اتاق نیوز- چه فرقی می‌کند نرخ تورم چند درصد باشد، اصلا هر چقدر می‌خواهد باشد، مهم آن است که سیاست‌گذار کلان حوزه اقتصاد حتی برای نرخ رسمی 5/21 درصد، سیاست «سکوت» را برگزیده است. از روزی که دلار سر ناسازگاری با برنامه‌های شمس‌الدین حسینی گذاشته تا به امروز نزدیک به یک‌سال می‌گذرد؛ یک‌سالی که شاید هر روزش برای وزیر اقتصاد کابینه دهم بحران به همراه داشته است. فقط ارز نبود که به برنامه‌های آقای وزیر اقتصاد پشت کرد، طلا و سکه هم نخواستند که تابع «دستورات» وزیر «پهلوان» کابینه باشند. بجز این دو، هدفمندکردن یارانه‌ها و دخل و خرج خزانه دولت هم کار آقای وزیر را در سال گذشته خیلی سخت کرد. انگار همه عوامل دست به دست هم داده بودند تا کارنامه خوبی برای مدیریت شمس‌الدین حسینی در سال گذشته به ثبت نرسانند البته این روند امسال هم ادامه دارد.
این روزها همه منتقد دولت و سیاست‌های اقتصادی آن شده‌اند و تیر همه پیکان‌ها هم مستقیم به سوی وزیر اقتصاد نشانه رفته است ، اگرچه خطای رییس کل بانک مرکزی هم در آنچه گفته شد کمتر از وزیر اقتصاد نیست اما رییس کل بانک مرکزی هم در جایگاه سازمانی تابع دستورات وزیر اقتصاد است، هرچند ممکن است در عمل چنین نباشد اما خطاهای رییس کل به پای سیاست‌گذار کلان اقتصاد کشور نوشته می‌شود.
از روزی که شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران شده تا به امروز نزدیک به پنج سال می‌گذرد. در طول این پنج سال حسینی هیچ نشست خبری برگزار نکرده که به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد. تنها پاسخگویی گاه‌به‌گاه او در حاشیه جلسات هیات دولت، جلسات سخنگویی دولت (که مدت‌هاست برگزار نمی‌شود) و برخی همایش‌ها بوده که پاسخ‌هایی گذری داده است.
هرچند وی حضور تلویزیونی بیشتری در مدت یاد شده داشته اما همیشه دستیابی به وزیر اقتصاد کابینه برای رسانه‌ها امری محال محسوب شده است. برای وزیر «پهلوان» کابینه در سال‌های اخیر اتفاق‌های مهمی در حوزه مسوولیتش رخ داده؛ اتفاق‌هایی که بخش بزرگی از آنها در تاریخ کشور به نام وی ثبت شده است. مهم‌ترین این اتفاق‌ها تصمیم به هدفمندکردن یارانه‌هاست؛ برنامه‌ای که با وجودی که تمام کارشناسان اقتصادی بر اجرای آن صحه گذاشتند و آن را تایید کردند اما این طرح به میانه راه نرسیده به کلاف سردرگمی برای دولت و مجلس تبدیل شد.
این روزها سیاست‌گذار ارشد اقتصادی کشور برای همه کاستیها و مشکلات هدفمندی «طرح» و برنامه تازه‌ای ندارد، چه آنکه مدت‌هاست برای کاستیها و مشکلات قانون هدفمندی یارانه‌ها «توجیه» را بر ارایه راه‌حل انتخاب کرده است. مجلسی‌ها از پاسخ‌هایش به سوالات قانع نمی‌شوند و کارشناسان همیشه گله دارند که اقتصادخوانده کابینه توجهی به نظرات کارشناسی ندارد. بیراه نیست که می‌گویند شاگرد خلفی هم برای «استادش» نیست. ا
ین روزها جمشید پژویان هم که به سفارش وی رییس شورای رقابت شد، منتقد سیاست‌های کلان اقتصادی است. وی هم اینک همانند سایر اقتصاددانانی که ابتدا اجرای طرح را تشویق می‌کردند، این روزها به این نتیجه رسیده که «در صورت ادامه روند فعلی در مرحله دوم به طور قطع هدفمندی را در حوزه تولید با شکست مواجه می‌کند.» همه مشکلات مدیریت اقتصاد کلان شمس‌الدین حسینی در هدفمندی یارانه‌ها خلاصه نمی‌شود.
