به گزارش اتاق خبر، به نقل از یورونیوز- این مرد که زاده کربلای عراق است و در آمریکا دکترای فیزیک هستهای گرفته است آنقدر مورد اطمینان است که در دولت احمدینژاد و هم در دولت روحانی به ریاست یکی از سازمانهای بسیار بااهمیت ایران انتخاب شود.
وی که در دوره دشوار مذاکرات منتج به برجام به تیم وزارت خارجه پیوست حالا در قامت یک دیپلمات و حتی در قامت وزیر ایران حاضر میشود و در گفتوگو با یورونیوز همان حرفهایی را میزند که باید از زبان ظریف شنید. این سیاستمدار عجیبوغریب در گفتوگویش با یورونیوز حرفهای زیادی زد اما حرف تازهای نزد و همان چیزهایی را گفت که انتظار میرفت . دقت در آنچه بر زبان صالحی جاریشده است همان چیزهایی است که ظریف بهعنوان دیپلمات نخست ایران بارها بر زبان آورده است.
یورونیوز: راهحل شما در این مقطع با توجه به فشارهای اقتصادی که روی مردم وجود دارد چیست؟ اروپا در این مسیر چگونه میتواند نشان دهد با دولت و ملت ایران همراه است؟
علیاکبر صالحی: چالشی که بین ایران و غرب وجود دارد، یک چالش پیچیده است. بعد از انقلاب اسلامی این چالش شروعشده است. بههرحال واقعیت این است که ایران یک کشور بسیار مهم است. ایران پس از انقلاب از مدار سیاسی آمریکا خارج شد یا بهتر است بگوییم از مدار سیاسی دنیای غرب خارج شد، تصمیم گرفت در مدار سیاسی خودش قرار بگیرد و بهصورت یک کشور مستقل سیاسی عمل کند. این مسئله برای غرب بسیار گران بود که چنین کشوری را از دست بدهد. کشوری که از همه جهات مهم است و در مدار سیاسی غرب بود الآن تبدیل به یک کشور مستقلی شده است که برای خودش تصمیم میگیرد و غلام حلقهبهگوش کسی نیست. هر کشور دیگری هم بخواهد به چنین وضعیتی برسد، قطعاً باید هزینه سنگینی بپردازد. هزینه استقلال، هزینه سادهای نیست. هزینه کمی نیست. خودشان میگویند که ایران قدرت نوظهور منطقه است. ما جنگ، تحریمها و محدودیتهای بسیاری از اول انقلاب داشتیم. ما یک قدرت نوظهور منطقه علیرغم همه فشارها هستیم.این حکومت از کجا آمده است؟ دستنشانده که نیست. مثل کشورهای دیگر در خاورمیانه نیستیم که یک قبیله بخواهد کشوری را اداره کند. دولتی برآمده از اراده ملت و انتخابات است. فشارهای اقتصادی غوغا میکند. مثلاً حقوق من تا یک سال پیش بهعنوان یک استاد دانشگاه، حدود ۳۰۰۰ دلار در ماه بود، الآن به ۷۰۰ دلار رسیده است. این واقعاً فشار اقتصادی است. ببینید اقشار دیگر چقدر تحتفشار هستند. ما تمام اینها را قبول داریم.
در ضمن اینقدر ملت ما هوشیار و هوشمند و آگاه است که میداند اتفاقهایی که میافتد، عمدتاً ناشی از فشارهای خارجی است.البته ما هم بهعنوان مسئول، ممکن است در این فشارهایی که آمده، بیارتباط نباشیم. یعنی ما هم قصوری داشته باشیم. اما عمدتاً از فشارهای خارجی است. برای همین هم ملت در طول این ۴۰ سال، ۸ سال جنگ تحمیلی را پایداری کرد، تمامی تحریمها را توانسته است تحمل بکند. این هم میگذرد. هیچچیز ابدی نیست و ما یقین داریم که از این بحران عبور میکنیم. از این گردنه عبور میکنیم.مملکت ما از جهات مختلف معیشتی اداره میشود اما فشار هم هست. ولی ملت این فشار را قطعاً درک میکند و میفهمد که این فشار تصنعی است و از این گردنه عبور خواهد کرد.
