اگر به گذشته نه چندان دور، یعنی از سال 92 تا کنون نگاه کنیم و ارزیابی نسبت به مسائل سیاسی و اتفافاتی که تا بهحال رخ داده داشته باشیم، به این نتیجه خواهیم رسید که هرگاه اصلاحطلبان به مسائل کلان و مهم اهتمام داشته و خود را از چنبره کارهای جزئی و کمنتیجه رها کردند، آثار مثبتی نصیب کشور و تفکر اصلاحطلبی شد. در همین راستا، در سال 84 به دلیل اینکه 4 کاندیدا وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند، آنچه که انتظار میرفت رخ نداد و شد آنچه نباید میشد. در پی این مساله در سال 88 نیز اصلاحطلبان از این مساله عبرت نگرفتند و این سناریو و تراژدی را تکرار کردند و متاسفانه برای بار دوم از یک سوراخ گزیده شدند. اما در سال 92 به دلیل اینکه اصلاحطلبان توانایی ارائه کاندیدای حداکثری خود را نداشتند و مرحوم آیتا... هاشمی از جرگه کاندیداتوری کنار رفته بود، رئیس دولت اصلاحات به صحنه نیامد و بهرغم اینکه این جریان کاندیدایی نداشت، گرچه در بین کاندیداهای موجود آقای محمدرضا عارف به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان به صحنه آمده بود، اما برآورد اصلاحطلبان این بود که ادامه این روند، اشتباه سالهای 84 و 88 تکرار خواهد شد. یعنی اگر آقای عارف و روحانی هر دو در صحنه میماندند، برای بار سوم از این سوراخ گزیده میشدند. لذا با مدیریت آیتا... هاشمی و بزرگان اصلاحات، عارف کنار رفت و آن موفقیت برای جریان اصلاحات و در نهایت برای نظام به وجود آمد. در سال 96 نیز همین اتفاق افتاد که آقای اسحاق جهانگیری به نفع آقایروحانی کنارهگیری کرد. از این رو اکنون اگر کشور به حول و قوه الهی از بُعد امنیتی و سیاست خارجی سخنی برای گفتن دارد و توانسته دشمنان خود را در تنگنا قرار دهد و توطئههای آنها را خنثی کند، به دلیل همین وحدت، انسجام و همدلی است که در بین اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل شکل گرفته و خوشبختانه اتفاق میمون و مبارکی برای کشور بوده است. لذا در آینده نیز باید همین استراتژی پیگیری شود. بدین جهت که اصلاحطلبان باید به ائتلاف همچنان فکر کنند. همیشه نباید فکر 100 درصدی داشت که کاندیدای مورد نظر من باید رأی بیاورد، بلکه باید بررسی شود که کدام کاندیدا با تفکر اصلاحطلبان همخوانی دارد و بهتر میتواند از حقوق مردم دفاع کند و اصل سوم و پنجم قانون اساسی را اجرا کند. اینها تجربههای ذیقیمت و پُرهزینهای بوده که اصلاحطلبان پرداختهاند و نباید دوباره اشتباهات گذشته را تکرار کنند. البته بعضا مطرح میشود که برخی عملکردهای ناموفق دولت که نارضایتی مردم را فراهم آورده، موجب شده تا اصلاحطلبان در آینده با دنبال ائتلاف نروند، اما باید گفت ممکن است این رویکرد چندان مطالعه شده نباشد. شاید به عنوان یک رأی یا نظر بتوان آن را در نظر گرفت، اما اینکه بخواهیم این رویکرد را به عنوان یک استراتژی کلی برای جریان اصلاحات در نظر بگیریم، باید مطالعه بیشتری درباره آن صورت گیرد. عدهای از افراد که اکنون این سخنان را مطرح میکنند در سال 84 نیز چنین سخنانی میگفتند، اما پس از آن اتفاقات همه از یاد بردند که چه پیشنهادات خطرناکی دادند و چه اتفاقات نامناسبی افتاد. لذا هر گونه نظری باید مطالعه شده در دستور کار اصلاحطلبان قرار گیرد.
* فعال سیاسی اصلاحطلب