سیده فاطمه مقیمی
اتاق نیوز- محققان توسعه امروزه بر این باورند که از میان سرمایههای فیزیکی، تکنولوژیک و انسانی، متغیر اصلی و با اهمیت، سرمایه انسانی و بهرهوری صحیح از آن است. بیتردید جامعهای که در تربیت و بهرهگیری متناسب از نیروی انسانی ناکارامد باشد قادر به توسعه نخواهد بود(تودارو 1375).
يكي از مهمترين معيارها جهت سنجش درجه توسعه يافتگي يك كشور، ميزان اهميت و اعتباري است كه زنان در آن كشور دارا ميباشند. اكنون نگاه جهان، بيشتر به سوي زنان معطوف شده است زيرا امروز، براي تحقق توسعه اجتماعي، تسريع فرايند توسعه اقتصادي و محقق شدن عدالت اجتماعي، چنانچه به زن به عنوان نيروي فعال و سازنده نگريسته شود، قطعاً تأثير بسياري در روند توسعه و افزايش كمّي و كيفي نيروي انساني آن جامعه خواهد داشت.
بنابراین استراتژيهاي يك جامعه توسعه يافته بايد بر مبناي مشاركت هر چه فعالتر زنان در امور اقتصادي، سياسي، اجتماعي طراحي و تدوين می شود. در جوامع پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر، حضور زنان موثرتر است و حضور زنان و مشارکتشان در عرصههای مختلف فعالیت تاثیر بسیار بر روند توسعه و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی جامعه خواهد داشت.
در اقتصاد جهانی، با مکانیزه شدن تولید بعد از انقلاب صنعتی، دیگر، قدرت جسمانی، عامل تعیین کننده برای انجام یافتن بسیاری از امور، به حساب نمیآید. در این میان، در بسیاری از جوامع، خصوصاً کشورهای آسیایی، زنان، سهم به سزایی در رشد اقتصادی جامعه خود ایفا کرده اند. از سوی دیگر، با خدماتی شدن اقتصاد، نقش اقتصادی ـ اجتماعی زنان، رشد به سزایی یافته است.
با توجه به اينكه نيمي از كل جمعيت جهان را زنان تشكيل مي دهند و دو سوم ساعات كار انجام شده توسط زنان صورت ميپذيرد، تنها يك دهم درآمد جهان و فقط يك صدم مالكيت اموال و داراييهاي جهان به زنان اختصاص يافته است. بنابراين وجود نابرابري براي زنان در تمامي جوامع كم و بيش وجود دارد كه در برخي از سازمانهاي جهاني در چند سال اخير به اين مسئله بيشتر توجه شده و در برنامهريزيهاي خرد وكلان اقتصادي و اجتماعي سازمانهاي مختلف جهاني قرار گرفته است.
نقش زنان در مشارکت اقتصادی ایران
بطور کلی زنان به دلایلی چند اشتیاق بیشتری به کارکردن نشان دادهاند. عوامل اقتصادی معمولا" مهمترین است. زنان برای جبران کمبود در آمد خانواده و بالابردن قدرت خرید خانواده، برای کسب نوعی آزادی فردی استقلال و یا به عنوان ایمنی برای آینده خود یا خانواده شان یا حضور فعال در اجتماع کار میکنند.
بحث مشارکت اقتصادی نیروی کار در اقتصاد ایران دارای اهمیت فراوانی است. در این مورد که زنان در جامعه و همچنین زندگی اقتصادی مهمترین نقش را دارند اتفاق نظر وجود دارد. مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیتها و توانائیهای زنان، بلکه در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران نقش کلیدی داشته و دارد. زنان نیمی از جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند و کشور ایران که به دنبال توسعه و تسریع این فرایند است، نمیتواند نیمی از نیروی انسانی خود را نادیده بگیرد. بلکه به دنبال آن است که همه اعضای جامعه، اعم از زن و مرد، فرصتهای برابر و انگیزه قوی برای مشارکت در فعالیتهای اقتصادی داشته باشند تا جامعهای توسعهیافته حاصل شود.
