كالاهاي گران و قيمت‌هاي چندده‌ميليون توماني يا چندصد‌ميليون توماني در جايي مثل ايران با اقتصادي شبيه اقتصاد ايران هنوز هم آنقدر جذاب هستند كه بتوانند موضوع يك گزارش باشند. براي همين ما هرازگاهي سري در بازار مي‌چرخانيم و براي شما مي‌گوييم كه در همين حوالي كالاهايي داد و ستد مي‌شوند كه قيمت آن مثل پتك روي سر مي‌نشيند. مثلا شما بارها در روز به ساعت مچي خود يا ساعت ديواري نگاه مي‌كنيد تا بفهميد زمان چگونه مي‌گذرد و عقربه‌ها، روي چه عددي ايستاده‌اند اما آيا تا به حال شده است كه وقتي به ساعت خود نگاه مي‌كنيد، فكر كنيد ساعت‌هايي وجود دارند كه قيمت آن سر به فلك مي‌زند؟ پاسخ اين پرسش اما مثبت است چون ساعت 800ميليون توماني هم اين روزها در فهرست كالاهاي وارداتي بوده است و به ويترين اقتصاد ايران راه يافته است. اين مساله بدون شك نشان مي‌دهد كه در جايي از دنيا توليد كالاهاي لوكس آنقدر پيشرفت كرده است كه محصولاتي با اين قيمت توليد و آنها را براي مصرف راهي اقتصاد سوداگري ايران مي‌كنند. امروز توليدكنندگان جهاني به خوبي مي‌دانند كه چگونه مي‌شود نبض را در كشورهاي فاقد توليد و صاحب مهارت در مصرف به دست آورد.
نمونه ديگر از اين كالاها، جواهرات لوكس است كه قيمت آن به چندده‌ميليارد تومان مي‌رسد و در كشورهايي كه توليد جاي خود را به تجارت و سوداگري داده است به خوبي نيز مصرف مي‌شود. البته مصرف اين كالاها ايرادي ندارد و همه آنهايي كه توانايي مالي دارند حق دارند هر طور مي‌خواهند توانايي مالي خود را حراج كنند. مهم در اين ماجرا خطي است كه در يك سوي آن توليدكنندگان ايستاده‌اند و در سوي ديگر آن نيز مصرف‌كنندگان به خط شده‌اند. قالب اين مصرف‌كنندگان نيز البته سوداگراني هستند كه هيچ نسبتي با توليد ندارند. در چنين اقتصادي است كه در شرايط بحران برخلاف تمامي بازارهاي جهاني كالاهاي لوكس كماكان مشتريان خود را دارند؛ اقتصادي كه تمامي مولفه‌هاي آن در ايران پيدا مي‌شود و بازارها و گالري‌هاي آن هنوز پررونق هستند. پيدا كردن اين گالري‌ها به واسطه تفاوتي كه دارند كار چندان سختي نيست. اولين گالري براي گزارش را از ميان چندين گالري واقع شده در بلوار ميرداماد انتخاب كردم؛ جايي كه زوج جواني نه بر سر قيمت دو‌ميليارد و 500 ميليون توماني بلكه بر سر نوع تراش سنگ‌هاي سرويس سفارشي مورد نظر خود اختلاف داشتند. در اين گالري قيمت‌ها نيز همچون مشتريان متفاوت است و شما هم اگر جزو آن دسته از افرادي هستيد كه خريد جواهر يكي از علايق آنهاست، مي‌توانيد سري به گالري‌هاي اين منطقه بزنيد؛ جايي كه مي‌توان حلقه ازدواج را بسته به ميزان برليان به‌كاررفته از يك تا 15ميليون تومان خريداري كرد. دوستداران انگشتر نيز مي‌توانند انگشتر ياقوت مد نظر خود را با حداقل دو‌ميليون تومان و حداكثر 10ميليون تومان خريداري كنند. البته فراموش نكنيد اين قيمت‌ها را بايد قيمت پايه در نظر گرفت چراكه در صورت سفارش طرح مورد نظر مشتري قيمت‌هاي يادشده تا چندين برابر بيشتر خواهد شد. ويترين‌هاي گالري يادشده با تك‌سرويس‌ها و انگشترهاي خاص تزيين شده بود و فروشنده‌هاي آن نيز با خوشرويي پاسخگوي مشتريان بودند. يكي از فروشندگان گالري در پاسخ به كنجكاوي من در مورد گران‌ترين سرويس جواهر گفت: دنياي جواهرات دنياي عجيبي است و نمي‌توان براي آن سقف قيمت تعيين كرد و در صورت داشتن قدرت مالي مي‌توانيد سرويس 20ميلياردتوماني هم سفارش بدهيد. البته باز هم نمي‌توانيد مدعي باشيد كه گران‌ترين سرويس جواهر متعلق به شماست. تعجب من از قيمت 20ميلياردتوماني سرويس كافي بود تا در توجيه اين قيمت بگويد: چندي پيش در تايلند يك قطعه برليان به قيمت يك‌صد‌ميليون دلار فروخته شد و قيمت پايه سرويسي كه اين سنگ در آن استفاده مي‌شود، بسيار بيشتر از صد‌ميليون دلار خواهد بود.
