تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا مبنی بر خروج تمام نیروهای آمریکایی از سوریه همچنان آثار و پیامدهای خود را به دنبال دارد. پس از استعفای جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا، بلافاصله مک گورک نماینده ویژه ایالات متحده در ائتلاف ضدداعش نیز از سمت خود کنارهگیری کرد. او علت استعفای خود را عدم توانایی تطابق با سیاستهای جدید کاخ سفید عنوان و اعلام کرد که خروج نیروهای آمریکا از سوریه موجب بیاعتمادی شرکای آمریکا خواهد شد. همچنین که جمیز متیس علت کنارهگیری از وزارت دفاع را تصمیم جنجالی ترامپ اعلام کرده بود. اما واکنش رئیسجمهوری بر دو پیامد اولیه تصمیمش برای خروج از سوریه مطابق روند سابق وی یکجانبهگرایانه رقم خورد. او صریحا اعلام کرد که مک گورک را نمیشناسد و استعفای او چندان اهمیتی ندارد، چرا که تا دو ماه آینده او از سمتش کنار میرفت.
در مورد وزیر دفاع هم ترامپ با تحقیر متیس گفته زمانی که اوباما او را از کار برکنار کرد این من بودم که شرایط و امکانات فوقالعادهای برای او در پنتاگون فراهم کردم.
گذشته آثار و تبعات تصمیم ترامپ در داخل آمریکا که به گفته منابع مطلع باعث بروز التهابات سیاسی در این کشور شده است، اکنون متحدان اروپایی ایالات متحده نیز از شوک ناشی از اتخاذ این سیاست صحبت میکنند. حتی گفته میشود که اروپاییها علنا اعلام کردهاند که ترامپ به آنها خیانت کرده چرا که علاوه بر پیامدهای امنیتی این تصمیم برای اروپا، مسیر برای نفوذ گستردهتر ایران و روسیه در تحولات جاری سوریه هموارتر میشود.
عطف بر این تحولات که منجر به التهاب داخلی، نگرانی کشورهای اروپایی و خوشحالی تلویحی روسیه و ترکیه شده است، همچنان با یک علامت سوال بزرگ روبهرو است. اینکه انگیزه اصلی کاخ سفید برای عملیاتی ساختن چنین سیاستی آنهم در دل تحولات مهم سوریه چیست؟ با خروج نیروهای آمریکایی، در واقع نوعی توافق میان در مورد خاورمیانه عربی میان آمریکا و اروپا صورت گرفته است. دلیل آنها بر این مبنا است که بحران سوریه ظرفیت تغییر و جابجایی نظم کهنه خاورمیانه یک نظم جدید را همراه با یک زایمان دردناک در دل خود مستتر دارد و خروج آمریکا از معادلات خاورمیانه عربی و به ویژه بحران سوریه میتواند به میزان زیادی فرآیند نظم قبلی را هرچند با اندک تغییراتی استمرار بخشد.
خاصه این که اکنون بازیگران پر نفوذ قدیمی در زمین سوریه یعنی فرانسه و روسیه در دل تحولات قرار دارند و نوار پیروزیهای اخیر بشار اسد حکایت از وزن قابل توجه او در مذاکرات سیاسی بر سر آینده سوریه دارد. در مقابل برخی ناظران معتقدند این اقدام ترامپ در راستای تحقق شعار انتخاباتی او بود و میتواند در شرایط کنونی که کنگره و سنا با او ساز مخالف میزنند به میزان زیادی بر روی افکار عمومی داخلی تاثیرگذار باشد. همچنین این اقدام میتواند برونسپاری نقش آمریکا به متحدان این کشور در منطقه باشد تا آنها با هزینه خود، مجری سیاستهای واشنگتن در منطقه باشند. امری که واگرایی موجود میان بازیگران دخیل در بحران سوریه میتواند هر لحظه به بهانههای مختلف پای آمریکا را به دل تحولات باز کرده با این تفاوت که این بار برای ورود به عرصه میدانی امتیازاتی قابل توجهتر از متحدان منطقهای خود مطالبه کند.
هر چه باشد این موضوع زنگ خطر دیگری را برای کشورهای منطقه خاورمیانه به صدا در میآورد که به جای توافق و همکاری با یکدیگر برای مهار بحرانها و تنشهای جاری در منطقه دست به دامان قدرتهای بینالمللی برده و ابتکار عمل را به میزان قابل ملاحظهای از خود سلب کردهاند.
در مورد وزیر دفاع هم ترامپ با تحقیر متیس گفته زمانی که اوباما او را از کار برکنار کرد این من بودم که شرایط و امکانات فوقالعادهای برای او در پنتاگون فراهم کردم.
گذشته آثار و تبعات تصمیم ترامپ در داخل آمریکا که به گفته منابع مطلع باعث بروز التهابات سیاسی در این کشور شده است، اکنون متحدان اروپایی ایالات متحده نیز از شوک ناشی از اتخاذ این سیاست صحبت میکنند. حتی گفته میشود که اروپاییها علنا اعلام کردهاند که ترامپ به آنها خیانت کرده چرا که علاوه بر پیامدهای امنیتی این تصمیم برای اروپا، مسیر برای نفوذ گستردهتر ایران و روسیه در تحولات جاری سوریه هموارتر میشود.
عطف بر این تحولات که منجر به التهاب داخلی، نگرانی کشورهای اروپایی و خوشحالی تلویحی روسیه و ترکیه شده است، همچنان با یک علامت سوال بزرگ روبهرو است. اینکه انگیزه اصلی کاخ سفید برای عملیاتی ساختن چنین سیاستی آنهم در دل تحولات مهم سوریه چیست؟ با خروج نیروهای آمریکایی، در واقع نوعی توافق میان در مورد خاورمیانه عربی میان آمریکا و اروپا صورت گرفته است. دلیل آنها بر این مبنا است که بحران سوریه ظرفیت تغییر و جابجایی نظم کهنه خاورمیانه یک نظم جدید را همراه با یک زایمان دردناک در دل خود مستتر دارد و خروج آمریکا از معادلات خاورمیانه عربی و به ویژه بحران سوریه میتواند به میزان زیادی فرآیند نظم قبلی را هرچند با اندک تغییراتی استمرار بخشد.
خاصه این که اکنون بازیگران پر نفوذ قدیمی در زمین سوریه یعنی فرانسه و روسیه در دل تحولات قرار دارند و نوار پیروزیهای اخیر بشار اسد حکایت از وزن قابل توجه او در مذاکرات سیاسی بر سر آینده سوریه دارد. در مقابل برخی ناظران معتقدند این اقدام ترامپ در راستای تحقق شعار انتخاباتی او بود و میتواند در شرایط کنونی که کنگره و سنا با او ساز مخالف میزنند به میزان زیادی بر روی افکار عمومی داخلی تاثیرگذار باشد. همچنین این اقدام میتواند برونسپاری نقش آمریکا به متحدان این کشور در منطقه باشد تا آنها با هزینه خود، مجری سیاستهای واشنگتن در منطقه باشند. امری که واگرایی موجود میان بازیگران دخیل در بحران سوریه میتواند هر لحظه به بهانههای مختلف پای آمریکا را به دل تحولات باز کرده با این تفاوت که این بار برای ورود به عرصه میدانی امتیازاتی قابل توجهتر از متحدان منطقهای خود مطالبه کند.
هر چه باشد این موضوع زنگ خطر دیگری را برای کشورهای منطقه خاورمیانه به صدا در میآورد که به جای توافق و همکاری با یکدیگر برای مهار بحرانها و تنشهای جاری در منطقه دست به دامان قدرتهای بینالمللی برده و ابتکار عمل را به میزان قابل ملاحظهای از خود سلب کردهاند.