پرده نخست) از حدود یک هفته قبل در اکثر گفتوگوهای رسانهای با موضوع مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+4 و امریکا به این نکته اشاره میکنم که نشانههای تحلیلی حاکی از آن است که «توافق» نزدیک است. در واقع، سرعت پیشرفت گفتوگوهای برجامی، طی روزهای اخیر بیشتر شده و دیگر میتوان چشمانداز توافق احتمالی را مشاهده کرد. در حال حاضر تنها موضوع مورد توجه طرفین، مساله «زمان دستیابی به توافق» است. غربیها تلاش میکنند تا این زمان را هرچه سریعتر محقق کنند. بر این اساس است که مقامات بلندپایه کشورهای غربی از ضربالاجلهای زمانی سخن میگویند و خواستار دستیابی به توافق در نزدیکترین زمان ممکن هستند. البته تیم مذاکرهکننده ایرانی نباید مقهور این خواستههای حاشیهای و پیرامونی شود، اینکه کشورهای اروپایی اعلام میکنند تا پایان ژانویه یا سه هفته آینده باید به توافق دست پیدا کرد برای تحت فشار قرار دادن ایران است تا مطالبات مورد نظر خود را کاهش بدهد. البته ایران نیز در دور اخیر گفتوگوها انتظارات خود را تا حد زیادی کاهش داده است.
مذاکرهکنندگان کشورمان متوجه شدهاند باید انعطاف لازم را نشان بدهند و اگر قرار باشد با سطح انتظارات اولیه، وارد گفتوگوها بشوند، دستیابی به توافق غیرمتحمل میشود. در کل معتقدم دورنما و پرسپکتیوی از توافق نمایان شده است و میتوان با اطمینان درباره آن صحبت کرد.
پرده دوم) مساله عجیب اما سکوتی است که این روزها بر تیم مذاکرهکننده ایرانی حاکم شده است. نه علی باقری و نه سایر مذاکرهکنندگان ایرانی، این روزها با رسانههای داخلی و خارجی صحبت نمیکنند. حتی گفتوگوهای کوتاهی که گاه و بیگاه با صدا و سیما داشتند نیز ظاهرا تعطیل شده است. این موضوع باعث بروز تعجب و نگرانی میان اهالی رسانه و تحلیلگران شده است. علی باقری حتی به صورت محدود، گفتوگویی با رسانهها ندارد. در شرایط فعلی، این اولیانوف روس است که سکان هدایت گفتوگوهای رسانهای در خصوص مذاکرات را به دست گرفته است و به هر بهانهای سخن میگوید و توییت میزند. این موضوع باعث بروز برخی واکنشهای منفی در افکار عمومی ایرانی شده است. مردم این روزها از خود میپرسند، چرا اولیانوف تا این اندازه درباره مذاکرات سخن میگوید؟ چرا تیم ایرانی منویات مورد نظر خود را اعلام نمیکند؟ بخشی از این پرسشها در واقع مرتبط با رویکردهای ملی و مرتبط با پرستیژ ملی ایرانیان است. به نظر میرسد، این راهبردی است که تیم ایرانی در پیش گرفته است تا شخصی از تیم مذاکرهکننده ایرانی سخن نگوید. شاید بتوان این گزاره را یکی از نقاط مبهم در مسیر مذاکرات ارزیابی کرد. البته ظاهرا ایران در حال بهرهبرداری از ظرفیتهای ارتباطی چین و روسیه است تا بخشی از فشارها از سوی آنان مهار شود، اما به طور کلی از منظر روابط بینالملل این رویکرد چندان معمول نیست. با عبور از این حاشیهها اینکه مذاکرات در مسیر پیشرفت قرار دارد، باعث خوشحالی تحلیلگران و مردم است.
پرده سوم) یکی از پرسشهای مهمی که این روزها توسط افکار عمومی طرح میشود آن است که چرا تیمهایی از طرف عربستان، کرهجنوبی و... در مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+4 و امریکا حضور دارند؟ حضور عربستان در حاشیه مذاکرات به همان دلایلی صورت میگیرد که کرهجنوبی دعوت شده است. این حضور هیچ ارتباط مستقیمی با مذاکرات ندارد، اما میتوان برخی نشانهها را از این حضور استخراج کرد. نخستین پیام این است که امریکا عربستان را به عنوان یک قدرت منطقهای دعوت کرده تا به ایران این پالس را ارسال کند که عربستان اجازه نخواهد داشت تا زمان حل و فصل کامل گفتوگوهای برجامی، روابط خود را با ایران بهبود ببخشد. در واقع پس از حل اختلافات ایران با غرب است که عربستان میتواند اقدام به عادیسازی روباط خود با ایران کند. پیام بعدی آن است که عربستان با یک انتظارات جانبی وارد وین شده است. عربستان قصد دارد به اروپا، امریکا و حتی چین و روسیه بگوید که تنها مسالهاش با ایران برجام نیست و باید دامنه گفتوگوها با ایران را پیرامون مسائل منطقهای نیز گسترش داد. اینکه عربستان تا چه اندازه خواهد توانست توجه کشورهای مختلف را به این مطالبات جلب کند به تحولات آینده و چگونگی دنبال شدن گفتوگوها مرتبط است.
پرده چهارم) اگر در خاطرتان مانده باشد، مدتی قبل جو بایدن در مصاحبهای اعلام کرد که بعد از احیای برجام در صورتی امریکا تعهداتش را عملیاتی خواهد کرد که ایران دور تازهای از گفتوگوها با طرف مقابل را در خصوص موضوعات منطقهای، مساله حقوق بشر، تواناییهای موشکی و... آغاز کند. بر این اساس حضور عربستان در راستای پیگیری مطالبات کشورهای حاشیه خلیج فارس است. باید توجه داشت که عربستان روابط بسیار نزدیکی به مجموعه کشورهای 1+4 و امریکا دارد و از نفوذ کلام قابل توجهی در این زمینه برخوردار است. در یک چنین اتمسفر پر رمز و رازی است که مذاکرات ایران با طرفهای مقابل در حال برگزاری است و باید امیدوار باشیم که ایران بتواند از شکافهای موجود نهایت بهرهبرداری را برای استیفای منافع حداکثریاش صورت بدهد.
تعادل