
اتاق نیوز- حدود يك ماه پيش و در پي تيراندازي يك ناو امريكايي به يك قايق ماهيگيري در آبهاي ساحلي دوبي كه منجر به كشته شدن ماهيگيران با تابعيت هندي شد، قيمت نفت خام در بازارهاي بينالمللي افزايش يافت. اين اتفاق و اتفاق هاي مشابهي كه شايد روي بدهد بدون شك برقيمت نفت تاثير دارد.آيا اين افزايشها دائمي است؟اما محمود خاقاني كارشناس بينالمللي انرژي اين افزايش قيمتها را مقطعي و ناشي از سوءاستفاده دلالان و شايعهسازان در بازار ارز و نفت ميداند و با توجه به اصول پايه عرضه و تقاضا در بازار نفت معتقد است قيمت نفت خام به طور مديريتشدهيي در حال كاهش است. از محمود خاقاني پرسيديم:
قيمت نفت خام شاخص بازار نيويورك WTI از حدود بشكهيي 110 دلار در ماه گذشته به بشكهيي 80 دلار سقوطكردو سپس بعد از اظهارنظرهاي مختلف درباره بسته شدن تنگه هرمز به بشكهيي 95 دلار افزايش يافت. با اين حال بررسيها به خوبي نشان ميدهد قيمتها حدود 20 تا 30 درصد كاهش يافته است. علت اين امر را در چه چيزي ميبينيد؟
براي پاسخ به اين سوال بايد به توافقي اشاره كرد كه پس از شروع بحران اقتصادي در غرب در سال 2008 ميلادي روي داد و در نتيجه آن بانكهاي زيادي با بحران و ورشكستگي مواجه شدند. دولت هايي نظير عربستان سعودي، امارات متحده عربي، كويت و... كه سرمايهگذاريهاي آنها به دلار امريكا بود بهشدت متضرر شدند. بانك جي پي مورگان چيس با عربستان وارد مذاكره شد و به طور محرمانه به طوري كه در دفاتر مالي بانك مذكور هم ذكر نشده با دستكاريهايي كه با نرخ بهره ليبور كرد مبالغ زيادي به عربستان در سال 2009 وام داد و به ازاي آن نفت خام را در زيرزمين و درون چاههاي عربستان به عنوان وثيقه گرو برداشت. از سوي ديگر نيز عربستان نفت خام خود را در انبارهاي استراتژيكي امريكا ذخيره كرد با شرايطي كه مالكيت نفت خام به عربستان تعلق دارد ولي با نفتي كه در آن انبارها نگهداري ميشود ميتوانند در بازار خريد و فروش هم كنند. بنابراين، نوعي روش كنترلشده براي كاهش قيمت نفت تدوين و اجرا شد تا قيمت هر گالن بنزين در امريكا به دست رايدهندگان امريكايي كه قرار است در نيمه دوم سال جاري در انتخابات رياستجمهوري امريكا شركت كنند كمتر از 5/2 دلار برسد و به اقتصاد امريكا نيز كمك شود تا اوباما دوباره انتخاب شود. از سوي ديگر اين امر را نيز نبايد ناديده گرفت كه قيمت پايين نفت درآمد كشورهايي مثل ايران، روسيه و ونزوئلا را كه با امريكا روابط خوبي ندارند، كاهش داده و دچار بحران ميكند و در عوض كشورهايي نظير چين و هند و ژاپن سود ميكنند.
با اين حال فكر نميكنيد ادامه بحران خاورميانه و خليج فارس ممكن است روند قيمتها را به سمت افزايش تغيير دهد؟
بر هيچ كس پوشيده نيست كه سرمايهگذاران صنايع نفت وگاز نگران ادامه بحران و درگيري نظامي در منطقه خليج فارس هستند چراكه ايران يك توليدكننده عمده نفت خام است و بين درياي خزر و خليج فارس و در كنار تنگه هرمز موقعيت ژئوانرژي ويژهيي دارد. ترديدي نبايد داشت كه در صورت بروز يك درگيري نظامي ايران ميتواند در صادرات نفت خام منطقه اختلال جدي ايجاد كند و در نتيجه قيمت نفت خام به شدت افزايش خواهد يافت.