در کشور ما، زنان، همواره دوشادوش مردان در صحنههای مختلف اجتماعی و سیاسی، حضور داشتهاند؛ امّا هیچ گاه این حضور، به مشارکتی جدّی در صحنههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تبدیل نشده بود و زنان، معمولاً به سادهترین کارها در پایینترین ردهها اشتغال داشتند؛ ولی در سالهای اخیر، با تغییرات اجتماعی ای که در کشور رخ داده، گرایش زنان، به عرصه های فنّاوری، دانش و کارآفرینی، افزایش یافته است. این افزایش کیفی اشتغال زنان، میتواند در بخش های مختلف جامعه، اثرات حائز اهمّیتی داشته است. از جمله، موجب بالا رفتن سطح درآمد خانواده و به تبع آن، بالا رفتن سطح رفاه آن خانواده شده و در این میان، بار سرپرستی خانواده برای مردان، سبکتر شده است.
جامعه ایرانی دریافته است که بهرهمندی از قابلیتها، توان و ظرفیتهای عملی و بالقوه زنان و افزایش مشارکت آنان در همه عرصهها بیش از آن که نیاز زنان باشد، نیاز جامعه در حال رشد و توسعه ایران است.
در جامعه ایران، تحول مشارکت اقتصادی زنان بخشی از مجموع تحولاتی است که در رابطه با مشارکت زنان در اجتماع صورت گرفته است. در اثر رشد فزاینده مشارکت زنان دراجتماع، به خصوصیات و ویژگیهای جدیدی و شاهد شرایط جدیدی درحوزه اشتغال برای مردان و زنان بوده ایم.
تغییرات اساسی سیاسی، اقتصادی واجتماعی جامعه ایرانی بر نقش زنان نیز تأثیر گذار بوده است و باعث برجستهتر شده نقش اجتماعی زنان شده است. زنان ایرانی نیز به دلیل توانایی¬ها واستعدادهایی که دارند درچند دهه اخیر توانسته اند در عرصه اجتماعی اقتصادی ظاهر شوند وجامعه ایرانی نیز توانسته از توانایی آنها بهرهگیری کند .
در ایران نسبت به گذشته نگرش عمومی نسبت به اشتغال و تحصیل دختران تغییر یافته و این امر باعث شده است که نیروی کار زنان افزایش یابد.
تحصیلات زنان در سراسر جهان و از جمله ایران در دهه های اخیر همواره با رشد صعودی همراه بوده است. مهم ترین دلیل برای زنان در درجه اول، اخذ مدارج علمی، خودآگاهی و ورود به بازار کار عنوان شده است.
آمار زنان تحصیل کرده در ایران
تحصیلات زنان در ایران، به مرور و با پذیرش فرهنگی جامعه مبنی بر تحصیل دختران، همواره روندی رو به رشد داشته است. در سال تحصیلی ۱۳۵8 - ۱۳57 شمار دانشجویان کشور ۱۷۵۶۷۵ نفر بوده که 8/30 درصد آنان را زنان تشکیل میدادند، شمار مجموع دانشجویان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۷6 - 13۷5 به ۱۱۹۲۵۳۸ نفر بالغ شد که سهم زنان در این میان 5/38 درصد بود، در سال تحصیلی ۸۰ - ۱۳۷۹، شمار کل دانشجویان به ۱۵۷۷۰۰۰ رسید که 3/47 درصد آنان را زنان تشکیل میدادند؛ در سال تحصیلی90-1389، این تعداد به 4459287 نفر در کل کشور رسید و سهم دانشجویان زن نیز به 39/49 درصد افزایش یافته است.
از جمله دلایل فردی این علاقه مندی به تحصیل در زنان ایرانی را می توان به استقلالطلبی، رشد فردی، کسب درآمد، حضور فعال در جامعه و به طور کلی دستیابی به منابع قدرت و ثروت ذکر کرد.
