کد خبر:
63908
تاریخ انتشار: 20 خرداد 1393 - 00:11
اتاق نیوز - دبیرکل اتاق بازرگانی تهران میگوید جهش ناگهانی نرخ ارز نیاز تولید به نقدینگی را ۱۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش داده و این تنگنا را معوقات ۸۰ هزار میلیارد تومانی بانکها تشدید میکند. به گفته بهادرانی اولویت تولید و به ویژه صنعت در فاز دوم هدفمندی، گرفتن یارانه نیست بلکه تامین سرمایه در گردش است که اتفاقاً به خروج از رکود تورمی هم کمک میکند.
ابراهیم بهادرانی از شهریور ماه سال گذشته پس از آنکه دوست حسینی به وزارت صنعت رقت به عنوان دبیراتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران به واکاوی گرههای کور حوزه اقتصاد و تجارت میپردازد. نقش او در تهیه و تدوین طرحهای پژوهشی در اتاق بازرگانی تهران بر کسی پوشیده نیست.
تجربه این مرد 63 ساله با عناوینی چون معاون سابق وزارت صنایع، معاون سابق وزارت بازرگانی و معاون در سازمان مدیریت و برنامهریزی سبب شده تا فارغ از هر گونه موضوع گیری سیاسی چالشهای حوزه اقتصاد و راههای خروج از آن را واکاوی کند.
او منحل شدن سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت احمدی نژاد را کار نادرستی می داند، چرا که کار کارشناسی در حوزه اقتصاد را مشکل کرده. چیزی تا کنون هم جای خالی آن هم پر نشده است.
به اعتقاد او در فاز اول هدفمندی یارانه در عمل یارانه بخش تولید را ندادهاند و اکنون بزرگترین کمک دولت به صنایع و بخش تولید تامین سرمایه در گردش است تا تولید به ویژه در صنایع کوچک از نقطه سر به سر بالاتر رود.
او از راههای خروج از رکود تورمی،کمک به رونق صنعت و نقش ارتباطات بانکی هم سخن گفت. انضباط مالی، توسعه صادرات غیرنفتی و توجه به بخش مسکن از راهکارهایی است که به باور وی میتواند به خروج از رکود تورمی کمک کند.
ماحصل یک و نیم ساعت گفتوگوی ما با بهادرانی در طبقه پنجم اتاق بازرگانی تهران را می خوانید.
فارس: شما زمانی معاون تولید سازمان مدیریت و برنامهریزی بودهاید، به نظر میرسد شروع هدفمندی یارانهها در مرحله دوم با تمهیدات کمتری همراه بود، در مرحله اول دولت با تشکلها جلسه گذاشت ولی این تمهیدات در مرحله دوم دیده نشد. در مرحله اول قرار بود به تولید سوخت یارانهای بدهند و در مرحله دوم آقای رئیسجمهور گفتهاند میخواهیم برای سرمایه در گردش و سود تسهیلات یارانه بدهیم. به نظر شما نحوه حمایت دولت در مرحله اول هدفمندی چطور بود و اگر بخواهند در مرحله دوم هم از تولید حمایت کنند این حمایت باید به چه نحوی باشد؟
بهادرانی: در مرحله اول هدفمندی یارانهها تمهیدات خوبی اندیشیده شده بود ولی در عمل سهم بخش تولید را در مرحله اول ندادند در حالی که در قانون هدفمندی یارانهها قرار بود 10 هزار میلیارد تومان به بخش تولید داده شود تا در صنایعی مانند فولاد، سیمان، آلومینیوم و برخی صنایع که انرژی زیادی مصرف میشود هزینههای ناشی از افزایش قیمت سوخت جبران شود و هزینه کمتری به مصرفکننده تحمیل شود.
فارس: یعنی باید به سوخت یارانه داد؟
بهادرانی: من نمیگویم به سوخت باید یارانه بدهیم. سوخت را گران کردهاند و بودجهای گذاشتهاند تا شرکتهایی که دچار افزایش هزینه میشوند به شیوهای به آنها کمک شود و هزینه کمتری به مصرفکننده تحمیل شود که تا امروز مشخص نشده این کمکها به چه شیوهای انجام شده است. دو سه سالی از هدفمندی گذشته و به بخش تولید آن چیزی که باید می دادند را ندادهاند ولی یارانه 45 هزار و 500 تومانی را مجبورند سر ماه به مردم پرداخت کنند، حتی قرار نبوده این رقم یارانه به مردم داده شود بلکه در دولت قبلی این رقم گویا20 هزار تومان در نظر گرفته شده بود که یک مرتبه آن را به 45 هزار و 500 تومان افزایش دادند، در نتیجه تعادل منابع با مصارف از بین رفت و به همین جهت از بخشهایی مانند سلامت و تولید زدند. تزریق این پول به بخش تولید اگر انجام می شد قیمت تمام شده را پایین میآورد که به نفع مصرفکننده بود. گاهی گفته شد که این پول را در تحقیقات صرف کردیم یا به پروژههایی که مصرف انرژی را کم میکنند دادیم ولی تا جایی که اطلاع دارم این کارها قبلا هم انجام میشده و ربطی به هدفمندی یارانهها نداشته است.
زمانی که من معاون سازمان مدیریت وبرنامه ریزی بودم هم وزارت صنایع یک چنین بودجهای را برای تحقیقات میگذاشت. حتی بانک صنعت و معدن از این طریق به افرادی که پروژههای کاهش مصرف انرژی را طراحی میکردند، بودجه اختصاص میداد. بعضا گفتند از 10 هزار میلیارد تومان حدود 2 هزار میلیارد تومان را اختصاص دادهاند به هرحال تا جایی که من اطلاع دارم آن مبلغی که باید قانونا تخصیص داده می شد، عمل نشده است.
فارس: شما معتقدید دولت برای بهینهسازی مصرف سوخت پولی نداده؟
بهادرانی: نه به این صورت. از قبل در حد کمی میدادند ولی اینکه از محل هدفمندی یارانهها مبلغی اختصاص داده شود من اطلاعی ندارم.
فارس: اینکه به صنایع سوخت با نرخ ترجیحی داده شود، چطور؟
بهادرانی: من خبری از این موضوع ندارم، در عوض گاز برخی از صنایع را در فصل زمستان قطع می کنند که بتوانند به خانوارها گاز برسانند و همین مسئله به صنعت ضربه می زند. آیا اگر به صنعتی کمک میکنند به این معنی است که گازش را قطع کنند؟ چرا ما در شرایطی که این همه درآمد ارزی داریم نباید بتوانیم سرمایه گذاری لازم را انجام داده تا در زمان نیاز،گاز را درست توزیع کنیم یا گاز تزریق چاهها را حداقل بتوانیم انجام دهیم؟
فارس: دولت در حال ورود به فاز دوم هدفمندی یارانههاست ولی به صنایع وعده قیمت سوخت ترجیحی نمیدهد از آن طرف آقای رئیسجمهور گفتهاند به سرمایه در گردش تسهیلات میدهیم. به نظر شما چه تمهیداتی باید برای صنعت دیده شود؟
بهادرانی: دولت باید قانون هدفمندی یارانهها را به طور کامل اجرا کند. براین اساس باید 10هزار میلیارد تومان به بخش تولید اختصاص دهد. به علاوه بزرگترین کمکی که دولت میتواند به صنایع و کارخانجات کند تامین سرمایه در گردش کارخانههاست تا تولید از نقطه سر به سرکارخانه ها بالاتر برود، الان همین مسئله سبب کمبود عرضه و ایجاد تورم در کشور شده است. قیمت ارز در کشور یک مرتبه از 1200 تومان به 3 هزار و 300 تومان رسید و نیاز به نقدینگی صنایع بیشتر شد. از آن طرف پسانداز بانکها رشد نکرده و حتی بخشی از اعتباراتشان یعنی رقمی حدود 80 تا 100 هزارمیلیارد تومان پیش کسانی که وام گرفتهاند گیر کرده و در نتیجه سرمایه در گردش کارخانجات دچار نقصان شده است.
قبلا تبادلات بانکی خارجی ما با گشایش اعتبار انجام میشد و بازرگان میتوانست با پرداخت 10 درصد از مبلغ قرارداد گشایش اعتبار کند وقتی هم که کالا آماده میشد پول طرف مقابل ،پرداخت میشد ولی اکنون این کار از طریق حواله تلگرافی انجام میشود که نیاز به نقدینگی را بسیار بالا برده است و طی بررسی که کردیم نیاز نقدی بخش صنایع ما به همین دلیل حدود 100 هزار میلیارد تومان اضافه شده که این مبلغ را یا سیستم بانکی(بازار پولی) و بازار مالی کشور باید بتواند فراهم کند یا دولت به کمک تولید بیاید. اکنون دولت باید اولویت اول خود را برای خروج از رکود تورمی در تهیه کردن سرمایه گردش برای بخش تولید بگذارد. کاری کند که بازار از رکود خارج شود تا محصولی که کارخانجات تولید میکنند به فروش برود و از طرف دیگر با ایجاد مشوقهای صادراتی فضا را برای صادرات تشویق کند. در برخی جاها نیز میتوان از روابط سیاسی برای گسترش بازارها استفاده کرد، یعنی بازارها را حفظ کرد و یا گسترش داد. همچنین ما نباید نگاهمان به بخش عرضه باشد بلکه باید به بخش تقاضا هم توجه کنیم.