ادامه بحران در سوريه را هم نبايد ناديده گرفت و احتمال گسترش بحران سوريه به كشورهاي عربي همسايه سوريه وجود دارد. اما بسياري از كارشناسان معتقدند اين افزايش قيمتها كوتاهمدت و قابل مديريت خواهد بود كه نمونه آن در ماههاي اخير با وجود تنشها در منطقه شاهد آن بوديم كه قيمت نفت در بازار روند كاهشي داشت كه خود اين امر نشاندهنده استفاده دلالان و شايعهسازان از تنش
چرا اين احتمال را ميدهيد كه قيمت نفت خام پايينتر هم خواهد رفت؟
پاسخ بسيار ساده است. در صورتي كه طرفين دعوا در خليج فارس متوجه شوند از تهديد و ضد تهديدي كه به عمل ميآورند فقط و فقط دلالان و شايعهسازان در بازار نفت سود ميبرند، بديهي است در ابراز نظرهايي كه بوي برخورد نظامي از آن استشمام شود اقتصادي عمل خواهند كرد و به محض اينكه هزينه خطر را از قيمتها حذف كنيم اصول اوليه بازار يعني ميزان عرضه و تقاضا قيمت را تعيين ميكند.
ميزان عرضه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
نفت خامي كه عربستان به عنوان وثيقه نزد بانك جي پي مورگان چيس گرو گذاشته است به دليل سررسيد پرداخت وامي كه در سال 2009 گرفت به تدريج رهسپار بازار شده آن هم در شرايطي كه خريدار اين نفت را با قيمت خيلي پايين خريده و سود زيادي نصيبش شده است. علاوه بر آن پيشرفت تكنولوژي صنعت حفاري در امريكا اين فرصت را براي توليدكنندگان نفت وگاز در امريكا فراهم كرده است كه حجم توليد را تا حدود 34 درصد افزايش دهند. انتظار ميرود طي 10 سال آينده توليد نفت خام و گاز طبيعي در امريكا آنقدر افزايش پيدا كند كه واردات نفت و گاز امريكا كاهش چشمگيري داشته باشد. از سوي ديگر كشورهاي توليدكننده و صادركننده نفت و گاز در همه جا از جمله خاورميانه با هم در رقابت هستند و خواهند بود كه براي جبران كسري درآمدشان رو به توليد و صادرات نفت و گاز بيشتري بياورند. بنابراين بسياري از كارشناسان معتقدند اين افزايش عرضه موجب كاهش قيمتها خواهد شد.
تقاضاي جهاني براي مصرف نفت و گاز تا چه اندازه متاثر خواهد شد؟
متاسفانه ما در بازار نفت و گاز با اين واقعيت تلخ روبهرو هستيم كه مسائل سياسي بر واقعيتهاي اقتصادي تاثيرگذار هستند. در حالي كه موضوع تقاضا براي مصرف پايه و اساس اقتصادي دارد نه سياسي. طبيعي است چنانچه رشد اقتصادي در جهان مثبت باشد تقاضا براي مصرف هم بالا خواهد بود و برعكس چنانچه رشد اقتصادي منفي باشد مصرف انرژي نفت وگاز كاهش خواهد داشت. در اروپا و امريكا رشد اقتصادي منفي است و در نتيجه ميزان تقاضا بسيار كم شده است. رشد اقتصادي در چين هم روبه كاهش گذاشته و روند رشد اقتصادي در هند هم آن طور كه تصور ميشد نيست. بنابراين، اقتصاد در مسيري پيش ميرود كه توليد و عرضه نفت و گاز در حال افزايش است و تقاضا براي مصرف در حال كاهش. بديهي است در چنين شرايطي قيمت نفت وگاز روند نزولي طي خواهد كرد.
پس ميتوان نتيجه گرفت كه روال حاكم بر بازار مسوولان را غافلگير كرده است؟
بسياري از كارشناسان صنعت نفت وگاز از سال 2008 به اين طرف با نوشتن مقاله و مصاحبه سعي كردند كه مقامات مسوول ذيربط را متوجه شرايط امروز بكنند ولي متاسفانه يك تصوري كه معلوم نيست از كجا ذهن بعضي از مسوولان محترم و حتي نمايندگان محترم مجلس هشتم را متقاعد كرده بود، براين باور بودند كه قيمتها روبه افزايش دارد. حالا متوجه ميشوند كه با وجود تنشها و غيره در منطقه واقعيت چيز ديگري است. ما البته در سالي كه ايران رياست اوپك را عهدهدار بود نتوانستيم ديپلماسي انرژي نفت و گاز خوبي را تعريف كنيم و فرصت مهمي را از دست داديم. حتي در ايام اخير كه قرار بود سومين اجلاس وزراي نفت و انرژي سازمان همكاري اقتصادي اكو در تهران برگزار شود، ديديم كه اين اجلاس هم برگزار نشد. البته بايد اذعان داشت كه وزير محترم نفت متوجه ضرورت تغيير سياستهاي قبلي شدهاند و از همين رو در ديدار ماه گذشته دبيركل سازمان همكاري اقتصادي اكو با ايشان موضوع ضرورت غيرسياسي كردن صنعت انرژي (نفت و گاز) تحت عنوان ضرورت مطالعه «منشور انرژي اكو» در چارچوب سازمان اقتصادي اكو مطرح شد. اما تا چه اندازه اين مطلب به طور جدي از سوي مسوولان ذيربط در وزارت نفت پيگيري خواهد شد بايد منتظر ماند.
