اتاق خبر - اما او از روزگاری میگوید که در زنجان دوربین بهدست در حال عکاسی خبری بوده و نخستین تجربه کاریاش را با عکاسی آغاز کرده است. روزهایی که هم برای مجلات و روزنامه استانی عکاسی داشته و هم در آتلیه خانوادگیاش فعالیت میکرده است اما به یکباره وارد عرصه تجارت میشود؛ درست زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی است و کشورها در حال استقلال. با ابراهیم جمیلی که سالها در اتاق بازرگانی بهعنوان عضو هیاترییسه اتاق بازرگانی ایران، رییس اتاق بازرگانی زنجان و البرز فعالیت داشته و این روزها بهعنوان رییس خانه اقتصاد ایران فعالیت میکند به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن را میخوانید؛
فعالیت در عرصه تجارت را از چه زمانی آغاز کردهاید و مهمترین دلایلی که وارد این عرصه شدهاید، چه بود؟
نخستین تجربه کاری من عکاسی خبری بود و سالها در این عرصه بودم اما زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در آستانه فروپاشی بود به فکر افتادم تا وارد عرصه تجارت شوم زیرا براساس اخبار منتشر شده به خوبی میدانستیم که کشورهای تازه استقلال یافته به شدت نیاز به واردات کالا دارند؛ بنابراین من به همراه یکی از بستگانم هر کدام با سرمایه ۱۰هزار تومانی وارد فعالیت تجاری شدیم. برای نخستین گام سفری به ترکیه داشتیم و با همان ۱۰هزار تومان یک کارتن صابون لوکس از ترکیه خریداری کرده به روسیه و سایر کشورهای منفک شده از اتحادجماهیر شوروی صادر کردیم. این روند مدتی ادامه داشت تا اینکه به مرور زمان و با افزایش سرمایه عرصه فعالیت ما نیز در بخش تجارت و پس از آن در بخش معدن افزایش یافت. باید بگویم که بارها در این مسیر با ورشکستگی مواجه شدیم اما هیچگاه این مسئله موجب نشد تا از ادامه فعالیت تجاری و اقتصادی دست برداریم.
از ورشکستگی گفتید و روزهای سخت مالی و تجاری. اقتصاد ایران در دوران تحریم نیز سختیهای بسیاری را متحمل شد. پیشبینی شما از وضعیت اقتصاد کشور بهویژه در بخش تولید چیست؟
پیشبینی وضعیت اقتصاد ایران برای سالهای آینده سخت است. دلیلش این است که قیمت نفت کاهش یافته و ما هنوز در لایحه بودجه ۹۵ به یک رقم قابل قبول برای نرخ نفت نرسیدهایم تا واقعیتهای اقتصادی را روشن کند. همچنین وضع صندوق ذخیره ارزی خیلی روبراه نیست. هر دولتی که میآید مانند تغییر هیاتمدیره شرکتها است؛ باید از وضع موجود گزارش شفافی بدهد. گزارش دولت یازدهم مورد قبول دولت دهم نبود اما کسی این راتایید یا رد نکرد. آنچیزی که امروز مشخص است این است که در صندوق ذخیره ارزی آنقدر که گمان میکردند منابع ارزی وجود ندارد. یکی دیگر از دلایلی که موجب شده آینده اقتصاد ایران روشن نباشد این است که به تبعیت از قیمت نفت قیمت فلزات اساسی هم کاهش یافته که درنهایت درآمد حاصل ازاین بخش نیز کمتر میشود. اگر این کاهش قیمت فلزات با توسعه پروژههای عمرانی بود به نفع اقتصاد بود زیرا هزینه اجرای پروژهها هم کاهش مییافت. درحالحاضر قیمت فلزات ۵۰درصد کاهش یافته است. متاسفانه از روبراه نبودن وضع کشور یک عدد عمده صرف بودجه جاری میشود و از سوی دیگر حدود ۲۵هزار میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی کمک میکنیم و برای هدفمندی یارانهها نیز هزینه میکنیم، در نتیجه بودجه برای رونق اقتصادی باقی نمیماند و این امر منجر به تشدید رکود میشود.
عملکرد دولت یازدهم در مصارف منابع صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی به چه شکل بوده است، منابع چگونه باید هزینه شود؟
هر کسی خارج از چارچوب برنامه بودجه هزینه کند تخلف کرده و فرقی بین دولتها هم در این زمینه نیست. باید دولتها براساس برنامه بودجه سالانه هزینه کنند. باید بخشی از درآمد نفت در صندوق توسعه ملی ذخیره شود و بهطور قطع این منابع به درد زمانی میخورد که افت شدید قیمت نفت داشته باشیم. نحوه برداشت از منابع این صندوق نیز بهطور کامل پیشبینی و مشخص شده است. درحالحاضر به گفته هیات امنا موجودی این صندوق کافی نیست.
