به گزارش اتاق خبر به نقل از سازندگی،روز گذشته، صحن علنی مجلس شاهد نطق جنجالی قالیباف بود؛ رئیس مجلس با لحنی تند خطاب به دو شخصیت سابق عرصه سیاست ایران، حسن روحانی، رئیسجمهور اسبق و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه او، مواضع آنها درباره روسیه را به مثابه «لطمه به مسیر همکاری راهبردی ایران با روسیه» تفسیر کرد. واکنشی که در شرایطی که ایران میکوشد، جایگاه خود را در جبهه شرق- بهویژه با روسیه و چین- بازتعریف کند، فراتر از یک انتقاد سیاسی معمول به نظر آمد و با ادامه سخنان تند برخی از نمایندگان علیه روحانی و ظریف سبب شد، صحن علنی برای لحظاتی متشنج شود تا جایی که برخی از نمایندگان تندرو شعار «مرگ بر روحانی» سر دادند!
قالیباف روز گذشته در نطق پیش از دستور خود با اشاره به نامه سهجانبه ایران، چین و روسیه به دبیرکل سازمان ملل متحد درباره لغو اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ این اقدام را «نماد همبستگی استراتژیک» خواند و گفت: «در همین راستا لازم میدانم، انتقاد صریح خود را نسبت به مواضع رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبقمان اعلام کنم که دقیقا در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند».
قصه از کجا شروع شد؟
روحانی در جلسهای به رأی مثبت روسیه و چین به قطعنامههای پیشین علیه ایران در دوره ۲۰۰۶–۲۰۱۰ اشاره کرده بود و پرسیده بود، چگونه طرفی که در گذشته علیه ایران رأی داده است امروز شریک راهبردی ماست؟
ظریف نیز اخیرا ادعا کرده بود که وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، در جریان مذاکرات برجام عمدا نقش مانع را ایفا کرده است؛ او گفته بود: «روسها، عریان سیاست خود را بیان میکنند. روسیه کشور مهمی در همسایگی ماست اما دو خط قرمز دارد اول اینکه ایران نباید هیچوقت با دنیا روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد، برای همین روسیه طرفدار توافق موقت ژنو بود چون استخوان لای زخم نگه میداشت و مانع درگیری هم میشد».
دفاع مجلس از روسیه
نطق قالیباف و تاختن او به روحانی و ظریف در صحن علنی مجلس باعث شد که فضای گفتوگو به سمت تند شدن برود و در ادامه، حملات نمایندگان به این دو مقام سابق که در جلسات مجلس، فضای مجازی و رسانههای تندرو به بهانههای مختلف سابقه داشت، وارد فاز انتقادی شدیدتری شود. آنچه در ادامه نطق قالیباف سبب شد نمایندگان تندرو پا را از حد انتقاد فراتر گذاشته و مثل همیشه شعار «مرگ و نیستی» سر بدهند نطقهای برخی نمایندگان پایداریچی بود که مواضع آنها پیش از این نیز جنجالهایی را موجب شده بود. امیرحسین ثابتی، نماینده تهران، روحانی را «رکورددار منفورترین سیاستمداران ایران» خواند و گفت «جایگاه اصلی روحانی پشت میلههای زندان است». او همچنین پرسید: «اگر مردم برایتان مهم بودند، برای اسنپبک از مردم نظرسنجی میکردید». حمید رسایی نیز در تذکری شفاهی با زبان صریح گفت: «نتیجه ۸ سال کرنش و التماس در برابر آمریکا، تحریمهای بیشتر و تهدیدهایی بود که امروز جامعه متحمل شده است». او از روحانی خواست پاسخ دهد که چرا «۸ سال کرنش» کردند؟ و تهدید کرد که پرونده «سرقت علمی» روحانی نیز باید باز شود.
پس از پایان نطق محمد معتمدیزاده، نماینده مردم بردسیر و سیرجان که او هم اظهاراتی را علیه روحانی طرح کرد؛ به یکباره چند تن از نمایندگان در صحن علنی مجلس شورای اسلامی علیه روحانی شعار دادند و برای لحظاتی با بلند شدن صدای «مرگ بر فریدون (روحانی)» فضای صحن علنی مجلس متشنج شد. نکته اینکه در کنار نطق رئیس مجلس و تاخت و تاز برخی از نمایندگان، بیرون از صحن نیز فرآیندهایی علیه روحانی و ظریف در جریان است. مهری طالبیدارستانی از حامیان سعید جلیلی و رئیس سابق اداره زنان ستاد امر به معروف و نیز مبتکر کلینیک بیحجابی در فضای مجازی (نرمافزار ایتا) اقدام به جمعآوری امضا برای شکایت از روحانی و ظریف کرده است.
واکنشها
در پی اتفاقات صحن علنی مجلس، حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی دولت روحانی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آقای قالیباف! خوب نیست هر نوشتهای که به دستتان میدهند را با صدای بلند بخوانید. تا آنجا که میدانیم، آقای روحانی اخیرا درباره روسیه بیانی نداشتهاند. جمع بستن چین و روسیه در مواضع و تحلیلهای مسئولان نظام، شایسته نیست». در واکنش به این توئیت، مشاور قالیباف نیز ویدئویی از سخنان روحانی منتشر کرد و نوشت: «آقای آشنا خوب نیست هر چیزی که به ذهنتان میرسد، توئیت کنید. سخنان روحانی در ۲۰ مهر را ببینید. ظاهرا شما هم مثل مردم، چندان سخنان رئیستان را دنبال نمیکنید».
