اتاق خبر - داستان پوپولیسم و سوسیالیسم به سکانس های پایانی خود نزدیک می شود؛ بعد از رفتن چاوز، سریال دومینویی «ور افتادن» سیستم های حکومتی سوسیالیستی - پوپولیستی استارت خورد. همین الان، مادرور در آستانه استیضاح یا اصلاً برکناری است و وزنزوئلای بعد از چاوز به خاک سیاه افتاده است. سرزمین انجل، بزرگترین قربانی کاهش قیمت نفت است و حالا اوضاع در شهرهایی مثل کاراکاس ، کار به جایی رسیده که نان برای خوردن، به سختی پیدا می شود.
کوبا هم که بعد از بیش نیم قرن، دست از دشمنی با آمریکا کشید و چاره را در دوستی با سرمایه داری دید؛ در آرژانتین، خانم کریشنا، دولت را به کاندیدای مخالف سوسیالیست واگذار کرد. در واقع، سنگرهای پوپولیسم و سوسیالیسم یک به یک از دست می روند.
حالا برسیم به اصل مطلب؛ پایان اوو مورالس، رئیس جمهوری که سودای قدرت مطلقه و ابدی داشت. او بعد از اینکه دو دوره متوالی، مرد اول بولیوی بود، با کمک هم فکرانش در پارلمان، توانست مجوز کاندیدا شدن برای یک دوره دیگر را بگیرد اما این بار که ادامه کارش را به همه پرسی مردمی گذاشت، طیف وسیعی از ساکنان سرزمین بولیوی به او «نه» قاطعی گفتند. دوران پوپولیسم، دادن یارانه، وعده های دروغین، توهم توطئه، اتهام زنی و بداخلاقی در آمریکای جنوبی، به پایان رسیده است و دیگر حنای «مردان قد کوتاه سیاسی: در این منطقه از دنیا، رنگی ندارد.
خوان اوومورالس آیما که از سال 2006 ، قدرت را به دست گرفت حالا باید از همین امروز پنجشنبه برای رفتن از کاخ ریاست جمهوری، چمدان هایش را ببندد. در این چند سالی که مورالس روی کار بود، اقدامات متفاوتی از او دیدیم؛ مثلاً در حرکتی پوپولیستی در ۲۸ ژانویه ۲۰۰۶، حقوق خود را تا ۵۷ ٪ کاهش داد وبه ۱٫۸۷۵ دلار در هر ماه رساند. او در حاضر مجرد است و با خواهرش زندگی می کند. او در بیشتر ملاقات هایش با مقامات رسمی سایر کشورها از پیراهنی سفید بدون کراوات استفاده می کند، که این مسأله در زمان کنونی، کاری خارج از پروتکل های رایج و آداب دیپلماتیک است ، اما خب، پوپولیسم رسوم متختص به خود را دارد. او یک عادت دیگر هم دارد، گاهی وقت با بازیکنان تیم ملی فوتبال، پا به توپ می شود و با جثه ریزش، برای گل زدن استارت هایی دیدنی می زند!
چند سال پیش، مورالس قبل از تشکیل MAS (حزب سوسیالیست) در اظهار نظری عجیب گفت: «بدترین دشمن بشریت کاپتالیسم (نظام سرمایه داری یالات متحدهاست) زیرا این کشور ما را به قیام علیه خودمان وایجاد آشوب و طغیان در برابر سیاست های دولت تحریک میکند. اگر تمامی ملت های جهان به این واقعیت اعتراف نکنند که دولتهای ملی حداقل چیزها را برای تغذیه، آموزش و سلامت ارائه نمیکنند، همه روزه شاهد نقض حقوق اساسی انسانی خواهیم بود.»
مرد اول بولیوی زمانی که چاوز، از اصطلاح محور خوبیها برای بولیوی، کوبا و ونزوئلا استفاده کرد، به سرعت این اصطلاح را تصدیق کرد و آن را مشت محکمی در مقابل آمریکا دانست! آمریکا این سه کشور را «محور بدی ها» معرفی کرده بود.
دیروز چهارشنبه ای سیاه برای مردی بود که با اقدامات عجیب غریبش، حدود یک دهه، بولیوی را در اختیار داشت اما مردم بولیوی، بالاخره فهمیدند که به چه کسی رأی داده اند؛ مردی که اقتصاد بولیوی را با سیاست های پوپولیستی سوسیالیستی تا مرز نابودی برده و شاید سال ها زمان لازم باشد که بولیوی بتواند به توسعه پایدار و اقتصادی با ثبات برسد. کمیته انتخاباتی بولیوی دیروز اعلام کرد که بعد از شمارش آرای همه پرسی تغییر قانون اساسی، 52 رای دهندگان رأی منفی داده اند و به این ترتیب، شانس ریاست جمهوری مورالس برای چهارمین بار ، از بین رفت.
به هر حال، دوران پوپولیست بازی و سوسیالیست گرایی در دنیای امروز به سر آمده و نمی توان با این شیوه ها، نسبت به شهروندان ، مهر ورزی کرد. این به معنای تأیید شیوه هایی چون کاپیتالیسم هم نیست اما باید گفت با پیشرفت های اطلاعاتی و فناورانه، مردم سال 2016، دیگر مردم سال 2006 هستند. آنها یک دهه فهیم تر و پیشرفته تر، فکر می کنند. مورالسیسم، چاوزیسم و هر نوع پوپولیسم دیگری، جواب نمی دهد با تئوری توطئه نمی توان، مردم را فریب داد. دنیا، آرامش می خواهد.
94110