با توجه به رشد قابل توجه قیمتی بیشتر کامودیتیها در بازارهای جهانی و حتی در برخی از آنها شکسته شدن سقفهای تاریخی و ثبت رشدهای بیسابقه، حال این سوال به میان میآید که آیا این مورد برای کشورهایی که اقتصادی کامودیتیمحور دارند خصوصا کشور ما، چه تاثیری دارد و آیا میتواند در نقش یک فرصت تلقی شود؟
در عمل این اتفاق به تنهایی باعث رشد اینگونه اقتصادها و فرصتی برای رشد و شکوفایی و باعث سرازیر شدن پول به اینگونه اقتصادها میشود.
اما پس از این ورود نحوه مدیریت و برنامهریزی این اتفاق است که این شرایط را تبدیل به یک فرصت برای رشد یا در صورت برنامهریزی نادرست تهدیدی برای بیشتر به عقب راندن یک اقتصاد میکند.
حال به سراغ کشور خودمان میرویم و این اتفاقات را در اقتصاد خودمان مورد بررسی قرار میدهیم و به طور تکمیلی تاثیر آن را بر بازار سرمایه و شرایط صنایع کشور مورد بررسی قرار میدهیم. رشد قابل توجه قیمتها باعث صرفه بیشتر تولید در صنایع صادرات محوری که کامودیتی بیس هستند، میشود و باعث افزایش قابل توجه حاشیه سود در این صنایع خواهد شد که البته پس از آن تأثیر مثبت خود را خواه ناخواه به صنایع مرتبط با این صنایع هم خواهد گذاشت و البته میتواند این شرکتها را که طی سالهای اعمال تحریمها به واسطه تولید ممتد و عدم بهروزرسانی و تعمیرات اساسی مستهلک شده بودند و نیاز ویژهای جهت بازسازی و بهبود خطهای تولید خود احساس میکردند، جان دوبارهای ببخشد. ولی صرفا فقط این مساله نخواهد بود و بحث مذاکرات نقش ویژهای در تسهیل این روند دارد و در صورت حاصل شدن نتایج مثبت و پایانی آن میتواند در تسریع این اتفاق نقش قابل ملاحظهای را ایفا کند.
البته باید خاطرنشان کرد که بحث تحریمها به غیر از صنایع به اصطلاح دلاری، تاثیر مستقیم و قویتری روی صنایع ریالی دارند. مخصوصا در کوتاهمدت و میان مدت این تاثیر بیشتر حس میشود ولی در بلندمدت تمامی صنایع را دستخوش تغییرات مثبت خواهد کرد. پس حال باید دید کشور ما و صنایع مربوطه به چه نحوی از فرصت ایجاد شده بهره میبرند و اگر بتوانند به خوبی از شرایط ایجاد شده استفاده کنند، میتوانند با قدرت و کیفیت بیشتر در بازارها در نقش عرضهکننده ظاهر شوند. اکنون همان طور که میدانید در زوایای هر خبر مثبت و منفی از سمت مذاکرات بازار سرمایه دستخوش نوساناتی چه مثبت و چه منفی میکند که نشان از وزنی است که سرمایهگذاران به این پارامتر میدهند و بسیاری از آنها را در انتظار نتیجه پایانی گذاشته است. پس در کلیت موضوع زمانی میتوانیم ذکر کنیم که ما از این افزایش نرخها بهترین استفاده را بردهایم که صنایع ما بتوانند این تاثیر را در پله اول در رشد سودآوری خود و در پله بعدی بهبود و پیشرفت تکنولوژی و خط تولیدهای خود و پس از آن ایفای نقشی پررنگتر در بازار ایفا کنند که تمامی این مولفهها تأثیر خود را در رشد اقتصادی کشور و همینطور بهبود وضعیت بازار سرمایه خواهد گذاشت.
تعادل