Performancing Metrics

دولت روحانی خوش اقبال نیست که طعم نفت 100 دلاری را بچشد | اتاق خبر
کد خبر: 309300
تاریخ انتشار: 26 دی 1394 - 12:58
سعید خوشرو/ تحلیل گر بازار نفت در هفته نامه صدا نوشت: صدای چرخش کلید روحانی در قفل هایی که از بیرون بر کشور زده بودند باید تا امروز شنیده شده باشد، البته اگر تا زمان چاپ این نوشته حادثه ای غیرعادی روی نداده باشد.

اتاق خبر - دستاورد این تفاهم دیپلماتیک، صنعت نفت را زودتر و بیشتر از دیگر بخش ها به تحرک وا می دارد.صنعتی که تولید روزانه  نفت اش بیش از 4 میلیون و 100 هزار بشکه بوده است اکنون کمتر از 3 میلیون نفت تولید می کند. از میان رفتن تحریم­های نفتی برای رونق بخشیدن به صنعت نفت لازم هست اما به هیچ رو کافی نیست. از یک سو، با نفت 30 دلاری، جاذبه سرمایه گذاری در این صنعت به شدت کاهش می یابد.  از سوی دیگر، عدم تفاهم با رقبای منطقه ای زمینه کاهش قیمت نفت تا 20 دلار نیز فراهم خواهد ساخت.

قطعنامه هایی که روزی قهرمانانه کاغذپاره هایی بی اثر عنوان می شد، فعالیت های صنعت نفت را بسیار پرهزینه،   زمانبر و در برخی موارد غیرممکن ساخت. این در حالی است که سر به فلک گذاشتن قیمت نفت از یک سو، چهره جهانی صنعت نفت و سوی دیگر، موازنه قوا در منطقه پر آشوب خاورمیانه را دگرگون ساخت. بالا بودن قیمت نفت سبب شد تا فناوری تولید ماسه های نفتی (شیل اویل) به صرفه شده و تولیدش، به ویژه در آمریکا، چنان رو به افزایش گذارد که ضمن کاستن از وابستگی  نفتی آمریکا، نقش اوپک در بازار نفت را نیز، تحت الشعاع قرار دهد. همزمان با کاهش صادارت نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز، تولید عربستان و عراق به ترتیب به 5/10 میلیون و 8/3 میلیون بشکه افزایش یافت. این میزان افزایش تولید در دو سوی جهان، سبب شد تا قیمت های نفت طی کمتر از دو سال به کمتر از 30 دلار در بشکه سقوط کند.

در این سال ها عربستان با بهره مندی از افزایش تولید و فروش نفت 100 دلاری توانسته است بیش از 700 میلیارد دلار ذخیره ارزی برای خود دست و پا کند. این در حالی است که درآمدهای نفتی ایران، هم از ناحیه کاهش شدید صادرات نفت ناشی از تحریم و هم به سبب کاهش قیمت به کمتر از 30 دلار در بشکه، به شدت کاهش یافته است. همان اندک درآمد نفت نیز، امکان انتقال به کشور نداشته و دولت برای خرج کردن آن نیز باید کلی هزینه اضافی پرداخت کند.

رفع تحریمها شاید برای دستگاه دیپلماسی کشور پایان راه تنش زدایی تلقی شود اما برای صنعت نفت تازه اول راه است. صنعت نفت کشور به شدت به سرمایه خارجی نیاز دارد. بیش از دو سال است که طراحی الگوی قراردادهای نفتی به بحث گذارده و آماده شده است. اما، قیمت های نفت چنان سقوط کرده که از سودآوری سرمایه گذاری در این صنعت کاسته و به تبع، جذب سرمایه و فناوری در آن را بسیار دشوارتر ساخته است. به این ترتیب، تنها دلخوشی اقتصادی دولت این است که می تواند 30 میلیارد دلار ثروت در بندِ تحریم را به زودی آزاد کند که برای آن هم از قبل چاله های بزرگی کنده شده است.

سیاست تنش زدایی دولت، هم در داخل کشور هم در خارج، مخالفان و دلواپسانی جدی و پرنفوذی داشته که به جد و جهد تمام کوشیده اند از اجرای آن جلوگیری کنند. شاید نخستین باری باشد که سیاست های اسراییل و عربستان سعودی تا این اندازه همسو و هماهنگ شده است. عربستان تمام تلاش خود را به کار بست تا داستان خودساخته «ایران هراسی» را در صحنه بین الملل جا بیندازد اما نشد. کوشید که از اجرای برجام جلوگیری کند و نتوانست. اما برای وارد آوردن فشار بیشتر بر ایران هنوز، ابزار نفت را در اختیار دارد. این کشور با آغاز جنگ قیمتی نخست تولید شیل اویل را هدف گرفت سپس به سراغ ایران آمد تا این کشور را از دسترسی به سهم بازار محروم سازد.