اقتصاد ایران کاملا به نفت و درآمدهای آن وابسته است. آیا در شرایطی که قیمت نفت مدام در حال کاهش است باز هم میتوان راهکاری برای اداره کشور البته در مسیر رشدو توسعه داشت؟
در زمان کاهش قیمتها باید بیشترین پروژههای عمرانی انجام میشد. این زمان بهترین فرصت برای تکمیل پروژههای پتروشیمی بود تا با توسعه صادرات این محصولات درآمدهای ارزی کشور را افزایش دهیم. از طرف دیگر از کاهش رشد اقتصادی چین و اتفاقات حوزه یورو ترکشهایش به ما هم رسید. بنابراین با توجه به هر دو اتفاق اگر اجرای پروژههای عمرانی ادامه پیدا میکرد بهطور قطع بخش تولید کشور هیچگاه دچار آسیب نمیشد.
برخی از مسئولان از سال ۹۵ بهعنوان بهار اقتصاد ایران نام میبرند اما شما باور دارید که سال آینده به لحاظ اقتصادی برای کشور ما سال سختی خواهد بود. آیا مردم نباید در انتظار بهار اقتصادی باشند؟
انتظاراتی که از اجرای برجام داشتیم بهطور قطع تا سال آینده محقق نمیشود زیرا اثرات آن طولانیمدت است و باید مردم را برای اثرات طولانیمدت برجام آماده کنیم. اینکه سال ۹۵ بهار اقتصاد ما باشد امکانش وجود دارد اما باید بهخاطر داشته باشیم که در بهار میوه کمتری داریم و در تابستان به بهترین محصولات میرسیم. افقهای اقتصادی در سال ۹۵ روشنتر میشود اما این حرف به آن معنا نیست که مردم میتوانند اثرات آن را بهطور ملموس درک کنند. اینکه اقتصاد شفافتر میشود را میتوان بهار اقتصاد دانست اما نمیتوان در سال ۹۵ به برداشت ثمره اقتصادی کشور دل بست.
مهمترین تاثیر برجام بر اقتصاد ایران چیست؟
پس از برجام بهطور تقریبی دنیا ایران را قبول کرد که این اتفاق بسیار مهمی است. همچنین دیگر نمیتوان هر کالایی را به هر قیمتی وارد کشور کرد و فروخت البته به بهانه تحریم. با رفع تحریم میتوان منابع و مصارف ارزی را ردیابی کرد. برای اینکه گردش اقتصاد کشور افزایش یابد باید پولهای جدیدی به اقتصاد تزریق شود مانند اقداماتی که وزارت نفت انجام داد ازجمله بسته تشویقی برای حمایت از سرمایهگذار خارجی؛ اما باید بدانیم که این امر در کوتاه مدت جوابگو نیست.
در سالهای اخیر براساس آمار ارائه شده از سوی دولتمردان در کشور نرخ تورم کاهش یافته و هزینه اداره کشور نیز ارزانتر شده؛ با این حال چرا مردم آثار این کاهش تورم را در زندگی خود احساس نمیکنند؟
اقتصاد ما بیماریهای عمیقی دارد به همین دلیل مردم نمیتوانند تاثیرات کاهش تورم را در زندگی و سبد خانوار احساس کنند. بهعنوان مثال هر ساله در آستانه سال نو میلادی شاهد برپایی حراجهای واقعی در تمامی کشورهای دنیا هستیم، البته بهخاطر بسپاریم که این حراجها واقعی هستند. ما در هیچ جای دنیا شاهد این مسئله نیستیم که هر ساله و در آستانه سال نو، صاحبان صنوف، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان جشنواره افزایش قیمت برپا کنند بلکه با تغییر فصل و سال شاهد برپایی حراجهای واقعی هستیم. اگر در بسیاری از کشورهای دنیا مصرفکنندگان از شرایط اقتصادی خود راضی هستند و میتوان رضایتمندی را در شهروندان به وضوح دید این مسئله ناشی از این است که قیمتها کنترل شده و دستاندرکاران اقتصادی مانع افزایش بیدلیل قیمتها میشوند و از افزایش سالانه و فصلی قیمت کالاها جلوگیری به عمل میآید.