تورم و گرانی هم این روزها روی خوشی به مدیریت آقای وزیر نشان نمی‌دهد. حتی وی در پاسخگویی به سوالات نمایندگان مجلس هم چندان موفق نیست، این را رسانه‌ها نمی‌گویند بلکه یک نظرسنجی و یک بررسی خلاصه از نظرات یک ماهه اخیر از مجلس نشان می‌دهد که وی در قانع کردن نمایندگان موفق نبوده است. سوالات بسیاری در ذهن افکار عمومی باقی مانده که سرانجام مرد «پهلوان» کابینه چه تصمیمی برای عبور از گردنه تورم و فاز دوم یارانه‌ها اخذ خواهد کرد.
خیلی‌ها هم منتظرند که نتایج این تصمیم‌ها هرچه سریع‌تر دیده شود اما آقای وزیر که این روزها از سفر واشنگتن بازگشته ظاهرا تمایلی ندارد که تصمیم‌های خود را برای افکار عمومی تشریح کند، با این حال خبرهای این تصمیم‌ها خیلی زود منتشر می‌شود، مثل همین تصمیم 24 میلیارد دلاری برای تنظیم بازار. آقای وزیر اقتصادخوانده قطعا بیش از کسانی که به تبعات چنین اقدامی توجه ندارند، می‌داند که اقتصاد کشور با این تصمیم دچار چه مشکلاتی خواهد شد. با این حال سیاست مدیریت شمس‌الدین حسینی کماکان همان است که بود، سکوت همچنان ادامه دارد.
جهان صنعت- مریم باستانی
کد خبر:
24749
تاریخ انتشار: 12 اردیبهشت 1391 - 09:31
اتاق نیوز- چه فرقی می‌کند نرخ تورم چند درصد باشد، اصلا هر چقدر می‌خواهد باشد، مهم آن است که سیاست‌گذار کلان حوزه اقتصاد حتی برای نرخ رسمی 5/21 درصد، سیاست «سکوت» را برگزیده است. از روزی که دلار سر ناسازگاری با برنامه‌های شمس‌الدین حسینی گذاشته تا به امروز نزدیک به یک‌سال می‌گذرد؛ یک‌سالی که شاید هر روزش برای وزیر اقتصاد کابینه دهم بحران به همراه داشته است. فقط ارز نبود که به برنامه‌های آقای وزیر اقتصاد پشت کرد، طلا و سکه هم نخواستند که تابع «دستورات» وزیر «پهلوان» کابینه باشند. بجز این دو، هدفمندکردن یارانه‌ها و دخل و خرج خزانه دولت هم کار آقای وزیر را در سال گذشته خیلی سخت کرد. انگار همه عوامل دست به دست هم داده بودند تا کارنامه خوبی برای مدیریت شمس‌الدین حسینی در سال گذشته به ثبت نرسانند البته این روند امسال هم ادامه دارد.
این روزها همه منتقد دولت و سیاست‌های اقتصادی آن شده‌اند و تیر همه پیکان‌ها هم مستقیم به سوی وزیر اقتصاد نشانه رفته است ، اگرچه خطای رییس کل بانک مرکزی هم در آنچه گفته شد کمتر از وزیر اقتصاد نیست اما رییس کل بانک مرکزی هم در جایگاه سازمانی تابع دستورات وزیر اقتصاد است، هرچند ممکن است در عمل چنین نباشد اما خطاهای رییس کل به پای سیاست‌گذار کلان اقتصاد کشور نوشته می‌شود.