یورونیوز: همانطور که گفتید فشار روی جامعه ایران زیاد شده است، اگر فرض را بر این بگذاریم که بخشی از فشارهایی که ملت ایران تحمل میکند زاییده یک عنصر خارجی است مثلاً یک مثلثی به اسم عربستان، آمریکا و اسرائیل وجود دارد اما از طرف دیگر در عصر نوین ارتباطات و روابط بینالملل تنها نمیتوان ادامه داد باید یکسری متحدان وجود داشته باشد. تهران چه اقدامی برای این موضوع انجام داده است؟
رابطه ایران با اتحادیه اروپا، رابطه بسیار خوبی است. در ارتباط با برجام واقعاً هر دو طرف نهایت تلاش خود را به کار میگیرند. دو طرف سعی میکند تا برجام بهعنوان یک حلقه وصل بین ایران و اتحادیه اروپا حفظ شود. قطعاً اگر بتوانیم در این معرکه برجام را نجات بدهیم، این مسئله میتواند زمینهساز گسترش تعاملات ما با اتحادیه اروپا در ابعاد دیگر مانند اقتصادی، فرهنگی و علمی شود. ما فعلاً در گردنهای به نام گردنه ترامپ گیرکردهایم. باید از این گردنه عبور کنیم. این گردنهفقط برای ما نیست. گردنهای است که برای اتحادیه اروپا هم وجود دارد. بهعنوانمثال اتحادیه اروپا از اقدامات ترامپ درزمینهٔ توافق پاریس هم بسیار ناراضی است. برای اولین بار حقانیت ایران در اینکه نمیتوان به دولت آمریکا اعتماد کرد برای همه روشنشده است.هماکنون بسیار روشن و بدیهی است که نهفقط مردم ما در ایران بلکه دیگر مردم در اروپا و گوشه گوشه دنیا میبینند کشوری مثل آمریکا که از جایگاه ویژه اقتصادی، علمی، قدرت نظامی و ... برخوردار است تبدیل به کشوری شده که دچار تشویش و یا بههمریختگی سیاسی است. یک آشفتگی سیاسی در آمریکا وجود دارد. آمریکا سیاست آشفتهای را در پیشگرفته است و همه را هم گیج کرده است. ما فکر میکنیم هیچچیز ابدی نیست. همه باید کمک کنند تا دولت آمریکا از این مخمصهای که برای خود ایجاد کرده است خارج شود. چون مثل یک انسان مستی است که اینور و آن ور میرود و ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد کند.اروپاییها باید قبل از هر چیز کمک کنند تا شرایط دولت آمریکا از این آشفتگی سیاسی خارج شود. ایران همواره در مسائل بینالمللی خود هوشیاری و هوشمندی البته مقاومت و استقامت را همزمان باهم لحاظ میکند و تصمیمات را بر اساس منافع ملی و حاکمیت ملی میگیرد. مشکلات را نفی نمیکنیم اما نابرده رنج، گنج میسر نمیشود، مزد آن گرفت جان برادر که کارکرد. چیزی مجانی به شما نمیدهند. هیچکس هیچچیز مجانی به شما نمیدهد. شما اگر بخواهید استقلال سیاسیات را حفظ کنی، خودت برای خودت تصمیم بگیری، باید این هزینه را بپردازی. تاریخ ایران سههزارساله است. ما تنها ۴۰ سال است که انقلاب کردهایم. چهل سال در مقابل سه هزار سال مثل یک روز در عمر بشر است.
