دکتر محمود اسلامیان *
آرمان- بحث و گمانهزنی درخصوص اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و تبعات اجرای این طرح داغ است و هر کس به زعم خود نظر و راهنمایی میدهد. من فکر میکنم خوب است هم دولت و هم مجلس قبل از هر اقدامی یک گزارش منصفانه و واقعگرایانه از نتایج اجرای این قانون در کشور ارائه کنند و بگویند اجرای این قانون در تمام شاخصهای مختلف اقتصادی مانند معیشت، تولید، بیکاری، اشتغال و دیگر شاخصها چه نتایج و دستاوردهایی داشته است. این سادهترین کاری است که در این مرحله میتوان انجام داد و این کار میتواند یک اجماع نهایی درخصوص اجرا یا عدم اجرای فاز دوم ایجاد کند.
اما سوالی که در این میان ذهن فعالان بخش تولید را به خود مشغول داشته این است که اجرای فاز دوم با سناریوی فاز اول چه تاثیری بر اشتغال و وضعیت واحدهای تولیدی دارد؟ جواب دادن به این سوال نیاز به تخصص بالا و نظر کارشناسانهای ندارد. صنایع ما بیش از شش دهه با انرژی ارزان اداره میشدهاند و این انرژی ارزان کاستیهای ما در مقایسه با دیگر کشورها را جبران میکرد. مثلا نرخ تورم ما دو رقمی بوده اما نرخ تورم کشور رقیب ما؛ چین؛ یک رقمی بوده است. هزینههای مالی واحدهای تولیدی در ایران 15 تا 25 درصد بوده در چین شش درصد بوده است.
انرژی ارزان شاخص عدم رقابتپذیری را جبران میکرد. حالا ما یکباره این انرژی ارزان را گرفته و در شاخصهای دیگر هم هیچ کاری انجام ندادیم. در فاز اول بدون افزایش نرخ ارز، بدون تشدید تحریمها و بدون هدایت تمام منابع نقدی جامعه به سمت بازار ارز و دلار کاهش 35 درصدی ظرفیت تولید، افزایش 28 درصدی هزینههای تولیدی و بیش از 11 درصد افزایش تعدیل نیرو داشتهایم. حال در شرایط کنونی با افزایش سه برابری قیمت دلار و موارد دیگر و در شرایطی که قیمتها همه چند برابر شده است چطور میتوان گفت این یارانهاندک افزایش چند برابری قیمتها را جبران میکند.
شاید مردم تحمل نوسان قیمتها را داشته باشند اما تحمل بیکاری بسیار دشوار است. دولت باید هدف اصلی خود را حمایت از تولید به منظور ایجاد اشتغال قرار دهد. چون اشتغال سبب رفاه و ایجاد درآمد در جامعه میشود. توزیعنقدی جز تورم و رکود اقتصادی مگر نتیجه دیگری هم دارد؟ اگر قرار باشد مرحله دوم هم مانند مرحله اول انجام شود مشکلات بیشتری برای بخش صنعت به وجود خواهد آمد.
کد خبر:
36672
تاریخ انتشار: 2 بهمن 1391 - 14:34
دکتر محمود اسلامیان *
آرمان- بحث و گمانهزنی درخصوص اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و تبعات اجرای این طرح داغ است و هر کس به زعم خود نظر و راهنمایی میدهد. من فکر میکنم خوب است هم دولت و هم مجلس قبل از هر اقدامی یک گزارش منصفانه و واقعگرایانه از نتایج اجرای این قانون در کشور ارائه کنند و بگویند اجرای این قانون در تمام شاخصهای مختلف اقتصادی مانند معیشت، تولید، بیکاری، اشتغال و دیگر شاخصها چه نتایج و دستاوردهایی داشته است. این سادهترین کاری است که در این مرحله میتوان انجام داد و این کار میتواند یک اجماع نهایی درخصوص اجرا یا عدم اجرای فاز دوم ایجاد کند.
اما سوالی که در این میان ذهن فعالان بخش تولید را به خود مشغول داشته این است که اجرای فاز دوم با سناریوی فاز اول چه تاثیری بر اشتغال و وضعیت واحدهای تولیدی دارد؟ جواب دادن به این سوال نیاز به تخصص بالا و نظر کارشناسانهای ندارد. صنایع ما بیش از شش دهه با انرژی ارزان اداره میشدهاند و این انرژی ارزان کاستیهای ما در مقایسه با دیگر کشورها را جبران میکرد. مثلا نرخ تورم ما دو رقمی بوده اما نرخ تورم کشور رقیب ما؛ چین؛ یک رقمی بوده است. هزینههای مالی واحدهای تولیدی در ایران 15 تا 25 درصد بوده در چین شش درصد بوده است.
انرژی ارزان شاخص عدم رقابتپذیری را جبران میکرد. حالا ما یکباره این انرژی ارزان را گرفته و در شاخصهای دیگر هم هیچ کاری انجام ندادیم. در فاز اول بدون افزایش نرخ ارز، بدون تشدید تحریمها و بدون هدایت تمام منابع نقدی جامعه به سمت بازار ارز و دلار کاهش 35 درصدی ظرفیت تولید، افزایش 28 درصدی هزینههای تولیدی و بیش از 11 درصد افزایش تعدیل نیرو داشتهایم. حال در شرایط کنونی با افزایش سه برابری قیمت دلار و موارد دیگر و در شرایطی که قیمتها همه چند برابر شده است چطور میتوان گفت این یارانهاندک افزایش چند برابری قیمتها را جبران میکند.
شاید مردم تحمل نوسان قیمتها را داشته باشند اما تحمل بیکاری بسیار دشوار است. دولت باید هدف اصلی خود را حمایت از تولید به منظور ایجاد اشتغال قرار دهد. چون اشتغال سبب رفاه و ایجاد درآمد در جامعه میشود. توزیعنقدی جز تورم و رکود اقتصادی مگر نتیجه دیگری هم دارد؟ اگر قرار باشد مرحله دوم هم مانند مرحله اول انجام شود مشکلات بیشتری برای بخش صنعت به وجود خواهد آمد.