از روزی که شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران شده تا به امروز نزدیک به پنج سال می‌گذرد. در طول این پنج سال حسینی هیچ نشست خبری برگزار نکرده که به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد. تنها پاسخگویی گاه‌به‌گاه او در حاشیه جلسات هیات دولت، جلسات سخنگویی دولت (که مدت‌هاست برگزار نمی‌شود) و برخی همایش‌ها بوده که پاسخ‌هایی گذری داده است.
هرچند وی حضور تلویزیونی بیشتری در مدت یاد شده داشته اما همیشه دستیابی به وزیر اقتصاد کابینه برای رسانه‌ها امری محال محسوب شده است. برای وزیر «پهلوان» کابینه در سال‌های اخیر اتفاق‌های مهمی در حوزه مسوولیتش رخ داده؛ اتفاق‌هایی که بخش بزرگی از آنها در تاریخ کشور به نام وی ثبت شده است. مهم‌ترین این اتفاق‌ها تصمیم به هدفمندکردن یارانه‌هاست؛ برنامه‌ای که با وجودی که تمام کارشناسان اقتصادی بر اجرای آن صحه گذاشتند و آن را تایید کردند اما این طرح به میانه راه نرسیده به کلاف سردرگمی برای دولت و مجلس تبدیل شد.
این روزها سیاست‌گذار ارشد اقتصادی کشور برای همه کاستیها و مشکلات هدفمندی «طرح» و برنامه تازه‌ای ندارد، چه آنکه مدت‌هاست برای کاستیها و مشکلات قانون هدفمندی یارانه‌ها «توجیه» را بر ارایه راه‌حل انتخاب کرده است. مجلسی‌ها از پاسخ‌هایش به سوالات قانع نمی‌شوند و کارشناسان همیشه گله دارند که اقتصادخوانده کابینه توجهی به نظرات کارشناسی ندارد. بیراه نیست که می‌گویند شاگرد خلفی هم برای «استادش» نیست. ا
ین روزها جمشید پژویان هم که به سفارش وی رییس شورای رقابت شد، منتقد سیاست‌های کلان اقتصادی است. وی هم اینک همانند سایر اقتصاددانانی که ابتدا اجرای طرح را تشویق می‌کردند، این روزها به این نتیجه رسیده که «در صورت ادامه روند فعلی در مرحله دوم به طور قطع هدفمندی را در حوزه تولید با شکست مواجه می‌کند.» همه مشکلات مدیریت اقتصاد کلان شمس‌الدین حسینی در هدفمندی یارانه‌ها خلاصه نمی‌شود.
تورم و گرانی هم این روزها روی خوشی به مدیریت آقای وزیر نشان نمی‌دهد. حتی وی در پاسخگویی به سوالات نمایندگان مجلس هم چندان موفق نیست، این را رسانه‌ها نمی‌گویند بلکه یک نظرسنجی و یک بررسی خلاصه از نظرات یک ماهه اخیر از مجلس نشان می‌دهد که وی در قانع کردن نمایندگان موفق نبوده است. سوالات بسیاری در ذهن افکار عمومی باقی مانده که سرانجام مرد «پهلوان» کابینه چه تصمیمی برای عبور از گردنه تورم و فاز دوم یارانه‌ها اخذ خواهد کرد.
خیلی‌ها هم منتظرند که نتایج این تصمیم‌ها هرچه سریع‌تر دیده شود اما آقای وزیر که این روزها از سفر واشنگتن بازگشته ظاهرا تمایلی ندارد که تصمیم‌های خود را برای افکار عمومی تشریح کند، با این حال خبرهای این تصمیم‌ها خیلی زود منتشر می‌شود، مثل همین تصمیم 24 میلیارد دلاری برای تنظیم بازار. آقای وزیر اقتصادخوانده قطعا بیش از کسانی که به تبعات چنین اقدامی توجه ندارند، می‌داند که اقتصاد کشور با این تصمیم دچار چه مشکلاتی خواهد شد. با این حال سیاست مدیریت شمس‌الدین حسینی کماکان همان است که بود، سکوت همچنان ادامه دارد.
جهان صنعت- مریم باستانی
کلید واژه ها :
