عباس هشی*
آرمان- بازار سرمایه بازار عرضه وتقاضا و بحث قابلیت نقدینگی است. این بازار وقتی کارآمدی دارد که کارها شفاف باشد و فارغ از هرگونه دخالت دولتی باشد. چرا که دخالتهای دولت در بازار سرمایه هیچ گاه به نفع ما نبوده است. به طوری که تجربه نشان میدهد که مادامی که دولت از بازار سرمایه حمایت کرده است، شاهد افت شاخص بورس بودیم. سال 74 دولت اولین حمایت را از بانکها داشت که البته همه بانکها دولتی بودند و شرکتهای سرمایه گذاری داشتند که به نوعی حیاط خلوت مدیریت بانکها بودند، دستور داده شد که سهام از روی میز جمع آوری شود اما باز هم بازار عکس العمل خود را نشان داد. سال 80 تا 82 با دخالت وزیر دارایی و غیره در بورس، به طور قطع شاهد افت شاخص بورس بودیم.
سال 84 شاهد ریزش بورس شدیم و بعدها که متوجه شدند شاخص بورس در واقع میزان قراره برخی از اقتصاد کشور است، دولت حمایت خود را بازار بورس بیشتر کرد. موارد دیگری نیز وجود داشت به طوری که سهامی توسط یکی از هلدینگهای سرمایهگذاری بانکها عرضه شد، اما بازرس به سازمان بورس نامه نوشت که سهامدار عمده که این سهم را عرضه کرده است، اطلاعات میاندورهای در اختیار دارد که گزارش آن را ندادهاند. بورس هفته اول اردیبهشت سال 88 صحبت یک حسابرس را مورد نظر قرار داد و اجازه معامله داده نشد؛ اما هفته بعد خریدار که یکی از بخشهای اقتصاد شبهدولتی بود، موضوع را با وزیر در میان گذاشت و اجازه معامله سهام داده شد.
اینکه گفته شود به چه کسی سهام فروخته شود یا از چه کسی خریداری شود و اجازه دهند سهام شرکتها را صندوقهای بازنشستگی شبهدولتی خریداری کنند و نمایندگان مجلس از بورس حمایت کنند به نحوی که اعضای شورای بورس نماینده مجلس شوند، وضعیت کنونی بورس است که در حال حاضر با آن روبرو هستیم. حمایت دولت تنها برای افرادی که از وضعیت بورس مطلع بودند سودمند بود و مردم عادی متضرر میشدند. در بخش اقتصادی که به بازار سرمایه، انضباط مالی و نظم و انضباط مالی مربوط میشود، زیربنای مبارزه با فساد است که دستور آن سال 74 توسط مقام معظم رهبری داده شد و پیامد این دستور در سال 80 این بود که سران سه قوه را مامور مبارزه با فساد کردند و سال 85 دستور تدوین قانون داده شد، سال 90 قانون تصویب شد، اما این در حالی است که هنوز این قانون اجرایی نشده است.
مجری مبارزه با فساد در بخش انضباط مالی و اقتصادی کشور وظیفه وزارت دارائی است. یکی از کارهای خوب وزیر دارائی عدم دخالت و حمایت بیمنطق از بازار سرمایه است. یعنی اجازه بدهد که بازار سرمایه کارش را خودش انجام دهد و تابع شرایط عرضه و تقاضا باشد.
بهرغم فشارهای که از طریق مدیریت بورس و حتی معاون اقتصادی وزارتخانه برای تشویق وزیر به دخالت است، اما ایشان اجازه داده که عرضه و تقاضا در بازار تصمیم گیرنده باشند. بنابراین وضع بورس واقعیتی که میبینیم و اشکال این است که وزیر اقتصاد با بدنه احمدی نژاد ادامه میدهد. به طوری که همان بدنه که مجری دستورات دولت گذشته بودند عهدهدار بخش انضباط مالی، بازار سرمایه، حسابرسی، پاسخگویی و حسابخواهی مردم از دولت هستند. در واقع شاهدیم که در آن بخش هیچ اتفاقی نیفتاده است و یعنی معیشت اقتصادی، افزایش ارزش پول ملی، نظارت بانکها، هیچ کدام عملکرد مناسبی با گزارشدهی ندارد. پس بورس فعلی بهترین عملکرد وزیر اقتصاد است که با عدم دخالت اجازه داده که عرضه و تقاضا تعیینکننده وضعیت بازار باشد. البته وزیر دولت یازدهم مقصر نیست.
