کد خبر:
44905
تاریخ انتشار: 4 مهر 1392 - 09:59
خبرآنلاین- به وعدههای وزیر جدید نفت انتقاد دارد. میگوید آقای وزیر باید قاچ زین همین ظرفیت تولید را بگیرد و درآمد آن را در صنعت نفت سرمایهگذاری کند. علی شمس اردکانی رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، معتقد است: نگاه کلان به درآمد نفت در ایران اشتباه است و تا این نگاه اصلاح نشود پیشرفتی صورت نخواهد گرفت. شمس اردکانی همچنین حساب ویژهای روی مصرف داخلی کشور که معادل 5 میلیون بشکه نفت در روز است، باز کرده و معتقد است با در آمد حاصل از این 5 میلیون بشکه میتوان کارهای بزرگی برای کشور انجام داد.
آقای شمس اردکانی به عنوان اولین سؤال میخواستم بپرسم از نظر شما آقای زنگنۀ امروز با زنگنۀ دیروز (زمانی که 8 سال قبل در وزارت نفت بود) چه تغییری کرده است؟
از صحبتهایی که با ایشان داشتهایم به نظر میآید که آقای زنگنه دیگر آن وزیر دولتمحور نیست و نظرات بخش خصوصی را میپذیرد. ایشان فرد باهوش و ارزندهای است اما متوجه شده است که همه چیز را نمیداند و باید مشورت کند. این مشورت مخصوصاً در سر رشتههایی که مقام عالی اجرایی صاحب تحصیلات و نظر نیست، خیلی لازم است. آقای زنگنه یک دانشجوی مبارز و البته ممتاز بوده و در تمام عمر جمهوری اسلامی کار اجرایی کرده است. آدم در اجرا خیلی کار یاد میگیرد اما عالم به همه چیز نمیشود بنابراین باید مشورت نیز بگیرند. افراد باهوش بعضاً خیلی به خودشان اعتماد دارند و من برداشتم این است که آقای زنگنه از این حالت دور شده است. مشکل اصلی اما جای دیگر است نفت و گاز کشور ما دو مال سرمایهآفرین هستند. اما در 60، 70 سال گذشته ما به اندازه کافی به این مالِ سرمایهآفرین، بها ندادهایم. حالا که آقای زنگنه کاملاً پذیرفته است که باید به این مال به چشم سرمایهای نگاه کنیم دیگر سرمایهای در کار نیست.
یعنی آقای زنگنه سال 76 تا 80 به نفت نگاه سرمایهای نداشته؟ ایشان که بیشترین تلاش برای امضای قرارداد و جذب سرمایه را داشته است.
زنگنه هر کاری در این زمینه کرده خوب بوده و اگر به او فرصت و امکانات میدادند بیشتر هم انجام میداد؛ اما مشکل در بیژن زنگنه نیست؛ مشکل در تصمیمگیری کلان ما به خصوص در مجلس است. سیستم تصمیمگیری ما نه برای منافع ملی بلکه برای منافع محلی است. اگر برای منافع ملی بود ما پول نفت را دست دولت نمیدادیم بگوییم «برو در فلان روستا فلان طرح بدون توجیه اقتصادی را اجرا کن». پول نفت بایستی تبدیل به سرمایه میشد، سرمایه گردش پیدا میکرد، آن وقت اگر سرمایهگذاری در یک روستا به صرفهتر بود سرمایهدار میرفت و آنجا سرمایهگذاری میکرد. برای شما مثال میزنم؛ شما 7 دلار هزینه میکنید تا نفت را از چاه استخراج کنید. قیمت نفت امروز 110 دلار است. شما 7 دلار هزینه کردهای و 110 دلار در دست شماست. این چه معنی میدهد؟
یعنی 103 تای آن سود ماست.