از نظر میزان باسوادی نیز در سال ۱۳۵۵ نرخ باسوادی ۵۹ درصدی مردان در برابر نرخ باسوادی ۳۶ درصدی زنان به شکاف ۲۳ درصدی نرخ باسوادی زنان و مردان اشاره دارد و ۳۰ سال بعد، در سرشماری سال ۱۳۸۵، شکاف بین درصد باسوادی زنان و مردان، به طور محسوسی کاهش یافت و به ۸ درصد رسید (نرخ باسوادی ۸۹ درصدی مردان و ۸۱ درصدی برای زنان) و در سال 90 نیز این شکاف به 6 درصد کاهش یافته است.
این آمار و ارقام نشاندهنده متوجه شدن زنان ایران در نقش آموزش در آینده بارار کار ایران است.
زنان ایرانی، جمعیت فعال و اشتغال
تعداد جمعیت زنان فعال ایرانی از نظر اقتصادی در سال 1370 برابر 1630 هزار نفر بوده است که با گذشت 20 سال با رشد 119 درصدی به 3575 هزار نفر رسیده است (در حالی که کل جمعیت زنان در این سالها 37 درصد رشد داشته است). همچنین تعداد زنان شاغل در سال 1375 برابر 1765 هزار نفر بوده است که این تعداد 12 درصد از کل شاغلین را تشکیل می دهد. در سال 1390 بیش از 2712 هزارنفر از شاغلین را زنان تشکیل می داده اند که نسبت به سال 75، حدود 54 درصد رشد داشته است، قابل ذکر است که جمعیت زنان در طی این سال¬ها 26 درصد رشد داشته است. این افزایش زنان شاغل، علاقه مندی زنان ایرانی به اشتغال و مشارکت اقتصادی پابه پای مردان و همچنین سیاستگذاری¬های مناسب و مثبت در جهت تقویت ورود نیروی کار ماهر و باسواد را نشان می¬دهد، زیرا اکثریت شاغلین زن در ایران را افراد باسواد تشکیل می دهند بر اساس نتایج آمارگیری سال 90، 88 درصد زنان شاغل باسواد هستند و نزدیک به 50 درصد شاغلین زن دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی میباشند.
در کشور ایران اکثریت برنامه ریزان دریافته اند که تقسيم كردن شغلها به زنانه و مردانه، سدى در مقابل پيشرفت زنان متخصص و شايسته جهت احراز مشاغل ايجاد مىكند. موانع بايد درهم شكسته شوند تا نيروى انسانى موجود در مسير ترقى خويش، آيندهاى روشن براى كشور رقم زنند، زيرا نيمى از جمعيت فعال را در نظر نياوردن به معنى نيمى از سرمايه انسانى كشور را به هدر دادن است. این موضوع در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز قابل مشاهده است.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران علاوه بر اينكه اشتغال را از حقوق اوليه و طبيعى زنان مىداند، آنان را در انتخاب هر شغلى كه مخالف اسلام نباشد آزاد دانسته و دولت را به تأمين شرايط و فراهم آوردن امكانات لازم براى اشتغال بانوان موظف مىكند، نيز بر مالكيت زنان در كسب و كار مشروعشان تأكيد مىورزد تا زمينه حضور گسترده زنان در عرصههاى كار و تلاش و فعاليتهاى اقتصادى، فراهم گردد. همچنین در اصل بيستم قانون اساسى استفاده مساوى از تمام فرصتهاى شغلى موجود در جامعه، از جمله حقوق اقتصادى و اجتماعى زنان محسوب شده است.
براساس اطلاعات منتشره از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، 30 درصد از کل شاغلان زن را متخصصان تشکیل میدهند که اکثریت انان نیز در بخش عمومی و دولتی مشغول فعالیت هستند.
