به گزارش اتاق خبر،اين در حاليست که پيشبينيهاي مالياتي در سالهاي گذشته هم به صورت کامل محقق نشده است. همچنين برخي نهادها و اقشار که با عنوان فرهنگي، فعاليت ميکنند نيز همچنان از ماليات معافند. «آرمانملي» در گفتوگو با عباس هشي- تحليلگر مسائل اقتصادي- به بررسي مالياتها در بودجه 99 پرداخته که در ادامه ميخوانيد.
آيا درآمدهاي مالياتي در بودجه، اصولا مانور تبليغاتيست يا آنکه قابل تحقق خواهد بود؟
بحث ماليات همانطور که ميفرماييد مانور است. اينکه اتکاي بودجه به نفت کاهش پيدا کند و به ماليات متکي شود، هدفي بوده که هم پيش از انقلاب در شکلي وجود داشته و هم پس از انقلاب بهعنوان يک آرمان اقتصادي بيان شده است. آرمان جمهوري اسلامي و مردم، مبارزه با فساد، رفع تبعيض و اصلاح نظام اقتصادي بود. معياري که دولت مردمي را اثبات ميکند، اين است که مردم بخشي از درآمد خود را براي هزينه خدمات به دولت بدهند و از خدماتي که دولت به آنها ميدهد، رضايت داشته باشند. اصولا ماليات، نوعي ايجاد زمينه حسابخواهي مردم از دولت و پاسخگويي دولت به مردم است. هر کسي هم که ماليات بپردازد، از دولت مطالبهگري ميکند. اين را ما بيشتر در ماليات بر خرج ميبينيم که مردم از جيب خود ميپردازند؛ همه نظامهاي مالياتي جهان هم از سمت ماليات بر درآمد به سمت ماليات بر درآمد و خرج رفتهاند تا بتوانند زمينه حسابدهي و حسابخواهي را بين مردم و دولت، ايجاد کنند.
چرا مالياتستاني تاکنون در کشور ما به درستي اجرا نشده است؟
آنچه اين رابطه را در کشور ما بر هم زده يکي اقتصاد نفتي بوده که بهرغم سياستگذاريها جدايي از آن، اجرا نشده و دوم هم اقتصاد زيرزميني است که اين مالياتستاني را چه شيوه آن درست باشد چه غلط، تحتالشعاع قرار داده است. غير از اين اقتصاد زيرزميني که ماليات نميدهد، ما يک مقدار فرار مالياتي هم به شکل امتياز و تصميمات سياسي در قانون ماليات داريم. معافيتهاي مالياتي معمولا از تبعات سيطره سياست بر نظام مالياتي است. اصولا در جهان، معافيتهاي مالياتي را به فعاليتهاي خاص، آن هم تحت نظارت اختصاص ميدهند. مثلا خيريهها را از ماليات معاف ميکنند؛ اما مشروط بر اينکه پولي که از مردم ميگيرند، صرف امور مردم هم کنند. با اين حال بايد حساب و کتاب خود را تحويل دهند و گزارشگري شفاف مالي داشته باشند و فعاليتهاي زيرزميني انجام ندهند. آنچه به نظام مالياتي کمک ميکند شفافيت مالي، گزارشگري مالي، اظهارنامه مالياتي، صورتهاي مالي حسابرسي شده است. يعني فرهنگ و مباني حسابدهي، حسابخواهي و حسابرسي ايجاد شده باشد و طرفين يعني دولت و مردم از اين بابت در مقابل هم مسئول، پاسخگو و مطالبهگر باشند.
