به گزارش اتاق خبر،یکی از مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر سلامت کودکان و نوجوانان، مسایل روانی و رفتاری آنهاست که میتواند عاملی برای اعتلا یا خدشهدار شدن سلامت در این رده سنی باشد. در این زمینه کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات جسمانی مزمن، توجه ویژهای را میطلبند، چرا که پس از تشخیص و تعیین مسیر درمان، پذیرش درمان و در پیش گرفتن رفتارهای لازم با توجه به اختلال موجود، از مهمترین پایههای مدیریت درمان است. این مهم را بهانه ای برای گفت وگو با دکتر عطاالله پورعباسی، مؤسس و دبیر بنیاد طب تربیتی و سلامت مدارس قرار دادیم که در ادامه میخوانید.
یکی از مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر سلامت کودکان و نوجوانان، مسایل روانی و رفتاری آنهاست که میتواند عاملی برای اعتلا یا خدشهدار شدن سلامت در این رده سنی باشد.
آقای دکتر! برایمان بگویید که طب تربیتی چه کاربردی در حوزه پزشکی دارد و شما چگونه با این حوزه آشنا شدید؟
طب تربیتی در یک تعریف کلی حیطهای از طب است با رویکردی میان رشته ای که نگاهی طبی وپزشکی دارد و زمینههایی مشترک با روانشناسی و علوم تربیتی نیز دارد و مأموریت اصلی آن، ایجاد یک بستر جسمانی و روانی سالم برای تربیت و یادگیری اثر بخش است. در مطالعات انجام شده که تاریخچه آن مربوط به 80 سال گذشته است بسیاری از اختلالات جسمانی و طبی نظیر صرع ،تشنج و کم کاری غده تیرویید وجود دارند که به طور مستقیم بر عملکرد یادگیری و تحصیلی کودکان و نوجوانان تأثیر میگذارند. اما مطالعات علمی جدید نشان میدهد، وسعت اختلالات جسمانی ای که بر یادگیری کودکان ونوجوانان تأثیر گذارند، بسیار زیاد شده که میتوان به انگلهای روده ای، بیماریهای غدد نظیر سندرم متابولیک و چاقی اشاره کرد که این بیماریها میتواند بر یادگیری تأثیرات منفی داشته باشند .
طب تربیتی بر اصلاح رفتارها تمرکز دارد و طبق بررسیهای انجام شده، ما با طیف وسیعی از مشکلات جسمی مواجه هستیم که اگر به موقع درمان و مدیریت نشوند، بریادگیری وعملکرد تحصیلی کودکان و نوجوانان تأثیرگذار خواهند بود. بنابراین پزشک درمانگر علاوه بر تسلط بر دانش طب، لازم است نگاهی نیز به مسایل تربیتی و تأثیر آن اختلال بر یادگیری داشته باشد تا بتواند اثر بیماری را بر یادگیری به حداقل برساند.
من هنگامی که دانشجوی پزشکی بودم، در کسوت معلمی نیز فعالیت داشتم و از نزدیک شاهد مشکلات دانش آموزان بودم و با به کارگیری دانش طب، شاهد بهبود وضعیت یادگیری فراگیران شدم و اکنون بیش از 10 سال است که به حیطه طب تربیتی علاقهمندم و در این حوزه فعالیت دارم.
طب تربیتی از چه سالی به طور رسمی وارد حوزه پزشکی شده است؟
حدود 100 سال پیش پزشکانی بودند که خدمات بهداشتی ودرمانی را به محیطهای آموزشی و مدارس میبردند و از آنها با عنوان پزشک مدرسه یاد میشود. از سال 1927 انجمنی در آمریکا تشکیل شد با عنوان انجمن پزشکان مدارس آمریکا که البته حدود 10 سال پس از آن به انجمن بهداشت مدارس آمریکا تغییر نام داد، علاوه بر پزشکان، روانشناسان نیز وارد این انجمن میشوند.در سالهای اخیر نیز گروهی از روانشناسان با گرایش روانشناسی بیماریهای اطفال ( نه روانشناس کودک) مطالعات گستردهای در این زمینه انجام دادند که اختلالات جسمانی بر یادگیری و رفتار کودکان مؤثر است و یکی از شاخههای انجمن روانشناسی آمریکا نیز به همین حیطه اختصاص یافته است و اکنون تمام روانشناسان و پزشکانی که در این حوزه فعالیت دارند یا روانشناسانی هستند که گرایش روانشناسی بیماریهای اطفال را گذراندهاند و یا پزشکان متخصص اطفال هستند که در حوزه اختلالات تکاملی و رفتاری کودکان و نوجوانان نیز کار کردهاند.
بنابراین با توجه به این تعریف میتوان گفت، هنوز طب تربیتی با این مشخصات در کشور ما وجود ندارد. حتی گرایش روانشناسی بیماریهای اطفال و یا متخصصان اطفالی که در زمینه مشکلات یادگیری کودکان کار میکنند نداریم، زیرا این حیطههای نوپای حوزه پزشکی است.