همچنین از بعدی دیگر، مقایسه نسبت دانشآموختگان دختر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور به کل دانشآموختگان (5/46 درصد) با نسبت زنان متخصص شاغل به کل متخصصان شاغل (9/44 درصد) نشان دهنده این است که بیشتر زنان دارای تحصیلات عالی جذب بازار کار شدهاند و بخش کمی از آنان بنا به دلایلی مانند عدم تمایل فرد برای ورود به بازار کار و یا مرتبط نبودن تخصص فرد با نیازهای بازار کار در بازار کار جذب نشدهاند. به همین دلیل در حالی که سهم گروههای شغلی قانونگذاران، مقامات عالىرتبه و مدیران، متخصصان و تکنسینها از کل شاغلین در حدود ۱۸ درصد و سهم مردان شاغل در همین گروهها از کل شاغلین مرد حدود ۱۴ درصد است اما سهم زنان شاغل در این سه گروه از کل شاغلین زن به 43 درصد افزایش مییابد. به عبارت دیگر زنان برای ورود به بازار کار نیاز بیشتری به تخصص و تحصیلات عالی دارند و همین امر یکی از دلایل اصلی میل به حضور زنان ایران در دانشگاه است.
زنان ایرانی، قابلیت ها و توانایی ها
زنان ایرانی دارای توانائی ها بسیاری هستند که موجب نظر مساعد مسئولان کشور مبنی بر گسترش میزان مشارکت زنان شده است و دستیابی به مسئولیت های مهم مملکتی توسط زنان را امکان پذیر ساخته است. از جمله این قابلیت ها، وجود استعدادهای سرشار زنان ایرانی، شجاعت در اظهارنظرها و تصمیم گیری ها، تلاش در جهت ورود به مشاغل غیر سنتی مانند بازرگانی، آموزش و پژوهش و ارتباطات و رسانه ها، کارآفرینی و.... است
اما انچه بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد، این است که بایستی سیاستگذاران به دنبال رفع تدریجی و بیشتر موانع و محدودیت ها با شناخت دقیق مسائل زنان در ابعاد مختلف و در جهت رشد و توسعه مشارکت آنان باشند. زیرا اگر چه اشتغال زنان اهمیت ویژه ای دارد، به دلیل نبود تعریف مشخص و ساختارهای منعطف با ویژگی های روحی و جسمی زنان در بسیاری از موارد، خود عامل فشاری دو چندان بر آنان خواهد شد.
مدیر واحد امور بانوان بازرگان و کارآفرین اتاق تهران
کد خبر:
86897
تاریخ انتشار: 6 دی 1393 - 14:32
سیده فاطمه مقیمی
اتاق نیوز- محققان توسعه امروزه بر این باورند که از میان سرمایههای فیزیکی، تکنولوژیک و انسانی، متغیر اصلی و با اهمیت، سرمایه انسانی و بهرهوری صحیح از آن است. بیتردید جامعهای که در تربیت و بهرهگیری متناسب از نیروی انسانی ناکارامد باشد قادر به توسعه نخواهد بود(تودارو 1375).
يكي از مهمترين معيارها جهت سنجش درجه توسعه يافتگي يك كشور، ميزان اهميت و اعتباري است كه زنان در آن كشور دارا ميباشند. اكنون نگاه جهان، بيشتر به سوي زنان معطوف شده است زيرا امروز، براي تحقق توسعه اجتماعي، تسريع فرايند توسعه اقتصادي و محقق شدن عدالت اجتماعي، چنانچه به زن به عنوان نيروي فعال و سازنده نگريسته شود، قطعاً تأثير بسياري در روند توسعه و افزايش كمّي و كيفي نيروي انساني آن جامعه خواهد داشت.
بنابراین استراتژيهاي يك جامعه توسعه يافته بايد بر مبناي مشاركت هر چه فعالتر زنان در امور اقتصادي، سياسي، اجتماعي طراحي و تدوين می شود. در جوامع پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر، حضور زنان موثرتر است و حضور زنان و مشارکتشان در عرصههای مختلف فعالیت تاثیر بسیار بر روند توسعه و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی جامعه خواهد داشت.
در اقتصاد جهانی، با مکانیزه شدن تولید بعد از انقلاب صنعتی، دیگر، قدرت جسمانی، عامل تعیین کننده برای انجام یافتن بسیاری از امور، به حساب نمیآید. در این میان، در بسیاری از جوامع، خصوصاً کشورهای آسیایی، زنان، سهم به سزایی در رشد اقتصادی جامعه خود ایفا کرده اند. از سوی دیگر، با خدماتی شدن اقتصاد، نقش اقتصادی ـ اجتماعی زنان، رشد به سزایی یافته است.
