اتاق خبر - در اين مطلب مي خوانيم: نتايج دومين دور انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي حاوي يك پيام روشن است؛ اينكه اكثريت مردم كشور خواستهاي مشترك دارند. اين خواستهادر كيفيت حضور پاي صندوقهاي راي و نيز انتخاب كساني است كه بايد اين رويكرد فراگير را در خانه ملت نمايندگي كنند.
انتخاب قريب به 75 درصد نامزدهاي همسو با گفتمان غالب در قوه اجرايي در انتخابات جمعه گذشته خلاف برخي ادعاهاست كه مردم تهران را متفاوت از ديگر مردم كشور قلمداد ميكند. در 21 استان ، 121 شهر و 55 حوزه انتخابيه مردم همان رويكردي را نشان دادند كه تهرانيها با اكثريت قاطع در هفتم اسفند و نخستين دور انتخابات مجلس انتخاب كردند.
اين درحالي است كه شدت حملات به گفتمان محبوب مردم از اسفند ماه گذشته تاكنون مورد ضرب انواع حملات و اتهامها بوده است. حملاتي كه بيش از هرچيز ميكوشد گفتمان اعتدال را ناكارآمد كرده و يا آن را از كار بيندازد. آخرين اين حملات مربوط به بلوكه شدن 2ميليارد دلار از پول كشور در امريكاست. جنجالهاي افراطيون درباره اين اتفاق در عرصهاي نابرابر از ابزارهاي تبليغاتي دنبال ميشود.
در حالي كه عوامل اصلي بلوكه شدن پول كشور در بانكهاي امريكايي، خود مدعي شدهاند و دولت يازدهم را شماتت ميكنند براي ناتواني در بازپسگيري آنچه خود در كمال بيتدبيري در اختيار بيگانگان قرار دادند. آنان همچنين هر روز “برجام” را به تيغ ميكشند و با سياه نمايي مغرضانه، ركود اقتصادي؛ آمار بيكاري؛ ناتواني در جذب سرمايه براي جانبخشي به صنعت كشور را مصداق شكست برنامههاي دولت يازدهم ميخوانند.
نتايج دور دوم انتخابات مجلس دهم بارديگر بطلان تلاشهايي را نشان داد كه در رفتاري انفعالي براي جبران عقبماندگياش در اين رقابت سخت، از هر وسيلهاي دربياعتبار كردن گفتمان غالب جامعه امروز ايران استفاده ميكند؛ حتي اگر منافع ملي هم در اين ميان هزينه شود.
پيروزي 75 درصدي نامزدهاي همسو با گفتمان اعتدال در انتخابات جمعه گذشته تاكيد دوبارهاي است براين واقعيت كه جامعه ايراني _ آنهم نه فقط در تهران، بلكه سراسر كشور _ متفاوت از گذشتهاي است كه مخالفان افراطي همچنان طالب آن هستند. اكنون مردم با درك واقعي از ريشه مشكلات و موانع برون رفت از آن دريافتهاند كه غوغاگريهاي مغرضانه براي حل مشكلات نيست بلكه تلاش جرياني است كه ميخواهد در برهمان پاشنهاي بچرخد كه پيشتر بود.
همه مشكلاتي كه اكنون جامعه ايران با آن روبروست، عريان و ملموس است. بديهي است چاره انديشي خردمندانه در اينباره اصليترين خواست مردمي است كه به رويكرد اعتدال رغبت نشان دادهاند. اما در اين ميان دو نكته حائز توجه و تذكر است؛ نخست اينكه لازم است جريانهاي اقليت به جاي فرافكني كم حاصل، چرايي نتايج حاصل از انتخاب مردم را تحليل منطقي و واقعي كنند.
آنان با قبول نتايج انتخابات به بازخواني گذشته و حال خود پرداخته و همه تغييرات و اصلاحات لازم در خود را شجاعانه بپذيرند. اين تذكر از روست كه اقليت امروز ميتواند اكثريت فردا باشد اگر سخت سرانه بر قالبهاي رفتاري خود اصرار نكند.
دوم؛ دولت يازدهم اكنون با توجه به حمايت اكثريت بدنه اجتماعي از آن، اعتماد به نفس بيشتري يافته و لازم است در تحقق مطالبات مردم، كارامدي بيشتري را در همه عرصهها نشان دهد. اعتماد مردم اصليترين سرمايه و نقطه اتكاي دولت و مجلس آينده است. پاسداري از آن وظيفه همه منتخبان است.
*منبع: روزنامه ابتكار، 12 ارديبهشت 1395
94110