به گزارش اتاق خبر،کارشناسان اقتصادي بر اين باورند که ميتوان با بهرهگيري از ظرفيتهاي توليدي و نيروي انساني بيشمار فارغ از درآمدهاي نفتي بر بسياري از مشکلات فائق آمد. از طرف ديگر، قيمت دلار ظرف يکي دوماه گذشته با رشد بيسابقه از کانال 19 هزارتومان فراتر رفت. اين امر سبب شد تا بسياري از مردم ارزش داراييهاي خود را نسبت به دورههاي مشابه سال گذشته کمتر ببينند. در حاليکه بسياري از کارشناسان علاوه بر مساله تحريمها بهعنوان يک معضل جدي، سوءمديريت در بازارهاي طلا، دلار، سکه و منابع سرشار را عامل مهمي در پيشآمد وضع موجود ميدانند. همچنين عدهاي بر اين باور هستند که بسياري از مسئولان نسبت به رشد بيسابقه قيمتها در بازارهاي يادشده بيتوجه هستند. بهويژه آنکه مهمترين موارد سنجش سرمايه و درآمد مردم، قيمت طلا و معادل ارزش پول ملي (بهاي ارز) است. کارشناسان اقتصادي بر اين باورند، کشور ما داراي منابع غني و نيروي انساني مستعدي است که با کمک آنها و همچنين بهرهگيري از مديريت صحيح ميتوان بر مشکلات عديده فائق آمد. به همين منظور «آرمانملي» براي بررسي مسائل فوق گفتوگويي را با عبادا... محمدولي، کارشناس مسائل اقتصادي، داشته که در ادامه ميخوانيد.
به نظرشما علت اصلي کاهش ارزش پول ملي چيست و راهکارهاي برون رفت از اين بحران چگونه است؟
داشتن پولي ملي قدرتمند مستلزم فراهم کردن زيرساختهاي مناسب طي چندين سال خواهد بود. امروز برخلاف کشورهاي قدرتمند صنعتي دنيا که بر اساس شاخصهايي همچون صادرات بالا و وضعيت اشتغال مناسب سنجيده ميشوند، ما ضعيف عمل کرديم. ما از نعمتهاي خدادادي فراوان در بخش معادن برخورداريم ولي دستاوردهاي مناسبي را در اين زمينه کسب نکردهايم. از طرفي ديگر خامفروشي را بهعنوان کاري مناسب در نظر گرفتيم، اين در حالي است که ميتوانستيم از همين منابع سرشار و عالي استفاده بهينه داشته باشيم. به عبارت دقيقتر همين مواد خام را در اختيار بخش توليد قرار دهيم که ميتواند به ايجاد ارزش افزوده بالايي منجر شود. گفتني است اين اقدام ميتواند ميلياردها دلار آورده براي کشور به همراه داشته باشد ولي متاسفانه در اين حوزه شاهد ضعف بسياري بودهايم. کشور ما 20 درصد منابع معدني دنيا و يک درصد جمعيت جهان را در اختيار دارد، آيا با توجه به چنين فرصتهاي پول ملي بايد تا اين اندازه ضعيف باشد؟! به طور مثال در بخش صنعت طلاوجواهر، کشور ترکيه با برنامهريزي شايسته از سال 1980 تاکنون بخش مهمي از توليد محصولات طلاوجواهر در دنيا در اختيار دارد و بالاي 30 ميليادر دلار ارز از اين بخش وارد اين کشور ميشود، در عين حال بخش عظيمي از نيروي انساني ترکيه در بخش توليد طلا مشغول فعاليت هستند(جمعيتي بين 350 تا 500 هزار نفر). به اعتقاد من، کشور ما در ساير صنايع (فرش، پوشاک، آيتي و ...) هم داراي استعدادهاي فراواني است و اگر با مديريت درست به آنها توجه ميکرديم، امروزه با مشکلات فراوان در کشور دستوپنجه نرم نميکرديم. گرچه نبايد از تحريمها