خوزستان: يك ميليون و ٣٨٠ هزار هكتار از زمينهاي استان آلوده به مين بوده است.
ايلام: بيش از ٤٠٠ هزار هكتار از زمينهاي استان آلوده به مين بوده است.
كردستان: هزارو ٤٨٠ هكتار از زمينهاي استان آلوده به مين بوده است.
كرمانشاه: ٦٩١ هزار هكتار از زمينهاي استان آلوده به مين بوده است.
آذربايجان غربي: ٥٩ هزار هكتار از زمينهاي استان آلوده به مين بوده است.محسن بيگلري نماینده مجلس
آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان كردستان
بارها در مجلس اعلام كرديم كه قربانيان مين نيازمند توجه و حمايت هستند و پاكسازي اين مناطق بايد تسريع شود. وزير كشور هم دستور داد كه اعتبار ويژهاي براي پاكسازي اين استانها اختصاص داده شود. متاسفانه در هر ماه يك يا دو بار شاهد انفجار مين در استان كردستان هستيم كه منجر به كشته شدن يا معلوليت ساكنان استان ميشود. پاكسازي در استان كردستان انجام شده اما كامل نيست و بقاياي مينها همچنان در شهرهاي مرزي سقز و مريوان و بانه و سروآباد وجود دارد. در واقع تا امروز، عزم جدي براي پاكسازي مينها نبوده و اگر چنين عزمي وجود داشت، شاهد تداوم حوادث انفجار مين و تلفات انساني نبوديم. انتظار ما، حمايت از قربانيان، تخصيص اعتبار ويژه و شناسايي اين افراد به عنوان جانباز و شهيد است در حالي كه اين افراد، نهتنها اغلب به عنوان شهيد و جانباز محسوب نميشوند بلكه حتي اگر پس از طي كردن هفت خوان رستم، بتوانند تحت پوشش بنياد شهيد قرار بگيرند، اخيرا اعلام شده كه حقوقي به اين افراد پرداخت نشود. متاسفانه هر روز هم به تعداد قربانيان مين اضافه ميشود و اكثر قربانيان مين افراد زير خط فقر هستند چون اگر تمكن مالي داشتند براي دامداري و چيدن گياهان دارويي به نقاط صعبالعبور كوهستان نميرفتند و كول بري نميكردند. من در حوزه انتخابيه خودم- سقز و بانه- تلاش كردم كه روند رسيدگي به پرونده اين افراد در كميسيون ماده ٢ فرمانداري تسريع شود و انتظار دارم يكي از اعضاي كميسيون ماده ٢ فرمانداريها، نماينده مردم باشد. متاسفانه در رسيدگي پروندهها از سوي كميسيون ماده ٢ با اين مشكل مواجهيم كه در شرايط همزمان براي دو قرباني مين، يكي از قربانيان را به عنوان شهيد محسوب كرده اما از ديگري كه دچار قطع عضو شده صورت سانحه ميخواهند در حالي كه هر دو نفر در يك محل و بر اثر انفجار يك مين قرباني شدهاند.