با توجه به اينكه نيمي از كل جمعيت جهان را زنان تشكيل مي دهند و دو سوم ساعات كار انجام شده توسط زنان صورت ميپذيرد، تنها يك دهم درآمد جهان و فقط يك صدم مالكيت اموال و داراييهاي جهان به زنان اختصاص يافته است. بنابراين وجود نابرابري براي زنان در تمامي جوامع كم و بيش وجود دارد كه در برخي از سازمانهاي جهاني در چند سال اخير به اين مسئله بيشتر توجه شده و در برنامهريزيهاي خرد وكلان اقتصادي و اجتماعي سازمانهاي مختلف جهاني قرار گرفته است.
نقش زنان در مشارکت اقتصادی ایران
بطور کلی زنان به دلایلی چند اشتیاق بیشتری به کارکردن نشان دادهاند. عوامل اقتصادی معمولا" مهمترین است. زنان برای جبران کمبود در آمد خانواده و بالابردن قدرت خرید خانواده، برای کسب نوعی آزادی فردی استقلال و یا به عنوان ایمنی برای آینده خود یا خانواده شان یا حضور فعال در اجتماع کار میکنند.
بحث مشارکت اقتصادی نیروی کار در اقتصاد ایران دارای اهمیت فراوانی است. در این مورد که زنان در جامعه و همچنین زندگی اقتصادی مهمترین نقش را دارند اتفاق نظر وجود دارد. مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیتها و توانائیهای زنان، بلکه در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران نقش کلیدی داشته و دارد. زنان نیمی از جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند و کشور ایران که به دنبال توسعه و تسریع این فرایند است، نمیتواند نیمی از نیروی انسانی خود را نادیده بگیرد. بلکه به دنبال آن است که همه اعضای جامعه، اعم از زن و مرد، فرصتهای برابر و انگیزه قوی برای مشارکت در فعالیتهای اقتصادی داشته باشند تا جامعهای توسعهیافته حاصل شود.
در کشور ما، زنان، همواره دوشادوش مردان در صحنههای مختلف اجتماعی و سیاسی، حضور داشتهاند؛ امّا هیچ گاه این حضور، به مشارکتی جدّی در صحنههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تبدیل نشده بود و زنان، معمولاً به سادهترین کارها در پایینترین ردهها اشتغال داشتند؛ ولی در سالهای اخیر، با تغییرات اجتماعی ای که در کشور رخ داده، گرایش زنان، به عرصه های فنّاوری، دانش و کارآفرینی، افزایش یافته است. این افزایش کیفی اشتغال زنان، میتواند در بخش های مختلف جامعه، اثرات حائز اهمّیتی داشته است. از جمله، موجب بالا رفتن سطح درآمد خانواده و به تبع آن، بالا رفتن سطح رفاه آن خانواده شده و در این میان، بار سرپرستی خانواده برای مردان، سبکتر شده است.
جامعه ایرانی دریافته است که بهرهمندی از قابلیتها، توان و ظرفیتهای عملی و بالقوه زنان و افزایش مشارکت آنان در همه عرصهها بیش از آن که نیاز زنان باشد، نیاز جامعه در حال رشد و توسعه ایران است.
در جامعه ایران، تحول مشارکت اقتصادی زنان بخشی از مجموع تحولاتی است که در رابطه با مشارکت زنان در اجتماع صورت گرفته است. در اثر رشد فزاینده مشارکت زنان دراجتماع، به خصوصیات و ویژگیهای جدیدی و شاهد شرایط جدیدی درحوزه اشتغال برای مردان و زنان بوده ایم.
تغییرات اساسی سیاسی، اقتصادی واجتماعی جامعه ایرانی بر نقش زنان نیز تأثیر گذار بوده است و باعث برجستهتر شده نقش اجتماعی زنان شده است. زنان ایرانی نیز به دلیل توانایی¬ها واستعدادهایی که دارند درچند دهه اخیر توانسته اند در عرصه اجتماعی اقتصادی ظاهر شوند وجامعه ایرانی نیز توانسته از توانایی آنها بهرهگیری کند .
