کارآفرینی در هر شرایط اقتصادی راهکاری موثر برای توسعه اقتصادی و خروج از مشکلات به شمار می رود. بر اساس تعاریف علمی ایجاد و تولید یک کالا و خدمات جدید که پیش از این وجود نداشته است و یا به کارگیری یک روش جدید و متفاوت اما بهینه در تولید یک کالا و خدمات که پیش از این وجود داشته است را کارآفرینی می نامند. در ایران اصطلاح کارآفرینی برای هر شخص که موفق به ایجاد اشتغال شده است به کار می برند و متناسب با تعریف علمی آن استفاده نمی شود. موضوع کارآفرینی و اهمیت آن در ایران از یک دهه پیش مورد توجه مسئولان دولتی و نهادهای خصوصی قرار گرفت تا بسترساز ایجاد فعالیت های نوین اقتصادی و سرمایه گذاری های جدید در کشور شود و در یکی دو سال گذشته نیز با رونق استارتاپ ها و توسعه مراکز رشد در دانشگاه ها کارآفرینی در کشور روند رو به تکامل و بهبودی یافته است. اما یکی از چالش های کنونی جامعه ایرانی نسبت به موضوع کارآفرینی وقوع حوادث تلخی است که تولیدکنندگان بزرگ و به اصطلاح کارآفرینان دیروز را به ورشکسته های امروز تبدیل کرده است. برخی از کسانی که در دوره ای برندهای معتبری را ایجاد کرده اند و بسیار هم مورد توجه رسانه ها و افکار عمومی قرار گرفته اند پس از مدتی با ورشکستگی، افزایش بدهی بانکی و حتی حکم زندان و یا فروش اموال، ذهنیت جامعه ایرانی را نسبت به دارندگان عنوان کارآفرینی بدبین کرده اند. استان اصفهان روزگاری نقش بزرگی در توسعه اقتصادی و افزایش سطح اشتغال کشور داشته است و کارخانه های فراوانی در آن راه اندازی شد اما این استان طی چند سال گذشته در حال مشاهده نابودی کسانی است که روزگاری عنوان کارآفرین را با خود به یدک کشیده اند. مجموعه هایی همانند گیتی پسند، جرعه و گندمکاران، کافی کولا و خویی نمونه هایی از شرکت های بزرگی هستند که در اصفهان و حتی ایران برندهای معتبری را پایه گذاری کردند اما پس از یک دوره موفقیت یا به طور کامل ورشکسته و نابود شدند و یا اکنون با دشواری و بدهی های فراوان و با حجم کم تولید به کار خود ادامه می دهند. مجموعه کافی کولا و خویی در دهه 80 با چالش های فراوان مواجه و پس از آن هم دچار ورشکستگی شد و بنیان گذار آن نیز چند روز پیش پس از یک دوره تحمل بیماری درگذشت. در اصفهان عده ای پس از درگذشت وی تلاش کردند با هدف سو استفاده تبلیغاتی برای اهداف شخصی از ایشان یک اسطوره بسازند که البته در فرهنگ ما ایرانی ها اسطوره سازی پس از مرگ موضوع جدیدی نیست. بدون تردید تولیدکنندگان بزرگی همچون وی گام های ارزشمندی برای رفع مشکلات اقتصادی کشور و حمایت از اشتغال داشته اند و باید هم مورد تقدیر قرار گیرند. ای کاش تمام کسانی که اکنون به طور گسترده خبر مرگ وی را همراه با عکس های شخصی که در زمان حیات با او گرفته اند، منتشر و برای تشییع جنازه و مراسم ختم و ... در شبکه های اجتماعی و رسانه ها پیام می دهند و ابراز تاسف می کنند و با تعریف و تمجید از او قصد اسطوره سازی دارند اندکی هم برای آگاهی جوانان کارآفرین و افکار عمومی دلایل ورشکستگی و نابودی برند معتبر این مرحوم را توضیح می دادند. بررسی دلایل شکست این برند نه تنها موجب آسیب به شخصیت کارآفرین آن نمی شود بلکه انتقال تجارب آن به جوانان شادی روح مرحوم و دلگرمی خانواده وی را به همراه خواهد داشت. برخی در رسانه ها به اشتباه ورشکستگی مجموعه نامبرده را سیاسی و حمایت از یکی از نامزدهای ریاست جمهوری عنوان کردند در صورتی که بسیاری از افراد نزدیک به مالک این مجموعه و مشاوران مدیریتی در آن دوران در جریان مشکلات ساختاری این برند بوده اند. برخی مشاوران مدیریتی و اساتید دانشگاه به درخواست مالک و فرزندانش از این مجموعه بازدید و پس از عارضه یابی هشدارها و مشاوره های لازم را ارائه داده اند و حتی بنابر اظهار یکی از همین مشاوران، پسر مالک کارخانه نیز تصمیمات اشتباه مجموعه تحت مدیریت پدر را می پذیرد اما مالک مجموعه نظرات مشاوران را نمی پذیرد. (آنچه اشاره شد نقل قول از سوی مشاورانی است که با مالک و پسر وی در ارتباط بوده اند) مجموعه کافی کولا و خویی قربانی مدیریت سنتی مالک آن شده است و این روش سنتی را همچنان تولیدکنندگان بسیاری در اصفهان و ایران به آن گرفتار هستند و نسل جوان اصفهان نیز هنوز موفق به تغییر نگرش پدران خود نشده اند. بازار رقابتی، دیگر جای وفاداری به روش های سنتی نیست و مدیران باید با واحد تحقیقات بازار و تحقیق و توسعه به صورت مستمر بازار را مورد مطالعه قرار دهند تا از رقبا عقب نمانند. سرگذشت مجموعه خویی و کافی کولا و بسیاری از برندهای دیگری که در کشور نابود شده اند و به برخی از آنها اشاره شد گزینه های خوبی برای مطالعه علاقمندان مدیریت به شمار می روند که نباید با اسطوره سازی از مالکان آنها اشتباهاتشان را به پای مسائل سیاسی نوشت. در کشورهای توسعه یافته موفقیت و شکست برندها مورد مطالعه کارشناسان و دانشگاه ها قرار می گیرد تا نتایج آن را برای ارتقا دانش مدیریتی کشور به کار گیرند اما در کشور ما به دلیل آنکه مبادا خانواده کارآفرین ناراحت و یا روح مرحوم آزرده خاطر شود از این کار ارزشمند جلوگیری به عمل می آید. کارآفرینان خود به خوبی آگاه هستند که روی دیگر موفقیت، شکست است و بسیاری از آنها طعم آن را بارها در زندگی چشیده اند و اگر امروز هم در کسب و کار خود موفق هستند می دانند شاید بار دیگر ناگزیر به تحمل شکست شوند اما یک کارآفرین موفق از شکست خود درس می گیرد، بدون تردید شکست می تواند خود عامل موفقیت های بعدی باشد. از تحلیل ورشسکتگی ها و نابودی برندها هراس نداشته باشیم و در کنار احترام به این نوع افراد و خانوده هایشان از بهره برداری علمی و انتقال تجارب غافل نشویم. اتاق اصفهان می تواند با دعوت از فرزندان این کارآفرین مرحوم در قالب یک جلسه و یا حتی با اتشار یک کتاب، تجارب مجموعه کافی کولا و خویی و دلایل موفقیت و شکست این برند را در اختیار جامعه جوان کشور و کارآفرینان قرار دهد. حتی اگر اتاق اصفهان به این موضوع وارد نشود این وظیفه از فرزندان بنیانگذار کافی کولا و خویی سلب نمی شود و آنها باید برای حفظ نام پدر و ارتقا دانش مدیریتی جامعه ایرانی با صداقت و صراحت سرگذشت این برند را منتشر کنند. انتظار می رود اتاق اصفهان نیز زمان و سرمایه خود را بیشتر صرف کارآفرینان زنده کند که اکنون با دشواری های فراوانی روبرو هستند و مرگ یک کارآفرین را فرصتی برای سو استفاده تبلیغاتی جهت منافع شخصی و گروهی قرار ندهد.