٭ نماينده سقز و بانه سید راضی نوری
آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان خوزستان
متاسفانه يكي از عواقب منفي جنگ براي استان خوزستان و ساير استانهاي مرزي، باقي ماندن مواد منفجره است. چنان كه هنوز در شوش دانيال، مرز شلمچه، مرز چزابه و مرز فكه، مين و مهمات باقي مانده و طي سالهاي گذشته هم شاهد تلفاتي بوديم. البته پاكسازي در حال انجام است و زمينهاي كشاورزي تقريبا به طور كامل پاك شده اما مراتع و زمينهايي كه از نظر كشاورزي بكر بوده به طور كامل پاكسازي نشده و در مناطقي هم به دليل ماسهاي بودن بافت زمين و وزش بادهاي موسمي در تابستان، مينها جابهجا شده و توسط ماسهها پوشيده شدهاند كه اين اتفاق بسيار خطرناك است. انتظار داريم وزارت دفاع و ستاد كل نيروهاي مسلح و ارتش كه متولي پاكسازي هستند به پاكسازي كامل از بابت مينهاي ضد نفر و راكتهاي منفجر نشده و حتي راكتهايي كه عراقيها در عقبنشينيهايشان جا گذاشتند بيشتر توجه داشته باشند. البته تمام مناطق جنگي كشور با اين مشكل مواجهند و توجه بيشتر به تكميل پاكسازي ميتواند توسعه اقتصادي را در اين مناطق به دنبال داشته باشد. متاسفانه بسياري از هموطنان ما كه بر اثر انفجار مين ضد نفر دچار قطع عضو شدهاند نهتنها توسط بنياد شهيد به عنوان جانباز تاييد نميشوند بلكه رسيدگي به كارشان هم بسيار كند است. گناه اين افراد چيست كه اغلب هم جوان و حداكثر ٢٠ الي ٣٠ سال سن دارند؟ يك دامدار كه بر اثر انفجار مين دچار قطع عضو شده بايد به عنوان مجروح جنگي يا متضرر از آثار جنگ شناسايي و حمايت شود تا به اين شكل، حداقل مرهم را بر زخمهاي عميقشان گذاشته باشيم.
٭نماينده شوش علی محمد احمدی
آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان ايلام
دولت، وزارت دفاع و ستاد كل نيروهاي مسلح تاكنون اقدامات خوبي براي پاكسازي مناطق جنگي انجام دادهاند اما در استانهاي شمال غرب، جنوب غرب و خوزستان و در طول ١٤٠٠ كيلومتر مرز مشترك با عراق و به خصوص در استان ايلام كه بيش از ٤٠٠ كيلومتر مرز مشترك دارد، گستره وسيعي از منطقه آلوده به مين و مواد منفجره بوده است. آنچه پاكسازي شده، عمدتا ميدان مين و مناطقي است كه نقشه داشته در حالي كه بسياري از مواد منفجره، مينهاي ضد نفر كه سبك هستند و گلولههاي عمل نكرده، عمدتا بر اثر فرسايش خاك، باران و تاخير زماني از نقطهاي به نقطه ديگر منتقل شده كه آسيب و تلفات جاني از كشاورزان و دامداران در آن مناطق را به دنبال داشته و هر دو يا سه ماه شاهد انفجاري هستيم كه تعدادي بر اثر آن شهيد و تعدادي هم مجروح ميشوند. نميتوان اين ادعا را داشت كه تمام مناطق جنگي پاكسازي شده و عمدتا به دليل پايان جنگ، بسياري از اين مناطق آلوده هم رها شده است. به دليل بيكاري در منطقه، برخي افراد هم با انگيزه دسترسي به اين مواد كه ارزش اقتصادي دارد سراغ اين مواد ميروند و تلاش ميكنند بخشي از اين مهمات را با كوبيدن به زمين يا با استفاده از ابزار تيز جدا كنند كه حين اين عمل، اين مهمات منفجر ميشود و از اين مسير هم تعداد مجروح و كشتههاي ما زياد است. در حالي كه هنوز ادعاي تكميل پاكسازي در اين مناطق پذيرفته نيست، اين افراد كه براي امرار معاش وارد منطقه ميشوند در صورت وقوع انفجار بايد مورد حمايت دولت قرار بگيرند و از امكانات مشابه ساير شهدا و جانبازان بهرهمند شوند در حالي كه اين اتفاق معمولا نميافتد.
٭ نماينده دهلران، آبدانان و درهشهر فتح الله حسینی
آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان كرمانشاه
سال ٩١ وزارت كشور و وزارت دفاع جشن پاكسازي استان كرمانشاه از مين و مهمات دوران جنگ را برگزار كردند و گفتند كه ديگر مين در استان كرمانشاه نيست كه ما اين جشن را محكوم كرديم و به وزير دفاع و وزير كشور اخطار داديم كه از اين پس مسووليت هر انفجار و تلفاتي با شماست و آنها هم اين اخطار ما را پذيرفتند. بعد از يك هفته از برگزاري اين جشن هم چند نفر از ساكنان استان بر اثر انفجار مين مجروح و شهيد شدند. دولت مدعي است كه تا امروز ٧٥٠ هزار هكتار از زمينهاي ايلام و كردستان و خوزستان پاكسازي شده اما طبق قانون، پاكسازي بايد در عمق ٨٠ سانت انجام شود در حالي كه امروز پاكسازي در عمق ٣٠ سانت انجام ميشود. همچنان در مناطق سومار و تيله كوه و فامو و كورموش و روستاي سرابله آلودگي مين وجود دارد. البته تلاشهايي در پاكسازي بوده و دولت هم مصمم به پاكسازي است اما با برگزاري آن جشن، مردم فريب خورده و فكر ميكنند كه مين در زمينها نيست كه متاسفانه طي سالهاي گذشته بارها شاهد انفجار مين در همين مناطق و قرباني شدن هموطنان بودهايم.
٭ نماينده قصر شيرين، سرپل ذهاب و گيلانغرب رسول خضری
آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان آذربايجان غربي
من بارها به وزير كشور سابق در مورد پاكسازي مناطق جنگي از مين تذكر دادم و ضمن تذكر به آقاي رحماني فضلي، وزير كشور دولت يازدهم كار به طرح سوال از ايشان رسيد. مينهاي دوران جنگ كه در مناطق كوهستاني كاشته شده بود، طي سالهاي گذشته توسط آب و سيلاب و رانش زمين جابهجا شده و سالانه شاهد قربانياني هستيم كه بر اثر انفجار مينهاي باقيمانده از دوران جنگ، جانشان را از دست ميدهند يا دچار معلوليت ميشوند و در حالي كه اين جنگ افزارهاي باعث معلوليت يا كشته شدن اين عزيزان، از ابزارهاي دولت و بازماندههاي جنگ است، به ندرت هم تحت پوشش بنياد شهيد قرار ميگيرند و اغلب به عنوان مددجويان كميته امداد مورد حمايت قرار ميگيرند كه مستمريهاي كميته امداد هم بسيار ناچيز است و اين افراد نميتوانند با اين رقمها امرار معاش كنند. متاسفانه روند پاكسازي هم بسيار كند است و با وجود تذكر كتبي و شفاهي و حتي طرح سوال از وزير كشور، شاهد تحرك لازم در پاكسازيها نبودهايم. بارها شاهد بودهايم كه اين افراد به صورت گروهي مقابل مجلس ميآيند تا دادشان را به گوش ما برسانند و واقعا درد سنگيني دارند و ما هم از روند پاكسازي و حمايتهاي دولت از اين افراد ناراضي هستيم.
