Performancing Metrics

دیپلماسی و ژئوپلتیک گازی ایران | اتاق خبر
کد خبر: 136960
تاریخ انتشار: 14 شهریور 1394 - 12:08
IMAG0748 (2) اختصاصی اتاق نیوز: این سوال که جایگاه ایران در صنعت نفت و گاز جهان در کجا قرار دارد شاید برای عده ای تنها در امر تولید و عرضه جهانی مواد خام هیدروکربوری مانند نفت و گاز و یا حداکثر  تولید و عرضه محصولات پتروشیمی خلاصه شود. اما این تنها بخشی از قدرت ایران در صنعت جهانی انرژی است بخش دوم که درجه اهمیت آن اگر بیشتر از بخش اول نباشد کمتر نیست و تاکنون به آن کمتر پرداخته شده ادغام موقعیت ژئوپولتیک ایران با منابع انرژی و زیرساختهای انتقال مواد هیدروکربنی کشور از یک سو و منابع و زیر ساختهای کشورهای همجوار از سوی دیگر است. موضوعی که هرچند وزارت نفت در پاره ای از مواقع تلاشهایی در جهت عملیاتی نمودن آن انجام داد اما بهره گیری از این پتانسیل آنقدر کمتر از آن چیزی است که باید تاکنون صورت میگرفت که می توان آن را انجام نشده تلقی نمود

137610_784

موقعیت ژئوپلتیک ایران به گونه ای است که نه تنها اکنون بلکه در طول تاریخ نیز همواره برای سیاست گذاران جهانی و بین المللی دارای اهمیت بسیاری بوده است. یکی از آخرین نمونه های شاخص آن را می توان نقشی که موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک کشورمان در جنگ دوم جهانی به عنوان پل پیروزی برای غلبه بر آلمان ایفا نمود ذکر کرد. همچنانکه در این نمونه ایران نقش مسیر رساندن کالا و خدمات جنگی از محل عرضه آن در خلیج فارس و سواحل جنوبی کشور به محل مصرف آن در جبهه های جنگ اتحاد جماهیر شوروی با آلمان را بازی می نمود در مبحث ژئوپلتیک انرژی نیز ایران نقش واسطه را در انتقال انرژی از مراکز تولید آن در جنوب کشور از منابع داخلی و در شمال از منابع خارجی به مراکز مصرف از اروپا گرفته تا عراق در غرب ،امارات ،کویت و عمان در جنوب و هند و پاکستان در شرق کشور ایفا خواهد نمود و این علاوه بر آن است که از انتقال های غیر لازم گاز از مراکز تولید آن در جنوب به مراکز مصرف داخلی در شمال کشور به میزان زیادی کاسته خواهد شد. بر اساس آخرین آمار شرکت BP، از یک سو ایران خود با داشتن 2/18 درصد از کل ذخایر در صدر دارندگان منابع گاز متعارف جهان قرار دارد و از سوی دیگر با قطر در جنوب و کشورهای ترکمنستان و آذربایجان در شمال هم مرز است که به ترتیب هر یک دارای 1/13 و 3/9 و6/0 درصد از ذخایر جهانی گاز طبیعی هستند. بنابراین ایران به نزدیک به 42% از گاز دنیا دسترسی دارد که اگر قطر را به علت حضور آن در بخش ال ان جی کنار بگذاریم ایران قادر است در نزدیک به 30% تجارت جهانی گاز فعالیت مستقیم داشته باشد و از مزایای سرشار آن استفاده نماید. از میان همسایگان عرضه کننده شمالی ما که نزدیک به 10%گاز دنیا را در اختیار دارند و به شدت در پی بازار گاز هستند، از یک سو ترکمنستان قراردارد که در حال حاضر ما از آن گاز وارد می کنیم ولی این کشور علاوه بر اینکه خود را به بازار چین وصل نموده است در پی آن است تا از طریق خط لوله تاپی گاز خود را به بازارهای افغانستان ،پاکستان و هندوستان نیز روانه نماید ،همچنین تلاش دارد تا با احداث خط لوله ترانس خزر از زیر بستر دریای کاسپین گاز خود را به خط لوله ناباکو رسانده و همراه با گاز آذربایجان به اروپا منتقل نماید.از سوی دیگر آذربایجان قراردارد که بعد از توسعه فاز اول میدان گازی شاه دنیز ، اکنون در پی توسعه فاز دوم آن است تا با ارتقاء ظرفیت تولید و صادرات خود بتواند سهم مناسبش را در بازار گاز اروپا کسب نماید. در میان بازارهای جنوبی و شرقی ما،کشورهای جنوبی ایران از کویت گرفته تا امارات و عمان همگی به شدت نیازمند گاز هستند و از آنجا که قطر با انجام سرمایه گذاری در صنعت  ال ان جی به نوعی گاز کمی برای صادرات از طریق خط لوله دارد ایران دارای شانس بسیار خوبی برای تسخیر این بازارهای مستعد و در دسترس است اما همین مشتریان دست به نقد نیز با تاخیرات ایران در حال از دست رفتن هستند ،چراکه نیاز مبرم به گاز آنان را مجبور نموده جهت پاسخگویی به نیاز خود به سمت واردات گاز طبیعی از طریق تاسیس پایانه های واردات گاز مایع بروند .کویت ،امارات،پاکستان و هندوستان هریک تاکنون پایانه یا پایانه هایی را جهت واردات افتتاح نموده اند و در پی ساخت نمونه های مشابه و بلکه با ظرفیت بیشتر هستند و این در حالی است که تمامی این تجارت عظیم می بایست از طریق ایران صورت بپذیرد و تعلل ایران به هر دلیل این فرصت ها را تا آستانه تبدیل شدن به فرصت سوخته پیشبرده است. تا آستانه تبدیل شدن به  فرایندی که می تواند به نوعی آینده اقتصادی کشور را با تهدیدات جدی مواجه نماید. اما هنوز کور سویی از امید وجود دارد چراکه عملیات اجرایی بسیاری از خطوط یاد شده هنوز آغاز نشده است. به عنوان نمونه خط لوله ترانس خزر که قرار است گاز ترکمنستان را با دور زدن ایران با آذربایجان و از آنجا به ترکیه و اروپا منتقل نماید به علت مخالفت ایران و روسیه با آن عملا هنوز آغاز نشده است و مقامات کمیسر انرژی اتحادیه اروپا در سفر چند ماه قبل خود به ترکمنستان ،مسیر ایران را به آن کشور جهت صدور گازش را به اروپا پیشنهاد داند .همچنین خط لوله تاپی نیز به علت مشکلات امنیتی در داخل خاک افغانستان و پاکستان هنوز به مرحله اجرایی وارد نگردیده است هند وپاکستان به عنوان نمونه بازارهایی هستند که ما تنها قادر به تامین بخشی از نیاز آنها خواهیم بود و بدون شک آنها در پی متنوع سازی منابع تامین انرژی خود خواهد رفت و تصور خلاف این ، فکری کاملا غیر منطقی است، اما چه بهتر که هم عرضه کنندگان عمده همسایه ما و هم مصرف کنندگان عمده  همجوار ایران بخشی از تجارت انرژی و گاز خود را از طریق خاک ایران به سرانجام برسانند. همانگونه که توضیح داده شد آنان طرح های در آستانه اجرای بسیاری را برای پاسخ به نیازهای انرژی خود که همان اتصال مراکز تولید و مصرف است در دست اقدام دارند  و چه بهتر که این مسیرها از ایران بگذرد تا هم با شراکت در این بازار بزرگ بین المللی، از تجارت گاز و سود سرشار هزینه های ترانزیت ، سواپ و تهاتر آن بهره ببریم و هم از این طریق ،درجه امنیت ملی کشور را نه از راه هزینه های سنگین نظامی بلکه از مسیر دیپلماسی انرژی ارتقاء دهیم. فرصتهای ژئوپلتیک فرصتهایی دائمی و ابدی نیستد بلکه دارای تارخ مصرف مشخصی هستند و در صورتی که درست و به موقع از آنها استفاده نگردد نه تنها خاصیت خود را از دست می دهد در پاره ای از موارد حتی می توانند به تهدید کننده منافع ملی کشور نیز بدل گشته به ابزار دشمنان کشور نیز تبدیل شود.این حلقه اتصال مراکز تولید و مصرف انرژی با ایران یا بدون ایران به هم متصل خواهد شد وعدم وجود حلقه ایران در این زنجیره هزینه های بسیاری را بر کشور ما تحمیل خواهد نمود.که در آینده جبران آن اگر محال نباشد بسیار سخت خواهد بود. و در پایان قابل ذکر است که موضوع این مقاله این قابلیت را دارد که به سه بخش نفت ، گاز و برق تفکیک گردد لیکن در این فرصت تنها به مبحث گاز اشاره شد. باشد تا در فرصت دیگری به آنها نیز بپردازیم.  
مطالب مرتبط
نظرات
ADS
ADS
پربازدید