یکی از دلایل نارضایتی مصرفکنندگان در کشور ما از شرایط موجود، ناهماهنگی میان میزان افزایش حقوق و دستمزد با افزایش قیمتها است. آیا نباید میزان حقوق کارکنان با ضرایب بیشتری افزایش پیدا کند؟
در اینکه قشر حقوق بگیر در ایران به شدت زیر فشار است هیچ شکی نداریم اما باید بپذیریم که اگر میزان افزایش حقوق از حدی بیشتر شود دیگر نمیتوان به فرآیند تولید نیز ادامه داد و این امر مسلم را نیز باید قبول کنیم.
پیشبینی شما از وضعیت تولید و شرایط مصرفکنندگان با توجه به موارد یادشده برای سال آینده چیست؟
در این مسئله که یکسری فرارهای مالیاتی داریم که منجر به کاهش درآمدهای دولت میشود نباید شک و تردیدی داشته باشیم. در اینکه معوقات بانکی تاثیر بسیار منفی بر اقتصاد دارد نیز نباید تردید داشته باشیم. با توجه به همه این شرایط، وضعیت تولید در سال آینده بسیار سختتر خواهد بود که این امر درنهایت منجر به افزایش هزینههای تولید و قیمتها خواهد شد این امر میتواند فشارها را بر مصرفکننده و تولیدکننده مضاعف میکند، اما درنهایت باید به این فکر باشیم که اقتصاد ملی در اقتصاد خانوار تاثیر مثبت و موثر خواهد داشت.
درآمدهای مالیاتی چه میزان میتواند در کاهش وابستگی اقتصاد به نفت موثر باشد؟ راهکار کاهش فرار مالیاتی چیست؟
متاسفانه فرار مالیاتی را یاد گرفتیم. همانطور که دور زدن تحریمها را آموختهایم به همان میزان هم دور زدن قانون را یادگرفتیم و متاسفانه گاهی اخلاقیات را هم دور میزنیم. البته باید هزینه مالیات نیز مشخص شود. دولت باید به اندازهای که برای گرفتن مالیات برنامه دارد، به همان میزان هم برای هزینه این مالیاتها برنامه داشته باشد و آن را شفاف کند زیرا این تنها راهی است که موجب میشود مردم به پرداخت مالیات تشویق شوند.
در روزهای اخیر شاهد نوسانات قیمت ارز در بازار هستیم. به عقیده شما بهترین شیوه برای تعیین قیمت ارز چیست؟
من موافق تکنرخی کردن ارز هستم. باید رانتی که به واسطه چندنرخی بودن ارز به یک عده داده میشود با تکنرخی کردن ارز از میان برداشته شود. با دو یا چندنرخی بودن ارز؛تولید با ارز آزاد انجام شده اما همان کالا از طریق واردکنندگان با ارز مبادلهای که ارزانتر از ارز، آزاد است وارد کشور میشود که این امر به زیان بخش تولید خواهد بود، بنابراین باید برای رفع این معضل هم چارهاندیشی شود.همچنین باید به فکر افزایش راههای کسب درآمد ارزی باشیم. تا زمانی که درآمدهای ارزی دولت تنها وابسته به فروش نفت است فشار روی قیمت ارز در بازار بیشتر میشود. به طورقطع افزایش جهشی قیمت ارز نمیتواند برای هیچ اقتصادی خوب باشد و هیچ کسی هم با جهش قیمت ارز موافق نیست اما باید بپذیریم که ثابت نگه داشتن قیمت ارز بهطور دستوری به هیچ عنوان درست نیست. این تجربه را در سالهای گذشته داشتهایم که به محض رها شدن فنر کنترل قیمت ارز، جهش بیسابقه قیمت ارز رخ داده است. تولید تنها راه کنترل قیمت ارز است و هیچ راهی غیر از این برای کنترل قیمت ارز نداریم زیرا با تولید صادراتگرا میتوانیم منابع ارزی کشور را تامین کنیم. همچنین باید در اندیشه افزایش صادرات باشیم تا از رکود حاکم بر اقتصاد خلاص شویم.
متاسفانه در قیمت ارز گاهی اوقات شاهد فضاسازیهایی هستیم تا عدهای بتوانند از این میان به درآمدهای بیرویه و بدون فعالیت اقتصادی دست پیدا کنند. دلار و ارز نباید بهعنوان یک کالا به شمار آید و مردم با خرید و فروش ارز بتوانند به منابع مالی بادآورده دست پیدا کنند. نباید با رونق واسطهگری و ایجاد نوسانات شدید در قیمت ارز و طلا زمینهای را ایجاد کنیم که مردم سرمایههای خود را تبدیل به طلا و ارز کنند بلکه باید اقتصاد ما به نحوی باشد که مردم برای سرمایهگذاری در بخش تولید ترغیب شوند.
منبع: گسترش صمت