نه آقا! 103 دلار آن سرمایه ماست. شما دو سکه از گنجه برمیدارید و در بازار میفروشید و خرج زندگی میکنید. این سود شما است؟ شما سرمایه خودت را خرج کردی و چیزی به ثروت شما افزوده نشده است. ما 7 دلار خرج نفت میکنیم، 20 درصد یعنی 1.4 دلار هم به عنوان هزینه مانند هر کار دیگری به آن اضافه میکنیم که میشود 8.4 دلار. این قیمت را از 110 دلار کم کنید نزدیک به 100 دلار باقی میماند. این عدد سرمایه ماست و نباید با آن حقوق بدهیم، نباید با آن یارانه بدهیم، نباید آن را تبدیل به ریال کنیم، بفروشیم و تورم درست کنیم بلکه این 100 دلار باید سرمایهگذاری شود.
از طرف دیگر ما در حال حاضر معادل روزی 5 میلیون بشکه نفت در داخل، انرژی مصرف میکنیم. این 5 میلیون بشکه در سال علیالقاعده باید حدود هزار میلیارد دلار ارزش افزوده ایجاد کند. کل جیدیپی (GDP) ما یک سوم این رقم هم نیست. یعنی ما در حال از بین بردن اصلیترین مالمان هستیم. همچنین مجلس مصوب کرده است که 14.5 درصد از درآمد نفت باید به خود نفتیها برگردانده شود. این 14.5 درصد را بایستی برای سرمایهگذاری جدید اختصاص داد.
به این ترتیب ما اینجا مرتکب یک خطای مالی بزرگ شدهایم و این خطا تنها به وزیر نفت ربط ندارد، به تعقل مالی ما مربوط است. مثال سادهای برای شما بزنم؛ یک نفر خانهاش را فروخته با پول آن آپارتمان جدیدی خریده و یک آپارتمان کوچک دیگر هم خریده و اجاره داده است. از نظر تعقل مالی مردم ما، این فرد درست و اقتصادی عمل کرده است. فرد دیگری را تصور کنید که خانهاش را فروخته با پول آن مهمانی میدهد و زیارت می رود. مردم میگویند او سفیه شده، عقل معاش ندارد و مایه خوری میکند. کاری که ما با نفت میکنیم دقیقاً شبیه کسی است که در بازار به او مایه خور میگویند. این وضعیت 70 سال است بر نفت حاکم است و به دوره فعلی محدود نیست. در دوره شاه هم وضعیت همین بود و شاه سرمایهگذاری نمیکرد. اینها الفبای بازار است. شما یک چیزی باید بدهید تا یک چیزی بگیرید. ایرانیها اولین ملتی هستند که کاسبی راه انداختند و اسم آن را گذاشتند «بازار»؛ یعنی باز آر، «ببر و بیار». شما باید به مردم بگویید که نفت مفت و آب مفت در این کشور وجود ندارد چرا که به طور مثال برای هر مترمکعب آب مصرفی سه هزارتومان هزینه میشود. شما 10 دلار در پالایشگاه داخلی برای یک بشکه نفت خرج میکنید و بعد محصولاتش را 20 دلار میفروشید، این اشتباه است. اگر روزی 2 میلیون بشکه نفت در پالایشگاه داخل مصرف میشود و به اضافه آن روزی 400 میلیون مترمکعب هم گاز در کشور مصرف میشود، در آمد آن را باید برای راهاندازی کاسبی در کشور هزینه کرد نه اینکه به دولت داده شود تا خرج ارگانهایش کند.
این حرفها که میزنید خیلی حرفهای زیبایی است اما الآن شرایط ما این است که به قول معروف باید قاچ زین را محکم بگیریم، اسب سواری پیشکشمان. در شرایط فعلی با این حجم تحریم و مشکلات، حرفهای شما آرمانی به نظر میرسد. اگر به این پول دست نزنیم پس مملکت را چطور باید اداره کرد؟
مملکت را با عقل اداره میکنند. این برنامهای که میگویم برای یک روز یا دو روز آینده یا یک سال و دو سال نیست. ما برای ده سال آینده باید این برنامه را هدف قرار دهیم. سعدی میفرماید «سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل/ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران». وضعیت فعلی نتیجه 70 سال سیاستهای غلط است و تصحیح آن به برنامهریزی نیاز دارد.