در اين گالري انگشترهاي زمرد، سفاير، ياقوت سرخ و كبود را نيز مي‌توان با قيمت‌هاي سه تا 15ميليون تومان خريداري كرد. فراموش نكنيد قيمت انگشترهاي يادشده براساس كيفيت و وزن سنگ‌هاي استفاده‌شده و همچنين نوع تراش آنها تعيين مي‌شود. اقتصاد مصرف‌گراي ايران اين امكان را فراهم ساخته است تا تعداد اين گالري‌ها رشد روزافزوني داشته باشد پس شما مي‌توانيد گالري‌هايي از اين دست را در نقاط مختلف پايتخت پيدا كنيد.
كمي بالاتر از ميرداماد و جايي در جردن يكي از گالري‌هاي مشهور و خصوصي تهران قرار دارد كه همچون ساير گالري‌هاي خصوصي ورود به آن تشريفات خاص خود را دارد؛ جايي كه تدابير امنيتي شديدي براي آن در نظر گرفته شده است و با عبور از در فولادي آن به دنياي ديگري پاي مي‌گذاريد. در اين گالري آميزه‌اي از هنر و ذوق ايراني فضايي رويايي را در پيش روي مشتريان قرار داده است. ديزاين سالن و استفاده از فرش‌هاي ابريشم، كنسول‌هاي طلاكوب، مبلمان ايتاليايي و «ال‌اي‌دي» 50اينچ با فريم طلايي در كنار تابلوفرش‌ها، نقاشي‌هاي نفيس و مجسمه‌هاي برنجي به قدري چشم‌‌نواز است كه فراموش خواهيد كرد براي چه كاري به اين مكان مراجعه كرده‌ايد. در اين گالري فروشندگان خانم و آقا بسيار خوش‌برخورد هستند و شما را با حوصله راهنمايي خواهند كرد؛ مكاني متفاوت از تمامي گالري‌هاي موجود در سطح شهر، قيمت‌هاي متفاوتي نيز دارد و سرويس‌هاي بسيار ساده و معمولي آن از 80ميليون تومان به بالا قيمت‌گذاري شده است. اگر در پي خريداري دستبند تمام برليان هستيد بايد چيزي معادل 30ميليون تومان براي نمونه معمولي آن در نظر بگيريد. دستبند ياقوت در اين گالري از 10ميليون تومان شروع مي‌شود و متناسب با وزن ياقوت و برليان استفاده‌شده در آن افزايش مي‌يابد. ويتريني كه آويزهاي رنگارنگ و زيباي برليان، فيروزه، زمرد، ياقوت، سفاير و مرواريد را در خود جاي داده شايد چندين‌ميليارد قيمت داشته باشد؛ آويزهايي كه حداقل دو و حداكثر 18ميليون تومان قيمت‌گذاري شده‌اند. فراموش نكنيد اين قيمت‌ها براي آويزها و دستبندهاي ساخته‌شده هستند و اگر دنبال طرح خاصي هستيد بايد قيمت‌هاي بالاتري را براي آن بپردازيد. ويترين گردنبندهاي اين گالري يكي از جذاب‌ترين بخش‌هاي آن است كه در كنار ويترين سنگ‌هاي قيمتي قرار دارد. در اين ويترين نيز گردنبندهاي برليان، ياقوت، زمرد و... به چشم مي‌خورد كه سبك‌ترين و ساده‌ترين آن 12ميليون تومان قيمت خورده است. اگر متفاوت بودن در ميهماني‌ها را مد نظر داشته و توانايي پرداخت 150ميليون تومان براي گردنبندي را كه با برليان و زمرد تزيين شده، داريد به اين گالري برويد تا شايد لذت خريدي متفاوت را با پرداخت چندصد‌ميليون تومان تجربه كنيد.
باور كنيد در اقتصادي كه غيرمولدها حرف اول را مي‌زنند نه‌تنها نبايد انتظاري بيش از اين داشت بلكه بايد در انتظار افزايش گالري‌هاي خصوصي و ورود كالاهاي لوكس و‌گران‌قيمت‌تر به بازار بود. با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي جامعه و كمرنگ‌تر شدن حضور توليدكنندگان داخلي در بازار اين سوال پيش مي‌آيد كه حضور پررنگ غيرمولدها در اقتصاد ايران تا كي و به چه قيمتي ادامه خواهد داشت و آيا تجمل‌گرايي و ورود كالاهاي مصرفي لوكس به ايران عقلاني خواهد شد؟ پاسخ اين پرسش اما سخت نيست. نگاهي به سياست‌هاي اقتصادي كشور در چند سال اخير و تداوم آن نشان مي‌دهد كه حمايت از غيرمولدها نه‌تنها منع نشده و نمي‌شود بلكه با قدرت و جديت بيشتري دنبال مي‌شود و در اين بين توليدكنندگان كركره‌هاي توليد را يكي پس از ديگري پايين كشيده و شاغلان ديروز به جمع بيكاران امروز مي‌پيوندند تا شايد سهمي از 5/2ميليون اشتغالزايي وعده داده‌شده براي سال جاري داشته باشند. اينكه در پايتخت ساعت 800ميليون‌توماني و سرويس جواهر 20ميلياردتوماني وجود دارد و جوانان امروزي پدال ماشين‌هاي چندصد‌ميليوني و بعضا چند‌ميليارد توماني را مي‌فشارند و عده‌اي هم فارغ از تمام دغدغه‌هاي اين روزهاي جامعه در اين بازارها وقت و پول خود را هزينه مي‌كنند، نه‌تنها بد نيست بلكه مايه مباهات نيز هست چراكه نشان‌دهنده ارتقاي سطح رفاه مردم است. اما بايد به دنبال پاسخي براي اين پرسش بود كه چند‌درصد از اين افراد توليدكننده هستند و چرخ‌هاي توسعه اقتصادي كشور را به حركت درآورده‌اند؟
منبع:شرق
کد خبر:
10589
تاریخ انتشار: 10 آبان 1390 - 12:50
كالاهاي گران و قيمت‌هاي چندده‌ميليون توماني يا چندصد‌ميليون توماني در جايي مثل ايران با اقتصادي شبيه اقتصاد ايران هنوز هم آنقدر جذاب هستند كه بتوانند موضوع يك گزارش باشند. براي همين ما هرازگاهي سري در بازار مي‌چرخانيم و براي شما مي‌گوييم كه در همين حوالي كالاهايي داد و ستد مي‌شوند كه قيمت آن مثل پتك روي سر مي‌نشيند. مثلا شما بارها در روز به ساعت مچي خود يا ساعت ديواري نگاه مي‌كنيد تا بفهميد زمان چگونه مي‌گذرد و عقربه‌ها، روي چه عددي ايستاده‌اند اما آيا تا به حال شده است كه وقتي به ساعت خود نگاه مي‌كنيد، فكر كنيد ساعت‌هايي وجود دارند كه قيمت آن سر به فلك مي‌زند؟ پاسخ اين پرسش اما مثبت است چون ساعت 800ميليون توماني هم اين روزها در فهرست كالاهاي وارداتي بوده است و به ويترين اقتصاد ايران راه يافته است. اين مساله بدون شك نشان مي‌دهد كه در جايي از دنيا توليد كالاهاي لوكس آنقدر پيشرفت كرده است كه محصولاتي با اين قيمت توليد و آنها را براي مصرف راهي اقتصاد سوداگري ايران مي‌كنند. امروز توليدكنندگان جهاني به خوبي مي‌دانند كه چگونه مي‌شود نبض را در كشورهاي فاقد توليد و صاحب مهارت در مصرف به دست آورد.