*سوئیفت نیاز تولید به نقدینگی را ۴۰ هزار میلیارد تومان کاهش میدهد
فارس: ارتباطات بانکی چقدر میتواند در رونقدهی به تولید و صادرات موثر باشد؟
بهادرانی: امیدوارم مذاکرات با حفظ شان نظام به نتیجه برسد تا ارتباطات بانکی برقرار شود. چراکه اگر سوئیفت Swift برقرار شود گشایش اعتباری ایجاد شده و تقاضا برای نقدینگی کم میشود، از همین طریق 10 درصد هم که در نظر بگیرید حدود40 هزار میلیارد تومان نیاز به نقدینگی کاهش مییابد.
نکته دیگر این که ما راهکارهایی را در اتاق بازرگانی بررسی کردیم. قبلا در صنعت خرید نسیه (usance) داشتیم و بعضا حتی با استفاده از اعتبار بازرگانان خرید میکردیم یعنی فرد، مواد اولیه را به طور نسیه آورده به تولید میرساند و محصول تولید شده را میفروخت. اکنون دولت باید اولا ارتباط مستقیم بانکی را برقرار کند و ثانیا برای استفاده از اعتبار خارجی اقتصاد باید ثبات داشته باشد چرا که در غیر اینصورت با نوسان نرخ ارز تولیدکننده دچار مشکل میشود.
فارس: منظور شما از اینکه بخش تقاضا هم باید در نظر گرفته شود چیست؟ چگونه گشایش ال سی میتواند بخش تقاضا را هم تامین کند؟
بهادرانی: تقاضای بخش تولید حدود 100 هزار میلیارد تومان نقدینگی است. باید کاری کنیم که این تقاضا کمتر شود و اگر میزان تقاضا را ثابت نگهداریم لاجرم باید میزان عرضه نقدینگی را بالا ببریم والا با تنگناهای مختلفی در استفاده از ظرفیتهای ایجاد شده مواجه می شویم.
چه دلیلی دارد که من ارز را بخرم برای طرف خارجی بفرستم. وقتی من جلوتر پول را میپردازم هر کالایی که طرف قرارداد خارجی برای من بفرستد را باید قبول کنم. در حالی که قبلا که گشایش اعتبار انجام میشد ما شرکت بازرسی تعیین میکردیم و اگر بازرسی بینالمللی تائید می کرد که کالا مطابق چیزی است که در پیشفاکتور (performa) ذکر شده بود،طرف خارجی میتوانست برود و از بانک پولش را بگیرد که در هزینه تولید هم صرفهجویی میشد اما شرایط فعلی باعث شده که هم هزینه مبادلات خرید از خارج بیشتر شود و هم نیاز به نقدینگی بیشتر شود.
*بهبود تبادلات بانکی احساس نمیشود
فارس: چند وقت پیش معاون شرکت ملی پتروشیمی گفته بود یک مقدار از تبادلات بانکی ما در دولت جدید و مذاکرات تسهیل شده آیا چنین چیزی در بخش خصوصی محسوس است؟
بهادرانی: متاسفانه هنوز چنین چیزی حس نشده چون باید swift برقرار شود در حالی که مبادلات هنوز از طریق صرافیها انجام میشود و اگر سیستم swift برقرار شود همه چیز سر جای خودش برمیگردد. چرا که اکنون نمیتوانیم گشایش اعتبار برای بانکهای خارجی انجام دهیم. چون بانک ذینفع باید با بانک طرف قرارداد خارجی، قرارداد داشته باشد تا زمانی که تاجر ایرانی کالایش را تحویل میگیرد پس از تائید، پول طرف خارجی را از طریق بانک خارجی بپردازد و با این کار حداقل به میزان زمان تولیدف حمل و تحویل در مبداء، در زمان پرداخت تاخیر میشود ودر عین حال ما با 10 درصد هزینه گشایش اعتبار میکنیم ولی اکنون همانگونه که گفتم بار مالی زیادی به وارد کننده ایرانی تحمیل می شوذ.
ما بیشتر به دنبال تامین نیاز بخش صنعت هستیم. دنبال یارانه گرفتن از دولت نیستیم چون وضعیت دولت را هم میدانیم اما میگوییم آنچه قانون مقرر کرده است ،بایستی تخصیص یابد.
فارس: اگر به شما بگویند سیاست اتاق بازرگانی تهران برای این 10 هزار میلیاردی که برای بخش تولید در بودجه دیده شده چیست وچه پیشنهاداتی دارید؟
بهادرانی: شما اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی را ببینید در آن قید شده که در جاهایی وارد شویم که کالا ارزش افزوده بیشتری داشته باشد به نظر من این یک سیاست درستی است که باید به اجرا درآید چرا که متوسط ارزش هر تن کالای صادراتی در سال 92، معادل391 دلار بوده و متوسط هر تن کالای وارداتی معادل 1514 دلار. پس ما باید در بخشهای با تکنولوژیهای بالا (Hi_ tech) سرمایه گذاری کنیم که کالای با ارزش افزوده بیشتر تولید کنیم و از طرفی کالاهایی که قیمت تمام شده بالایی دارند دولت برای ایجاد امکان رقابت در بازارها با تنظیم سیاستهایی به تولید کالای رقابتی کمک کند که نه تنها بازارها را ازدست نرود بلکه بازار های جدید نیز به دست آید.
همچنین برابر قانون به صنایعی که در اثر اجرای هدفمندی یارانهها دچار افزایش هزینه می شوند باید کمک شود تا این افزایش هزینه به مصرف کننده منتقل نشود.
در رابطه با سرمایه گذاری نیز در جایی که سرمایهگذاری صرفهای ندارد ولی برای کشور لازم است که در آن بخش سرمایه گذاری کند دولت میتواند به صورت موقت وام با سود بانکی کمتر بدهد تا توجیه برای سرمایهگذاری بوجود آید و بتدریج با افزایش دادن بهره وری و رقابتی شدن تولید شرایط را به صورت عادی در آورد. همه اینها مواردی است که می تواند مصرف این بودجه را بهینه کند.
*تعاملات دولت و بخش خصوصی بهبود یافته است
فارس: قبول دارید گاهی اوقات دولت میخواهد کارهایی بکند ولی مشورت نمیکند. هزینه میکند ولی نتیجه مطلوب را نمیگیرد به نظر میرسد برخی کارهای دولت تصمیمات خلقالساعه است؟
بهادرانی: نمیتوان این را گفت که همه کارهای دولتها بدون مشورت است. اگر خود شما هم جای دولت بودید ممکن بود یک جاهایی کارتان از دید برخی توجیه نداشته باشد و نمیتوان توقع داشت دولت در همه جا کارهایش از دید همه توجیه داشته باشد. تا آنجایی که من اطلاع دارم تصمیماتی که در دولت گرفته میشود در شوراهای مختلف کارشناسی میشود البته متاسفانه دولت قبلی سازمان مدیریت وبرنامه ریزی را منحل کرد وکار کاشناسی را مشکل کرد ،چرا که کار این سازمان کارشناسی بود وزارتخانهها طرحهایشان را میدادند. طرحها بررسی میشد و در نهایت در کمیسیون شورای اقتصاد مصوب میکردند و یک فرآیند کارشناسی داشتیم اما الان نمیدانم جایگزین آن چیزی شده یا نه.
*نباید شورای صادرات منحل میشد
فارس: جلسات شورای اقتصاد الان تشکیل میشود؟
بهادرانی: بله. ولی طول میکشد تا سازمانی که از بین رفته دوباره احیاء شود.
در رابطه با مشورت دولت با بخش خصوصی نیز باید عرض کنم که علاوه بر ارتباط بخش خصوصی با وزارتخانه ها ، از طریق شوراهای گفتوگو نیز با دولت ارتباط داریم به نحویکه که هر شورای گفتوگو با حضور وزیران مربوطه تشکیل میشود همچنین در دولت و مجلس از اتاق بازرگانی دعوت به عمل میآید.پس ملاحظه می فرمایید که اینطور نیست که دولت با ما مشورت نکند ، اکنون فضای تعاملی خوبی به وجود آمده است.