آنچه شما میگویید به افزایش ظرفیت تولید نیاز دارد. آقای زنگنه هم حرف از افزایش ظرفیت تولید زدهاند؛ اما آیا در میان مسئولان چه در مجلس و چه در دولت این تفکر وجود ندارد که با آمدن زنگنه هم ظرفیت تولید بالا می رود و هم نفت بیشتر میفروشیم پس پول بیشتری خواهیم داشت؟
این همان تفکر غلطی است که سالهاست بر مدیریت پول نفت ما حاکم شده و غلط است. اولاً اگر کسی فکر میکند با بازگشت زنگنه وضعیت ما در بازار نفت و اوپک به سرعت به شکل سابق بر میگردد، اشتباه میکند. ما از بازار نفت به اندازه 2 میلیون بشکه خارج شدهایم و بازگشت ما به این سادگیها نیست. بازار نفت اینگونه نیست که شما شیر 2 میلیون بشکه را ببندی و دو سال بعد شیر را باز کنی و مشتریها برای شما صف کشیده باشند، چند سال طول میکشد. به نظرم اشتباه زنگنه این است که میگوید من تا 6 ماه دیگر میخواهم ظرفیت تولید را به بالای 4 میلیون بشکه در روز برسانم.
آیا میتواند؟
به نظر من با وضعیت موجود نمیتواند و اصلاً اگر توانست به چه کسی میخواهد بفروشد؟
یعنی وعده احمدینژادی است؟
بله وعده احمدینژادی است. اینکه 35 ماهه 5 فاز پارس جنوبی راه میافتد یا ظرفیت تولید به بالای 4 میلیون بشکه میرسد به نظر من به عنوان یک کارشناس این بخش تخیل است. برای شما مثال میزنم کودتای 28 مرداد برای چه بود؟
برای نفت بود.
وقتی کودتا انجام شد و غرب به خواستهاش رسید، اولین بشکه نفتی که ایران فروخت کی بود؟ ایران 19 ماه بعد و بعد از قرارداد کنسرسیوم توانست نفت بفروشد. ایران آن زمان از بازار نفت اخراج شده بود و بازگشت دوباره حداقل 19 ماه طول کشید. من فکر میکنم ما باید قاچ زین معادل روزی 5 میلیون بشکه نفت و گازی که در داخل میفروشیم را بگیریم و این را تبدیل به سرمایهگذاری کنیم.
ما معادل روزی 5 میلیون بشکه نفت که با آن اروپا را میشود اداره کرد، مصرف میکنیم. به عنوان یک کارشناس انرژی به شما میگویم که این 5 میلیون بشکه باید برای ما 1000 میلیارد ارزش افزوده تولید کند. در دنیا یک بشکه نفت به طور متوسط 500 دلار ارزش افزوده ایجاد میکند البته جایی هم هست که 5000 دلار ایجاد میکند. ما روزانه یک میلیون و هشتصد هزار بشکه نفت مصرف داخلیمان است. از طرفی هم روزی 500 میلیون مترمکعب گاز میفروشیم، سر جمع با آن میزان نفت میشود معادل روزانه 5/5 میلیون بشکه نفت. حالا این 5.5 میلیون بشکه نفت در روز چقدر برای ما ارزش افزوده ایجاد میکند؟ با یک حساب سرانگشتی 900 میلیون دلار ارزش افزوده باید ایجاد کند اما کل جیدیپی ما نصف این مبلغ است.
جان کلام شما این است که ما این نفت و گاز را مصرف میکنیم و ارزش افزوده ندارد در واقع آن را میسوزانیم.
دقیقاً؛ البته وزارت نفت هم روزی 44 میلیون مترمکعب گاز را میسوزاند. من بارها به مسئولان وزارت نفت انتقاد کردم در همین دوره قبلی به یکی از معاونان وزیر گفتم آیا شما ناراحت نیستید که روزی 44 میلیون مترمکعب گاز را در فلرها میسوزانید؟ جالب است که چندی قبل کارخانهای در ایلام خواستار استفاده از این گاز برای تولید آجر شده بود که مسئولان نفتی به بهانه ارائه فرمول خاک رس این کارخانه، از فروش این گاز خودداری کردند. سؤال این است که اگر قرار به سوزاندن گاز هم بود چه فرقی میکرد کارخانه گاز را بسوزاند و یا نفتیها؟ بالأخره این گاز اگر تبدیل به تولید نمیشد سوزانده میشد و این همین کاری است که در حال حاضر صورت میگیرد.
در خصوص پارس جنوبی برنامه آقای زنگنه چه باید باشد؟
شیخ قطر از میدان مشترک پارس جنوبی تا الآن 150 میلیارد دلار بیش از سهمش برده است. عمده آن میعانات گازی است. توجه کنید که میدان گازی تا جدید است میعانات بالایی دارد و این میعانات است که قیمت بالا دارد. لذا شیخ قطر گاز را به حراج گذاشته است و پولش را از میعانات گازی در میآورد. هر فاز پارس جنوبی 40 هزار بشکه در روزNGL تولید میکند که امروز بشکهای 120 دلار است؛ یعنی چهار میلیون و هشتصد هزار دلار برای هر فاز. البته هر فاز 25 میلیون مترمکعب گاز میدهد که اگر ما کشور صنعتی باشیم و ارزش افزوده ایجاد کنیم برای ما سود بالا دارد.
فاجعه بعدی این است که قطریها روزی 500 هزار بشکه نفت از لایه نفتی مشترک برداشت میکنند و ما تا این لحظه حتی یک بشکه هم برداشت نکردهایم. توصیه من به زنگنه این است که برداشت نفت از میدان مشترک پارس جنوبی و سایر میادین مشترک را اولویت اول خود قرار بدهد حتی اگر برداشت از میادین داخلی به صفر برسد؛ بنابراین زنگنه به جای آنکه تمام نیروی خود را صرف افزایش ظرفیت تولید بگذارد باید همّ و غمش میادین مشترک با اولویت پارس جنوبی باشد.
الآن آقای زنگنه قرارداد را از چینیها گرفت و به پتروپارس داد. به نظرتان کار درستی انجام شد؟ نیازی به مناقصه نداشت؟
نه. پتروپارس شرکت دولتی است. به نظرم آقای زنگنه کار کاملاً درستی کرده است. ما عدم النفع تأخیرمان در این پروژهها خیلی بالا است.
چینیها چقدر تأخیر دارند؟
حداقل 4 سال و هیچ پیشرفتی نداشتهاند. در همین مورد که به پتروپارس داده شد؛ شما اگر دو فاز در نظر بگیرید سالی دو میلیارد دلار فقط انجیال دارد و 4 سال تأخیر آن 16 میلیارد دلار میشود، اگر میدان داخلی بود مطلب دیگری بود. میدان پارس جنوبی یک لایه گازی دارد که سهم ما 45 درصد و سهم قطر 55 درصد است و تأخیر در برداشت از پارس جنوبی یک ضرر بزرگ و البته غیرقابلجبران است.
به عنوان جمعبندی بحث میخواهم بدانم اولویتهای آقای زنگنه در وزارت نفت از دیدگاه شما چیست؟
اولین ضرورت، تولید نفت در لایه نفتی پارسجنوبی و دوم جبران عقبماندگی فازهای پارسجنوبی است. همچنین زنگنه باید برود بجنگد و پول نفت و گاز مصرف داخلی را مدیریت کند؛ یعنی مجلس باید هزینه تولید این نفت و گاز را به صنعت نفت بدهد. ایشان باید جزو اصحاب اقتصاد انرژی باشد که در مجلس و دولت مبارزه کند تا پول فروش نفت و گاز داخلی را به عنوان سرمایه استفاده کند. از سوی دیگر اگر زنگنه بتواند سرمایهگذار خارجی بیاورد، خوب است و اگر میزان سرمایهگذاری و البته عقل داخلیشمس در زمینه هزینه نفت را هم بالا ببریم خیلی خوب است؛ اما اگر سرمایهگذاری خارجی نشد، نباید بایستیم جیغ بنفش بکشیم بلکه باید از داخل سرمایهگذاری کنیم.
کلید واژه ها :