در ایران نسبت به گذشته نگرش عمومی نسبت به اشتغال و تحصیل دختران تغییر یافته و این امر باعث شده است که نیروی کار زنان افزایش یابد.
تحصیلات زنان در سراسر جهان و از جمله ایران در دهه های اخیر همواره با رشد صعودی همراه بوده است. مهم ترین دلیل برای زنان در درجه اول، اخذ مدارج علمی، خودآگاهی و ورود به بازار کار عنوان شده است.
آمار زنان تحصیل کرده در ایران
تحصیلات زنان در ایران، به مرور و با پذیرش فرهنگی جامعه مبنی بر تحصیل دختران، همواره روندی رو به رشد داشته است. در سال تحصیلی ۱۳۵8 - ۱۳57 شمار دانشجویان کشور ۱۷۵۶۷۵ نفر بوده که 8/30 درصد آنان را زنان تشکیل میدادند، شمار مجموع دانشجویان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۷6 - 13۷5 به ۱۱۹۲۵۳۸ نفر بالغ شد که سهم زنان در این میان 5/38 درصد بود، در سال تحصیلی ۸۰ - ۱۳۷۹، شمار کل دانشجویان به ۱۵۷۷۰۰۰ رسید که 3/47 درصد آنان را زنان تشکیل میدادند؛ در سال تحصیلی90-1389، این تعداد به 4459287 نفر در کل کشور رسید و سهم دانشجویان زن نیز به 39/49 درصد افزایش یافته است.
از جمله دلایل فردی این علاقه مندی به تحصیل در زنان ایرانی را می توان به استقلالطلبی، رشد فردی، کسب درآمد، حضور فعال در جامعه و به طور کلی دستیابی به منابع قدرت و ثروت ذکر کرد.
از نظر میزان باسوادی نیز در سال ۱۳۵۵ نرخ باسوادی ۵۹ درصدی مردان در برابر نرخ باسوادی ۳۶ درصدی زنان به شکاف ۲۳ درصدی نرخ باسوادی زنان و مردان اشاره دارد و ۳۰ سال بعد، در سرشماری سال ۱۳۸۵، شکاف بین درصد باسوادی زنان و مردان، به طور محسوسی کاهش یافت و به ۸ درصد رسید (نرخ باسوادی ۸۹ درصدی مردان و ۸۱ درصدی برای زنان) و در سال 90 نیز این شکاف به 6 درصد کاهش یافته است.
این آمار و ارقام نشاندهنده متوجه شدن زنان ایران در نقش آموزش در آینده بارار کار ایران است.
زنان ایرانی، جمعیت فعال و اشتغال
تعداد جمعیت زنان فعال ایرانی از نظر اقتصادی در سال 1370 برابر 1630 هزار نفر بوده است که با گذشت 20 سال با رشد 119 درصدی به 3575 هزار نفر رسیده است (در حالی که کل جمعیت زنان در این سالها 37 درصد رشد داشته است). همچنین تعداد زنان شاغل در سال 1375 برابر 1765 هزار نفر بوده است که این تعداد 12 درصد از کل شاغلین را تشکیل می دهد. در سال 1390 بیش از 2712 هزارنفر از شاغلین را زنان تشکیل می داده اند که نسبت به سال 75، حدود 54 درصد رشد داشته است، قابل ذکر است که جمعیت زنان در طی این سال¬ها 26 درصد رشد داشته است. این افزایش زنان شاغل، علاقه مندی زنان ایرانی به اشتغال و مشارکت اقتصادی پابه پای مردان و همچنین سیاستگذاری¬های مناسب و مثبت در جهت تقویت ورود نیروی کار ماهر و باسواد را نشان می¬دهد، زیرا اکثریت شاغلین زن در ایران را افراد باسواد تشکیل می دهند بر اساس نتایج آمارگیری سال 90، 88 درصد زنان شاغل باسواد هستند و نزدیک به 50 درصد شاغلین زن دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی میباشند.