یعنی طب تربیتی هنوز وارد حوزه پزشکی کشور نشده است؟
چرا، از 10 سال گذشته تاکنون اقدامهایی در این زمینه به صورت آموزشها وپژوهشهای آکادمیک وارد حوزه پزشکی کشور شده و پزشکان و روانشناسانی به صورت داوطلب خدماتی در حوزه طب تربیتی ارایه میدهند و بنیادی نیز با عنوان «بنیاد طب تربیتی وسلامت مدارس» با هدف معرفی طب تربیتی به جامعه دانشگاهی و آموزش و پرورش پرورش تأسیس شده است.
همچنین پژوهشهایی در زمینه ارتباط بین اختلالات جسمانی و مسایل تربیتی و یادگیری انجام شده که با برگزاری همایش هایی با این موضوع خدماتی محدود به مدارس ارایه شده است، اما هنوز جای کار زیادی در این حوزه داریم و باید بکوشیم در آینده نزدیک طب تربیتی به عنوان خدمتی حایز اهمیت و تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و حتی دانشجویان در کنار خدمات تربیتی و نظام آموزشی کشور قرار گیرد.
بنیاد طب تربیتی و سلامت مدارس چند شعبه در کشور دارد؟
این بنیاد یک بنیاد مردم نهاد است که در استان تهران تأسیس شده، اما خدمات آن مختص به یک استان نیست و فعالیتهایی در استانهای گیلان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارد و حتی مدیرانی از مدارس کشورهای پاکستان، افغانستان وعراق نیز در همایشهای آموزشی طب تربیتی شرکت کرده و با مفهوم وهمچنین اهمیت طب تربیتی در نظام آموزشی آشنا شدهاند.
طب تربیتی در کدام حوزههای پزشکی فعالیت دارد؟
طب تربیتی، حیطه ای است که در هر سه حوزه پزشکی (اعم از پیشگیری، درمان وتوانبخشی) فعالیت دارد. اکنون فراگیرانی در مدارس و دانشگاههای ما در حال تحصیل هستند که در معرض مشکلاتی قرار دارند که ممکن است اثربخشی یادگیری آنها کاهش یابد، به عنوان نمونه فراگیرانی که اضافه وزن دارند، باید در نظام پیشگیری رفتارهای
تغذیه ای آنها را اصلاح کنیم تا با بهبود شرایط جسمی یادگیری بهتری داشته باشند. یا فراگیرانی که مبتلا به بیماری ای هستند که موجب غیبت آنها در کلاس میشود که با درمان به موقع آن میتوان فراگیر را به محیط آموزشی باز گرداند و یا فراگیرانی مبتلا به بیماریهایی مزمن نظیر دیابت هستند که این بیماری را نمی توان کاملاً درمان کرد، اما میتوان با اقدامهای توانبخشی بیماری را مدیریت و کنترل کرد تا تبعات آن تأثیر کمتری بر یادگیری آنها داشته باشد. اتفاقاً بنده در پایان نامه دوره تخصصی، بر روی تأثیر دیابت بر عملکردهای شناختی کودکان دیابتی مطالعه کردهام.
با توجه به اینکه 10 سال از ورود طب تربیتی به حیطه پزشکی کشور میگذرد، وضعیت آکادمیک این رشته چگونه است و چرا هنوز شاهد توسعه آن نیستیم؟
یکی از مسایلی که در این زمینه میتوان عنوان کرد این است که نظام آموزش وپرورش ما آن گونه که باید به مقوله سلامت توجه ندارد. اگر ما طب تربیتی را متولی سلامت بدانیم، ممکن است برخی تصور کنند تأمین سلامت جز وظایف آموزش و پرورش نیست (که البته باید در خصوص درستی این فرضیه نیز بیندیشیم). اما اکنون که هدف طب تربیتی تأمین سلامت برای ارتقای اثربخشی یادگیری و تربیتی است، باید توجه داشته باشیم در صورت تضمین سلامت فراگیران شاهد یادگیری اثر
بخش تری در ایشان خواهیم بود که این مهم از مأموریتهای اساسی آموزش و پرورش است، چرا که هدف از سلامت دانش آموزان تنها داشتن شهروندان سالم نیست، بلکه ما سلامت دانش آموزان را حفظ میکنیم تا یادگیری بهتر و اثر بخش تری داشته باشند.
بنابراین مهمترین دغدغه ما این است که متولیان آموزش وپرورش با طب تربیتی آشنا شوند و به عنوان یکی از نقاط تمرکز در نظام تعلیم وتربیت به آن توجه داشته باشند که اگر این مهم تحقق یابد، آموزش نیروهای متخصص در این حوزه دشوار نخواهد بود، اما هنوز
رشته ای آکادمیک با این عنوان در کشور نداریم. در دانشگاههای علوم پزشکی سایر کشورها رشته هایی مشابه ومرتبط با این حوزه با عنوان طب تکاملی اطفال و روانشناسی بیماریهای اطفال (در سطح فوق دکتری) وجود دارد که در کشور ما نیز اقدامهایی برای آن انجام شده، اما هنوز به نتیجه نرسیده است. با این حال پزشکان و روانشناسانی هستند که کارهای پژوهشی متعددی در این حوزه انجام دادهاند و طی دو سال اخیر نیز در قالب دکترای پژوهشی تعدادی از دانشجویان وارد حوزه طب تربیتی شده اند که امید میرود در آینده نزدیک با حمایت مسؤولان ساختار آکادمیک این تخصص نیز در کشور شکل گیرد.