره شدند. اما در مسابقه قايقهاي دو نفره مردان، رضا قهرماني و اميرحسين محمودپور به مقام پنجم رسيدند و در كسب مدال ناكام بودند. ضمن اينكه محسن شادي نيز در تكنفره مردان ناكام شد و در رده پنجم قرار گرفت.
شمشيربازي
با وجود اينكه شمشيربازي يكي از اميدهاي كسب مدال طلا در كاروان اعزامي ايران به جاكارتا بود اما تيم ملي كشورمان متشكل از مجتبي عابديني، سيدعلي اسماعيلزاده پاكدامن و محمد رهبري، در فينال و در مصاف با كرهجنوبي، با نتيجه 45 به 32 مغلوب شد و به مدال نقره مسابقات بسنده كرد. ضمن اينكه مجتبي عابديني، كاپيتان ايران پس از كسب مدال نقره به همتيميهايش اعلام كرد ديگر قصد ندارد به اين رشته ورزشي ادامه بدهد و مسابقات جاكارتا پايان دوره حرفهاي اوست. در اسلحه سابر، علي پاكدامن نماينده كشورمان در مرحله نيمهنهايي به مصاف نماينده كرهجنوبي رفت و با قبول شكست برابر اين ورزشكار، صاحب مدال برنز مشترك شد.