گذشت، اما نکته مهمي که امروزه کشور ما را رنج ميدهد، خودتحريمي دروني است. لازم به ذکر است اين مهم يک شبه به دست نميآيد و مديران ما بايد تفکرات خود را سازندهتر کنند. ما از توليد غافل شديم و به واردات رو آورديم. امروزه حتي کشورهاي که به لحاظ اندازه در جايگاه کوچکتري نسبت به ما قرار دارند، شرايط بهتري را در بخش توليد دارند. علت اين مسائل وابستگي عميق منابع و درآمد در کشورما به بيرون از مرزهاست. صنايع ما در کشور ميتواند جز صنايع پيشرفته در دنيا باشند. اين عاملي است که زمينه تضعيف پول ملي را فراهم آورده است. امروزه اگر طلا قيمت بالايي را به خود ميبيند به معني گران شدن اين فلز گرانبها نيست، بلکه ريال ما هر روز ضعيفتر ميشود. متاسفانه ما نتوانستيم زيرساختها را تقويت کنيم و در بحث توليد، اشتغال و درآمدزايي براي کشور نگاهي را به چاههاي نفت داشتيم. به اعتقاد من توليد در کشور را بايد همانند قلب تصور کرد، اگر توليد در رگهاي جامعه ما جريان داشته باشد جامعه شادابتري را خواهيم داشت. از طرف ديگر قوانين ما هم درحوزههاي اشتغال و توليد در جامعه به روز نيست و اين مهم نيازمند مطالعه و بررسي بيشتر است. لازم است معافيتها و مشوقهاي صادراتي درکشور تقويت شود و منابع در گردش در کشور تقويت شوند.
آيا دخالتهاي دولتي مانع گسترش توليد هستند؟آيا خصوصيسازي ميتواند راهکار مناسبي براي بهبود وضعيت مالي وتوليدي کشور باشد؟
اين نکته بسيار خوبي است، تا زماني که دولت در عمل شرايط خصوصيسازي را مهيا نکند، شرايط فعلي در آينده بدتر هم خواهد شد. دولت بايد نقش نظارتي و مديرتي داشته باشد. امروز بخش مهمي از موسسات ما تجارت ميکنند. به عبارت دقيقتر دولت در خيلي از زمينههاي مشغول فعاليت اقتصادي است. تفکر دولتي در اين بخش، منجر به بروز مشکلات فراواني براي بخش درآمدي، توليدي و صادراتي خواهد شد.
به نظرشما آيا ميتوان با بهرهگيري از بازارهاي کشورهاي همسايه بر مشکلات اقتصادي غلبه کرد؟
نيروي انساني کشور ما به خودي خود ميتواند زمينههاي رشد بسياري را در تمامي بخشها فراهم سازد. زمانيکه بلوک شرق تفکيک شد در اولين فرصت صنايع کشورهاي مختلف، توليدات خود را به آنجا بردند، اين در حالي است که فرصتهاي بسياري را در بازارهاي کشورهاي اطراف از دست ميدهيم. سهم ما از توليد و صادرات در کشورهاي حاشيه خليجفارس ناچيز است. به عقيده من نمره ما در اين خصوص صفر است. کشورهاي عربي حوزه خليجفارس به لحاظ پولي وضعيت قابل توجهي دارند ولي از لحاظ منابع به استثناي نفت شرايط خوبي ندارند، اين درحالي است که کشور ما ميتواند از منابع سرشار و خدادادي نهايت بهره را ببرد. گفتني است با توجه به بعد کم مسافت با اين کشورها ميتوان در بسياري از بازارهاي آنها سرمايهگذاري کرد. ديگر آنکه کشور افغانستان را ميتوان بازار بزرگي براي صنعت نقره، طلا و جواهر دانست که اميدواريم با برنامهريزيهاي صحيح بتوان از ظرفيتهاي آنها بهره برداري شايستهاي به عمل آورد.