یورونیوز: برای رد شدن از این گردنه و مهمتر از آن برای حفظ برجام آیا ایران آمادگی دارد که هزینه بیشتری کند؟ اگر اروپاییها بهعنوان یک بخش ماجرا موضوع موشکهای بالستیک یا فعالیتهای منطقهای ایران را روی میز بگذارند، آیا با شرایط موجود جمهوری اسلامی ایران حاضر است روی اصولی که دارد تجدیدنظر کند؟
علیاکبر صالحی: مشکلی که بین ما و دنیای غرب ازجمله اتحادیه اروپا وجود دارد این است که اعتماد متقابل را در سالهای گذشته از دست دادیم. یعنی اعتماد متقابلی که باید وجود داشته باشد، متأسفانه از دست رفت. حال ما تلاش میکنیم این اعتماد را مجدداً بسازیم. همواره سازندگی و ساختن، دشوارتر از تخریب است.برجام یک نمونه خوبی از ایجاد زمینه تعامل بین ایران و اتحادیه اروپا است. اگر بتوانیم این برجام را نجات دهیم و زمینه و بستر تعامل را ایجاد کنیم، در این بستر تعامل، ما خیلی موارد، امور، خواستهها و سؤالها از اروپا داریم. آنها هم خواستهها و سؤالهایی دارند. اما این سؤالها و خواستهها باید در یک بستر تعاملی انجام گیرد.اروپاییها نگفتند که میخواهند چیزهای دیگری را به این برجام اضافه کنند. اگر همین برجام را حفظ کنیم یعنی زمینه یا بستر لازم برای تعامل را فراهم کردهایم و سپس در طول زمان اختلافاتی را که در امور مختلف مثلاً حقوق بشر داریم با گفتگو پیش ببریم.ایران میتواند مکمل خوبی برای اروپا باشد. ایران کلید طلایی منطقه خاورمیانه است. ایران یک قدرت است. قدرتی متکی به ذات خودش. مثلاً عربستان با همه قدرت اقتصادیاش متکی به ذات خودش نیست. چیزی از خودش ندارد. او اجراکننده دستورات آقای ترامپ است. با عبارات تحقیرکنندهای با عربستان صحبت میکند و عربستان باید اجابت کند. این چه ارزشی دارد؟ ایران خود یک قدرت است. خودش تصمیم میگیرد. اروپا این را درک کرده است و میداند که برای آینده خاورمیانه اگر با ایران تعامل نداشته باشد، خاورمیانه در شرایط نامستقر و نامعلومی خواهد بود. ایران میتواند به سهم خود کمک کند. ما بهرهبردار خلیجفارس هستیم.خلیجفارس یک شریان حیاتی است. ما میخواهیم خلیجفارس همیشه در امنیت و ثبات و آسایش باشد. ما نمیخواهیم کشورهای منطقه به هم بریزد. نمیدانم عربستان به چه دلیلی یا توجیهی ایران را بهعنوان یک دشمن برای خودش ساخته است. آیا ما نظری به خاک آنها داریم؟ آیا چشمداشتی به نفت آنها داریم؟ ما هم خاک زیاد داریم و هم نفت و گازداریم و هم هشتاد میلیون جمعیت فرهیخته، چابک و پرتلاش داریم. ما از عربستان چیزی نمیخواهیم. متأسفانه عربستان در شرایطی قرارگرفته است که هم زندگی را برای خودش سخت کرده و هم برای منطقه و هم برای دیگران. اینجا است که ایران میتواند مهم باشد و نقش سازندهای در منطقه بازی کند.
یورونیوز: آقای دکتر آیا به بلوف زدن در دنیای روابط بینالملل اعتقاددارید؟
علیاکبر صالحی: من اعتقاد به بلوف ندارم. اگر کسی بلوف بزند و بعد نتواند به آن عمل کند برای همیشه از بین رفته است. چون شمشیر پیکار برداشتی، نگهدار پنهان ره آشتی. اول باید آن شمشیر پیکار را داشته باشی. البته وقتی شمشیر را درآوردی، فوری به جنگ نمیروی. میگوید نگهدار پنهان ره شتی. الآن جمهوری اسلامی ایران شمشیرش را دارد. اما به معنی نیست که الآن که شمشیر دارد بخواهد به فرق کسی بزند. یک عقلانیت و حکمت سیاسی در کشور ما بهخصوص در رویکرد بینالمللی ما برقرار است. اینگونه نیست که بخواهیم یک رویکرد بینالمللی حسابنشدهای داشته باشیم. اگر اینجور بود که ما هیچوقت شرایطمان در منطقه مانند اکنون نبود.
