آرمان - آخرین نرخ تورم اعلام شده به میزان 41 درصد بوده که وزیر اقتصاد به آن اشاره و بانک مرکزی نیز آن را تایید کرده است. شاید از نگاه خیلیها این تورم حاصل عملکرد اقتصادی دولتمردان دولت دهم باشد.
مقامات سابقی که پیش از صدارت بر وزارتخانههای اقتصادی در مقاطعی در دانشگاهها شاگرد اقتصاددانانی مانند دکتر جمشید پژویان بودند و در اجرای طرحهای اقتصادی مانند هدفمندسازی یارانهها نیز ابتدا حمایت این استاد خود را به همراه داشتند اما بعدا حتی مورد نقد استاد سابق خود قرار گرفتند که چرا در اجرا به آنچه باید عمل میشد نشد.
با این حال، هنوز هم پژویان در نگاه برخی کارشناسان اقتصادی حامی دولت دهم بوده است. او این بار هم از دانشجویان سابق خود که دولتمردان اصلی دولت دهم بودند حمایت میکند و میگوید: افزایش قیمتها را گردن وزیر سابق اقتصاد نباید انداخت. از نگاه پژویان در مورد تورم فعلی، تحریم اقتصادی عامل اصلی است و در کنار آن، دولت دهم هم اشتباهات محاسباتی داشته است.
وی در این مورد توضیح میدهد: اگر بخواهیم سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم را در شرایط اقتصادی فعلی بررسی کنیم، به نظرم یک اشتباه دولت این بود که در دادن یارانه نقدی افراط کرد. دولت اشتباه محاسبه کرد که چقدر درآمد دارد و در نتیجه فکر میکرد به یک میزانی میتواند یارانه بدهد اما در ادامه کار ماند که چطور این کسری را جبران کند. متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
آقای دکتر تورم بیش از 40 درصدی فعلی را خیلیها حاصل کار شاگردان شما از جمله شمسالدین حسینی و محمدرضا فرزین میدانند. فکر میکنید ریشه این نارضایتی از عملکرد اقتصادی در چیست؟
ما گاهی در بررسی برخی موضوعات اقتصادی به این نتیجه میرسیم که چند عامل میتوانند مهمترین تاثیر را داشته باشند و ممکن است برای عاملی سهم 60 درصدی قائل باشیم و برخی دیگر این سهم را 10 یا 15 درصد ذکر کنند. در مورد تورم فعلی هم بدون شک تحریم اقتصادی عامل اصلی است. اصلا صحبتی در این مورد نیست. وقتی ارزش ریال یک سوم و ارز 3 برابر میشود و شما حدود 90 میلیارد دلار واردات دارید و تمام تولید شما وابسته به واردات است در این شرایط افزایش نرخ ارز معلوم است که تورم به وجود میآید.
فکر میکنید سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم در مشکلات اقتصادی فعلی چقدر است؟
اگر بخواهیم سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم را در شرایط اقتصادی فعلی بررسی کنیم به نظرم یک اشتباه دولت این بود که در دادن یارانه نقدی افراط کرد. چون قرار بر این بود و هست که شما وقتی یارانه نقدی میدهید ایجاد تقاضای جدید یا پول چاپ نکنید یا از طریق دیگری کسری بودجه نداشته باشید. دولت اشتباه محاسبه کرد که چقدر درآمد دارد و در نتیجه فکر میکرد به یک میزانی میتواند یارانه بدهد اما در ادامه کار ماند که چطور این کسری را جبران کند. هرچند برخی از این دوستان معتقد هستند این عامل مهمی در تورم نبوده اما من تصور میکنم این یک عامل میتواند باشد. البته از تاریخی که هدفمندی یارانهها شروع شد تا یک سال بعد از آن تورم ما در حدود 14 درصد بود.
البته آن یک سال اول اجرای هدفمندسازی یارانهها، سازمان حمایت اجازه افزایش قیمت را به تولیدکننده نمیداد.
نه. اگر اجازه افزایش قیمت داده نمیشد قطعاً بازار سیاه تمام مملکت را فرا میگرفت.
اما همان موقع تورم تولید به بیش از 32 درصد رسیده بود.
بله، به دلیل اینکه بخش تولیدی که دارد انرژی را گرانتر مصرف میکند، هنوز به این سمت نرفته که به جای 100 واحد، مثلا 50 واحد انرژی مصرف کند و در این شرایط معلوم است که هزینههایش بالا میرود و قیمت محصولش افزایش مییابد اما این فرق میکند با زمانی که همه قیمتها افزایش بیابند. در نتیجه فشاری که روی هزینه بخش تولید آمد حدود 10 تا 12 درصد بود که با تورم 35 درصدی فعلی فاصله آشکار دارد. حتی کسی اقتصادخوانده هم نباشد این را متوجه میشود. ما 90 میلیارد دلار واردات داشتیم که بخش عمده آن کالاهای سرمایهای و واسطهای بود، وقتی قیمت این کالاها 3 برابر شده، شما چطور انتظار دارید که قیمتها افزایش نیابند؟
این بار اگر قرار باشد دوباره به شاگردان خود نمره دهید به آنها چند میدهید؟
همچنان اعتقاد دارم دکتر حسینی یکی از بهترین اقتصاددانان این مملکت است. البته آنچه را که مربوط به دکتر حسینی است، به او نمره خوبی میدهم. در مورد عملکردش هم شما در نظر داشته باشید که تصمیمها را هیات دولت میگیرد و دکتر حسینی تنها یک رای داشت. به دلیل اینکه من میدانم نظر دکتر حسینی در مورد اصلاح نسبی قیمتها و هدفمندی یارانهها چگونه بیشتر به سمت تولید بود تا بتواند تجهیز سرمایهگذاری را راه بیندازد اما به چنین موضوعهایی باید وزیر صنعت و یک عده از وزرای دیگری که تخصص اقتصادی نداشتند هم رای میدادند. چون این موضوع یک مساله تکنیکی اقتصادی بود برای همه روشن نبود و با پرداخت یارانه ماهانه 50 هزار تومانی به افراد که برای همه قابل درک است، فرق میکرد. این است که بدون اینکه بخواهم جهتگیری کنم میگویم نمره خوبی به او میدهم. چون همان طور که دکتر حسینی یکی از بهترین دانشجویان من بوده، دکتر طیبنیا هم در تمام دوران لیسانس و فوق لیسانس خود با من و شاگرد اول بود.
پس نمیخواهید نمره مردودی به شاگردان سابق خود بدهید.
نه. با توجه به شرایطی که ایشان در آن زمان داشتند من به ایشان نمره مردودی نمیدهم. الان هم باز ممکن است یک سری مسائلی به وجود بیاید که خارج از کنترل دکتر طیبنیا باشد. اگر شما 6 ماه دیگر دوباره دیدید قیمتها افزایش یافت نباید این موضوع را گردن دکتر طیبنیا بیندازید، همانطور که اکنون نیز افزایش قیمتها را گردن دکتر حسینی نباید انداخت. در مجموع من به این دو شاگردانم (شمسالدین حسینی و محمدرضا فرزین) نمره مردودی نمیدهم اما به خیلی از افراد دیگر نمره مردودی میدهم.
منظورتان وزرای اقتصادی دیگر دولت دهم است؟
نخیر. کسانی که در یک دورهای دانشجوی من بودند و بعد عملکرد آنها را دیدم.
آنها در دولت سابق حضور داشتند؟
شاگردان من همیشه بودند.
کد خبر:
45907
تاریخ انتشار: 27 مهر 1392 - 09:34
آرمان - آخرین نرخ تورم اعلام شده به میزان 41 درصد بوده که وزیر اقتصاد به آن اشاره و بانک مرکزی نیز آن را تایید کرده است. شاید از نگاه خیلیها این تورم حاصل عملکرد اقتصادی دولتمردان دولت دهم باشد.
مقامات سابقی که پیش از صدارت بر وزارتخانههای اقتصادی در مقاطعی در دانشگاهها شاگرد اقتصاددانانی مانند دکتر جمشید پژویان بودند و در اجرای طرحهای اقتصادی مانند هدفمندسازی یارانهها نیز ابتدا حمایت این استاد خود را به همراه داشتند اما بعدا حتی مورد نقد استاد سابق خود قرار گرفتند که چرا در اجرا به آنچه باید عمل میشد نشد.
با این حال، هنوز هم پژویان در نگاه برخی کارشناسان اقتصادی حامی دولت دهم بوده است. او این بار هم از دانشجویان سابق خود که دولتمردان اصلی دولت دهم بودند حمایت میکند و میگوید: افزایش قیمتها را گردن وزیر سابق اقتصاد نباید انداخت. از نگاه پژویان در مورد تورم فعلی، تحریم اقتصادی عامل اصلی است و در کنار آن، دولت دهم هم اشتباهات محاسباتی داشته است.
وی در این مورد توضیح میدهد: اگر بخواهیم سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم را در شرایط اقتصادی فعلی بررسی کنیم، به نظرم یک اشتباه دولت این بود که در دادن یارانه نقدی افراط کرد. دولت اشتباه محاسبه کرد که چقدر درآمد دارد و در نتیجه فکر میکرد به یک میزانی میتواند یارانه بدهد اما در ادامه کار ماند که چطور این کسری را جبران کند. متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
آقای دکتر تورم بیش از 40 درصدی فعلی را خیلیها حاصل کار شاگردان شما از جمله شمسالدین حسینی و محمدرضا فرزین میدانند. فکر میکنید ریشه این نارضایتی از عملکرد اقتصادی در چیست؟
ما گاهی در بررسی برخی موضوعات اقتصادی به این نتیجه میرسیم که چند عامل میتوانند مهمترین تاثیر را داشته باشند و ممکن است برای عاملی سهم 60 درصدی قائل باشیم و برخی دیگر این سهم را 10 یا 15 درصد ذکر کنند. در مورد تورم فعلی هم بدون شک تحریم اقتصادی عامل اصلی است. اصلا صحبتی در این مورد نیست. وقتی ارزش ریال یک سوم و ارز 3 برابر میشود و شما حدود 90 میلیارد دلار واردات دارید و تمام تولید شما وابسته به واردات است در این شرایط افزایش نرخ ارز معلوم است که تورم به وجود میآید.
فکر میکنید سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم در مشکلات اقتصادی فعلی چقدر است؟
اگر بخواهیم سهم سیاستهای اقتصادی دولت دهم را در شرایط اقتصادی فعلی بررسی کنیم به نظرم یک اشتباه دولت این بود که در دادن یارانه نقدی افراط کرد. چون قرار بر این بود و هست که شما وقتی یارانه نقدی میدهید ایجاد تقاضای جدید یا پول چاپ نکنید یا از طریق دیگری کسری بودجه نداشته باشید. دولت اشتباه محاسبه کرد که چقدر درآمد دارد و در نتیجه فکر میکرد به یک میزانی میتواند یارانه بدهد اما در ادامه کار ماند که چطور این کسری را جبران کند. هرچند برخی از این دوستان معتقد هستند این عامل مهمی در تورم نبوده اما من تصور میکنم این یک عامل میتواند باشد. البته از تاریخی که هدفمندی یارانهها شروع شد تا یک سال بعد از آن تورم ما در حدود 14 درصد بود.
البته آن یک سال اول اجرای هدفمندسازی یارانهها، سازمان حمایت اجازه افزایش قیمت را به تولیدکننده نمیداد.
نه. اگر اجازه افزایش قیمت داده نمیشد قطعاً بازار سیاه تمام مملکت را فرا میگرفت.
اما همان موقع تورم تولید به بیش از 32 درصد رسیده بود.
بله، به دلیل اینکه بخش تولیدی که دارد انرژی را گرانتر مصرف میکند، هنوز به این سمت نرفته که به جای 100 واحد، مثلا 50 واحد انرژی مصرف کند و در این شرایط معلوم است که هزینههایش بالا میرود و قیمت محصولش افزایش مییابد اما این فرق میکند با زمانی که همه قیمتها افزایش بیابند. در نتیجه فشاری که روی هزینه بخش تولید آمد حدود 10 تا 12 درصد بود که با تورم 35 درصدی فعلی فاصله آشکار دارد. حتی کسی اقتصادخوانده هم نباشد این را متوجه میشود. ما 90 میلیارد دلار واردات داشتیم که بخش عمده آن کالاهای سرمایهای و واسطهای بود، وقتی قیمت این کالاها 3 برابر شده، شما چطور انتظار دارید که قیمتها افزایش نیابند؟
این بار اگر قرار باشد دوباره به شاگردان خود نمره دهید به آنها چند میدهید؟
همچنان اعتقاد دارم دکتر حسینی یکی از بهترین اقتصاددانان این مملکت است. البته آنچه را که مربوط به دکتر حسینی است، به او نمره خوبی میدهم. در مورد عملکردش هم شما در نظر داشته باشید که تصمیمها را هیات دولت میگیرد و دکتر حسینی تنها یک رای داشت. به دلیل اینکه من میدانم نظر دکتر حسینی در مورد اصلاح نسبی قیمتها و هدفمندی یارانهها چگونه بیشتر به سمت تولید بود تا بتواند تجهیز سرمایهگذاری را راه بیندازد اما به چنین موضوعهایی باید وزیر صنعت و یک عده از وزرای دیگری که تخصص اقتصادی نداشتند هم رای میدادند. چون این موضوع یک مساله تکنیکی اقتصادی بود برای همه روشن نبود و با پرداخت یارانه ماهانه 50 هزار تومانی به افراد که برای همه قابل درک است، فرق میکرد. این است که بدون اینکه بخواهم جهتگیری کنم میگویم نمره خوبی به او میدهم. چون همان طور که دکتر حسینی یکی از بهترین دانشجویان من بوده، دکتر طیبنیا هم در تمام دوران لیسانس و فوق لیسانس خود با من و شاگرد اول بود.
پس نمیخواهید نمره مردودی به شاگردان سابق خود بدهید.
نه. با توجه به شرایطی که ایشان در آن زمان داشتند من به ایشان نمره مردودی نمیدهم. الان هم باز ممکن است یک سری مسائلی به وجود بیاید که خارج از کنترل دکتر طیبنیا باشد. اگر شما 6 ماه دیگر دوباره دیدید قیمتها افزایش یافت نباید این موضوع را گردن دکتر طیبنیا بیندازید، همانطور که اکنون نیز افزایش قیمتها را گردن دکتر حسینی نباید انداخت. در مجموع من به این دو شاگردانم (شمسالدین حسینی و محمدرضا فرزین) نمره مردودی نمیدهم اما به خیلی از افراد دیگر نمره مردودی میدهم.
منظورتان وزرای اقتصادی دیگر دولت دهم است؟
نخیر. کسانی که در یک دورهای دانشجوی من بودند و بعد عملکرد آنها را دیدم.
آنها در دولت سابق حضور داشتند؟
شاگردان من همیشه بودند.
