Performancing Metrics

آلمان - ژاپن یا روسیه - چین : انتخاب کنیم | اتاق خبر
کد خبر: 408267
تاریخ انتشار: 6 فروردین 1397 - 12:27
می شود امسال اینکار را کرد؟
آدمی به آرامی و پس از آبدیده شدن فولاد وجود در کوره زندگی اجتماعی می آموزد که جایی به نام میهن و سرزمین تنها یک نام و یاد نیست، بلکه بخشی از وجودش می شود.

خبر3

به گزارش اتاق خبر، به نقل از ساعت24- این گونه است که هر فردی که زاد و رشدش در ایران، در گواتمالا، در هندوراس، در مصر یا مراکش و در هر سرزمین دیگر بوده است مهر آن سرزمین را به دل میگیرد وآن را ارجمند و گرانسنگ میداند و برای آبادانی اش کوشش می کند. بیشتر ایرانیان نیز چنین نگاهی دارند و آرزوی بزرگشان این است که به همراه سترگ شدن بیشتر این عزیز و گرامی خود نیز روزهای خوش و خرمی را ببینند و رنگ و بوی خوشبختی بیشتر احساس کنند. اکنون که زمستان 1396 نیز همانند همه زمستانهای پرشمار میخواهد جایش را به بهار بدهد، آنهایی که شور و شوق جوانی را کمتر و عقل و منطق را بیشتر در تصمیمهایشان دخالت میدهند بیش از هر وقت دیگر شاید به این بیندیشند که برای سربلندی بیش از پیش این سرزمین چه باید کرد؟ بدون چون و چرا باید نیک بدانیم هر رخدادی که بخواهیم برای این کشور بیفتد باید پیش از آن در یاد و ذهن هر کدام از ما باید رخ دهد. باید چشمهایمان را باز، گوشهایمان را تیز و هر روز بر نیرومندی، شادابی و سرزندگی فردی خود بیفزاییم تا ایران ارجمند از این سرزندگی هر کدام از ما شاداب و نیرومند، توانا و دانا باشد. به نام ایران دانا و توانا باشیم و گامهای بلند را از یاد و کار در ذهن و عمل خویش برداریم.خوشبختانه اکنون و در سالهای آخر سده 1300و برخلاف سالهای 1360 که ایران دوستی و میهن خواهی از سوی نیروهای سیاسی نکوهیده بود و حرف و سخن در این باره کمتر به میان میآمد همه احزاب و گروههای سیاسی با ناسیونالیسم و وطن خواهی همراه شدند و این یک فرصت طلایی برای عبور دادن ایران از گردونه توسعه نیافتگی است. یادمان باشد و خوب به پیرامون خود نگاه کنیم و رفتارها، دگرگونیها و آینده نگری کشورهای همسایه مان، کشورهای کمی دورتر و شامل خاورمیانه و پس از آن آسیا و سایر کشورهای جهان را بررسی کنیم تا درک دقیقی از ضرورت عبور از گردونه اندوه بار توسعه نیافتگی پیدا کنیم. بدترین اندیشه راه های عمل این است که تصور کنیم دنیا همان دنیای50 سال پیش و حتی 10 سال پیش است و میتوانیم با آرامش و درنگ و باری به هر جهت کار کنیم و دنیا نیز چشم به راه ما میماند. این واقعیت نیست. واقعیت این است که دنیا چشم به راه ایران نیست تا ساز خود را با ساز ایران کوک کند و با ایران مدارا کند و بردبارانه بایستد تا ایران از راه برسد. دنیای امروزبا شتاب بهت آور و شگفت انگیزی در رفتن است و هر ساعت و هر روز گامی به پیش میگذارد و اگر درنگ ما به درازا بکشد خدای ناکرده از ما می گذرند. برای اینکه این حرف و سخن را به آمار و اطلاعات و واقعیتها پیوند بزنم به سهم ایران درتجارت جهانی اشاره میکنم. سهم ایران از تجارت جهانی در حالی که قیمت نفت دراوج باشد نیز به نیم درصد نمی رسد. در دنیایی که رشد و شتاب تولید کالاهای صنعتی، خدمات و کشاورزی مرزندارد پر کردن این میزان سهم در تجارت جهانی همانند آب خوردن آسان است. این یک واقعیت تلخ است که ایران تقریبا هیچ کالای ممتاز و منحصر به فردی تولید نمیکند که اگر نکرد دنیا و حتی کشوری را در تنگنا قرار دهد. کدام کالای صنعتی ایران است که اگر به بازار عرضه نشود بازار کمبود جدی آن را احساس میکند. شاید پیش از این و در دهه های سپری شده اگر نفت ایران به بازار جهانی عرضه نمی شد قیمت این کالای راهبردی با جهش همراه میشد و سطح رفاه مادی مردم جهان را کاهش میداد اما امروزه کشورهایی مثل روسیه، عربستان و حتی عراق آنقدر ظرفیت دارند که به چشم برهم زدنی جای خالی نفت ایران را در بازار جهانی به خود اختصاص دهند. آیا مردم جهان نمی توانند فرش دستباف حتی کشور چین را جایگزین فرش دستبافت ایران کنند؟ آیا اگر ایران پسته صادر نکند دنیا در ماتم فرو می رود؟ پس باید لباس رخوت، خوش خیالی در اندازه گیری قدرت ایران در جهان، خوشبینی در اینکه ایرانیان چنین اند و چنان را باید کنار بگذاریم و برای نگهداشت ایران کهنسال بیش از پیش کار کنیم و عقل را به کار گیریم.. این آرزوی بزرگ که ایران باید در بالاترین پله در غرب آسیا بایستد نیازمند ایستادگی، کار بیشتر، دیدگاه سازگارتر، تفاهم و توافق ملی است و نمی توان تنها در خیال و رویا به سر برد و تصور کرد تنها کافی است که آرزو کنیم.

چند کار کنیم


برای رسیدن به ایران دانا و توانا، ایران بزرگ و سربلند، ایران باثبات و اثربخشی بلندمدت و همه سویه و ایران خوشبختتر چند کار باید کرد و امیدواریم جامعه ایرانی درکلیت خود به این کارها باور و ایمان داشته باشد. نخستین کار این است که از خوشخیالی دست برداشته و با دلسوزی، شجاعت و فداکاری نقاط ضعف کشور را در چند حوزه و چند گلوگاه اصلی شناسایی کنیم. به طور مثال اکنون بر شمار کسانی که باور دارند ضعف بزرگ ایران در شناخت دقیق از نیروهای همسو و هم مسیر در سطح جهعان است، هر روز اضافه میشود. ایران باید با اروپای نیرومند متحد باشد یا روسیه؟ ایران باید با کره جنوبی سازگارتر باشد یا کره شمالی؟ ژاپن برای همکاری مناسبتر است یا چین؟ این کاری است که باید روی آن متمرکز شویم و به یک نقطه مناسب برسیم. سردرگمی در این باره نمیتواند ادامه یابد. باید بدانیم مصلحت و منفعت ایران به طور مثال در صنعت این است که با آلمان همکاری کنیم یا روسیه؟ باید بفهمیم که تکنولوژی روزآمد و سرمایه های مازاد ژاپن به کار ایران می آیند یا طمع و رزی  چینیهای تازه به دوران رسیده؟ به نظر می رسد اگر در سال 1397 تنها همین یک کار را بتوانیم با دلسوزی، آینده نگری پیش ببریم به مرزهای ایران دانا و توانا میرسیم. سرسبزی و شادابی و زنده شدن طبیعت در بهار زیبا با دور ریختن ذهنیتهای نادرست همراه باشد. بخش خصوصی ایران در تبیین آنچه در بالا به عنوان یک راه اصلی برای رسیدن به ایران بزرگ معرفی شد نقش اساسی تری باید داشته باشد.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید