به گزارش اتاق خبر به نقل از سازندگی،
مجید تختروانچی خبر داد که ترامپ پیش از مذاکرات ایران را به جنگ تهدید کرده بود

مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیرخارجه دوشنبه ۵ آبان در چهارمین «همایش بینالمللی مطالعات ایران معاصر» در تحلیل چرایی آغاز جنگ ۱۲ روزه گفت: نمیتوان یک سناریوی قطعی و واحد ارائه داد؛ زیرا هم از نظر علمی و هم تاریخی چنین قطعیتی درست نیست. او توضیح داد که پس از روی کار آمدن دولت ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از طریق نامهای به مقام معظم رهبری، پیامهایی ارسال کرد و مذاکراتی را پیشنهاد داد که در صورت بینتیجه ماندن به جنگ منتهی شود. در پاسخ ایران نیز مذاکرات غیرمستقیم پذیرفته شد اما آمریکا خواستار گفتوگوی مستقیم بود که ایران بنا به دلایلی آن را نپذیرفت. وی افزود: آمریکا پیامهای خود را از طریق امارات منتقل میکرد اما ایران از مسیر عمان پاسخ میداد. مذاکرات آغاز شد و ۵ دور ادامه یافت اما تنها دو روز مانده به دور ششم جنگ آغاز شد؛ موضوعی که حتی برای افکار عمومی جهانی و رسانههای آمریکایی نیز غیرمنتظره بود. در جریان این مذاکرات، آمریکا با رفتار دوگانه و به اصطلاح «یکی به نعل و یکی به میخ» تلاش کرد با زبان نرم و وعدههای همکاری ایران را تحت فشار قرار دهد اما همزمان شروطی نظیر «غنیسازی صفر» را مطرح میکرد. وقتی ایران این خواستهها را نپذیرفت، طرف آمریکایی نتیجه گرفت که از طریق مذاکره نمیتواند به اهداف خود برسد و به سمت استفاده از زور رفت.
معاون وزیر خارجه تأکید کرد که ایران همواره به دیپلماسی معتقد بوده اما دیپلماسی که به معنای گفتوگو میان طرفهای برابر باشد نه تحمیل نظر یک طرف بر دیگری. از نگاه ایران تا زمانی که دو طرف متوجه این اصل باشند، زمینهای برای جنگ وجود ندارد. اما وقتی یکی از طرفها بخواهد با تهدید و تطمیع خواستههای نامشروع خود را تحمیل کند، مسیر بحران شکل میگیرد. یکی از دلایل وقوع جنگ همین ناتوانی آمریکا در دستیابی به اهداف خود از طریق گفتوگو بود. وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به این سؤال پرداخت که آیا تصمیم برای جنگ از ابتدا اتخاذ شده بود یا آمریکا در میانه راه به این نتیجه رسید. همچنین نقش رژیم صهیونیستی در تشدید فضای تنش مطرح شد؛ اینکه آیا این رژیم از ابتدا مخالف گفتوگو بود یا تقسیم کاری میان واشنگتن و تلآویو صورت گرفته بود. او توضیح داد که پاسخ قطعی به این پرسشها آسان نیست و تنها میتوان حدسهایی مطرح کرد. روانچی تأکید کرد که خواسته اصلی آمریکا تعطیلی کامل برنامه هستهای ایران بود؛ خواستهای که تهران آن را نامشروع میدانست. ایران سرمایهگذاری علمی و راهبردی گستردهای در حوزه هستهای انجام داده و چنین برنامهای برای کشور اهمیت حیاتی داشته و دارد؛ بنابراین کنار گذاشتن آن تنها به دلیل فشار یا خواست طرف مقابل منطقی و قابل قبول نبود. او بیان کرد: مهم نیست طرف مقابل آمریکا باشد یا کشور دیگری؛ اصل آن است که ایران نمیتواند، منافع علمی و راهبردی خود را فدای فشار دیگران کند. وی خاطرنشان کرد که ایران نشان داد، اهل گفتوگوست و تلاش کرد از ایجاد بحران در شورای امنیت جلوگیری کند اما طرف مقابل چنین ارادهای نداشت. او گفت: موضوع هستهای باید نتیجه یک گفتوگوی تعاملی باشد که در آن هر دو طرف احساس کنند، بهرهای میبرند. اگر شرایط برای مذاکره فراهم شود، ایران آماده گفتوگوست و اگر فراهم نشود، پایان دنیا نیست. در پایان و در پاسخ به پرسشی درباره چرایی عدم مذاکره مستقیم با آمریکا، او بیان کرد که هرچند مذاکره مستقیم از نظر فنی میتواند، روند گفتوگو را سریعتر و شفافتر پیش ببرد اما در شرایط پس از جنگ، طرف آمریکایی با ذهنیت دیکته کردن خواستههای خود وارد مذاکره مستقیم میشود و حتی آن را ابزاری برای تهدید قلمداد میکند. بنابراین ایران با توجه به تجربه و شرایط سیاسی، مسیر مذاکرات غیرمستقیم را مناسبتر دانسته است.
