به گزارش اتاق خبر، ايران هم با وجود همسايگاني نظير ترکيه، امارات، افغانستان و پاکستان و آذربايجان و ... و همچنين توانمنديهاي بخش مولد اقتصاد، ميتواند با خارج شدن از اقتصاد تکمحصولي و با تنوعبخشي در صادرات بازارهاي حداقل کشورهاي منطقه را بهدست بگيرد. توانمنديهاي صنعت ايران در حوزه صنايعي نظير معدن، پتروشيمي، صنايع آهن، فولاد و مس و ... ميتواند بازارهاي جهاني را به تسخير درآورد ولي براي رسيدن به آن نياز به هموارسازي راه دارد. اينجاست که ديپلماسي سياسي بايد به کمک ديپلماسي اقتصاد آيد تا با رايزنيهاي سازنده بازارهاي کشورهاي هدف بهويژه منطقه را به تسخير توليدات ايران دربياورد. ايران ظرفيتهاي زيادي دارد و با بهرهگيري درست از اين ظرفيتها ميتوان شاهد شکوفايي بخش صادرات بود. در اين زمينه «آرمانملي» گفتوگويي با عباس آرگون، نايبرئيس کميسيون بازار پول و سرمايه اتاق بازرگاني تهران، داشته که در ادامه ميخوانيد.
در حال حاضر صادرات، واردات و مراودات اقتصادي ايران با همسايگان را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
با توجه به حجم واردات کشورهاي همسايه ما، هنوز جايگاه خودمان را در بازار آنها پيدا نکرديم، يعني با نقطه مطلوب فاصله داريم. ما با قريب به 15 کشور همسايه هستيم و ظرفيتهاي خوب و موقعيت استراتژيکي هم داريم چه از منظر تامين از محل خودمان و چه زيرسازي براي استفاده از ظرفيتهاي ترانزيتي کشورها آسيايي و آسياي ميانه، اينها ظرفيت بسيار خوبي است که بتوانيم در بازارشان نفوذ داشته و بخش از بازار آنها را تصاحب کنيم. اگر بازار صادراتي ما محدود به يکي دو کشور باشد قطعا آسيبپذيري ما بيشتر خواهد بود. ما بايد بتوانيم هم تنوع محصولات صادراتي را افزايش دهيم و هم بتوانيم بازاهاي صادراتي هدف را بيشتر کنيم. هرچقدر بتوانيم صادرات غيرنفتي را افزايش دهيم و وابستگي به درآمدهاي نفتي کاهش پيدا کند، از تک محصولي بودن نجات پيدا ميکنيم و بخش خصوصي ميتواند کمک حال دولت در تامين ارز مورد نياز کشور از محل صادرات کالاي غيرنفتي باشد و وابستگي به درآمدهاي نفتي هر روزه کاهش پيدا کند، اما هنوز با آن جايگاه مطلوب فاصله زيادي داريم و قطعا بايد در اين حوزه هم از منظر بازاريابي، توليد کالاهاي صادراتي و شکل مديريت شرکتهاي صادرات که بتوانند نيازسنجي خوبي از بازار داشته باشند و متناسب با نياز بازارها کالاها توليد شود، برنامهريزي کنيم. از منظر تکنولوژيکي نيز بخش صادرات بايد بهروزرساني شود تا بهاي تمام شده را کاهش دهيم تا بتوانيم اولا در بازار داخلي و دوما در بازارهاي خارجي بهويژه بازارهاي کشورهاي همسايه رسوخ داشته باشيم. ارتقاي کيفيت و تعيين قيمت بحثهاي مهمي هستند که تا بتوانيم در اين بازارها حضور موثري را داشته باشيم.