نمونه ديگر از اين كالاها، جواهرات لوكس است كه قيمت آن به چندده‌ميليارد تومان مي‌رسد و در كشورهايي كه توليد جاي خود را به تجارت و سوداگري داده است به خوبي نيز مصرف مي‌شود. البته مصرف اين كالاها ايرادي ندارد و همه آنهايي كه توانايي مالي دارند حق دارند هر طور مي‌خواهند توانايي مالي خود را حراج كنند. مهم در اين ماجرا خطي است كه در يك سوي آن توليدكنندگان ايستاده‌اند و در سوي ديگر آن نيز مصرف‌كنندگان به خط شده‌اند. قالب اين مصرف‌كنندگان نيز البته سوداگراني هستند كه هيچ نسبتي با توليد ندارند. در چنين اقتصادي است كه در شرايط بحران برخلاف تمامي بازارهاي جهاني كالاهاي لوكس كماكان مشتريان خود را دارند؛ اقتصادي كه تمامي مولفه‌هاي آن در ايران پيدا مي‌شود و بازارها و گالري‌هاي آن هنوز پررونق هستند. پيدا كردن اين گالري‌ها به واسطه تفاوتي كه دارند كار چندان سختي نيست. اولين گالري براي گزارش را از ميان چندين گالري واقع شده در بلوار ميرداماد انتخاب كردم؛ جايي كه زوج جواني نه بر سر قيمت دو‌ميليارد و 500 ميليون توماني بلكه بر سر نوع تراش سنگ‌هاي سرويس سفارشي مورد نظر خود اختلاف داشتند. در اين گالري قيمت‌ها نيز همچون مشتريان متفاوت است و شما هم اگر جزو آن دسته از افرادي هستيد كه خريد جواهر يكي از علايق آنهاست، مي‌توانيد سري به گالري‌هاي اين منطقه بزنيد؛ جايي كه مي‌توان حلقه ازدواج را بسته به ميزان برليان به‌كاررفته از يك تا 15ميليون تومان خريداري كرد. دوستداران انگشتر نيز مي‌توانند انگشتر ياقوت مد نظر خود را با حداقل دو‌ميليون تومان و حداكثر 10ميليون تومان خريداري كنند. البته فراموش نكنيد اين قيمت‌ها را بايد قيمت پايه در نظر گرفت چراكه در صورت سفارش طرح مورد نظر مشتري قيمت‌هاي يادشده تا چندين برابر بيشتر خواهد شد. ويترين‌هاي گالري يادشده با تك‌سرويس‌ها و انگشترهاي خاص تزيين شده بود و فروشنده‌هاي آن نيز با خوشرويي پاسخگوي مشتريان بودند. يكي از فروشندگان گالري در پاسخ به كنجكاوي من در مورد گران‌ترين سرويس جواهر گفت: دنياي جواهرات دنياي عجيبي است و نمي‌توان براي آن سقف قيمت تعيين كرد و در صورت داشتن قدرت مالي مي‌توانيد سرويس 20ميلياردتوماني هم سفارش بدهيد. البته باز هم نمي‌توانيد مدعي باشيد كه گران‌ترين سرويس جواهر متعلق به شماست. تعجب من از قيمت 20ميلياردتوماني سرويس كافي بود تا در توجيه اين قيمت بگويد: چندي پيش در تايلند يك قطعه برليان به قيمت يك‌صد‌ميليون دلار فروخته شد و قيمت پايه سرويسي كه اين سنگ در آن استفاده مي‌شود، بسيار بيشتر از صد‌ميليون دلار خواهد بود.
در اين گالري انگشترهاي زمرد، سفاير، ياقوت سرخ و كبود را نيز مي‌توان با قيمت‌هاي سه تا 15ميليون تومان خريداري كرد. فراموش نكنيد قيمت انگشترهاي يادشده براساس كيفيت و وزن سنگ‌هاي استفاده‌شده و همچنين نوع تراش آنها تعيين مي‌شود. اقتصاد مصرف‌گراي ايران اين امكان را فراهم ساخته است تا تعداد اين گالري‌ها رشد روزافزوني داشته باشد پس شما مي‌توانيد گالري‌هايي از اين دست را در نقاط مختلف پايتخت پيدا كنيد.
