Performancing Metrics

اخلاق، قربانی اقتصاد متمرکز | اتاق خبر
کد خبر: 424506
تاریخ انتشار: 1 فروردین 1398 - 19:07
محمد ماشین‌چیان| کارشناس اقتصادی|

نخستین قربانی اقتصاد متمرکز اخلاق و کرامت فرد است. مکاتب جماعت‌گرا آنچه را که «منافع جمعی»، «خیر عمومی»، یا «منافع ملی» می‌خوانند بر حقوق تک‌تک افراد جامعه مقدم شمرده و آگاهانه آماده‌اند حقوق فردی هر شهروندی را که لازم ببیند نقض کنند. هدف همواره وسیله را توجیه می‌کند. این تفکر چند اشکال اساسی دارد:

1- با طبیعت بشر در تضاد است.

2- کسانی که قرار است برای جامعه و عموم و عوام تصمیم بگیرند خود انسان جایزالخطا هستند، لذا مانند سایر انسان‌ها اولویت‌هایی دارند و منافعی و خویشاوندانی و...

3- منافع جامعه، آن‌طور که در نظر فرد ناآشنا می‌رسد، همگن و یکسان نیست. در ادامه توضیح بیشتر خواهم داد.

تجربه جامعه بشری نشان می‌دهد به ویژه درتاریخ معاصر انسان‌ها در 2 مسیر و در 2 نوع اقتصاد می‌توانند فعالیت کنند. یک راه کسب درآمد در چارچوب مکاتب فردگرا و دیگری در چارچوب مکاتب جماعت‌گراست. در مکاتب فردگرا فقط یک راه برای کسب آنچه در اسلام روزی حلال خوانده می‌شود، وجود دارد؛ باید به دیگر افراد جامعه خیری برسانیم؛ کالایی یا خدماتی ارائه کنیم که یا کیفیت بهتری نسبت به رقبا داشته باشد یا ارزان‌تر از محصولات و خدمات آنها باشد. در نقطه مقابل چنانکه در احوالات امروز کشور می‌بینیم، در چارچوب مکاتب جماعت‌گرا ثروت در گرو اقناع یک سیاستمدار دیوانسالار دولتی است. کافی است بتوانید شرایط لازم را برای دریافت بخشی از جدیدترین بسته حمایتی دولت از این و آن صنعت یا دریافت یکی از ده‌ها نوع یارانه دولتی فراهم کنید و بتوانید مسئولی را قانع کنید تا به نفع محصولات شما و به ضرر ده‌ها میلیون نفر ایرانی تعرفه جدیدی وضع کرده و قیمت محصولات مشابه خارجی را بالا ببرد یا واردات آن را به هر بهانه‌ای ممنوع کند. محصولاتی که هم کیفیت بهتری و هم قیمت ارزان‌تری دارند. نگاه کنید به خوردروهایی که امروز در ایران می‌رانیم یا به داروهای بی‌کیفیت ایرانی که میلیون‌ها بیمار مجبورند به عوض داروی باکیفیت و ارزان مصرف کنند. کافی است بتوانید مسئولی را قانع کنید تا تصمیم بگیرد مردم چه نیاز دارند یا ندارند. چه می‌خواهند یا نمی‌خواهند. چه حق دارند یا ندارند و... به بهانه خیر عمومی یا منافع ملی تا بدین‌وسیله برای خود ثروت و منفعتی کسب کنند. در نتیجه این حمایت‌ها مردم ایران مرفه‌تر نیستند، هیچ کدام از صنایع داخلی قوی‌تر و رقابت‌پذیرتر از چهل سال پیش نیستند. در نتیجه این حمایت و خیرخواهی انگشت شماری از مردمان کشور بیش از پیش و به بهانه فقرا و ضعفا ثروتمند شده‌اند.

اگر افراد آزاد باشند برای خوشبختی خود و خانواده و خودشان بکوشند، در نتیجه برای حذف به جامعه با یکدیگر رقابت خواهند کرد. در نقطه مقابل اگر تصمیم راجع به زندگی تمام اعضای جامعه در انحصار مشتی سیاستمدار درآید در نتیجه ناراستی‌ها در جامعه ایجاد خواهد شد و نفع شخصی در گرو اقناع سیاستمداران خواهد بود.

برای اخلاقی کردن جامعه یک راه‌حل فردی است که در آن فرد برای منفعت خویش تلاش می‌کنند و در عمل به جامعه خدمت خواهند کرد. دومی راه‌حل جماعت‌گرا است که در آن عده انگشت‌شماری، خستگی‌ناپذیر و حتی پس از بازنشستگی، اصرار دارند به جامعه خدمت کنند و در عمل برای عده محدودی از جیب تمام اعضای جامعه رانت و ثروت ایجاد می‌کنند. اولی داوطلبانه است و دومی اجباری در اجبار هیچ فضیلت اخلاقی وجود ندارد درحاليكه تلاش برای خلق
ارزش و ثروت و بهبود زندگی و معاش خانواده، هر چند در نظر عده‌ای خودخواهانه فرض می‌شود، همه فضیلت است.

نتیجه اینکه وقتی چارچوب اجباری جماعت‌گرا را جایگزین انتخاب داوطلبانه فردی کردیم. فارغ از آنکه نیت ما خیر است یا غیر، عملا تیشه به ریشه بنیان‌های اخلاقی جامعه خواهد زد. آنچه امروز ملاحظه می‌کنیم نتیجه طبیعی و گریزناپذیر اقتصاد برنامه‌ریزی شده متمرکز است و سابقه تاریخی سایر کشورهایی که چنین نظام‌های اقتصادی‌ای را آزموده‌اند نیز گواهی بر این مدعا است.

نظرات
ADS
ADS
پربازدید