در طول حضور دولت يازدهم و دوازدهم، آيا آمار مراودات اقتصادي نسبت به قبل افزايش پيدا کرده يا خير؟
براي اين موضوع بايد به اعداد و ارقام نگاه کرد، ولي با توجه به شرايط تحريمي بهنظر نميرسد تغييرات اساسي داشته باشيم. در سال گذشته تحريم و کرونا را داشتيم، در بازهاي که برجام مطرح بود، گشايشهايي ايجاد شد و فرصتهايي پيش آمد که به نحوه مطلوب از آن فرصتها استفاده نشد ولي بايد زيرساختهاي صادراتي فراهم شود. تغيير نگرش در سطح کلان جامعه براي اينکه به سمت صادرات بهويژه صادرات کالاهاي غيرنفتي حرکت کنيم از اهميت بالايي برخوردار است. اگر اين تفکر و نگرش عوض شود ميتوان متناسب با اين تغيير نگرش در زيرساختها آمادگي را ايجاد کرد. تا زمانيکه ميتوانستيم نفت صادر کنيم نيازي به اين بحث نداشتيم و تمرکز دولت به صادرات نفت بود، يعني بعد از تحريمها توجه بيشتري به صادرات غيرنفتي شد. شايد در گذشته به گفتمان توجه ميشد ولي در عمل اتفاق خاصي نميافتاد و حالا که ميبينيم شرايط نفتي سخت شده و نميتوانيم صادرات کنيم و قيمت آن افت کرده بيشتر به صادرات غيرنفتي توجه ميشود، اما نبايد در حد توجه باقي بماند، بايد زيرساختها آماده و موانع برداشته شود و ديپلماسي فعالي داشته باشيم. درواقع ديپلماسي سياسي بايد بخش اقتصادي را پشتيباني کند و اين موضوع خيلي مهم است.
آيا سفر نخست وزير عراق به ايران ميتواند به توسعه روابط تجاري و اقتصادي با اين کشور و ساير کشورهاي منطقه منجر شود؟
عراق يکي از مشتريان و بزرگترين بازار صادراتي ما است ولي نبايد محدود به عراق باشيم. متاسفانه صادرات در گذشته تنها وابسته به نفت بود، حالا هم نبايد تنها وابسته به يک کشور در حوزه صادرات شويم. اگر مشکلي در اين کشور در حوزه سياسي و اقتصادي ايجاد شود با افت در صادرات کشور مواجه خواهيم شد. بايد بتوانيم کشورهاي آسياي مرکزي، آسياي ميانه، افغانستان و پاکستان و کشورهاي ديگري که در منطقه وجود دارند فعاليت داشته باشيم و توسعه روابط بدهيم و ديپلماسي فعالي با اين کشورها داشته باشيم و صادراتمان به کشورها را افزايش دهيم و اين کار ديپلماسي فعالي نياز دارد تا بتواند هم زمينه را براي تجار و بازرگانان فراهم کند و در بخش داخلي با توانمندسازي بيشتر کالا با کيفيت، قيمت مناسب و متناسب با نياز آن بازار را توليد و صادر کند.
برخي کارشناسان علت شکست برخي از قراردادهاي تجاري ايران را محدوديت شرکاي تجاري ميدانند، چطور بايد در اين بخش تنوع ايجاد کرد؟
بايد در اهداف صادراتي، کشورهاي هدف، کيفيت، محصول و قيمت و ... تنوع داشته باشيم تا بتوانيم به اهدافي که داريم برسيم.
با توجه به اينکه تقريبا نفت از سبد صادراتي خارج شده، آيا اين اتفاق يک فرصت براي کشور است يا يک تهديد؟
اين اتفاق در ظاهر تهديد است چراکه کشور در تنگناهاي مالي قرار داده و باعث جهش نرخ ارز شده است، اگر ميتوانستيم همان روند صادرات سابق نفت را داشته باشيم قطعا دلار امروز به اين قيمتها نبود. از اين منظر که دولت در تنگناي مالي است نميتوان آن را فرصت ناميد. ولي از اين جهت که فرصتي در دل اين تهديد وجود دارد ميتوان از آن بهرهبرداري کرد. اين تهديد ما را مجبور کرده تا روي صادرات کالاهاي غيرنفتي تمرکز کنيم و اين فرصتي است تا از اين تهديد فرصت بسازيم.