ارزيابي شما از پايههاي مالياتي مندرج در بودجه سال 99 چيست؟
اتفاق خوبي که جبر زمانه براي ما رقم زده، کاهش درآمدهاي نفتيست که دولت و مجلس را مجبور کرد بودجه متکي به ماليات ببندند. ما يک اخلاقي هم داريم که هر وقت کفگير به ته ديگ ميخورد، ميرويم ببينيم از چه موردي ميتوانيم ماليات بگيريم. يک روز ميگويند از سپردهها ماليات بگيريم؛ خيلي هم خوب است! همه دنيا از سپردهها ماليات ميگيرند. ولي نرخ تورم و نرخ بهره سپرده يکيست و نزديک هم است. اما در مملکتي که ارزش پول ملي با تصميم و مهندسي غلط به يک سوم کاهش مييابد و سپردههاي مردم در بانکها صرف اعطاي وامهايي ميشود که قسطهاي آن پرداخت نميشود و با آن وامها برجسازي ميکنند و مراکز خريد بزرگ ميسازند. اين روش درستي نيست. قيمت اينها هفت هشت برابر ميشود و پول مردم شده يک سوم! اين بيانصافي است که بياييم از اين پولي که کمارزش شده، 25درصد هم ماليات بگيريم. به اينجا که ميرسند جا ميزنند. هنرپيشهها و فوتباليستها در همه جاي دنيا ماليات ميدهند. حالا براي اينکه ماليات ندهند، اقامتگاه خود را در مناطق بهشت مالياتي درست ميکنند و رفت و آمد خود را به گونهاي تنظيم ميکنند که درگير بحث ماليات نشوند. آماري که ما از دادگاههاي مالياتي در اتحاديه اروپا داريم، نشان ميدهد بيش از 70درصد پروندههاي مالياتي دادگاههاي اروپا مربوط به همين اقشار ورزشکار و نويسنده و سلبريتيها و غيره و ذلک است که با ترفندهاي مالياتي، از پرداخت آن فرار ميکنند.
آيا دولت درآمدهاي مالياتي را واقعبينانه پيشبيني کرده است؟
هر سال درآمد مردم محاسبه ميشود تا بدانيم چقدر درآمد در سطح کشور تحصيل شده و برمبناي آن، عددي را بهعنوان ماليات محاسبه ميکنند. اما دولت زماني که همه اظهارنامههاي مالياتي را ارائه ميدهند و مالياتها را وصول ميکند آن وقت به آن مبالغ ميگويد ماليات! اينجا يک بحث درآمد تعهدي و يک بحث درآمد نقدي داريم. بودجه ما از اساس نقدي است و قرار است آن را تعهدي کنيم. اين يک اشکال! اين مالياتي که ميگويند در سال گذشته 175هزار ميليارد تومان وصول کردهايم، يک بخشي از آن ماليات بر درآمدي است که در سال 97 اتفاق افتاده و يک بخشي هم بدهي مالياتي سالهاي گذشته است که در آن سال وصول شده است. سيستم ميگويد اين عدد سال گذشته اين رقم بوده و بر آن اساس 30درصد پيشبيني را بالا ميبريم. پس اين يکي هم از اساس غلط است. يعني عددي که پشتوانه آن معلوم نيست.
چه راهکاري براي حل مشکل مالياتستاني در بودجه وجود دارد؟
از نظر من، بيايند در قانون بودجه سال آينده معافيتها را کلا حذف کنند و همه مشمول ماليات شوند. اگر نهادي هست که بايد اين ماليات را به آن پس داد حسب ضرورت هزينههاي اجتماعي که آن نهاد مسئوليتش را دارد، جداگانه پرداخت کنند. ما اکنون بيش از 100هزار موسسه خيريه داريم که خيلي از آنها اظهارنامه نميدهند. همچنين تعداد زيادي موسسه آموزشي داريم که اينها دارند از معافيت استفاده ميکنند و کسي هم با آنها کاري ندارد. اما اگر کنار يک موسسه آموزشي يک کلاس خصوصي راه انداختهاند يا سالن ورزشي تاسيس کردهاند يا انتشاراتيست و کتاب کنکور ميفروشد که نبايد مشمول معافيت بشوند. متاسفانه در اين موارد پاي مميز باز ميشود و تشخيص فردي او معيار قرار ميگيرد. تشخيص فردي اشتباهاتي را به وجود ميآورد که يا با قصد قبلي است يا واقعا در اثر فقدان اطلاعات و بدون غرض مخصوص است. اما در هر صورت اجراي قانون را متزلزل ميکند.