* انتظار حل همه مشکلات از قانون کسب و کار بجا نیست
فارس: در صورت اجرایی شدن قانون کسب و کار چه میزان از گرههای صنعت باز میشود؟
بهادرانی: گروهی بر روی فضای قانون کسب و کار کارشناسی کردند و یک سری پیشنهادات هم ارائه شد که می تواند موثر باشد اما اینکه توقع داشته باشیم با یک قانون همه مشکلات حل شود، انتظار بجایی نیست. بلکه قوانین فضای کسب و کار باید با سیاستهای کلی نظام و قوانین بالا دستی مانند قانون برنامه پنجساله همسو شوند از طرف دیگر روابط بینالمللی نیز باید تلطیف شود. گرفتاریهای حمل و نقل و بیمه و انتقال ارز از داخل به خارج و بالعکس نیز باید به گونهای حل شود و در کنارش مجموعه قوانین خوب هم داشته باشیم. در عین حال اکنون بیشترین مشکل ما تدارک تولید و نداشتن تکنولوژیهایی است که کاربرد دوگانه دارند و بعضا به دلیل تحریم به ما نمیدهند، چرا که سیاست دولت آمریکا این بوده که «یا من یا ایران» و برخی کشورها به دلیل به خطر افتادن منافغشان، منافع کار کردن با ما را نادیده میگیرند و بیشتر جذب آن طرف میشوند. همانطور که میبینید بانکها جریمه میشوند و به صورت داوطلبانه میروند جریمه را میپردازند برای آنکه ارتباطشان با آمریکا قطع نشود.
فارس: چند وقت پیش رئیسجمهور عنوان کردند که به دولت برای رکود تورمی راهکار بدهید به نظر شما راه علاج رکود تورمی چیست؟
بهادرانی: رکود تورمی یک نوع بیماری است که باید هرچه زودتر آن را علاج کنیم و تورم به تنهایی به اندازه رکود تورمی خطرآفرین نیست راهکارهای علاج رکود با تورم در دو جهت متضاد قرار می گیرد چرا که دولت برای برطرف کردن رکود پول زیادی خرج میکند و انبساط مالی ایجاد میکند که به تورم منجر میشود و از طرف دیگر وقتی تورم را کنترل میکند رکود ایجاد میشود.
به نظر من باید برای مبارزه با تورم انضباط پولی ومالی را در کشور نهادینه کنیم وبرای ایجاد رشد در اقتصاد از ظرفیتهای موجود حداکثر بهره برداری را به عمل آوریم اعمال راهکارهایی مانند توسعه صادرات غیر نفتی وتوجه به بخش مسکن وبخشهایی که بتواند مانند لکوموتیو بقیه صنایع را رونق دهد ضروری است.
فارس: رکودی که الان داریم چند ساله است؟
بهادرانی: در طول انقلاب ما دو سال متفاوت رکود داشتیم و هیچ گاه به اندازه الان رکود طولانی نبوده است الان 10 فصل یعنی معادل 2 سال و نیم است که ما دچار رکود تورمی شده ایم.
فارس: این مسئله از کجا شروع شده آیا تحریمهای بانک مرکزی در آن موثر بوده؟
بهادرانی: این مسئله دو منشاء دارد یکی به خاطر نحوه مدیریت کشور ودوم به خاطر اعمال تحریمهای ظالمانه بوده است. مثال درمورد اول شما بخش نفت را نگاه کنید در آن سرمایهگذاری نشده است و به تبع آن نمیتوانید نفت استخراج کنیدواقتصاد کشوردچار مشکل می شود وبعد که تحریم شدید تر میشود این مشکل را مضاعف میکند.
فارس: اکنون رکود را هم در بخش اصناف و هم در بخش تولید شاهدیم اما فولاد و پتروشیمی و خودروسازی کماکان به کار خود ادامه میدهند. به نظر شما رکود در کدام بخش سنگینتر است؟
بهادرانی: رکود تورمی در کالاهایی که کشش کمتری دارند کمتر است مثلا مواد غذایی و مواد دارویی. شما چه درآمد داشته باشید چه نداشته باشید این دو کالا را باید مصرف کنید. ولی کالاهای باکشش مثل لوازم خانگی در رکود تورمی آسیب بیشتری میبینند چرا که در این وضعیت اولین کالایی که نمیخرید لوازم خانگی است اما از آن طرف یک سری کالاهای باکشش مانند پتروشیمی و فولاد بازار صادراتی دارد که دیگر کشورها آن را میخرند که رکودکشور ما در آنجا اثر ندارد و نتیجه آن میشود که پتروشیمی و بخش فولاد خوب کار میکند
بطور کلی در شرایط رکود ، کارخانجات کوچک و متوسط دچار مشکل بیشتری میشوند. اما واحدهای بزرگ امکانات بیشتری در اختیار دارند، ارتباط خارجی بهتری دارند و به صورت هلدینگ اداره میشوندبطور کلی امکانات بهتری برای مقابله با رکود تورمی دارند .