با اين روال علت افزايش قيمت دلار را در چه ميدانيد؟
دلار افزايش قيمت پيدا نكرده است. اتفاقا در اقتصاد جهان دلار جايگاهش را از دست داده است. آنچه در ايران اتفاق افتاده به دليل عدم اعتماد مردم به گفتههاي مقامات مسوول ذيربط و وابستگي اقتصاد كشور به «اقتصاد دلاري» است. كاهش قيمت نفت و مشكلات بانكي، اختلاس و نظير آن موجب شده اعتماد عمومي نسبت به ارزش ريال كاهش پيدا كند و ريال قدرت خريد خود را از دست بدهد. اين اشتباه است كه ميگويند دلار گران شده يا ميشود. از همه مهمتر اين واقعيتي است كه ميزان عرضه دلار در بازار، سياسي و انحصاري است و در دست دولت قرار دارد. ميزان تقاضا هم علاوه بر دلايل اقتصادي و رواني ناشي از عدم اعتماد عمومي به مطالبي است كه بانك مركزي به اطلاع عموم ميرساند. همه شاهد اين واقعيت هستيم كه در چند ماه اخير مقامات بانك مركزي چندگويي كرده و ميكنند كه نمايانگر عدم يك سياست كلان و بلندمدت اقتصادي است. در شرايط فعلي به نظر ميرسد چاره كار رهاسازي اقتصاد كشور از دلار و تعريف يك نظام مالي و اقتصادي جديد براي جايگزين كردن دلار امريكا در اقتصاد كشور است.
ارزش و قدرت دلار امريكا چگونه ارزيابي ميشود؟
ارزش و قدرت خريد دلار امريكا وابسته به اين است كه وقتي نفت و گاز در بازار جهاني به دلار خريد و فروش ميشوند، تمام پول اين معاملات در بانك مركزي امريكا ذخيره ميشود و امريكا كنترل آنها را در دست دارد. زيرا هر كشور واردكننده نفت و گاز در جهان ذخاير ارزياش را از سال 1973 ميلادي به دلار امريكا تبديل كرد كه بتواند با آن نفت و گاز مورد نيازش را خريداري كند و صادركنندگان نفت و گاز هم درآمد نقدي دلاريشان را در خريد اوراق قرضه امريكا سرمايهگذاري كردند و در نتيجه به تدريج «پترو دلار» در ساير بخشهاي تجاري جهان نفوذ كرد. بنابراين، ادامه حيات ارزش دلار امريكا به ادامه تجارت جهاني با دلار امريكا وابسته است.
بنا بر نظر شما چنانچه تاثيرگذاري دلار امريكا در اقتصاد جهان كمرنگ بشود، ارزش دلار از ميان خواهد رفت؟
بله. حالا كه ما را تحريم دلاري كردهاند چرا ما دلار را تحريم نكنيم؟ امريكا و متحدانش دولت ايران را هدف قرار ندادهاند. آنها مردم ايران را هدف قرار دادهاند تا مردم ايران به اين نتيجه برسند كه ذلت تسلط امريكا را بپذيرند و تسليم خواستههاي آنها بشوند. براي همين هم حسابهاي بانكي ايرانيان را در خارج از كشور مسدود ميكنند. بنابراين چنانچه دلار امريكا محدود شود، خواهيم ديد كه علائم شروع شمارش معكوس براي مرگ دلار امريكا را بسياري از صاحبنظران علم اقتصاد هشدار خواهند داد كه در نتيحه آن مردم امريكا با تورم بسيار شديد، افزايش سود بانكي، افزايش قيمت مواد خوراكي، پوشاك و فرآوردههاي نفتي روبهرو خواهند شد و با ما همعقيده خواهند شد كه ساختار نظام حكومت يك درصدي در امريكا مثل لانه عنكبوت فرو خواهد ريخت و 99 درصد مردم امريكا با همه جهان همراه و دوست ميشوند.
در اين ميان نقش ايران چيست؟
مشاوري كه مطالعات بورس نفت ايران را براي وزارت نفت انجام داده بود، چند سال پيش در همايشي كه شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي براي مقدمهسازي براي خصوصيسازي پالايشگاهها برگزار كرد در سخنانش در پانزدهمين همايش بينالمللي نفت و گاز موسسه مطالعات بينالمللي انرژي گفت: «اقتصاد جهاني كه بر پايه دلار امريكا استوار است متعلق به قرن بيستم بوده است و با سياستهاي غلط در سياست خارجي امريكا در مقام مقابله با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در قرن بيست و يكم كارايي ندارد.» وي معتقد است جمهوري اسلامي ايران به عنوان بنيانگذار سازمان اوپك، مجمع كشورهاي صادركننده گاز (GECF) و سازمان همكاري اقتصادي (ECO) با برخورداري از ذخاير عظيم نفت و گاز و موقعيت ويژه جغرافيايي و ژئو انرژي بين درياي خزر و خليجفارس ميتواند در معرفي يك ارز جديد براي تجارت نفت و گاز كه آن را «ريال» يا PETRO يا ارز «ECO» (سازمان همكاري اقتصادي اكو) يا هر نام ديگري، چنانچه ابتكار عمل داشته باشد، با آن بورس نفت ايران در جزيره كيش را فعال سازد.
آيا اين بورس فقط براي نفت ميتواند نقشآفرين باشد؟
از آنجايي كه گاز نفت فردا تعريف شده در واقع پس از همايش پانزدهم موسسه مطالعات بينالمللي انرژي در سال گذشته پيشنهاد موسسه مذكور براي تاسيس مركز مطالعات جهاني گاز را مورد توجه وزير نفت و بسياري از كشورها قرار داد زيرا قيمت گاز كه به دلار محاسبه ميشود، به قيمت نفت خام مرتبط است و اين موضوع موجب شده در حال حاضر مورد اختلاف در قراردادهاي خريد و فروش گاز بين چين و روسيه، روسيه و مشتريان اروپايي و بين الجزاير و مشتريانش و ساير توليدكنندگان و صادركنندگان گاز با مشتريانشان قرار گيرد. بنابراين، اين نياز احساس ميشود كه اين موضوع مورد مطالعه قرار گيرد و راهحلهاي جديد پيشنهاد شود.
به تازگي به همت متخصصان ايراني منبع عظيم گازي و نفتي جديد در آبهاي عميق درياي خزر كشف شده است؛ براي سرمايهگذاري و توليد چه بايد كرد؟
اكتشاف و توسعه منابع جديد نفت و گاز طبيعي در حوزه درياي خزر مورد توجه مصرفكنندگان اروپايي است و اعلام خبر كشف منبع عظيم حدود 4/1 تريليون متر مكعبي گاز طبيعي و منبع بزرگ نفتي مرغوب در آبهاي ايراني درياي خزر براي مصرفكنندگان اروپايي خبر خوبي توصيف شده است. اما مشكل عمده جلب و جذب سرمايهگذاري در بخش بالادستي صنعت نفت و گاز منطقه با توجه به شرايط جاري و وخيم اقتصاد جهاني به انضمام نگراني از مرگ و حذف دلار امريكا از اقتصاد جهان كار جلب و جذب سرمايهگذاري را بسيار سخت كرده است. از حدود يك سال قبل چين و روسيه تصميم گرفتند با روبل و يوان تجارت كنند و دلار امريكا را در تجارت فيمابين حذف كردند. چندي پيش بزرگترين اقتصاد جهان يعني «چين» و سومين اقتصاد بزرگ جهان يعني «ژاپن» نيز تصميم گرفتند در تجارت فيمابين دلار امريكا را حذف كنند، به اين معني كه «يوان» چين و «ين» ژاپن بدون واسطه (دلار امريكا) و به طور مستقيم به يكديگر قابل تبديل خواهند بود. چين در حال حاضر با كره جنوبي براي اقدام مشابه در حال مذاكره است. يعني تحريمهاي دلاري امريكا عليه ايران و صنعت نفت و گاز ايران موجب شده است كه بسياري از سياستمداران عاقل در جهان در فكر رهايي اقتصادشان از دلار امريكا باشند.
دلار امريكا در تجارت ساير كشورها هم كنار گذاشته خواهد شد؟
بله، كشورهاي برزيل، روسيه، هند، چين، و آفريقاي جنوبي كه به كشورهاي عضو BRICS شهرت يافتهاند، اخيرا توافق كردهاند در تجارت از ارزهاي مليشان به جاي دلار امريكا استفاده كنند. چين و مالزي هم توافق براي استفاده از ارز ملي به جاي دلار امريكا را نهايي كردهاند و روسيه و ايران نيز به جاي دلار امريكا با روبل و ريال تجارت ميكنند.
منبع:اعتماد