Performancing Metrics

برنامه مشخصی برای خروج از بحران صندوق‌ها وجود ندارد | اتاق خبر
کد خبر: 397965
تاریخ انتشار: 25 مرداد 1396 - 10:59
گفت‌وگو با محسن ایزدخواه
معاون پیشین سازمان تأمین اجتماعی می‌گوید: وضعیت صندوق بازنشستگی کشور، چون شیر خفته‌ای است که اگر بیدار شود، مشکلات زیادی برای جامعه در پی دارد.

به گزارش اتاق خبر، به نقل از پایگاه خبری اتاق ایران، وضعیت صندوق بازنشستگی کشور به مرز بحران رسیده است؛ اما در برنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و برنامه ششم توسعه به برون‌رفت از این بحران توجه نشده است. نظام تأمین اجتماعی، تعاون و روابط کار در یک وزارتخانه تجمیع شده است؛ سه حوزه‌ای که گاه متفاوت و متضاد از همدیگر است. این را  محسن ایزدخواه، معاون پیشین سازمان تأمین اجتماعی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران، می‌گوید. او درباره دلایل شکل‌گیری نظام تأمین اجتماعی در قالب وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اشاره می‌کند: «قبل از سال 1383 مباحثی مبنی بر فقدان انسجام در مجموعه این نظام و نبودن کرسی در دولت به‌منظور دفاع از حقوق این نظام در مقام تصمیم‌گیری، مطرح بود که نهایتاً در سال 83 مجلس وقت تشکیل وزارت تأمین اجتماعی را تصویب کرد.»

 او ادامه می‌دهد: «با روی کار آمدن دولت دهم و با توجه به شعارهایی که رئیس‌جمهور وقت سر می‌داد، انتظار می‌رفت وزارتخانه رفاه و تامین اجتماعی پیشانی این دولت شده و مبنای نظام تصمیم‌گیری قرار گیرد اما مورد غفلت واقع شد و با شعارهای مطرح‌شده فاصله زیاد گرفت. نتیجه این شد که در یک اقدام شتاب‌زده و غیر کارشناسی وزارت تعاون و وزارت رفاه و تامین اجتماعی به وزارت کار الحاق شد.»

ایزدخواه ادامه می‌دهد: «وزارت کار از معدود وزارتخانه‌هایی است که قانون تأسیس ندارد و بر اساسی یکی از تبصره‌های بودجه در سال 1325 وزارتخانه مذکور تشکیل شد و اگر قانون کار از این وزارتخانه گرفته شود هیچ برنامه و شرح وظایف مشخصی ندارد که همین امر باعث شد در مقاطعی دستگاه‌هایی به این وزارتخانه اضافه و یا از آن کم شود.»

به گفته ایزدخواه این وزارتخانه با سه وظیفه گاها متضاد با اضلاع نظام تأمین اجتماعی، تعاون و روابط کار شکل‌گرفته است.

ایزدخواه تصریح می‌کند: «از همان ابتدا نگرانی‌هایی در خصوص جمع شدن این سه پتانسیل در وزارت کار وجود داشت که منجر به تضاد منافع در نظام تصمیم‌گیری در حوزه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایجاد می‌شود. البته در 4 سال گذشته نگرانی‌های موردنظر متأسفانه جامه عمل به خود پوشید.»

او برخی از برنامه‌های وزارتخانه را غیرعلمی و غیرکارشناسانه ارزیابی می‌کند و به سه بحرانی اشاره می‌کند که یکی از آن‌ها مستقیم به این وزارتخانه برمی‌گردد: «سه بحران بزرگ امروز در کشور ما یعنی بحران آب، محیط‌زیست و صندوق‌های بیمه وجود دارد. انتظار می‌رفت در برنامه ششم توسعه تکالیف روشنی در این خصوص تبیین شود؛ اما متأسفانه مورد غفلت قرارگرفته است.»