مين، مهمان ناخوانده
٭ نماينده پيرانشهر و سردشت حسین احمدی نیاز
مين، اين مهمان ناخوانده كه هيچ تفكيكي هم بين زن و مرد و پير و جوان قايل نميشود و بيشترين قربانيانش هم نانآوران خانواده و كودكان هستند، بخش لاينفك زندگي ساكنان جنوب غرب تا شمال غرب ايران است. بسياري از قربانيان مين از وضعيت معيشتي بسيار بدي برخوردارند. اگر روز ٢٦ مهر ماه، روز جهاني مبارزه با فقر است، يكي از عوامل اصلي توليد فقر در مناطق غرب و جنوب غرب و شمال غرب ايران، مين است كه منتج به توليد فقر ميشود چون نانآور خانواده پس از مجروحيت بر اثر انفجار مين، عليل و ناتوان ميشود و جايي هم به او كار نميدهند. يعني در حالت عادي هم شغلي در اين مناطق وجود ندارد و مجروحيت هم باعث ميشود كه زندگي روزانه خانوادههاي قرباني مين دچار زيان هنگفتي شود آنهم در حالي كه مينها را دولتها و دشمنها ميكارند و شهروند عادي مثل من و شما هرگز دسترسي به مين ندارد و امكان كاشت مين در زمين را هم ندارد. مينهاي موجود در خاك ايران را بايد در سه گروه طبقهبندي كرد؛ مينهايي كه در سالهاي جنگ توسط عراق در مناطق مرزي ايران كاشته شد. حسب كنوانسيونهاي بينالمللي، طرفين مخاصمه بايد پس از پايان جنگ نقشههاي مين را به يكديگر بدهند. اما از آنجا كه طرف ما در جنگ هشتساله، يك دولت بسيار خطرناك بود كه به هيچ نوع حقوق انساني قايل نبود، بسياري از اين نقشهها را هم به طرف ايراني نداد. پس از پايان جنگ و بر اثر عوامل طبيعي، بسياري از اين مينها جابهجا شدند و با وجود آنكه وزارت دفاع قراردادهاي متعددي براي مينروبي توسط بخش خصوصي منعقد كرد و اين گروهها هم در كشف و خنثيسازي بسياري از مينها موفق بودند، اما به دليل آنكه حوزه استحفاظي كاشت مينها بسيار وسيع بود، بسياري از مينهايي كه به اراضي كشاورزي يا سكونتگاههاي شهروندان يا عشاير رانده شده بود هرازگاهي فاجعه آفريد. دسته دوم مينها، آنهايي بود كه در دهه ٦٠ و در مناطق كردنشين و در اطراف پايگاههاي ايجاد شد.
در دهه ٧٠ و پس از پايان جنگ و برقراري امنيت، اكثر پايگاهها تخليه شد اما مينها جمع نشد. اين پايگاهها روي تپههاي مشرف بر روستاها ايجاد شده بود و نزولات شديد آسماني در مناطق كرد نشين باعث شد بسياري از اين مينها هم جابهجا شده و وارد اراضي كشاورزي شود و همچنان هم بسياري از روستاهاي اين حوزه آلوده است. مشكل اينجاست كه شهروندان و روستاييان و كشاورزان هم از هيچ آموزشي در برخورد با مين و نحوه جمعآوري مينها و اقدامات پس از حادثه برخوردار نشدهاند، ضمن آنكه هنوز آمار دقيقي از تعداد مين در اين مناطق در دست نيست و مناطق آلوده به مين هم مشخص نيست. گروه سوم مينها توسط دولت ايران و در نقاط مرزي براي حفاظت از مرز كاشته شده كه هنگ مرزي هم كه مسووليت امنيت مرزها را بر عهده دارد، هيچ علامت هشداردهنده درباره وجود مين در اين مناطق نصب نكرده است. اقتصاد مناطق كرد نشين وابسته به مرز است چون در اين مناطق هيچ كارخانه و صنعتي وجود ندارد و اقتصاد اين مناطق پرجمعيت كوهستاني هم متكي به كشاورزي نيست چون كشاورزي وجود ندارد بلكه وابسته به داد و ستدهاي مرزي است كه متاسفانه اغلب هم توسط استانداريها ساماندهي نشده و مردم براي امرار معاش بايد در قالب كولبري يا كاسبكاران مرزي به آن سوي مرز رفته و در قبال مزدهاي ناچيز، بار بياورند كه معمولا هم از مناطقي عبور ميكنند كه ناخواسته با تلههاي انفجاري برخورد ميكنند و پس از وقوع انفجار، اين افراد به عنوان قاچاقچي معرفي و از هر حمايتي محروم ميشوند، غافل از اينكه اين افراد شهروندان ما هستند ولو اينكه قاچاقچي هم باشند، چون داخل خاك ايران دچار حادثه انفجار مين شدهاند، دولت مكلف به جبران خسارت براي اين افراد است.