Performancing Metrics

راه‌های رسیدن به پول | اتاق خبر
کد خبر: 427187
تاریخ انتشار: 30 اردیبهشت 1398 - 10:55
محمد فاضلی

ایران امروز سرزمینی است که در آن می‌توانید پولدار خفنی بشوید و این کار را به سرعت هم انجام دهید. قصد دارم در این یادداشت، یکی از راه‌های خفن پولدار شدن را به شما هم یاد بدهم، چیزی شبیه آشپزی است. راه‌های خفن پولدار شدن، قسمت اول: تاسیس مؤسسه مالی و اعتباری. اول، از یک جایی (مثلا اداره تعاون شهرتان) مجوز بگیرید که صندوق قرض‌الحسنه راه بیندازید. اول بگویید فقط می‌خواهم در سطح شهر خودم فعالیت کنم. دوم، چند نفر کله گنده و آدم بانفوذ را عضو هیات مدیره صندوق کنید. کارهای زیادی باید انجام دهید و به نفوذ و کمک آنها نیاز دارید. سوم، تبلیغ کنید و شعبه تاسیس نمایید. غیرقانونی است، اما اگر اعضای هیات مدیره را خوب انتخاب کرده باشید، می‌توانید بدون نظارت بانک مرکزی، شعبات و سپرده‌گیری از مردم را گسترش دهید. چهارم، شما چون تحت نظارت بانک مرکزی نیستید، از هفت دولت آزادید و می‌توانید نرخ سودهای بسیار بالا به مردم پیشنهاد کنید. مردم پول‌های‌شان را به سمت شما روانه می‌کنند. پنجم، بانک‌های تحت نظارت و قانونی، قادر نیستند در نرخ سود با شما رقابت کنند، عقب می‌مانند و شما خوب سپرده‌گیری می‌کنید. شما موفق می‌شوید پول را از بانک‌های قانونی به صندوق غیرمجاز خودتان منتقل کنید. برخی از بانک‌های مجاز با شما رقابت می‌کنند و تعهدات سودی را می‌پذیرند که عملا به معنای خسارت به خودشان است. ششم، شما سود بالایی می‌دهید و به تدریج بانک‌های قانونی هم مایل می‌شوند که در صندوق شما سپرده‌گذاری کنند. شما ریسک کارهای خودتان را به بانک‌های قانونی هم گسترش می‌دهید و به این ترتیب همه در کاری که می‌کنید شریک می‌شوند. هر اتفاقی برای شما بیفتد، به سرعت همه را درگیر می‌کند. هفتم، حالا شما آنقدر بزرگ‌ شده‌اید که بخش قابل توجهی از بازار پولی کشور دست شماست. همه باید هوای شما را داشته باشند که اگر زمین بخورید، اتفاقات بدی می‌افتد و پای خیلی چیزها به میان کشیده می‌شود. هشتم، فعالیت‌تان را گسترش می‌دهید و به بقیه بخش‌های اقتصاد اعم از زمین، مسکن، ارز و طلا حمله می‌کنید. شما آنقدر وعده سودهای کلان به سپرده‌گذاران داده‌اید که از فعالیت‌های سالم اقتصادی نمی‌توانید آنها را جواب دهید، باید کار ناسالم کنید. پولشویی یک گزینه خوب است. نهم، وام‌های کلان به دوست و رفیق‌تان می‌دهید، با بهره‌های سنگین، و سود موهوم این وام‌ها را – که خودتان هم می‌دانید برنمی‌گردند – در حساب‌ها لحاظ می‌کنید تا تراز عملکرد شما مثبت نمایش داده شود. دهم، از منابع سپرده‌گیری شده، به خودتان با بهره اندک وام می‌دهید و دوباره در مؤسسه خودتان با نرخ بهره 35‌درصدی یا بیشتر سپرده‌گذاری می‌کنید. یازدهم، شما به تدریج منابع مؤسسه (همان سپرده‌های مردم و سپرده‌های سایر بانک‌ها نزد مؤسسه شما) را به خودتان و سایر آشنایان وام می‌دهید. صندوق ورشکسته می‌شود و مردم برای گرفتن سپرده‌های‌شان صف می‌کشند. دوازدهم، زمین خوردن شما باعث می‌شود خسارت بانک‌های دیگر و میلیون‌ها سپرده‌گذار، برای دولت و کشور مشکل امنیتی درست کند. همه به دست و پا می‌افتند که یک جوری قضیه را سر هم کنند. سیزدهم، پول سپرده‌گذاران از منابع بانک مرکزی، به هزینه تورمی که ایجاد می‌کند، پرداخت می‌شود. چهاردهم، شما و رفقا که منابع مؤسسه (سپرده‌های مردم) را به اموال، خانه و زمین، طلا و ارز تبدیل کرده‌اید، در توفان تورمی، ارزش دارایی‌های‌تان چندین برابر می‌شود. حالا اگر اصل پول را هم از شما بگیرند، دارایی شما آنقدر بر اثر تورم زیاد شده که می‌توانید هر کاری را به دلخواه انجام دهید. ممکن است با این دستورالعمل، مجبور شوید مدتی را هم در زندان سر کنید، یا در نظر مردم و تاریخ به‌عنوان یک کثافت جلوه کنید، اما بعد از آزادی خودتان و دوستان می‌توانید تا آخر عمر و تا چند نسل بعد، به خوبی و خوشی زندگی کنید؛ در کانادا، موناکو، لس‌آنجلس یا در پنت‌هاوسی در تهران خودمان.

* استاد دانشگاه

 
نظرات
ADS
ADS
پربازدید