ایزدخواه به برنامه این وزارتخانه اشاره می‌کند: «وزیر اهداف درباره پایداری صندوق‌های بیمه‌ای سه مسئله را موردتوجه قرار داده است: مسئله اول کاهش نسبت متوسط جایگزینی از 83 درصد به 80 درصد است. یعنی در آینده برنامه‌ای خواهند داشت که وقتی افراد بازنشسته می‌شوند مستمری کمتری از صندوق‌های بیمه‌ای مستمری‌بگیران  بیش از تورم است. از این نوع موضوعات و ناهماهنگی و عدم انسجام‌ها در برنامه وزیر محترم موج میزند. مسئله دوم جلوگیری از کاهش نسبت پشتیبانی صندوق‌هاست.»

او نکته سوم را صندوق‌های بیمه‌ای است که هیچ اشاره‌ای برای برون‌رفت از بحران پیشی گرفتن مصارف بر منابع در این برنامه نشده است و این شیر خفته‌ای است که اگر بیدار شود امنیت ملی جامعه ما را به خطر می‌اندازد.

 او به تعریف سازمان بین‌المللی کار درباره شاخص نسبت پشتیبانی اشاره می‌کند: «در این شاخص و تعریف اشاره‌شده که چه تعداد افراد حق بیمه پرداخت می‌کنند و چه تعداد افراد از قبال این حق بیمه‌ها برخوردار می‌شوند. اما در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هیچ راه‌حل مشخصی درباره اینکه چگونه نسبت پشتیبانی قرار است کاهش یابد وجود ندارد.»

نرخ جایگزینی در صندوق‌ها

ایزدخواه در توضیح نرخ جایگزینی می‌گوید:‌«نرخ جایگزینی یعنی کم کردن حقوق مستمری‌بگیران بعد از بازنشستگی. درحالی‌که نرخ کفایت در صندوق‌های بیمه‌ای در سازمان تأمین اجتماعی 48 درصد و در صندوق بازنشستگی کشوری 52 درصد است. نرخ کفایت یعنی فردی که بازنشسته می‌شود با اولین حقوق بازنشستگی چقدر می‌تواند هزینه‌های خود را تأمین کند. از طرفی خط فقر همان‌طور که دکتر راغفر حساب کرد 2 میلیون و 500 هزار تومان است و متوسط پرداخت‌های صندوق‌های تأمین اجتماعی و بازنشستگی بالغ‌بر 1 میلیون تومان است. یعنی یک بازنشسته حدود 50 درصد هزینه‌های خود را می‌تواند تأمین کند و این‌یک از تناقضات است.»

او با اشاره به تعداد بازنشسته‌های کشور می‌گوید:‌«حدود 24 صندوق بیمه‌ای بازنشستگی داریم که 20 صندوق خصوصی و 4 صندوق عمومی را شامل می‌شود. صندوق‌های عمومی عبارت‌اند: صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی، صندوق بیمه روستاییان و صندوق بازنشستگی و نیروهای مسلح. ازنظر سازمان بین‌المللی کار نسبت پشتیبانی اگر به سمت عدد 5 حرکت کند یعنی علامت ورشکستگی صندوق‌ها آشکارشده است.»

او ادامه می‌دهد: «در 20 صندوق اختصاصی این ضریب پشتیبانی حدود یک است. یعنی یک نفر حق بیمه پرداخت می‌کند و یک نفر بازنشستگی دریافت می‌کند. این یعنی صندوق‌ها ورشکسته‌اند و دلیل اینکه تاکنون این موضوع مسکوت مانده است این است که 20 صندوق از رانت‌های مختلف استفاده می‌کنند.»

به گفته ایزدخواه، این 4 صندوق عمومی که از اهمیت بیشتری برخوردارند در سازمان تأمین اجتماعی ضریب پشتیبانی زیر 5 است یعنی این سازمان برای اداره امور خود باید هرسال وام بگیرد یا به فروش دارایی‌ها و ذخایر خود دست بزند. که همان آینده فروشی است.

 وضعیت صندوق بازنشستگی یک به یک است

او به وضعیت صندوق بازنشستگی کشور اشاره می‌کند: «صندوق بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح نیز زیر یک است و اگر در بودجه دولت ارقامی را پیش‌بینی نکند، قادر به ادامه حیات نیستند، کما اینکه سال 93 چنین بحرانی در صندوق بازنشستگی کشوری ایجاد شد. تنها صندوقی که در حال حاضر می‌تواند به علت جوان بودن تا حدودی روی پای خود بایستد صندوق بیمه روستاییان و عشایر است که در سه سال گذشته در جذب حداقل 6 میلیون روستایی ناکام بوده است.»

ایزدخواه معتقد است خط‌مشی اساسی برای برون‌رفت از بحران صندوق‌ها ارائه نشده است و وزارتخانه فقط به دنبال کاهش نرخ جایگزینی است. او می‌گوید: «نرخ تورم در بهداشت و درمان دو برابر سایر بخش‌ها بوده و هزینه‌های طرح تحول فقط در سازمان تأمین اجتماعی دو برابر 52 سال گذشته شده است و برای جبران کسری‌ها به دنبال فروش و انتشار اوراق مشارکت هستند.»

ایزدخواه، فعال حوزه کار و تأمین اجتماعی اظهار می‌کند: «120 هزار میلیارد تومان بدهی موجود دولت فقط به سازمان تأمین اجتماعی است. طرح تحول سلامت به علت ضعف بنیان‌های کارشناسی در وزارت تعاون و تحمیل هزینه‌های سرسام‌آور خسارت جبران‌ناپذیری را متوجه منابع سازمان تأمین اجتماعی و حتی دولت کرده است و در صورت انتخاب مجدد ربیعی و دکتر هاشمی شاهدِ جدال و زورآزمایی بر سر این منابع خواهیم بود.»

به گفته ایزدخواه با کتمان‌کاری، و رفوگری صندوق‌های بیمه‌ای و ازجمله سازمان تأمین اجتماعی اداره می‌شود، تا جایی که این سازمان در بودجه سال جاری خود با یک کسری 25 تا 30 درصدی روبروست و متعهد به بازپرداخت حداقل 6 هزار میلیارد تومان وام و سود دریافتی به بانک‌ها است.

شستا و باید و نبایدهای آن

ایزدخواه می‌گوید: «صندوق‌های بیمه‌ای پیشران اقتصاد ملی نیستند و چنین وظیفه‌ای ندارند درحالی‌که وزیر در برنامه خود آن را پیشران می‌داند. گفته می‌شود که شرکت شستا حیات خلوت دولت‌ها نیست، اما تغییرات پی‌درپی در این هلدینگ نسبت به متوسط دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد بسیار بالاتر رفته و اساس برنامه‌ریزی را از بین برده است. قرار بود شستا فریادرس تأمین اجتماعی باشد، اما خود به تأمین اجتماعی 10 هزار میلیارد تومان بدهی دارد و نسبت سود حاصله به سرمایه روزان کمتر از 5 درصد است.»

بانک رفاه زیان عملیاتی دارد

آیا بانک رفاه می‌تواند در کنترل بحران نقش داشته باشد؟ ایزدخواه پاسخ می‌دهد: «بانک رفاه 1200 میلیارد تومان زیان عملیاتی داشته و قرار بود یار تأمین اجتماعی باشد. اما متأسفانه برنامه مشخصی برای خروج از بحران صندوق‌ها وجود ندارد. از طرفی راهبردهای سرمایه‌گذاری علی‌رغم مبانی قانونی برنامه پنجم توسعه و قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی هیچ گزارش و لایحه‌ای به دولت داده نشده است و امروز شاهد سرگردانی سرمایه‌های بیمه‌شدگان در شرکت‌های سرمایه‌گذاری صندوق‌ها هستیم.»

به گفته ایزدخواه، مطابق آمار تأمین اجتماعی 18 هزار حادثه ناشی از کار را گزارش می‌کند، اما در برنامه وزیر عنوان‌شده که این حوادث از 1800 به 1400 کاهش خواهد یافت، امیدواریم که این رقم صرفاً غلط تایپی باشد. طنز جالبی است که افزایش سالانه 6 درصدی بیمه بیکاری در دستور کار است، این چه برمه‌ای است؟ مگر قرار نبود پایداری شغل وجود داشته باشد؟ بیمه بیکاری که طبق قانون وجود دارد، چه نیازی به برنامه شما است؟

وی بی‌توجهی به مقوله فضای کسب کار مشخص نشدن دیدگاه‌های این وزارتخانه در خصوص اصلاح قانون کار بی‌رغبتی به اصلاح فصل تشکل‌های قانون کار از دیگر ضعف‌های اساسی برنامه وزارتخانه است.

 
کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید