این موضوع در سالهای اخیر جزو مطالبات فعالان بازار بود تا بورس ما شاهد این همه محدودیت معاملاتی نباشد. این محدودیت باید برداشته شود، اما برداشتن آن مانند بازار متشکل ارزی است که اگر شرایط از بُعد زمانی برای برداشتن آن آماده نباشد، اثرات مخربی خواهد داشت. در روند نزولی فرسایشی کنونی بورس، اگر نسبت به برداشتن حجم مبنا اقدام شود، تأثیر منفی آن از تأثیر مثبتش بیشتر خواهد بود. البته باید این طرح اکنون آماده شود و سپس در زمان مناسب و در بازار مثبت آن را اجرا کنیم تا برای آینده اثرات مثبت آن را در بازار ببینیم. نمادهای دارای بازارگردان در فرابورس را باید ب دو دسته تقسیم کرد؛ یکسری از نمادهایی که در حال حاضر قفل در صف فروش هستند. دلیل این اتفاق نیز این است که ناشر سهم، پول کمی در اختیار بازارگردان قرار داده و بازارگردان هم پول و اعتباری که برای حمایت از سهم داشته را خرج کرده است و دیگر کاری از بازارگردان برنمیآید. برای چنین نمادهایی برداشتن حجم مبنا سبب میشود که سهم با منفی بیشتر در قیمت پایانی، از لحاظ زمانی زودتر به تعادل برسد. دسته دوم نمادهای دارای بازارگردان هستند که به شکل عادی معامله میشوند و صف خرید یا فروش ندارند. اتفاقاً در بیش از ۷۰ درصد اینگونه نمادها نیز منابع بازارگردان تمام شده است. حذف حجم مبنا مشکلی برای این نمادها ایجاد نمیکند. اگر حجم مبنای یک سهم قفل در صف فروش برداشته شود، به سرعت ریزش میکند و اثر منفی قیمتی آن غیرقابلانکار است. با توجه به تعداد سهام بازارگردانان در هر نماد و تعهد بازارگردانی آنها در صورت ایجاد روندهای مثبت و صف خرید، مشکلی در عرضه سهم ندارند و به سرعت میتوانند سهم را به تعادل برسانند.
در شرایط فعلی که بیشتر نمادها در روند نزولی هستند و بازارگردانان نیز توانایی حمایت مناسب از نماد را ندارند اگر حجم مبنا برداشته شود سهم هر روز پنج درصد افت خواهد کرد و به سرعت نزول افزوده میشود. اصل این اقدام، کار مثبتی است، اما بازار در روند نزولی قرار دارد و بُعد زمانی برای این کار مناسب نیست. در بازارهای جهانی عدم وجود دامنه نوسان سبب میشود بازارها به سرعت به تعادل برسند و نمادها مدتهای طولانی در صف خرید یا فروش قفل نشوند. اگرچه ممکن است تحت تأثیر یک سری از شرایط خاص و با اخبار تأثیرگذار مثبت یا منفی نوسانات شدیدی را در یک بازار یا نماد شاهد باشیم. اما در این برهه زمانی که بورس تهران در دودلی غالباً منفی قرار دارد و اکثر سهمها نزدیک به 80 درصد از سقف خود ریزش داشتهاند، اما همچنان بازار با ریسک نزول بیشتر همراه است. افزایش هزینههای بنگاههای تولیدی که از طرف بودجه 1401 ممکن است به شرکتها تحمیل شود از یکسو و بحث اثرات روانی برجام و برداشته شدن تحریمها از سوی دیگر، فشارهایی را متوجه بازار میکند.
در این شرایط، اگر دامنه نوسان حذف شود ممکن است با اعلام خبر توافق، بازار با افت 20 درصدی در یک روز مواجه شود.در زمانهای عادی که بازار متعادل است، برداشته شدن دامنه نوسان حتی به کاهش نوسانپذیری در سهم نیز منجر میشود که این موضوع به نفع بازار است وصفهای خرید و فروش از بین میروند و نمادها خیلی زود به تعادل میرسند و وزن تحلیل بنیادی در بازار بیشتر خواهد شد، اما در این مقطع فعلی، زمان مناسبی برای این کار نیست. این کار در آینده و در زمان تعادل بازار و حتی شروع روند صعودی میتواند انجام بگیرد اما در این شرایط که هزینه شرکتها بهواسطه بودجه 1401 افزایش داشته، احتمال نزول قیمتهای جهانی وجود دارد و توافق برجام نیز دور از ذهن نیست، برداشته شدن حجم مبنا و دامنه نوسان تصمیم منطقی نیست و قطعاً شوک منفی بزرگی به بازار وارد خواهد کرد.
تعادل