به دلایل آشکار عربستان از شاخ و شانه کشیدن با ایران در عرصه نظامی واهمه دارد اما همچنان بیم آن می رود که در بازار نفت، جنگی تمام عیار بر ضد ایران به راه اندازد. ایران از امروز می کوشد که با تمام توان بر تولید و صادرات نفت خود بیفزاید. عربستان با تمام توان به تولید نفت مبادرت ورزیده و بیم آن می رود که به بازگشت ایران به بازار نفت روی خوش نشان ندهد. هم اکنون تولید اوپک 5/31 میلیون بشکه در روز است که 5/1 میلیون بشکه بیشتر از تقاضای موجود برای آن است. ایران نیز می خواهد و به درستی اصرار دارد که به تولید پیش از تحریم بازگردد. به این ترتیب، بیش از یک میلیون بشکه نفت به بازار سرازیر خواهد کرد. اکنون وقت آن است که عربستان در چارچوب هدف تعریف شده برای اوپک از میزان تولید خود بکاهد و بازار را برای ورود نفت ایران آماده سازد. اصلی ترین هدف اوپک آن است که از نوسان های غیر ضروری قیمت نفت جلوگیری کند و قیمت را در دامنه ای تثبیت کند که سرمایه گذاری در صنعت نفت  کشورهای عضو، همچنان سودآور باشد و در عین حال کشورهای مصرف کننده نیز، توان پرداخت بهای آن را داشته باشند.

هم اکنون قیمت نفت خام دوبی به کمتر از 30 دلار رسیده و سودآوری سرمایه گذاری در این صنعت مورد تردید است. طبیعی است که اصرار عربستان بر ادامه روند کنونی تولید خود به منزله  رویارویی با ایران و ضربه زدن به منافع ملی ایران تلقی شود. به ویژه آنکه هم اکنون ایران آماده شده است تا به سرعت بر میزان تولید خود بیفزاید اما به نظر نمی رسد که عربستان بخواهد بازگشت ایران به بازار را به رسمیت بشناسد. برای حل و فصل این تقابل نابخردانه با ایران، اینبار دستگاه دیپلماسی و دیپلمات های نفتی می بایست تمام تلاش خود را به کار بندند تا جنگ سهمیه طلبی میان اعضا در نگیرد. در غیر این صورت، قیمت نفت بیش از این کاهش خواهد یافت و افزایش تولید ایران نیز، موجبات افزایش درآمد را فراهم نخواهد ساخت. این کشور از بی رمق بودن صنعت نفت ایران خشنود است و آن را  برای خود فرصتی تاریخی به شمار می آورد تا جایگاه اقتصادی و امنیتی خود در منطقه را بالا برد. هم از این رو، احتمال دارد که سیاست گذاران عربستان خام اندیشی کرده و با اشتباه محاسبه بخواهند از منافع اقتصادی خود به سود منافع سیاسی چشم پوشی کنند. در این صورت برای آنها اهمیتی نخواهد داشت که قیمت نفت تا چه اندازه کاهش یابد. وزیر نفت ایران نیز با صراحت تمام گفته است حتی اگر قیمت نفت به 20 دلار کاهش یابد ایران سهم خود از بازار را به دست خواهد آورد.

درست به همین دلیل است که اجرایی شدن برجام و رفع تحریم ها برای صنعت نفت تازه آغاز راه و برای دستگاه دیپلماسی نیز به هیچ رو نباید پایان کار تلقی شود. خوشبینانه ترین حالت آن است که روابط سیاسی ایران و عربستان به گرمی گراید باوجود این، نمی توان میانگین قیمت نفت در یک سال آینده را بیش از 35 دلار برآورد کرد. حتی در این صورت نیز، ایران از محل فروش نفت درآمد چندانی نخواهد داشت. اگر تنش های بین دو کشور زدوده نشود و دو کشور درون اوپک نیز رویارویی غیردوستانه داشته باشند آنگاه  ممکن است قیمت نفت به 20 دلار نیز سقوط کند. این در حالی است از یک سو، قیمت های کنونی نفت برای جذب سرمایه های خارجی جاذبه چندانی  ایجاد نمی کند. از سوی دیگر، کاهش رشد جهانی اقتصاد از رشد تقاضای نفت کاسته است و افزایش صادرات نفت ایران به سادگی در بازار جذب نخواهد شد.  تازه مخالفان سنتی توسعه نفت از هم اکنون به سرمایه گذاران خارجی چنگ و دندان نشان داده و به بهانه نقد مدل قراردادهای طراحی شده به مبارزه با سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت پرداخته اند.  به این ترتیب، اجرای برجام اگرچه تولید و فروش نفت را برای وزارت نفت آسان تر و کم هزینه تر می سازد اما نمی تواند نوید افزایش درآمدهای نفتی را به همراه داشته باشد. دولت باید کمربندها را محکمتر ببندد و به افزایش درآمد دل خوش نسازد. اداره کشور با نفت 30 دلاری کاری دشوار است ودشوارتر از آن مقابله با مقاومت های داخلی و خارجی است که ممکن است قیمت نفت را به مرز 20 دلار هم بکشاند. بی گمان دولت روحانی آنقدر خوش اقبال نیست که طعم نفت 100 دلاری را مزه مزه کند حتی اگر دو دوره بر مسند ریاست جمهوری بماند!

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید