محمد رحیم آقاييپور نزديكِ من روي عدهاي افتاده بود، خواستم حركت كنم و سرم را جلو ببرم، ديدم گردنم خشك شده و نميتوانم حركت كنم. روي پيشاني ايشان عرق نشسته بود و پره بينياش باز و بسته ميشد و داشت نفس ميكشيد و يك طرف ديگر هم مرحوم (غضنفر) ركنآبادي روي