* اقتصاددان
کد خبر:
78283
تاریخ انتشار: 24 شهریور 1393 - 08:53
عباس هشی*
آرمان- بازار سرمایه بازار عرضه وتقاضا و بحث قابلیت نقدینگی است. این بازار وقتی کارآمدی دارد که کارها شفاف باشد و فارغ از هرگونه دخالت دولتی باشد. چرا که دخالتهای دولت در بازار سرمایه هیچ گاه به نفع ما نبوده است. به طوری که تجربه نشان میدهد که مادامی که دولت از بازار سرمایه حمایت کرده است، شاهد افت شاخص بورس بودیم. سال 74 دولت اولین حمایت را از بانکها داشت که البته همه بانکها دولتی بودند و شرکتهای سرمایه گذاری داشتند که به نوعی حیاط خلوت مدیریت بانکها بودند، دستور داده شد که سهام از روی میز جمع آوری شود اما باز هم بازار عکس العمل خود را نشان داد. سال 80 تا 82 با دخالت وزیر دارایی و غیره در بورس، به طور قطع شاهد افت شاخص بورس بودیم.
سال 84 شاهد ریزش بورس شدیم و بعدها که متوجه شدند شاخص بورس در واقع میزان قراره برخی از اقتصاد کشور است، دولت حمایت خود را بازار بورس بیشتر کرد. موارد دیگری نیز وجود داشت به طوری که سهامی توسط یکی از هلدینگهای سرمایهگذاری بانکها عرضه شد، اما بازرس به سازمان بورس نامه نوشت که سهامدار عمده که این سهم را عرضه کرده است، اطلاعات میاندورهای در اختیار دارد که گزارش آن را ندادهاند. بورس هفته اول اردیبهشت سال 88 صحبت یک حسابرس را مورد نظر قرار داد و اجازه معامله داده نشد؛ اما هفته بعد خریدار که یکی از بخشهای اقتصاد شبهدولتی بود، موضوع را با وزیر در میان گذاشت و اجازه معامله سهام داده شد.
اینکه گفته شود به چه کسی سهام فروخته شود یا از چه کسی خریداری شود و اجازه دهند سهام شرکتها را صندوقهای بازنشستگی شبهدولتی خریداری کنند و نمایندگان مجلس از بورس حمایت کنند به نحوی که اعضای شورای بورس نماینده مجلس شوند، وضعیت کنونی بورس است که در حال حاضر با آن روبرو هستیم. حمایت دولت تنها برای افرادی که از وضعیت بورس مطلع بودند سودمند بود و مردم عادی متضرر میشدند. در بخش اقتصادی که به بازار سرمایه، انضباط مالی و نظم و انضباط مالی مربوط میشود، زیربنای مبارزه با فساد است که دستور آن سال 74 توسط مقام معظم رهبری داده شد و پیامد این دستور در سال 80 این بود که سران سه قوه را مامور مبارزه با فساد کردند و سال 85 دستور تدوین قانون داده شد، سال 90 قانون تصویب شد، اما این در حالی است که هنوز این قانون اجرایی نشده است.
مجری مبارزه با فساد در بخش انضباط مالی و اقتصادی کشور وظیفه وزارت دارائی است. یکی از کارهای خوب وزیر دارائی عدم دخالت و حمایت بیمنطق از بازار سرمایه است. یعنی اجازه بدهد که بازار سرمایه کارش را خودش انجام دهد و تابع شرایط عرضه و تقاضا باشد.
بهرغم فشارهای که از طریق مدیریت بورس و حتی معاون اقتصادی وزارتخانه برای تشویق وزیر به دخالت است، اما ایشان اجازه داده که عرضه و تقاضا در بازار تصمیم گیرنده باشند. بنابراین وضع بورس واقعیتی که میبینیم و اشکال این است که وزیر اقتصاد با بدنه احمدی نژاد ادامه میدهد. به طوری که همان بدنه که مجری دستورات دولت گذشته بودند عهدهدار بخش انضباط مالی، بازار سرمایه، حسابرسی، پاسخگویی و حسابخواهی مردم از دولت هستند. در واقع شاهدیم که در آن بخش هیچ اتفاقی نیفتاده است و یعنی معیشت اقتصادی، افزایش ارزش پول ملی، نظارت بانکها، هیچ کدام عملکرد مناسبی با گزارشدهی ندارد. پس بورس فعلی بهترین عملکرد وزیر اقتصاد است که با عدم دخالت اجازه داده که عرضه و تقاضا تعیینکننده وضعیت بازار باشد. البته وزیر دولت یازدهم مقصر نیست.
* اقتصاددان
