گروهی معتقدند که امروز یکی از سیاسیترین واگذاریها در تاریخ اقتصاد کشور اتفاق میافتد
بهار-امروز برای دومینبار قرار است پنجدرصد از سهام هلدینگ دوهزار و 400میلیارد تومانی خلیجفارس عرضه شود؛ عرضهای که دوسه سالی بود سهامداران را در اغما نگه داشته بود. افزایش سرمایه 400درصدی پس از دوسه سال و بالابردن حجم و تعداد سهام قابل عرضه دو ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، شائبه انتخاباتیبودن عرضه این دارایی ارزنده دولت را دوچندان کرده است. اما برخی معتقدند اینبار دولت در آستانه انتخابات به جای سیبزمینی، سهام به مردم میدهد.
باز هم در آستانه انتخاباتی دیگر احتمال مانوری تبلیغاتی که انتخاباتی است، میرود. پس از پشت سر گذاشتن دو سال پرفاجعه اقتصادی که ارمغانشان دلار سههزار و 600 تومانی، سکه طلای یکونیممیلیون تومانی، پژو206، 40میلیون تومانی، افزایش قیمت مسکن صددرصدی، تورم بالای 31/5درصدی، نقدینگی 430هزارمیلیارد تومانی، نرخ بیکاری بالای 12/2درصدی و در یک کلام اقتصاد یکسومی و گرانی بود، سهام امروز در تالار شیشهای حافظ عرضه میشوند تا مانند دارویی توهمزا در آستانه انتخابات این خاطرات تلخ را از اذهان عوام مردم پاک کند. سهامی که قرار است سود و پول خوبی نصیب خریداران خود کنند و اقتصادی که در حال مرگ است را گلوبلبل جلوه دهد! اما خریداران امروز بازار تنها اهالی بازار سرمایه نیستند؛ چراکه در آستانه عرضه، چهرههای ناشناخته و جدید و ناآشنا با بورس در تالار حافظ و کارگزاریها به چشم میخورند که گویا برای نخستینبار است میخواهند سهام خریداری کنند، زیرا تازه برای ثبتنام و دریافت کد بورسی اقدام کردهاند. آیا کارمندان دولتی برای خرید سهام راهی کارگزاریها شدهاند؟! آیا خریداران سهام خصوصیسازی دولتیها هستند؟! آیا دولت قرار است به دولت فروخته شود؟! یا عوام غیربورسی قرار است باز هم در آستانه انتخاباتی دیگر بعد از انتخابات پرحاشیه 88 یارانه انتخاباتی بگیرند. البته تبلیغات انتخاباتی محدود به این حوزه از اقتصاد نیستند.
این روزها که چیزی نمانده به انتخابات، بازار شعار و تبلیغات در حال داغشدن است و احتمالا سیبزمینیها به شکل جدیدی در بازارهای مختلف برای جذب رای بین مردم توزیع میشوند. شاید بعضی از عوام آمدهاند تا سهمیهانتخاباتیشان را بگیرند؛ مانند انتخابات سال 88! تبلیغ بیسابقه سازمان خصوصیسازی و دولت در آخرین روز معاملاتی سال 91 راه به جایی نبرد و سهام دولتیها روی دست دولتیها ماند. گویا اینبار از ترس عدمموفقیت مجدد در عرضه، سقف خرید را باز گذاشتهاند.
شنیدههایی هم درباره خریدهای دستوری بعضی از موسسات، کارگزاریها، بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری به گوش میرسد که در صورت شکست مجدد عرضه وارد عمل میشوند و با توجه به نبودن سقف و محدودیت خرید موفقیت عرضه را تضمین میکنند. به هر حال میتوان گفت که امروز یکی از رنگیترین روزهای بورس است؛ منتها این رنگ هرچه که باشد به چیزی جز سیاست ربطی ندارد. این مسئله را کارشناسان بورسی نیز تایید میکنند. آیا تاریخ اقتصادی ما سهشبه رنگی را در حافظه ثبت میکند؟
اگرچه عملکرد و سود سه سال گذشته هلدینگ خلیجفارس در اختیارمان نیست ولی با در نظرگرفتن سود تلفیقی سال گذشته، قیمت سهام این شرکت در عرضه تدریجی از 600 تا 750 تومان مناسب است. البته شایعاتی درباره قیمت احتمالی حدود 800 تا 850 تومانی روز گذشته در بازار پیچیده بود. اما کارشناسان کارگزاریها قیمت را در حدود 900 تومان پیشبینی میکردند. اگر امروز قیمت این نماد در محدوده 900تومان معامله شود و این بزرگترین واگذاری دولت در آستانه انتخابات به سرانجام برسد باید به این سوال پاسخ داد که آیا اتفاقی افتاده است که سرمایهگذاران اینبار اقدام به خرید سهام کردهاند؟ آیا تحلیلگران اشتباهی را مرتکب شده بودند که اکنون به آن پی بردهاند؟ دولت قرار است خودش خریدار باشد؟
البته از آنجا که در عرضه تدریجی سرمایهگذارانی همچون مردم عادی و اشخاص حقیقی وجود دارند، بهتر آن است که دولت به نفع بازار سرمایه کشف قیمت را با نرخهایی پایینتر از ارزش ذاتی سهم انجام دهد و در عوض اقدام به سودآوری در معاملات بلوکی کند. از آنجا که کشف قیمت و به رسمیتشناختن معامله سهام در عرضه اولیه منوط به معامله 60درصدی آن سهم است، عرضه سهدرصد از سهام «فارس» در اولین عرضه مناسبتر از عرضه پنجدرصدی آن به شمار میآید. چراکه کشف قیمت در عرضه پنجدرصدی منوط به معامله سهدرصد از سهام عرضه شده است. عدم تعیین بازه قیمتی برای عرضه سهام از طرف عرضهکننده عاملی به شمار میآید که سرمایهگذار را با مشکل تصمیمگیری درباره تامین نقدینگی مواجه کرده است.
این غول پتروشیمی که 15شرکت زیرمجموعه دارد با سرمایه 60میلیارد ریالی تشکیل شد ولی در یک اقدام شبههانگیز بعد از افزایش سرمایه 400درصدی قرار شد با سرمایه جدید یعنی 24هزار و 789میلیارد ریالی پس از کشمکشهای فراوان در اسفندماه سال گذشته عرضه شود. همانطور که در گزارش قبلی هم اشاره شد، میتوان این طور برداشت کرد که دولت با این افزایش سرمایه قصد داشته تعداد سهام شرکت را که مانند سیبزمینیهای انتخاباتی است، افزایش دهد تا حجم و تعداد سهام عرضهشده زیاد شود و تعداد بسیاری از مردم بتوانند تعداد سهام بیشتری خریداری کنند.
با توجه به اینکه عرضههای اولیه در بازار سرمایه معمولا در هفتههای پس از عرضه سود جالب توجهی نصیب سهامداران و فعالان بازار کردهاند، به نظر میرسد هدف دولت از عرضه این سهم در این مقطع یعنی نزدیک انتخابات این است که سود خوبی از این نماد نصیب مردم عادی، تازهواردان بورس و همچنین نوسانگیران کند تا بتواند با این سودرای بخش قابلتوجهی از آنها را به سمت خود بکشاند. ولی همانطور که اشاره کرده بودیم، روی دیگر سکه این است که این سودآوری به احتمال بسیار زیاد تا زمان برگزاری انتخابات ادامه خواهد داشت و پس از انتخابات ادامه روند مثبت این نماد در هاله ابهام قرار دارد.
بررسی بنیادی هلدینگ خلیجفارس نشان میدهد که 15شرکت زیرمجموعه این هلدینگ نقاط قوت و ضعفی دارند که دانستن آنها میتواند برای اهالی واقعی و همچنین انتخاباتی بورس اطلاعات ارزندهای بدهد تا بهتر بدانند میخواهند سهامدار چه شرکتی بشوند. پتروشیمی بندر امام از زیرمجموعههای این هلدینگ اگرچه یک شرکت قدیمی به شمار میآید اما هزینه استهلاک پایین این شرکت و همچنین میزان صادرات بالای آن از عواملی است که سودآوری خلیجفارس را افزایش میدهد.
پتروشیمی پارس با برخورداری از شرکتهای زیرمجموعه مناسب و پتروشیمی برزویه با ارزش جایگزینی بالا از جمله مزایای هلدینگ خلیجفارس به شمار میآیند. دو شرکت خدماتی زیرمجموعه «فارس» در حال ارائه خدمات با نرخهای یارانهای میباشد اما در صورتی که پس از خصوصیسازی هلدینگ خلیجفارس، این دو شرکت نیز به صورت آزاد اقدام به فروش سه انرژی بخار، برق و آب کنند میتوانند با ایجاد رقابت انحصاری سوددهی بالایی را برای «فارس» به ارمغان آورند.
در حال حاضر فروش محصولات هلدینگ خلیجفارس به واسطه شرکت بازرگانی پتروشیمی انجام میگیرد که 45درصد از آن متعلق به هلدینگ خلیجفارس و 55درصد دیگر آن در مالکیت بخش خصوصی است. با وجود حجم بالای صادرات پتروشیمی در صورتی که هلدینگ خلیجفارس پس از خصوصیسازی اقدام به تاسیس یک شرکت بازرگانی کند میتواند صددرصد سود ناشی از فروش خود و شرکتهای زیرمجموعه را به نفع خود کسب کند. هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس دارای هشت شرکت زیانده است و به همین دلیل نباید قیمت بالایی برای آن در نظر گرفته شود.
اما اینکه این شرکتها بسیار کوچک هستند و رقم زیان آنها در مقابل ارزش دیگر شرکتهای این هلدینگ بسیار ناچیز است و همچنین این هلدینگ یک شرکت صادراتمحور است که50درصد از ارزش صادرات کل کشور را به خود اختصاص داده است، میتواند تاکید بر ارزندهبودن سهام هلدینگ خلیجفارس باشد. همچنین این شرکت با توجه به بدهی ارزی چهارمیلیارد دلاری از ارزش ذاتی بسیار خوبی برخوردار است. اما از نقاط ضعف هلدینگ خلیجفارس، عدم شفافیت ارقام مربوط به نرخ خوراک، نرخ فروش محصولات است.
روش تشکیل این هلدینگ و ادغام 15شرکت به طور همزمان عواملی از جمله عدم شفافیت نرخ خوراک، محصولات شرکت و همچنین عدم تعیین نرخ ارز پرداخت سرمایهگذاریها بابت طرحهای توسعه شرکتهای زیرمجموعه را به دنبال داشته است. عدم شفافیت حسابهای تلفیقی هلدینگ خلیجفارس نیز از دیگر ضعفهای این شرکت است.