در کشور ایران اکثریت برنامه ریزان دریافته اند که تقسيم كردن شغلها به زنانه و مردانه، سدى در مقابل پيشرفت زنان متخصص و شايسته جهت احراز مشاغل ايجاد مىكند. موانع بايد درهم شكسته شوند تا نيروى انسانى موجود در مسير ترقى خويش، آيندهاى روشن براى كشور رقم زنند، زيرا نيمى از جمعيت فعال را در نظر نياوردن به معنى نيمى از سرمايه انسانى كشور را به هدر دادن است. این موضوع در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز قابل مشاهده است.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران علاوه بر اينكه اشتغال را از حقوق اوليه و طبيعى زنان مىداند، آنان را در انتخاب هر شغلى كه مخالف اسلام نباشد آزاد دانسته و دولت را به تأمين شرايط و فراهم آوردن امكانات لازم براى اشتغال بانوان موظف مىكند، نيز بر مالكيت زنان در كسب و كار مشروعشان تأكيد مىورزد تا زمينه حضور گسترده زنان در عرصههاى كار و تلاش و فعاليتهاى اقتصادى، فراهم گردد. همچنین در اصل بيستم قانون اساسى استفاده مساوى از تمام فرصتهاى شغلى موجود در جامعه، از جمله حقوق اقتصادى و اجتماعى زنان محسوب شده است.
براساس اطلاعات منتشره از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، 30 درصد از کل شاغلان زن را متخصصان تشکیل میدهند که اکثریت انان نیز در بخش عمومی و دولتی مشغول فعالیت هستند.
همچنین از بعدی دیگر، مقایسه نسبت دانشآموختگان دختر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور به کل دانشآموختگان (5/46 درصد) با نسبت زنان متخصص شاغل به کل متخصصان شاغل (9/44 درصد) نشان دهنده این است که بیشتر زنان دارای تحصیلات عالی جذب بازار کار شدهاند و بخش کمی از آنان بنا به دلایلی مانند عدم تمایل فرد برای ورود به بازار کار و یا مرتبط نبودن تخصص فرد با نیازهای بازار کار در بازار کار جذب نشدهاند. به همین دلیل در حالی که سهم گروههای شغلی قانونگذاران، مقامات عالىرتبه و مدیران، متخصصان و تکنسینها از کل شاغلین در حدود ۱۸ درصد و سهم مردان شاغل در همین گروهها از کل شاغلین مرد حدود ۱۴ درصد است اما سهم زنان شاغل در این سه گروه از کل شاغلین زن به 43 درصد افزایش مییابد. به عبارت دیگر زنان برای ورود به بازار کار نیاز بیشتری به تخصص و تحصیلات عالی دارند و همین امر یکی از دلایل اصلی میل به حضور زنان ایران در دانشگاه است.
زنان ایرانی، قابلیت ها و توانایی ها
زنان ایرانی دارای توانائی ها بسیاری هستند که موجب نظر مساعد مسئولان کشور مبنی بر گسترش میزان مشارکت زنان شده است و دستیابی به مسئولیت های مهم مملکتی توسط زنان را امکان پذیر ساخته است. از جمله این قابلیت ها، وجود استعدادهای سرشار زنان ایرانی، شجاعت در اظهارنظرها و تصمیم گیری ها، تلاش در جهت ورود به مشاغل غیر سنتی مانند بازرگانی، آموزش و پژوهش و ارتباطات و رسانه ها، کارآفرینی و.... است
اما انچه بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد، این است که بایستی سیاستگذاران به دنبال رفع تدریجی و بیشتر موانع و محدودیت ها با شناخت دقیق مسائل زنان در ابعاد مختلف و در جهت رشد و توسعه مشارکت آنان باشند. زیرا اگر چه اشتغال زنان اهمیت ویژه ای دارد، به دلیل نبود تعریف مشخص و ساختارهای منعطف با ویژگی های روحی و جسمی زنان در بسیاری از موارد، خود عامل فشاری دو چندان بر آنان خواهد شد.
مدیر واحد امور بانوان بازرگان و کارآفرین اتاق تهران
