اتاق نیوز ـ «مرگ صنايع غذايي فرا رسيده است»، اين سخني است که شايد مفهومي در مشهد و صنايع غذايي و صنايع تبديلي آن ندارد. برندي که کمتر از 10 سال پيش پا به عرصه توليد محصولات غذايي گذاشت، حال ادعا ميکند در فضاي قبل و بعد از هدفمندي يارانهها مشکلي پيشرو نداشته و سايرين هم نبايد سوءمديريتها را به حساب هدفمندي يارانهها بگذارند.«بوستاني» کارآفرين شرق کشور، چهرهيي گمنام اما جوياي نام که چندي پيش نوک پيکان اتاقهاي بازرگاني را نشانه گرفت و قصد داشت بر كرسي رياست اتاق ايران تكيه زند، اينبار در حوزه صنايع غذايي برخلاف جهت شنا ميکند.عليرضا بوستاني را در دفتر اصلي کارخانجات تبرک در اعياننشين شهر مشهد که دفتري قديمي با دکوراسيون ساده و چند کارمند است، ملاقات ميکنيم؛ چرا که او در فضايي که بزرگان صنعت غذا آه و فغان از کنترل قيمت تمامشده توليد دارند و بيانيه صادر ميکنند، در مشهد نشسته و با حفظ قيمت سال قبل بر ميزان توليداتش افزوده است!بوستاني در گفتوگو با «اعتماد» معماي رشد تبرک در فضاي پس از هدفمندي يارانهها را بازگو کرده و تاکيد دارد که کارخانجات بزرگ صنايع غذايي نبايد سيستم خود را عريض و طويل کنند و بهتر است همانند وي سراغ تغيير تاکتيک و نوسازي بروند!
آقاي بوستاني اخيرا در اظهارنظرها و سخنرانيهايي که داشتهايد ساير صنايع غذايي را براي گلهمندي از تاثيرات هدفمندي يارانهها مورد انتقاد قرار دادهايد؟!
بارها تاکيد کردهام که اجراي قانون هدفمندي يارانهها يک ضرورت بود و قطعا اين جراحي، عوارض بعدي نيز دارد که بايد مراقبت شود. يکي از روشهاي مراقبت، اتخاذ شيب كندتر در تغيير حاملهاي انرژي و فاكتورهاي ركودآفرين از سوي اولياي امور ميتواند باشد. مضافا معتقدم اگر حمايتهاي دولت بعد از هدفمندي شامل حال کارخانهها شود، بسياري از آنها با نوسازي و تغيير تاکتيک سرپا ميمانند.در مورد کارخانجات تبرک هم بايد بگويم پيش از اجرايي شدن طرح، بخش عمدهيي از خطوط توليد تبرک نوسازي شد، بهطوري که با هدفمندي يارانهها تغيير جزيي در ميزان مصرف انرژي رخ داد و از سويي نيز براي کاهش تاثيرات هزينه حمل و نقل بسياري از خريدهاي مواد اوليه از ساير نقاط کشور به اطراف خراسان محدود شد تا با استفاده از اين روشها مشکلي براي خطوط توليد پيش نيايد.
شما ميفرماييد هدفمندي يارانهها از بيخ و بن در خطوط توليدي تاثير نداشته است؟
نه! منظور من کتمان همه تاثيرات نيست، اما نکته اينجاست که با برنامهريزي و مديريتي که انديشيدهايم موفق شدهايم كاهش قيمت در پارهيي از محصولات غذايي را در برنامه كار واحد فروش شركت قرار دهيم. اذعان ميكنم اگر بگوييم فشار نيست يا قبض گاز و برق يا هزينه حمل و نقل گران نشده است طبيعتا سخني دور از حقيقت گفتهايم. بنابراين تاکيد ميکنم که مديران صنايع غذايي با اتخاذ تدابير مديريتي براساس شرايط پيشآمده، مجموعه تحت مديريت خود را پيش ببرند.
رقباي شما از دخالت دولت در تعيين قيمت محصولات توليدي صنايع غذايي گلهمندند، نظر شما چيست؟
ما بايد بدانيم که عرضه و تقاضا، قيمت محصولات را تعيين ميكند و نميتوانيم همه مولفههاي توليد را با قيمت گران تهيه کرده يا محصول نهايي را با قيمت دستوري به بازار عرضه کنيم. گرچه به هرحال مسائل رواني هم در ابتداي پيادهسازي طرح هدفمندي يارانهها وجود داشت كه اگر سير قيمتها کنترل نميشد به يک بحران تبديل ميشد.
به نظر ميآيد شما با کاهش قيمت محصولات غذايي از سوي دولت با وجود افزايش قيمت مواد اوليه موافقيد.
به عنوان يك ضرورت و يك رسالت اجتماعي با كنترل قيمتها موافقم! بهطوري که تا به حال نيز با مديريت هزينهها، قيمتها را افزايش ندادهايم و اين مساله موجب کم شدن حاشيه سود شد، اما در مقابل سهم بيشتري از بازار را داريم و فروشمان بيشتر شده است.
يعني شما ادعا ميکنيد به عنوان يک توليدکننده با هيچ مشکلي مواجه نيستيد؟
بنده اين را نميگويم و ادعا نميکنم که هيچ مشکلي نداريم اما اينکه مشکلات را به موضوع هدفمندي يارانهها ارتباط دهيم، صحيح نيست. صنعت غذا پيش از اجراي اين طرح نيز با مشکلاتي چون ماليات، ماليات بر ارزش افزوده و واردات محصولات غذايي مشابه توليد داخل يا موانع واردات ماشينآلات صنعتي مواجه بوده و اصولا بخشي از مديريت يعني حل مشكلات فراروي واحدي كه آن را اداره ميكند.