یورونیوز: شمشیری که میفرمایید را اگر به بحث انرژی هستهای ببریم و اگر ایران به هر دلیلی از برجام خارج شود آیا توانایی و قابلیت رفتن به سمت بمب هستهای جدا از نیت آن دارد؟
علیاکبر صالحی: ما هیچوقت به دنبال بمب هستهای نبودیم. اصلاً یک فتوا است، یک فتوای حکومتی است. ما از آستانه زیرساختهای صنعت هستهای در همه ابعاد از چرخه سوخت گرفته تا طراحی رآکتورهای تحقیقاتی تا ساخت انواع تجهیزات مرتبط با صنعت هستهای عبور کردهایم. ما یک کشور بهواقع هستهای هستیم. البته ما یک کشور پیشرفته هستهای مثل آلمان، آمریکا و روسیه نیستیم، اما دارای همه پتانسیلهای موردنظر در صنعت هستهای هستیم.در برجام یک سری محدودیتهایی را بهصورت داوطلبانه پذیرفتیم. گفتیم برای چند سال مثلاً مقدار اورانیوم تولیدشده را از ۳۰۰ کیلو بیشتر نمیکنیم. این محدودیت را برای چند سال پذیرفتهایم اما میتوانیم آن را برداریم. مثلاً ۳۰۰، ۵۰۰، ۶۰۰ کیلو یعنی هرچقدر که تولید کنیم را میتوانیم انباشته کنیم. محدودیتهای ما از این نوع هست و میتوانیم خیلی راحت آن را برداریم. بهعنوانمثال ما برای مدت محدودی پذیرفتیم که بالای ۳.۶۷ درصد غنیسازی نکنیم. ما میتوانیم غنیسازی را بالاتر ببریم. وقتی شما میتوانید اصل غنیسازی را تا ۳.۶۷ انجام دهید، ازنظر فنی همان را میتوانید با تغییرات کوچک و سریعی افزایش دهید و به ۵ درصد و ۲۰ درصد و هر مقداری که میخواهید بالا ببرید.ما میتوانیم به شرایط سابقمان برگردیم؛ نهفقط به شرایط سابق بلکه به شرایط خیلی بالاتر. الآن مقام معظم رهبری فرمانی را در چهاردهم خردادماه صادر کردند که ایران زیرساختهای تولید ۱۹۰ هزار سو را فراهم کند که ما فراهم کردیم. یعنی الآن اراده شود و مسئولین سیاسی ارشد نظام دستور بدهند که بروید ۱۹۰ هزار سو ظرفیت غنیسازی ایجاد کنید، الآن آمادگیاش راداریم ولی به این معنی نیست که ما بخواهیم آن را تولید کنیم، بلکه زمینه آن راداریم.ما الآن در چارچوب برجام هستیم، تمامکارهای ما در چارچوب برجام است. برای همین آژانس بینالمللی انرژی اتمی تابهحال ۱۳ بار تائید کرده که ایران به تعهداتش عمل کرده است. ما هیچ کاری را فعلاً خلاف تعهداتمان نکردیم و نمیکنیم ولی اگر دستوری صادر بشود که برجام تمام شد و شما بروید کارتان را انجام بدهید، ما خیلی راحت میتوانیم برگردیم و این بلوف نیست.البته من بهعنوان کسی که در بخشی از این فرآیند مذاکره بودم و اصل برجام را میدانم که در جهت منافع ملی ما است نمیخواهم چنین روزی را ببینم. ماسال ۸۸ میخواستیم اورانیوم ۲۰ درصدی بخریم، به آژانس نامه نوشتیم و آنها برای ما شرط و شروط گذاشتند. من در آن زمان پیش آقای البرادعی (رئیس سابق سازمان بینالمللی انرژی هستهای) رفتم و با وی گفتگو کردم. آقای البرادعی نامهای غیررسمی را که آمریکاییها و روسها نوشته بودند به من نشان داد. آنها در این نامه شروط فراوانی گذاشته بودند که اگر این شرطها را احراز کنید، ما ۲۰ درصد را به شما میدهیم. من پس از بازگشت به ایران به رئیسجمهور وقت، آقای احمدینژاد گفتم که اینها شرط و شروط گذاشتهاند و ۲۰ درصد را به ما نمیدهند. ما باید خودمان آستینها را بالا بزنیم و ۲۰ درصد را تولید کنیم وگرنه رآکتور تهران متوقف میشود و تولید رادیو دارو با مشکل مواجه میشود. ایشان گفتند بروید و انجام دهید. ما هم شروع کردیم.آن موقع میگفتند، ایران بلوف میزند و نمیتواند ۲۰ درصد را تولید کند. ایران نمیتواند صفحه سوخت ۲۰ درصدی بسازد. ما در کمتر از دو سال این کار را کردیم. درصورتیکه غربیها میگفتند اگر هم آن را به شما بدهیم، دو سال و نیم طول میکشد که ما ۲۰ درصد نیازهای شمارا تأمین کنیم. بچههای ما با توانمندی و ظرفیت علمی و تجربه فراوان توانستند باکار شبانهروزی یک پروژه ملی را از صفر شروع کنند و در کمتر از دو سال به نتیجه برسانند. الآن رآکتور تهران با سوخت ۲۰ درصد کار میکند. ما بلوف نمیزنیم. چون اگر یکبار بلوف بزنم و بعد عمل نشود، من دیگر اعتباری نخواهم داشت.
