اتاق خبر: ارزيابيهاي مختلفي از سال 94 ميشود و بر همين اساس پيشبينيهاي گوناگوني از اقتصاد در سال آينده وجود دارد. در اين ميان برنامه تشكلها بنا بر هر پيشبيني متفاوت خواهد بود. به همين دليل به سراغ ابراهيم جميلي، رييس خانه اقتصاد ايران رفتيم تا از پيشبيني وي از اقتصاد سال آينده و برنامهيي كه تشكلها براي سال 95 در پيش دارند مطلع شويم.
در سال 1394 اتفاقات اقتصادي زيادي رخ داد؛ بهويژه آنكه مسائل سياسي آثار قابل لمسي بر اقتصاد داشتند. به نظر شما مهمترين اتفاق اقتصادي اين سال چه بود؟
مهمترين اتفاق اقتصادي سال 94 كاهش قيمت نفت بود. كاهش قيمت نفت اثرگذاري زيادي را در جهان ازجمله كشور ما داشت. كمتر كسي پيشبيني سرعت كاهش تا اين اندازه را ميكرد. اگر به خاطر داشته باشيد زماني كه بودجه 94 مطرح بود در بدبينانهترين حالت قيمتي كه براي نفت پيشبيني ميشد بين 50 تا 60 دلار مطرح شد درحاليكه قيمت نفت به 25 تا 30 دلار نيز رسيد. هيچ كس فكر نميكرد چنين اتفاقي اينقدر سريع رخ دهد. به تبع آن قيمت فلزات نيز افت قابل توجهي داشت. كاهش قيمت فلزات بسيار زياد بود كه هم در اقتصاد بينالملل و هم در اقتصاد ايران اثرات منفي داشت. البته ما همهچيز را از ديد داخلي نگاه كرديم و فكر كرديم سياستهاي دولت اشكال داشت درحاليكه اثرگذاري مسائل خارجي بسيار پررنگتر از تصميمات داخلي بود. اگر اتفاقي كه در سال 94 افتاد و توافق انجام شد 2 سال قبل رخ ميداد يا قيمت نفت بالاي 100دلار بود آن وقت رشد اقتصادي يك جهش خوب را تجربه ميكرد. ما در شرايطي به توافق با جامعه بينالمللي رسيديم كه مشكلات چين، مشكلات منطقه يورو و مشكلات ساير كشورها اثرگذار بود. اقتصاد چين امروز در بدترين وضعيت خود در 10 سال گذشته است. در روسيه نسبت روبل به دلار از 30 به 80 رسيده است و ارزش پول ملي اين كشور در حال سقوط است. درحاليكه در همين سال 94 ما شاهد اين بوديم كه هم قيمت طلا ثبات نسبي داشت و هم قيمت ارز ثباتي تقريبي داشت.
با وجود اين دولت نيز اشتباهاتي داشت كه منجر به شرايط فعلي اقتصاد شده است. مهمترين اشتباه دولت در اقتصاد در سال 94 از ديد شما چيست؟
مهمترين اشتباه دولت آن بود كه ميان تورم و ركود، ركود را انتخاب كرد. در حقيقت ركود ايجاد شد تا تورم كنترل شود. ادامه اين ركود به ضرر كل اقتصاد به ويژه توليد شد. توليد در شرايط فعلي به هيچوجه مناسب نيست. دولتمردان نيز معترفتند سال 94 سال بسيار سختي بوده است و بعد از انقلاب تاكنون چنين شرايط سختي براي توليدكنندگان ايجاد نشده بود. اگر آمار و ارقام را نگاه كنيم صادرات غيرنفتي كاهش يافت درحاليكه از نظر ميزان صادرات كاهش نداشتيم و قيمتهاي جهاني صادرات ما كاهش داشت. با اين وجود من فكر ميكنم با سياست اقتصادي درست آينده روشني خواهيم داشت. با علاقهمندي كشورهاي اروپايي و غيراروپايي براي سرمايهگذاري در ايران، برجام دو با نگاه اقتصادي امكان تحقق دارد و افق ديد روشن است.
