شورای امنیت سازمان ملل متحد روز دوشنبه گذشته قطعنامه طرح صلح ترامپ برای غزه را تصویب کرد. قطعنامهای عجیب که نشریه انگلیسی گاردین در مقاله ای، آن را عجیبترین قطعنامه تاریخ سازمان ملل متحد نام نهاد! بر پایه این قطعنامه، راه برای استقرار یک نیروی بین المللی در نوار غزه هموار می شود و البته ادعا شده بسترهای لازم برای تشکیل دولت فلسطینی نیز فراهم می شود.
تنها اندکی پس از تصویب این قطعنامه، شاهد واکنش منفی حماس و دیگر گروه های مقاومت نسبت به آن بودیم. حماس به طور خاص تاکید کرده که قطعنامه مذکور به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای بشردوستانه و حقوق سیاسی ملت فلسطین نیست.
این قطعنامه ساختاری کاملا متعارف و مبهم ایجاد می کند که در قالب آن دونالد ترامپ عملا در راس اداره غزه قرار می گیرد! در واقع، بر پایه طرح مذکور یک هیات صلح تشکیل می شود که رئیس آن ترامپ است. در عین حال، گفته شده که کمیته ای از تکنوکراتهای فلسطینی و همچنین یک پلیس محلی نیز ایجاد خواهد شد.
ایراد کار اینجاست که نه ترامپ از مشروعیت ریاست هیات صلح غزه برخوردار است، نه به نظر می رسد که کمیتهای از تکنوکرات های فلسطینی حاضر باشد زیر نظر ترامپ و اسرائیل کار کنند و نه اساسا تشکیل یک نیروی پلیس محلی در غزه به این راحتی ها صورت خواهد گرفت. طرح ترامپ صرفا نمودی از جاه طلبیهای بی پایه و اساس رئیس جمهور آمریکا است که هیچ بنیان منطقی ندارد. پشتوانه این طرح صرفا این است که رئیس جمهور آمریکا قدرت مطلق است و همه باید حرف او را گوش کنند! موضوعی که به شدت غیرمنطقی و غیرواقعبینانه است. به طور خاص ملت فلسطین پذیرای این طرح و نگرش نیستند.
ترامپ در شرایطی طرح به اصطلاح صلح خود را ارائه کرده که خود همدست جنایتکار اصلی علیه مردم غزه و فلسطین یعنی رژیم اشغالگر قدس است. حال اینکه ملت و مقاومت فلسطین، ابتکارات چنین فردی را بپذیرند به معنای این است که تسلیم خواسته های صهیونیست ها و متجاوزان به خاک خود شده اند. این مساله نیز به هیچ عنوان از منظر ملت فلسطین منطقی و درست نیست.
طرح صلح ادعایی ترامپ برای غزه، به هیچ عنوان به ریشه های اصلی تنش و درگیری که همان اشغالگری رژیم صهیونیستی است نمی پردازد بلکه برعکس سعی دارد صرفا ملت فلسطین را سرکوب و آن ها را به لقمه ای آماده برای رژیم اشغالگر قدس تبدیل کند. در واقع، طرح ترامپ، به کل تسلیم را از فلسطینیها می خواهد و قائل به هیچ امتیاز و حقی برای آن ها نیست. جالب اینکه همسو با اسرائیل، قائل به هیچ نقش و وزنی برای مقاومت فلسطین نیست. این در حالی است که مقاومت در برابر اسرائیل، یکی از ویژگی های اصلی جامعه فلسطین است و با تار و پود آنها درهم تنیده شده است.