یورونیوز: قبل از پرسیدن سؤال آخر به دنیای سیاست برگردیم. با توجه به مثلث ریاض، واشنگتن، تلآویو، آیا تشدید تنش رسانهای به آرام شدن فضا به نفع ایران کمک خواهد کرد یا اینکه بر اساس آنچه اخیراً وزیر خارجه آمریکا گفته ایران را به سمت انزوای بینالمللی میبرد؟
علیاکبر صالحی: آنها هر چه دلشان میخواهد علیه ایران میگویند، هر اقدامی که دلشان میخواهد انجام میدهند؛ جلوی دارو را میگیرند، جلوی اقتصاد ما را میگیرند. هر کاری که دلشان میخواهد انجام میدهند و چون مالک رسانههای بزرگ جهان هستند میتوانند افکار عمومی را در جهت منویات خودشان برای مدتی شکل دهند. اما به ایران که میرسد، میگویند ایران حق ندارد واکنشی نشان دهد یا کار کند.بهنوعی در دنیا جا میاندازند که آنها صاحب حق هستند و هر تصمیمی علیه ایران میگیرند، این تصمیم توجیهپذیر است، ولی ایران اجازه ندارد واکنش متقابل نشان دهد؛ دنیای ظالمانهای است.
اما خوشبختانه با اقدامات و رفتار دولت آمریکا، اینقدر قضیه برای همه دنیا روشنشده است که حتی ایرانیان مخالف انقلاب هم میگویند که آش اینقدر شور است که آشپز هم پذیرفته آش شور است. ایران همواره بعد از انقلاب همیشه سعی کرده است استقلال سیاسی خود را تا جایی که امکان دارد با هر هزینهای حفظ کند، زیر بار زور نرود؛ همیشه علیه ظالم بایستد و به مظلوم کمک کند. این جزء رویکرد و سیاست خارجی ما است که تا به امروز هم باعث شده است ایران واقعاً روزبهروز حقانیتش در برابر افکار عمومی بیشتر جا بیفتند. ایران کشوری است که به این هوشمندی رسیده است با خرج کردن دلار نمیتوان دلها را تسخیر کرد. یک عده دلار میدهند و فکر میکنند میتوانند دوست و رفیق پیدا کنند. دلار یک روزی تمام میشود؛ اما رفتار ما، رفتاری است بر اساس یک حکمت سیاسی، بر اساس حفظ منافع ملی کشورهای اطراف. مثلاً لبنان، ما چه حضوری در لبنان داریم؟ ما در لبنان چه کردهایم؟ جز اینکه اگر حزبالله در لبنان نبود که اینگونه از منافع ملی و حاکمیت لبنان حفاظت بکند، لبنان در چه وضعیتی قرار میگرفت؟ تکه و پاره شده بود. حزبالله چگونه به وجود آمد؟ کجا را الگوی خود قرارداد؟ آیا ما با دلار میتوانیم حزبالله را به وجود بیاوریم؟ آیا با دلار میشود شخصیتی مثل سید حسن نصرالله را به وجود آورد؟ دلار کار نمیکند. دلار را میدهی و چند نفر را برای چند روز خواهی داشت، اما وقتی دلار را قطع میکنی، آنها نیز برمیگردند. ما به دنبال تسخیر قلبها از طریق اعمال یک سیاست انسان پسندانه و مردم پسندانه هستیم و نه یک سیاست مبتنی بر زور و دلار و تزویر.
یورونیوز: بهعنوان آخرین سؤال مایلم نظر شمارا راجع به یک عبارت بدانم. برداشت خودتان را از این جمله بگویید: «دشمن دشمن من دوست من است»
علیاکبر صالحی: همواره و همیشه اینگونه نیست. ما باید همین عبارت را (دشمن دشمن من، دوست من است) حسابشده در نظر بگیریم. همیشه اینجوری نیست.