شرايط اقتصادي جهان پس از توافق بحثي كاملا صحيح است ولي آيا سياستهاي اقتصادي ايران نيز در اين بخش بياشكال بود؟
خير، قطعا نمره عالي به سياستهاي اقتصادي دولت وارد است. هم بخش خصوصي، هم تشكلها، هم مجلس و هم دولت كاستيهايي داشت. در دولت تصميمگيريها به موقع صورت نميگيرد و طولاني ميشود. اگر بخواهيم حركت خود را به موقع انجام ندهيم مشكلات پيش ميآيد. مثلا تعيين قيمت خوراك پتروشيمي بسيار طول كشيد. يا بحثهايي مثل افزايش حقوق دولتي معادن، ماليات بر صادرات و موضوعات ديگر به اقتصاد شوك وارد ميكرد بدون آنكه اثرات مثبت براي اقتصاد داشته باشد. هياتهاي زيادي به ايران ميآيند ولي ما در اعزام هيات بازاريابي ضعف داريم. هياتهاي اتاق بازرگاني بايد بسيار بيشتر شود. ما براي خروج از ركود نياز به پول جديد داريم. منابع داخلي قفل است و بانكها پول ندارند پس بايد به سراغ صادرات رفت و اين موضوع با اعزام هياتهاي بازاريابي ممكن خواهد بود. بسته ركود دولت چندان جالب نبود و فقط خودروسازان بزرگ از آن بهرهمند شدند.
به هر حال اكنون هياتهايي حتي كم اعزام ميشود ولي اكثر قراردادها توسط بخش دولتي بسته ميشود. آيا بخش خصوصي توان بستن قرارداد بزرگ را ندارد؟
اين يكي از اشكالات هياتهاي ما است. ما شركتهاي بزرگ خصوصي را تقويت نكرديم. شركت بزرگ خصوصي از سوي بانكها در قالب ضمانتنامه بينالمللي و بانك مركزي حمايت نميشوند. اينكه شركتهاي دولتي قرارداد اوليه ميبندند خيلي بد نيست ولي ادامه راه نبايد قطع شود و شركتهاي دولتي بايد خصوصيها را حمايت كنند. فضا براي بخش خصوصي باز نيست. بخش خصوصي بايد براي جهش بينالمللي خود را آماده كند و خود را با قوانين بينالمللي تطبيق دهد. اكنون زياد زمان نق زدن نيست و بايد به جاي انتقاد كار كرد. نياز به ديدن منافع ملي از سوي همه هست. شركتهاي خصوصي بايد كنسرسيوم تشكيل دهند و ادغام صورت پذيرد. ما در ايران ادغام خصوصيها را نميبينيم و به جاي آن شركتها تجزيه ميشوند. ما نياز به شركتهاي بزرگ و ادبيات اقتصاد بينالملل داريم.
مهمترين اتفاق اقتصادي سال 95 را چه پيشبيني ميكنيد؟
مهمترين اتفاق ثبات قيمت نفت و طلا خواهد بود. پيش بينيها اميدواركننده است و به نظر ميرسد با بهبود شرايط اقتصاد جهاني رونق به ايران نيز بيايد. سال آينده براي ايران بسيار مهم است و بايد 2 نكته جذب سرمايه خارجي و نگاه ويژه به صادرات در قالب تنوع ارزآوري در دستور كار دولت باشد.
با توجه به پيشبيني رونق در سال 95 مهمترين برنامه تشكلها از جمله خانه اقتصاد ايران چه بايد باشد؟
تشكلها بايد يك حركت منسجم داشته باشند. تشكلها نبايد رقيب هم باشند بلكه بايد مكمل يكديگر باشند. سلايق مختلفي در كشور است و بر مبناي اين سلايق تشكلهاي مختلفي شكل گرفته است. اينكه بخش خصوصي تنها در قالب يك يا دو قالب تشكلي ديده شود پديده خوبي نيست. اينكه نقش تشكلها كمرنگ شود هم كار درستي نيست. ما نياز به همدلي داريم. به دليل تفرقه تشكلها اكنون بخش خصوصي در حال آسيب ديدن است. بعد از انتخابات اتاقهاي بازرگاني اختلاف نظرهايي رخ داد و بعد از انتخابات اين اختلاف نظرها تمام نشد و در قالبهاي ديگري ادامه پيدا كرد. بايد بعد از انتخابات اقدامات زمان انتخابات فراموش شود و رقابت را كنار بگذاريم. براي انسجام بخش خصوصي نياز به همدلي ميان تشكلها وجود دارد. از فضاي رقابتي بايد دور شويم. اين سياست ما در خانه اقتصاد است كه بخش خصوصي بتواند در كنار يكديگر همراه با اقتصاد كشور شويم و راهكارهاي حل مشكلات اقتصادي را ارائه دهيم. دوره رقابتها بايد تمام شود. انتخابات مجلس تمام شد و نبايد در سال 95 فضاي انتخابات رياستجمهوري شود. بايد سال 95 به جاي فضاي انتخاباتي سراغ فضاي همكاري برويم.
94104