دليل شما براي رد آزادسازي قيمتگذاري در صنايع غذايي چيست؟
باور اين است كه صنايع غذايي تاثير کمتري از اجراي قانون هدفمندي يارانهها ديده است، بنابراين به نظر ميآيد با افزايش قيمت محصولات غذايي با وجود تورم داخلي، قدرت رقابت با ساير رقبا را از دست خواهيم داد، از سويي بازار داخل را نيز از دست ميدهيم. بنابراين فعالان صنايع غذايي نبايد به فکر اين باشند که با افزايش قيمتها مشکلاتشان حل خواهد شد.
شما به عنوان يک توليدکننده که مديريت هشت شرکت صنايع غذايي را بر عهده داريد، آيا از تسهيلات حمايتي هدفمندي يارانهها استفاده کرديد؟
نه، تا به حال ريالي به عنوان يارانه و با تسهيلات حمايتي دولت بعد از هدفمندي يارانهها دريافت نکردهايم و تا آنجايي که مطلعم بسياري از شرکتهاي صنايع غذايي ديگر هم تسهيلاتي دريافت نکردهاند. دولت بايد برنامهيي براي حمايت از توليدکنندگان داشته باشد. معتقدم اينکه براي پرداخت قبض برق واحد توليدي به توليدگر تسهيلات بدهيم، تنها بار وي را سنگينتر کردهايم که به هيچ عنوان روش صحيحي براي حمايت نيست .
شما پيشنهاد خاصي داريد؟
معتقدم در بحث هدفمندي يارانهها بايد زيرساختها را براي صنايع آماده کنيم و صنايع آسيبپذير را سرپا نگه داريم و به جاي چسباندن ساير مشکلات به هدفمندي يارانهها، موانع و چالشهاي صنايع غذايي را برطرف کنيم. در واقع اينکه مشکلات را به گردن هدفمندي بيندازيم، بيانصافي است.
هضم سخنان شما براي صنعت غذايي کمي مشکل بهنظر ميآيد.
اجازه فرماييد اين سوال را مطرح كنم كه آيا به راستي كارخانجاتي كه در حال حاضر با بحران مواجه شدهاند، قبلا هيچ مشكلي نداشتهاند. به اين معنا كه اگر مشكل مثلا صد تا بوده حالا 110 مشكل شده است و آيا تا قبل از اجراي هدفمندي يارانهها هيچ مشكلي نداشتهاند؟ حتما داشتهاند. قبول داريم اما توجه داشته باشيد که هدف از هدفمندي يارانهها شفافسازي فضاي کسب و کار و حتي کاستن از مشکلات قبلي بود نه افزودن حتي يک مشکل! بنده هم ميپذيرم اما چه بايد کرد. شرايط همين است و مديران صنايع غذايي بايد تدبير کنند. البته صنعت غذا در بحث پرداخت ماليات و اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده و حتي دريافت کمترين تسهيلات بانکي با مشکلاتي روبرو است. بنابراين بهترين روش در اين وضعيت کنترل جدي و دقيقتر مصرف انرژي و خطوط توليد از سوي مديران صنعتي است.
يعني ميگوييد حتي با وجود وضعيت فعلي مرگ صنايع غذايي فرا نرسيده است؟ موفقيت شما چيست؟
بهنظرم صنايع غذايي مرگ ندارد. اينگونه نيست که ما تافته جدا بافتهايم .در مجموعه تبرک، مديريت هزينهها را در دستور کار قرار دادهايم. معتقدم اگر توليدکنندهيي بخواهد در فضاي هدفمندي سرپا بماند، بايد مديريت هزينه و تغيير تاکتيک داشته باشد و مجموعه تحت مديريتي خود را با شرايط تطبيق دهد. به هرحال چه بايد کرد. نميشود در اين شرايط بنشينيم و فقط گلايه كنيم.
شما در پاسخ سوالات قبلي چند بار تاکيد کرديد که مشکلات ناشي از نحوه اجراي قانون هدفمندي يارانهها براي صنايع غذايي بهوجود نيامده است؟
اگر چنين برداشتي از عرايض بنده شد، بايد در نحوه بيان مطلب تجديدنظر کنم، اما از سويي هم نميتوانم ادعا کنم که ضربه و بحراني که در صنعت غذا از آن نام برده ميشود، ناشي از اجراي طرح هدفمندي يارانههاست. امکان ندارد بگوييم يک واحد توليدي صنعت غذا به دليل هدفمندي يارانهها ورشکست شده است! اين امکان ندارد، چون ورشکستگي در يک روز و چند ماه و يک سال رخ نميدهد. در شرايط فعلي با نشستن و نق زدن مشکلي حل نميشود. بايد قلب ميليونر داشته باشيم. يعني اينگونه نباشد که در هر قدمي که برميداريم به پول بينديشيم. در جايي بايد به مردم هم خدمت کرد. ميگويم هدفمند کردن يارانهها نميتواند کارخانهها را ورشکست کند، چون قيمتها در اثر هزينههاي انرژي و حمل و نقل تاثير آنچنان حاد و تعيينكنندهيي در قيمت تمامشده محصولات نهايي نخواهد داشت و اين موضوع قابل مديريت است، اما در مورد قيمتگذاري محصولات غذايي نيز شرايط آنگونه که ادعا ميشود، بحراني نيست و ميشود با مديريت صحيح به نوعي آن را هم حل کرد.
روزنامه اعتماد