كمي بالاتر از ميرداماد و جايي در جردن يكي از گالري‌هاي مشهور و خصوصي تهران قرار دارد كه همچون ساير گالري‌هاي خصوصي ورود به آن تشريفات خاص خود را دارد؛ جايي كه تدابير امنيتي شديدي براي آن در نظر گرفته شده است و با عبور از در فولادي آن به دنياي ديگري پاي مي‌گذاريد. در اين گالري آميزه‌اي از هنر و ذوق ايراني فضايي رويايي را در پيش روي مشتريان قرار داده است. ديزاين سالن و استفاده از فرش‌هاي ابريشم، كنسول‌هاي طلاكوب، مبلمان ايتاليايي و «ال‌اي‌دي» 50اينچ با فريم طلايي در كنار تابلوفرش‌ها، نقاشي‌هاي نفيس و مجسمه‌هاي برنجي به قدري چشم‌‌نواز است كه فراموش خواهيد كرد براي چه كاري به اين مكان مراجعه كرده‌ايد. در اين گالري فروشندگان خانم و آقا بسيار خوش‌برخورد هستند و شما را با حوصله راهنمايي خواهند كرد؛ مكاني متفاوت از تمامي گالري‌هاي موجود در سطح شهر، قيمت‌هاي متفاوتي نيز دارد و سرويس‌هاي بسيار ساده و معمولي آن از 80ميليون تومان به بالا قيمت‌گذاري شده است. اگر در پي خريداري دستبند تمام برليان هستيد بايد چيزي معادل 30ميليون تومان براي نمونه معمولي آن در نظر بگيريد. دستبند ياقوت در اين گالري از 10ميليون تومان شروع مي‌شود و متناسب با وزن ياقوت و برليان استفاده‌شده در آن افزايش مي‌يابد. ويتريني كه آويزهاي رنگارنگ و زيباي برليان، فيروزه، زمرد، ياقوت، سفاير و مرواريد را در خود جاي داده شايد چندين‌ميليارد قيمت داشته باشد؛ آويزهايي كه حداقل دو و حداكثر 18ميليون تومان قيمت‌گذاري شده‌اند. فراموش نكنيد اين قيمت‌ها براي آويزها و دستبندهاي ساخته‌شده هستند و اگر دنبال طرح خاصي هستيد بايد قيمت‌هاي بالاتري را براي آن بپردازيد. ويترين گردنبندهاي اين گالري يكي از جذاب‌ترين بخش‌هاي آن است كه در كنار ويترين سنگ‌هاي قيمتي قرار دارد. در اين ويترين نيز گردنبندهاي برليان، ياقوت، زمرد و... به چشم مي‌خورد كه سبك‌ترين و ساده‌ترين آن 12ميليون تومان قيمت خورده است. اگر متفاوت بودن در ميهماني‌ها را مد نظر داشته و توانايي پرداخت 150ميليون تومان براي گردنبندي را كه با برليان و زمرد تزيين شده، داريد به اين گالري برويد تا شايد لذت خريدي متفاوت را با پرداخت چندصد‌ميليون تومان تجربه كنيد.
باور كنيد در اقتصادي كه غيرمولدها حرف اول را مي‌زنند نه‌تنها نبايد انتظاري بيش از اين داشت بلكه بايد در انتظار افزايش گالري‌هاي خصوصي و ورود كالاهاي لوكس و‌گران‌قيمت‌تر به بازار بود. با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي جامعه و كمرنگ‌تر شدن حضور توليدكنندگان داخلي در بازار اين سوال پيش مي‌آيد كه حضور پررنگ غيرمولدها در اقتصاد ايران تا كي و به چه قيمتي ادامه خواهد داشت و آيا تجمل‌گرايي و ورود كالاهاي مصرفي لوكس به ايران عقلاني خواهد شد؟ پاسخ اين پرسش اما سخت نيست. نگاهي به سياست‌هاي اقتصادي كشور در چند سال اخير و تداوم آن نشان مي‌دهد كه حمايت از غيرمولدها نه‌تنها منع نشده و نمي‌شود بلكه با قدرت و جديت بيشتري دنبال مي‌شود و در اين بين توليدكنندگان كركره‌هاي توليد را يكي پس از ديگري پايين كشيده و شاغلان ديروز به جمع بيكاران امروز مي‌پيوندند تا شايد سهمي از 5/2ميليون اشتغالزايي وعده داده‌شده براي سال جاري داشته باشند. اينكه در پايتخت ساعت 800ميليون‌توماني و سرويس جواهر 20ميلياردتوماني وجود دارد و جوانان امروزي پدال ماشين‌هاي چندصد‌ميليوني و بعضا چند‌ميليارد توماني را مي‌فشارند و عده‌اي هم فارغ از تمام دغدغه‌هاي اين روزهاي جامعه در اين بازارها وقت و پول خود را هزينه مي‌كنند، نه‌تنها بد نيست بلكه مايه مباهات نيز هست چراكه نشان‌دهنده ارتقاي سطح رفاه مردم است. اما بايد به دنبال پاسخي براي اين پرسش بود كه چند‌درصد از اين افراد توليدكننده هستند و چرخ‌هاي توسعه اقتصادي كشور را به حركت درآورده‌اند؟
منبع:شرق
کلید واژه ها :
