به گزارش اتاق خبر به نقل از جهان صنعت نیوز، موضوع اتهام سوپراستار سینما چند روزی است که در همهجا، بهویژه در فضای مجازی، بحثبرانگیز شده است. عدهای از دختر شاکی حمایت میکنند و معتقدند او از حق خود دفاع کرده است؛ در مقابل، گروهی دیگر باور قلبی خود را به پژمان جمشیدی ابراز میکنند و با اعتمادی که به او دارند، این پرونده را یک پاپوش میدانند؛ این اعتماد به قدری است که کسی تا این اندازه به خودش نیز نمیتواند اعتماد داشته باشد. با این حال، باید توجه داشت که هنوز برای صدور رأی قطعی زود است. اگر پژمان جمشیدی بیگناه باشد، چیزی از اعتبار او کاسته نخواهد شد و خوشا به حال این ستاره پرکار سینما که مردم چنین پشت او ایستادهاند. اما اگر پژمان جمشیدی گناهکار باشد، وای به حال دختر طفل معصومی که هم مورد تجاوز قرار گرفته و هم کسی او را باور نکرده است؛ دختری که اکنون باید این بار روانی سنگین را به دوش بکشد. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم در این خصوص با علی نجفی توانا، وکیل پایهیک دادگستری و جرمشناس، گفتوگویی داشته باشیم.
از ترس قضاوت تا جرأت گفتن؛ دگرگونی تدریجی یک تابو
یکی از مسائلی که در جهان و در کشور ما در چارچوب پروندههای قضایی مطرح بوده و میشود، بحث سوءاستفاده جنسی از کارمندان، ورزشکاران یا هنرمندان نوپا و تازهوارد است که در برخی موارد نیز با اغفال یا به عنف، منجر به تجاوز شده است. در بسیاری از نهادهای آموزشی، هنری، ورزشی و حتی مذهبی، وقوع این حوادث بعضاً منجر به شکایت و طرح دعوا در مراجع قضایی میگردد؛ که در برخی مواقع با سازش خاتمه مییابد و در مواردی دیگر، به صدور حکم برائت یا محکومیت منتهی میشود. اخیراً نیز چنین موضوعی دربارهی دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحدهی آمریکا، مطرح شده است. در کشور ما، موضوع سوءاستفاده از هنرجویان بازیگری مدتی است که مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً کمتر کسی به مراجع قضایی مراجعه میکرد، اما در سالهای اخیر، با تغییر الگوهای اخلاقی و فرهنگی، شهامت و شهادت قربانیان اینگونه سوءاستفادهها افزایش یافته و حفظ حریم خصوصی یا ترس از انتشار مسائل مربوط به قربانیشدن جنسی، کاهش پیدا کرده است. فراموش نکنید که در گذشتههای نهچندان دور، پروندههای متعددی وجود داشت که قربانی کمتر شهامت یا جسارت طرح شکایت را داشت؛ اغلب نیز به دلیل حفظ ارزشهای خانوادگی یا جلوگیری از آنچه اصطلاحاً «آبروریزی» خوانده میشود، سکوت اختیار میکردند. در مواردی که متهم به عنوان متجاوز جنسی شناخته شده و چند نفر ناشناس از او شکایت کردهاند، بهمرور مشخص شده که همان شخص، عامل بسیاری از تجاوزهای دیگر نیز بوده است؛ اما قربانیان پیشین بهدلیل ملاحظات فرهنگی یا ترس از قضاوت خانواده و جامعه، جرأت طرح دعوا را نداشتند. زیرا در فرهنگ عمومی ما، به جای دلجویی از قربانی، معمولاً با سرزنش غیرمستقیم و القای احساس گناه یا شرم با او برخورد میشود. خوشبختانه در سالهای اخیر، قباحت این مسئله کاهش یافته و خانوادهها یا خود قربانیان آمادگی بیشتری برای طرح شکایت پیدا کردهاند. در خصوص پژمان جمشیدی، که ورزشکار و هنرمند شناختهشده و محبوبی است، موضوع اتهامی از مواردی است که اگر شاکی نداشت، هیچکس قانوناً حق تحقیق و تفحص در آن را نداشت؛ حتی مراجع قضایی، زیرا در موازین اسلامی و به تبع آن در قوانین کشور ما، معمولاً جرایم جنسی به نحوی هستند که برای حفظ آبروی اشخاص، جز با ادلهی قوی نمیتوان نسبت به طرح دعوا اقدام کرد. زمانی که پرونده دارای شاکی است، تحقیقات بهصورت محرمانه انجام میشود. مکالمات تلفنی، تماسها یا پیامکها، عکسها و در مواردی آثار جسمی یا شهادت شهود، همگی میتوانند بیانگر نوعی رابطهی عاطفی، جنسی یا غیرمتعارف بین زن و مرد غریبه باشند که غالباً رابطهی نامشروع را به ذهن متبادر میکند.