احمد زیدآبادی نیز در کانال تلگرامیاش نوشت: «کاش آقای قالیباف توضیح میداد که چگونه دو مقام «اسبق» که در حال حاضر هیچ سمت رسمی ندارند صرفا با اظهارنظر خود به «مسیر همکاری راهبردی با روسیه لطمه زدند»؟ ظاهرا مشکل دیگری وجود دارد چون در هیچ کجای عالم، اظهارنظر مقامهای سابق و اسبق کمترین لطمهای به همکاری دولتها با دولتهای دیگر وارد نمیکند!»
رفتار پرشتاب و تند روز گذشته مجلس، چند نکته مهم دربر دارد. اینکه رئیس مجلس از تریبون رسمی، خطاب به دو نفر که دیگر مسئول اجرایی نیستند، میگوید «با مواضع شما مسیر همکاری راهبردی با روسیه لطمه خورد»، فراتر از نقد دولت قبل است. این رفتار، بازتابدهنده چرخش مهمی است و نشان میدهد که موضوع صرفا بررسی عملکرد گذشته نیست بلکه تعیین مسیر فعلی و آینده سیاست خارجی و نشاندهنده خطکشیهای داخلی است. دیگر آنکه وقتی مجلس میگوید پیام سهجانبه ایران، چین و روسیه به سازمان ملل، نماد همبستگی استراتژیک «شرق» با ایران است و آنگاه به کسانی حمله میکند که نسبت به روسیه تردید داشتند، نشان میدهد که جناح غالب امروز در حوزه سیاست خارجی، طرفدار تقویت رابطه با روسیه است و هر صدایی که این مسیر را به چالش بکشد، هدف انتقاد قرار میگیرد. از این منظر میتوان وضعیت را تا حدی نگرانکننده تلقی کرد چون اینکه «همه چیز باید در راستای رابطه با روسیه باشد» تبدیل به هنجار شده و صدای بررسی انتقادی سیاست خارجی را در حداقل قرار داده است. نکته دیگر این است که اگر روحانی و ظریف صرفا نقدی را نسبت به روسیه یا سیاست «نگاه به شرق» بیان کرده باشند، آیا دلیل میشود که از سوی رئیس مجلس متهم شوند به «لطمه زدن به مسیر راهبردی»؟ در دموکراسی سالم، نقد سیاست خارجی بخشی از کارکرد حکومت است؛ اما وقتی این نقد از نطق رسمی به اتهام تبدیل شود و قسمتی از آن به جمعآوری امضا برای شکایت و تهدید به زندان برسد، خطر آن بسته شدن فضای آزاد گفتوگوست. چنین تهدیدهایی هم نه به نفع نظام است، نه به نفع کشور؛ بلکه در راستای تبدیل شدن سیاست خارجی به یک ایدئولوژی انحصاری است.
اظهارنظرهای روحانی و ظریف درباره روسیه- هرچند قابل نقد- نمایانگر مسئولیتپذیری و تلاش برای شفافسازی و نیز بخشی از گفتمان سیاست خارجی ایران هستند، نه خیانت یا خطای مطلق. بر همین اساس، رفتار روز گذشته مجلس بیش از آنکه نقد به سیاست خارجی باشد، عملیاتی سیاسی علیه منتقدان سیاست غالب بود. ایران در شرایط فعلی هم باید با شرق و هم با غرب رابطه داشته باشد؛ اما آنچه امروز دیده میشود، اولویت محض به شرق- بهویژه روسیه- است و صدای متفاوت عملا در موقعیت دفاعی یا متهم قرار میگیرد. در صورتی که منافع ملی ایجاب میکند سیاست خارجی کشور متوازن و مبتنی بر شفافیت، ارزیابی عملکرد، تخصیص مسئولیت و پرسشگری باشد نه اینکه منتقدان به بهای رابطه با یک کشور حذف یا منزوی شوند.
حمله مجلس به روحانی و ظریف اگرچه ممکن است از منظر جریان تندرو «ضروری» جلوه کرده باشد اما دارای سه آسیب جدی است. اول، سیاست خارجی از مسیری که باید بررسی شود به مسیر حمله جناحی تبدیل شده است. دوم، نقد و پرسش مشروع از سیاستهای گذشته به اتهام «لطمه زدن به رابطه راهبردی با روسیه» تنزل یافته و سوم، صدای منتقدان سیاست غالب، نه با پاسخ که با تهدید و فشار روبهرو شده است. در حالی که امروز بیش از همیشه ضرورت دارد که به جای خطکشیهای داخلی و تخریب اشخاص، نقد منصفانه و ارزیابی مستند و راهبردی از عملکردها انجام شود تا بتوان با نگاه به گذشته، آینده بهتری برای کشور رقم زد.
