دیروز هیات نمایندگان اتاق بازرگانی نشست داشت. صدها عضو بزرگترین تشکل کارفرمایان ایرانی دیروز ضمن اینکه برنامههای همیشگی را برگزار کردند از یکدیگر میپرسیدند خبر تازه چه داری؟ نگارنده نیز همین پرسش را با گروهی از بازرگانان و صنعتگران حاضر در نشست در میان گذاشتم. بازرگانان و فعالان اقتصادی نیز با این حرف همیشگی که خبرها در دست شماست پاسخ چهره مثل «خوب می شود» یا اینکه «بهتر از این نمی شود» را با نشان دادن شگفتی و نگرانی در اندام و چهره تکرار میکردند. بیشترین نگرانی بخش خصوصی این است که نمیدانند دولت به عنوان نهادی که باید به دلیل اختیارات و وظایفی که دارد چه طرح و برنامهای برای تعامل یا تقابل با ایالات متحده آمریکا دارد و با کدام سیاستهای اقتصادی قصد دارد این روزهای سخت را ساماندهی کند. مدیران و صاحبان بنگاهها در حسرت این هستند که نهادهای اداره کننده جامعه ایرانی با آنها درباره همه چیز صحبت کند و به آنها توضیح دهد با کدام ابزار و با کدام نیرو سرمایه اجتماعی و اقتصادی توانایی ایستادگی در برابر موج سنگین یورش آمریکا را به دست میآورد. بخش خصوصی ایران اما از سوی دیگر در حیرت است که دولت چرا این همه خونسرد است و با اینکه میداند عرضه ارزی که در اختیارش است هر روز به نسبت تقاضای فزآینده ارز کمتر می شود اما هنوز به حراج ارز ادامه میدهد و با سختگیری در شکلگیری کامل بازار ثانویه راه را برای ورود عرضه رز به شکلهای مختلف میبندد. این حسرت و حیرت نزد بنگاهها اما درمیان خانوادهها شدیدتر و غمانگیزتر است. خانوادههای ایرانی به چشم میبینند و با پوست و گوشت و استخوان افزایش شدید قیمت کالاها و خدمات و کاهش قدرت خرید درآمدها هستند. شهروندان البته هرگز به بنگاهها اعتماد ندارند و سخنان آنها را مبنی برافزایش قیمت تمام شده تولیدات و عرضه کالا را قبول ندارند و میگویند همه آنها اجحاف میکنند. از سوی دیگر این شرایط آنها را متقاعدکرده است که دولت دوازدهم فاقد ابتکار و نوآوری برای مهار بحران شتابان شدن نرخ تورم است و اعتماد آنها به توانایی و حجم اختیارات دولت بیش از پیش از دست می رود. شهروندانی هستند که مدام حسرت میخورند چرا مثل برخی افراد که احتمالا اطلاعاتی بیشتر از آنها داشتهاند ریال خود را تبدیل به سکه و دلار نکرده اند و در حیرتاند که این موج سهمگین از راه رسیده با دارایی باقیماند آنها چه خواهد کرد و چگونه باید این دارایی را از تاراج تورم شتابان در امان نگه دارند. از سوی دیگر رسانه ها به مثابه یک نیروی بزرگ در میان اجزای نهاد مدنی نیز در این روزهای داغ و عجیب در میانه دو موضوع اطلاعرسانی واقعی از بطن و متن بحران اقتصادی و در جریان قرار دادن شهروندان از وخامت اوضاع و نانوشتن برخی حقایق به دلیل اینکه التهاب و ترس بیشتری برمردم مستولی نشود گیر افتاده اند. رسانهها حسرت میخورند که چرا نمیتوانند همه حقایق را بنویسند و به این ترتیب مشتریان تازه جلب کنند و اجازه ندهند تیراژ کاهندهشان بیش از این با خطر کاهش بیشتر مواجه شود، رسانه ها اما در حیرتاند که چگونه است که رسانههای حکومتی در همین روزهای سخت میتوانند نقد دولت را در دستور کار قرار داده و بدون توجه به اینکه تضعیف نهاد دولت دراین شرایط راه را برای پیشرفت افراطیون منتقد آمریکا در مقابله با ایران هموار میکند.
کد خبر:
413649
تاریخ انتشار: 1 مرداد 1397 - 11:45