شرایط اثبات تجاوز در فقه و قانون ایران
در خصوص تجاوز جنسی، وجود چهار شاهد عینی لازم است که وقوع عمل را با چشم خود دیده باشند. همچنین، شخص باید چند بار اقرار کند. در غیر این صورت، بر اساس دلایل قضایی مانند قرائن و امارات که از ادلهی اثبات دعوی به شمار میروند از جمله وجود آثار تجاوز در اندامهای جنسی زن، یا شواهد در محیطی که رابطه در آن برقرار شده است، و نیز در برخی موارد، عکس یا فیلمهای دوربینهای مداربسته یا حتی اقرار کمتر از حد قانونی، قاضی میتواند با بررسی همهی اوضاع و احوال و بر اساس علم خود، در خصوص وقوع تجاوز اظهارنظر کند. البته سیاست قضایی کشور ما به گونهای است که در این موارد با تسامح و تساهل بیشتری برخورد میشود و معمولاً سعی بر آن است که با حفظ آبروی اشخاص، اینگونه مسائل خاتمه یابد؛ زیرا در موازین اسلامی، حفظ آبروی افراد اهمیت ویژهای دارد. در این پرونده، اظهارنظرها بر اساس تجربهی صنفی و حرفهای اینجانب مبیّن دو نگاه متفاوت است. همکاران محترمی که مسئولیت دفاع از آقای جمشیدی را بر عهده دارند، اعلام کردهاند که دلایلی در پرونده وجود ندارد و به همین دلیل، قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه تبدیل شده است. در پروندههایی که جنبهی محرمانه دارند، اصولاً در مرحلهی تحقیقات، وکلای متهم نمیتوانند به جزئیات پرونده دسترسی داشته باشند؛ مگر در حضور قاضی تحقیق و در چارچوب پرسشها و اظهارات شاکی.
هنوز مجرم نیست، قضاوت نکنید
از سوی دیگر، ظاهراً سخنگوی قوهی قضاییه اشاره کرده است که ایشان هنوز مجرم یا محکوم شناخته نشدهاند؛ که این سخن میتواند مؤید ادعای وکلای آقای جمشیدی باشد. هنگامی که اعلام میشود «هنوز مجرم نیستند»، یعنی پرونده در مرحلهی اتهام قرار دارد، و تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه آن هم در جرمی مانند تجاوز به عنف که مجازات آن از اشد مجازاتهاست، نشاندهندهی دو نکته است: نخست، اینکه دلایل قوی و شرعی هنوز وجود ندارد یا ناقص است؛ دوم، آنکه با توجه به اهمیت آبرو و آیندهی شغلی و اجتماعی افراد، چنین تصمیمی میتواند حامل پیامی برای جامعه باشد. حالت دوم، به چگونگی برقراری رابطهی این دو نفر بازمیگردد. ممکن است تمایل به برقراری رابطه از پیش وجود داشته و با عنایت به شرایط هنری و جایگاه اجتماعی متهم، این امکان برای او فراهم شده باشد تا در زمان تجمیع تحقیقات، با قرار وثیقه آزاد شود.
دنیای هنر و پیچیدگی روابط در آن
در طی پنج دهه فعالیت اینجانب، میتوان گفت که در محافل هنری، برخی جوانان برای رسیدن به موقعیتهای مناسب، گرفتن نقش یا کسب شهرت، سعی میکنند به نحوی به افراد مشهور نزدیک شوند؛ امری که الزاماً به معنای رابطهی عاطفی یا جنسی نیست. در تمام حرفهها، افراد در تلاشاند تا مورد توجه قرار گیرند و یکی از شیوههای رایج در این مسیر، برقراری ارتباط است؛ که در سالهای آغازین فعالیت، ممکن است به رشد برخی از آنان بینجامد. در مواردی نیز، پس از گذشت سالها، شخصی که اکنون مشهور شده است، به آزارهای جنسی گذشته که در حق او صورت گرفته، اعتراف میکند. در این پرونده، هنوز برای قضاوت زود است، زیرا چیزی اثبات نشده است؛ اما از منظر جامعهشناسی، اجتماعی و هنری، تلاش کردیم این موضوع را بدون قضاوت مورد بررسی قرار دهیم.
