
علت جدا افتادن فرهنگ از اقتصاد نبود مدل عینی برای آنالیز آن است اما نمی توان تاثیر فرهنگ بر اقتصاد را انکار کرد.
دکترمهدی تقوی با بین این مطلب افزود: کتابها و مقالات متعددی به مقوله ارتباط میان فرهنگ و اقتصاد پرداخته است اما به این دلیل که نمیتوان برای فرهنگ معیار اندازهگیری قائل شد، ورود آن به محاسبات و ارزیابی تاثیرات فرهنگ بر رشد اقتصادی نیز بسیار دشوار است.
وی تصریح کرد: این امر نباید به نادیده گرفتن نقش فرهنگ در اقتصاد منتهی شود، چراکه بهطور کلی میتوان گفت فرهنگ روی اقتصاد اثر مثبت دارد اما بیان این که این اثر چگونه و به چه میزان است، جای تامل دارد.
تقوی افزود: بهعنوان نمونه تاثیر سرمایه انسانی روی اقتصاد را میتوان از طریق تعداد دانشآموزان، دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی ارزیابی کرد اما تعداد متغیرهای فرهنگ بسیار متعدد است که همین امر آنالیز آن را دشوار میکند. حتی تاثیر عواملی چون تحقیق و توسعه، دین و مذهب، نزدیکی به منطقه استوا و... نیز روی فرهنگ بررسی شده، اما تاکنون متغیرهای دقیقی برای فرهنگ تعریف نشده است.به گفته این کارشناس اقتصادی، براساس مطالعات اقتصادسنجی که تاکنون انجام شده، اثر مثبت فرهنگ بر رشد اقتصادی امری اثبات شده است.